این منابع که میدم کتابی :
زندگی نامه انیشتین رو از یکی از نوادگانِ نادرشاه افشار
هدیه گرفتم،(برامم فرقی نداره کسی باور کنه یا نه)
باقیش میشه کل فلسفه شوپنهاور :
اون کتاب قرمزه رساله دکترای شوپنهاوره،که پیش نیاز اون کتاب خاکستری هستش که کلِ فلسفه ش رو در بر میگیره + اینکه چکیده ۱۲ جلد از فلسفه ی کانت (+ نقد عقل محض) رو در بر داره و به نوعی تکمیل میکنه. کتاب ابیه هم نوشتار های روزانه ش هست که توی اون جمع شده.
دو کتاب دیگه هست به نام "در باب حکمت زندگی" و جهان و تاملات فیلسوف که پیش یه رفیقن.+ چندی از آثار و نظرات برایان مگی که توی شهر قبلی که زندگی میکردم توی کتاب خونه اونجا جا گذاشتم مثلا اراده قدرت اثر نیچه اونجاست و سایر کتابام . . .
در مورد شوپنهاور و اصل مشکلش با مادرش من ارجاع میدم به تاریخ ویل دورانت همون جلد اول، درست یادم باشه صفحه ۷۰۰ به بعد بود، یه مقاله هم در آوردم از قبلِ اون در مورد کانون خانواده و اینا، همینجام گذاشتم قبلا.
سایر اطلاعات :
در مورد گوته :
کتاب معروف : "رنج های ورتر جوان" پی دی افش رو خوندم!
"تراژدی فاوست"پی دی افش رو خوندم!{کتاب خونه محل زندگی من این مدل کتابا رو نداشت} سال ۱۹۲۴ یه فیلمم ازش ساختن، به ترجمه نفر اول ادبیات ایران در مقطع دکتری ، پارسالم یه ملاقاتم با اون داشتم آدم جالبی بود .
اما بیشتر رابطه ها و زندگی های شخصی از زندگی نامه ها معمولا به دست میاد. مثلا شوپنهاور دو تا رابطه نامشروع و دو فرزند نامشروع دختر رو از دست داده، اگر درست یادم باشه در نوشته های برایان مگی هستش.
به کتاب دیگه که نویسنده ش اروین آلوم هست اسمش درمان شوپنهاوره{که دیگه من تعصب داشتم نخریدم
}
بعد اینکه شرودینگر خودش کل اثار این بابا رو خونده.
=========
اما اینگه گوته عزیز خطاب بشه یا نه :
=====
راستش من هیچ آدمی رو به خاطر روابط شخصیش قضاوت نمیکنم(هر کسی در چارچوب شخصیتش میتونه اخلاق رو تعریف کنه برای خودش اگر چه این موضوع تحت تاثیر شرایط هم هست}(دقت کنید که منظورم از تعرف اخلاق در چارچوب خاص شکستن قانون در معنای عامش نیست)
من گوته یا شوپنهاور یا امثالهم رو ستایش میکنم که در جهت پیش برد علم بشر یه گام هایی رو برداشتن، حالا اینکه بخوام بگم روابط شخصیشون مرز های اخلاق رو شکسته یا نه رو نمیتونم نظر بدم، فقط یه ارجاع دیگه میدم به کتاب الفبای فلسفه که در همه زمینه ها از سیاست بگیرید تا اخلاق و خیلی مباحث دیگه یه نظر کلی میده که اصلا "چه خبــــــر" . . .
اصل حرفمم این بود که دانشمندان رو بنا بر داشتن یا نداشتن روابط شخصیشون سر لوحه کارو بارتون قرار ندید.
همون که در مقاطعی خاص و برهه هایی از زمان
سرمشــــــق بگیریم کافیه