پارسال حدودای ۱۵ام بود نتایج اومد! اون روز من میان ترم زبان های برنامه نویسی داشتم! با اینکه میدونستم قراره اون رو نتایج بیاد اما تریپ بیخیالی برداشتم و کد رهگیری و شماره پرونده رو برنداشتم تا از یونی چک کنم!
ساعت ۲ ظهر فهمیدم نتایج رو زدن! استرس همه وجودمو گرفت! زنگ زدم و مامانم گفت و من نتیجه رو دیدم!
این نکته بدان آوردم که بگم ....
اگه فردا خونه نیستید الکی تریپ بیخیالی نگیرید که بعداً تو خرج بیفتید و مجبور شید زنگ بزنید خونه
نه نه
ببخشید یه چیز دیگه میخواستم بگم...
راستش پارسال هدف من مجازی بود! کلاً دوست داشتم مجازی رو... یکی از دوستام میخوند و خیلی راضی بودمنم دلم میخواست مجازی قبول شم! شایدم حکایت اون گربه ه باشه...
در کل رتبه ام لب مرز بود! معلوم نبود قبول میشم مجازی یا نه! خلاصه شهریور ماه که نتایج اومد دیدم ای دل غافل! بین الملل قبول شدم! نرفتم! تکمیل ظرفیت ثبت نام کردم و دقیقاً رشته و گرایشی که میخواستم و دقیقاً همون دانشگاهی که میخواستم قبول شدم! اما چی؟ نرفتم!
کله ای که بوی قرمه سبزی بده اینجوری میشه!
نشستم و یه بخون بخونی راه انداختم که بیا و ببین.... آزمونای موسسات رو خوب می دادم و راضی بودم از نتیجه تلاش هفتگی و ماهانه ام...
سرتونو درد نیارم! اما کنکور رو به اون خوبی که انتظارشو داشتم ندادم! از درصدام راضیم اما انتطار بیشتری از خودم داشتم.اهل بهونه گیری نیستم! قطعاً یه جای کار خودم ایراد داشته...حالا بعد از چندین ماه دوباره برگشتم سر نقطه اول... با یه تفاوت!
این چند ماهی که خونه بودم خیلی چیزا یاد گرفتم! منظورم آشپزی و خونه داری نیست!!!
یادمه چندتا پیشنهاد کاری خوب رو بخاطر ارشد از دست دادم و مجدانه برای هدفم تلاش کردم! مهم نیست فردا رتبه ام بازم همونی بشه که پارسال بود.... ذره ای امشب استرس ندارم... شاید فردا که میخوام ببینم نتیجه رو اضطراب داشته باشم اما امشب خیلی آرومم...
بچه ها خدا بعضی وقتا که این بعضی خیلی خیلی بعضیه! بیشتر از منو شما میدونه!
تا یه جایی کارو ژیش ببرید اما خواهش میکنم یه جایی دیگه افسار رو بدید دست خدا...
آروم باشید و نتیجه رو هر چه که بود با یه لبخند بپذیرید و به خاطر تلاشتون سرتون سفت و محکم بالا بگیرید.
آرزوی موفقیت همتون رو دارم...