زمان کنونی: ۰۷ آذر ۱۴۰۳, ۰۶:۲۸ ق.ظ مهمان گرامی به انجمن مانشت خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات انجمن میتوانید عضو شوید. گزینههای شما (ورود — ثبت نام)
تهران امروز نوشت: استاندار تهران در حالی هفته گذشته از ایجاد ۲۴۰هزار شغل در تهران طی سال ۸۹ خبر داد و وعده کرد که در سال جاری هم ۳۶۰هزار شغل ایجاد میشود اما هنوز هنوز بسیاری از جوانهای تهرانی مزه شیرین صاحب شغل بیدردسر شدن را نچشیدهاند. تعداد رانندههای مسافربر شخصی و تاکسیدارهای جوان روز به روز بیشتر میشود.
نکته مهم ماجرا هم اینجاست که اکثر این جوانان تحصیلات بالای لیسانس دارند و در رشتههای کاربردی مانند کشاورزی، مکانیک، حسابداری و... درس خوانده اند اما از بد حادثه نه شغلی در پایتخت برای آنها ایجاد شده تا در تخصصشان به کار گرفته شوند و نه امکانی برای کسب در آمد بر اساس مدرک تحصیلشان.
ترمینال آزادی؛ پاتوق مسافربرهای تحصیلکرده
یکی گفت اگر دنبال مسافر بر با مدرک دانشگاهی میگردی برو ترمینال غرب؛ او میگوید که از حاشیه ترمینال آزادی با پرسشی ساده می توانی چنین رانندگانی را پیدا کنی که این روزها شغلشان مسافر کشی است. دنبال آدرس که میرویم به یک راننده جوان میرسیم. حسن حسینی یکی از رانندگان تاکسی است که ۵ سال پشت نیمکتهای دانشگاه درس خوانده اما بعدا نتوانسته میز نشین شود. از زندگی شخصیاش میگوید با چشمانی که انگار دیگر نا امید شدهاند «پدرم شرایط مالی مساعدی نداشت اما خانوادهام در هر شرایطی تشویقم میکردند که درس بخوانم، در بسیاری مواقع با دوستانم تنها در یک نمره رقابت میکردم، اما نمیدانستم این شرایط بد روزگار است که برای من تصمیم میگیرد.»
او از مشکلات فراوانش میگوید، از اینکه با همین ماشین هم دیگر نمیتواند اجارهبهای خانهاش را تامین کند، درآمدی که نمیتواند جوابگوی خرج ماشینش باشد و خانوادهای که از او پول میخواهند:«این تاکسی پدرم است. جزو تاکسیهای فرسوده است، اما چاره ای ندارم باید با همین وضع کار کنم، چون پول تعویضش را ندارم.» ابراهیم ۳۰ ساله یکی دیگر از رانندگان تحصیلکرده در رشته دکوراسیون داخلی، است. او میگوید:«من به خیال اینکه در شرکتی استخدام میشوم و میتوانم با حقوق ماهانه آنجا زندگی خوبی برای خود بهوجود آورم به دانشگاهی دور از محل سکونتم رفتم، زمانی که درسم را تمام کردم هر روز از این مرکز به آن مرکز رفتم، ساعتها پشت در اتاق مدیران به انتظار نشستم، از مهارتهای خود گفتم اما نمیدانم چه شد که من از فیلتر انتخاب آنها عبور نکردم، بعد از کلی جستوجو توانستم از طریق یکی از دوستانم در یک شرکت خصوصی مشغول به کار شوم اما از شانس بد، بعد از دو ماه، دوباره بیکار شدم، چون دیگر نمیتوانستم این شرایط را تحمل کنم، به اجبار برای تامین هزینه روزانه خودم و مادرم که معلول است با ماشین مشغول به کار شدم، خدا را شکر که این حداقل وسیله را دارم که اگر نبود نمیدانستم از کجا باید هزینه زیاد درمان مادرم را تامین میکردم.»
خانمهای تحصیلکرده هم بعله!
ناهید اکرمی یکی دیگر از رانندگانی است که با ۳۵ سال سن و فارغالتحصیل رشته تاریخ در بخش خصوصی تاکسیرانی مشغول به کار شده. شمارهاش را یکی از همکارانش میدهد.
وقتی که با او تماس گرفتیم وخواستیم از او سوال کنیم چه شرایطی باعث شد،کار با تاکسی را برای خودش انتخاب کند و چرا مشغول به کاری مرتبط با رشته تحصیلی خود نشده، از همان اول امتناع کرد و بعد با کمی عصبانیت گفت:«میخواستید چه شرایطی داشته باشم. افزایش یکباره نرخ بنزین، سهمیه بندیها و گرانی کمرم را خم کرده است. مگر من چقدر توان دارم،یک زمان شوهرم در ادارهای مشغول به کار بود، آن موقع درس میخواندم و لیسانس تاریخ گرفتم اما بعدا به دلیل برخی مشکلات، شوهرم در فرآیند تعدیل نیرو قرار گرفت و شغلش را از دست داد، به ۱۰۰جا سر زدم، به مدرسههای مختلفی برای تدریس درس دادم؛ بعدا دیدم که دیگر داشتن تحصیلات بالا ملاک نیست و وقتی دیدم نمیتوانم در جایگاه تحصیلی خودم فعال باشم، مبلغی را که برای پیش قسط یک تاکسی موردنیاز بود تهیه کردم و وارد تاکسیرانی شدم تا بتوانم جواب خواستههای فرزندانم را بدهم، چون گفتن ندارم برای بچهها معنا و مفهومی ندارد.»
او می گوید:«اگر میدانستم این تقدیر من است، هیچ گاه به دانشگاه وارد نمیشدم آن همه زحمت چه سودی برای من داشت،حتی با این مشغله نمیتوانم سوادم را به فرزندانم انتقال بدهم.»
اسلامی مدیرعامل تاکسیرانی تهران در گفت و گو با تهران امروز با بیان اینکه در چند سال گذشته درخواستهای افراد تحصیلکرده برای دریافت مجوز تاکسیرانی افزایش پیدا کرده است میگوید: «اینکه چرا این قدر افزایش درخواست از افراد تحصیلکرده داشته ایم سوالی است که باید دیگران جواب بدهند اما من به عنوان مدیرعامل تاکسیرانی تهران از اینکه تعداد رانندههای با سواد زیاد شوند ناراضی نیستم، چون در حال حاضر افرادی که در خارج از کشور مشغول به رانندگی هستند همه مسلط به زبان انگلیسی هستند و هیچ کدام تحصیلاتی پایینتر از لیسانس ندارند.» او معتقد است رانندگانی که سطح تحصیلات و معلومات بالایی دارند، روابط و تعامل بهتری با مسافران دارند.
وی معتقد است اگر رانندهای با ظاهری آراسته و بیانی شیوا که همه نشان از سطح سواد بالاست، در بین مردم حضور داشته باشد، جامعه به سمت پیشرفت حرکت میکند. به عقیده دکتر اسلامی ارتباطی که رانندگان تاکسی با مردم و جامعه دارند،هیچ ارگان یا نهادی حتی خود سازمان تاکسیرانی که در رأس آن است ندارد. او گفت: «طی آخرین تغییری که در مجوز خرید تاکسی اعمال شده است افرادی که خواهان خرید هستند باید حداقل دیپلمه باشند.» به عقیده اسلامی افراد تحصیلکرده در هر جایی ودر هر پستی که مشغول به کار باشند میتوانند در جامعه بسیار کمک کننده باشند. او میگوید: من نمیدانم تعداد درخواستهای زیاد از افراد تحصیلکرده برای دریافت مجوز تاکسیرانی ناشی از واقعیت نداشتن شغلی مناسب در سطح شهر تهران است یا نه چون متخصص تحلیل در این زمینه نیستم.