۱
subtitle
ارسال: #۱
  
تفاوت مقیاس کاراریی و تابع سودمندی
من این سوال را چندین بار جواب هایی براش پیدا کرده ام اما به طور عینی واقعا نمیفهمم دقیقا این تفاوت از کجا ناشی میشه
احتیاج به یک مثال عینی دارم کسی میتونه کمک کنه
تفاوت مقیاس کارایی با تابع سودمندی در چیست؟
جواب های موجود:
They can be the same but do not have to be. The performance function is used externally to measure the agent’s performance. The utility function is used internally (by the agent) to measure (or estimate) it’s performance. There is always a performance function but not always an utility function (cf. random agent).
یا این:
A performance measure embodies the criterion for the success of an agent's behavior whereas a utility function maps a state onto a real number, which describes the associated degree of happiness. As a general rule, it is better to design performance measures according to what one actually wants in the environment, rather than according to how one thinks the agent should behave whereas utility function are programs to handle the uncertainty inherent in partially observable environment.
احتیاج به یک مثال عینی دارم کسی میتونه کمک کنه
تفاوت مقیاس کارایی با تابع سودمندی در چیست؟
جواب های موجود:
They can be the same but do not have to be. The performance function is used externally to measure the agent’s performance. The utility function is used internally (by the agent) to measure (or estimate) it’s performance. There is always a performance function but not always an utility function (cf. random agent).
یا این:
A performance measure embodies the criterion for the success of an agent's behavior whereas a utility function maps a state onto a real number, which describes the associated degree of happiness. As a general rule, it is better to design performance measures according to what one actually wants in the environment, rather than according to how one thinks the agent should behave whereas utility function are programs to handle the uncertainty inherent in partially observable environment.
۵
ارسال: #۲
  
RE: تفاوت مقیاس کاراریی و تابع سودمندی
داره در حالت کلی این رو میگه که معیار کارایی توسط ناظر خارج از عامل برای ارزیابی موفقیت عامل است ولی تابع سودمندی توسط خود عامل برای کار خودش می باشد.
۴
ارسال: #۳
  
RE: تفاوت مقیاس کاراریی و تابع سودمندی
اگه بخوام بطور خلاصه بگم اینطوری میشه:
کارایی:نشان میدهد که در رسیدن به هدف خود چه میزان موفقیت داشته
سودمندی:به چه میزان مسیری که به هدف رسیده به راه حل بهینه نزدیک می باشد
کارایی:نشان میدهد که در رسیدن به هدف خود چه میزان موفقیت داشته
سودمندی:به چه میزان مسیری که به هدف رسیده به راه حل بهینه نزدیک می باشد
۳
ارسال: #۴
  
RE: تفاوت مقیاس کاراریی و تابع سودمندی
سلام
اضافه می کنم که:
۱- معیار کارآیی برای ارزیابی عملکرد کلی عامل هست در حالی که تابع سودمندی برای هر حالتی از فضای حالات تعریف می شه. پس معیار کارآیی کلی تر و بلند مدت تر از تابع سودمندیه.
۲- اگه معیار کارآیی به صورت خارجی تعریف نشه، مثل تابع سودمندی، ممکنه عامل اونو تغییر بده (از راه یادگیری) و اونوقت تبدیل به یک عامل خود رأی بشه.
اضافه می کنم که:
۱- معیار کارآیی برای ارزیابی عملکرد کلی عامل هست در حالی که تابع سودمندی برای هر حالتی از فضای حالات تعریف می شه. پس معیار کارآیی کلی تر و بلند مدت تر از تابع سودمندیه.
۲- اگه معیار کارآیی به صورت خارجی تعریف نشه، مثل تابع سودمندی، ممکنه عامل اونو تغییر بده (از راه یادگیری) و اونوقت تبدیل به یک عامل خود رأی بشه.
۲
ارسال: #۵
  
RE: تفاوت مقیاس کاراریی و تابع سودمندی
البته من آدم با سوادی نیستم شایدم اشتباه بگم
ولی ببینید، در کل اگر شما در حال حل یک مسئله بهینه سازی باشید، و تابع هدف ( Objective Function ) برای بیشینه کردن یک متغیر باشه، بهش میگیم utility function و یا profit function و یا Fitness function ... حالا اگر تابع هدف کمینه سازی باشه، بهش میگیم Cost function و یا Error Function
تو خیلی از مقالات حتی معتبر! نویسنده ها اغلب این موارد رو به اشتباه بجای همدیگه بکار می برند، یعنی می بینید پایه ی مقاله یه مسئله پیدا کردن ماکزیممه اونوقت نوشته cost function ...
حالا تابعی که مقیاس کارایی رو به ما بده، به نظر من طبق همون توضیحات انگلیسی، عموما کاری نداره که این مقدار ماکزیممه، یا مینیمم ، بده یا خوب، Local هستش یا Global ... همونی که سیستم هست رو به ما نشون میده
ولی ببینید، در کل اگر شما در حال حل یک مسئله بهینه سازی باشید، و تابع هدف ( Objective Function ) برای بیشینه کردن یک متغیر باشه، بهش میگیم utility function و یا profit function و یا Fitness function ... حالا اگر تابع هدف کمینه سازی باشه، بهش میگیم Cost function و یا Error Function
تو خیلی از مقالات حتی معتبر! نویسنده ها اغلب این موارد رو به اشتباه بجای همدیگه بکار می برند، یعنی می بینید پایه ی مقاله یه مسئله پیدا کردن ماکزیممه اونوقت نوشته cost function ...
حالا تابعی که مقیاس کارایی رو به ما بده، به نظر من طبق همون توضیحات انگلیسی، عموما کاری نداره که این مقدار ماکزیممه، یا مینیمم ، بده یا خوب، Local هستش یا Global ... همونی که سیستم هست رو به ما نشون میده
۱
ارسال: #۶
  
RE: تفاوت مقیاس کاراریی و تابع سودمندی
(۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۲ ۰۱:۴۲ ب.ظ)atharrashno نوشته شده توسط: من این سوال را چندین بار جواب هایی براش پیدا کرده ام اما به طور عینی واقعا نمیفهمم دقیقا این تفاوت از کجا ناشی میشهبرداشت من این هست:
احتیاج به یک مثال عینی دارم کسی میتونه کمک کنه
تفاوت مقیاس کارایی با تابع سودمندی در چیست؟
جواب های موجود:
They can be the same but do not have to be. The performance function is used externally to measure the agent’s performance. The utility function is used internally (by the agent) to measure (or estimate) it’s performance. There is always a performance function but not always an utility function (cf. random agent).
یا این:
A performance measure embodies the criterion for the success of an agent's behavior whereas a utility function maps a state onto a real number, which describes the associated degree of happiness. As a general rule, it is better to design performance measures according to what one actually wants in the environment, rather than according to how one thinks the agent should behave whereas utility function are programs to handle the uncertainty inherent in partially observable environment.
معیار کارایی میگه هدف عامل چیه و باید چی کار کنه و کاری نداره که عامل چجوری به این هدف میرسه یعنی با چه هزینه ای، هزینه میتونه هر چیزی باشه که علاوه بر هدف اصلی باید در نظر گرفته بشه و باعث خوشحالی کاربر میشه( How happy i will be in such a state).
طبق گفته خود کتاب راسل همون عامل راننده تاکسی فرض کنیم معیار کارایی ش این هست که برسه به یه مقصد خاصی .
فرض کنیم که علاوه بر رسیدن به مقصد، زود رسیدن هم مهم هست، یعنی راه بهینه اونی هست که در زودترین زمان ممکن به مقصد برسه نه صرفا فقط به مقصد رسیدن.
ممکنه این عامل دورترین راه ممکن رو برای رسیدن به این هدف انتخاب کنه و زمان زیادی طول بکشه که به مقصد برسه، ولی وقتی از تابع سودمندی استفاده میشه بین چند تا حالت مختلف رسیدن به مقصد ، اونی که بهینه هست، در اینجا زودتر به مقصد میرسه) انتخاب میشه.
تابع سودمندی یه عدد باید باشه اصولا که بتونه برای حالتهای مختلف مقایسه انجام بده و بین اونا وضعیت بهتر رو پیدا کنه.
۰
ارسال: #۷
  
تفاوت مقیاس کاراریی و تابع سودمندی
بابا قبلا این جا ادم های باسوادی بودند که......
۰
ارسال: #۸
  
تفاوت مقیاس کاراریی و تابع سودمندی
ممنون
پس طبق توضیح انگلیسی اول که میگه اونها ممکنه یکی باشند اما نه لزوما برا حالتیه که تابع سودمندی در جهت بیشینه سازی باشه اونوقت هردوشون در یک راستا عمل میکنند
این مقیاس کارایی یک عدد متغیر ؟ یک عدد ثابت در تمامی جست و جو هاست ؟یا یه توضیح؟
پس طبق توضیح انگلیسی اول که میگه اونها ممکنه یکی باشند اما نه لزوما برا حالتیه که تابع سودمندی در جهت بیشینه سازی باشه اونوقت هردوشون در یک راستا عمل میکنند
این مقیاس کارایی یک عدد متغیر ؟ یک عدد ثابت در تمامی جست و جو هاست ؟یا یه توضیح؟
Can I see some ID?
Feeling left out?
نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. رمزت رو فراموش کردی؟ اینجا به یادت میاریم! close