تالار گفتمان مانشت
اضطراب های دانشجویی - نسخه‌ی قابل چاپ

صفحه‌ها: ۱ ۲
اضطراب های دانشجویی - MSZ - 31 خرداد ۱۳۹۱ ۰۹:۱۵ ق.ظ

سلام
اینی که میگم خاطره نیست... یعنی هنوز خاطره نشده! تا چند روز دیگه تبدیل به خاطره میشه! فقط امیدوارم خاطره شیرینی بشهBig Grin

من دقیقا ۴ ساعت دیگه یه امتحان پایانترم دارم که حدودا باید ۳۰۰ صفحه ای مطلب براش بخونم... تا الان ۶ صفحه رو خوندم! Cool
فردا هم یه امتحان پایانترم دیگه دارم که واسه اون نمیدونم باید چند صفحه بخونم، فقط میدونم از مال امروز حجمش بیشتره... اونو هنوز نخوندم!Cool
فردا یه پروژه هم باید سر امتحان تحویل بدم که بچه ها خیلی از بابتش مینالن که خیلی زیاده و این حرفا... من نظری ندارم در موردش چون هنوز شروع نکردمCool
علاوه بر همه اینا یه هفته دیگه هم باید هم پروژه دوره کارشناسی ام رو بدم و هم برای دو تا از درسا، دو تا پروژه دیگه باید بدم که هیچ کدوم هنوز آماده نیستنCool

با همه اینا نمیدونم چرا اصلا اضطراب ندارم!!!
فکر کنم سیستم اضطرابم دچار نقص شده Big GrinBig Grin

(ولی خدا بخیر کنه!!!)

RE: اضطراب های دانشجویی - SaMiRa.e - 31 خرداد ۱۳۹۱ ۰۹:۲۰ ق.ظ

شما کلا الان همه را به خوبی پشت سر میگذارید Tongue
شمامیتونید Big Grin ( الان روحیه دادم Smile )

اضطراب های دانشجویی - fatima1537 - 31 خرداد ۱۳۹۱ ۱۰:۳۵ ق.ظ

خب ما دیگه منتظر پایان این خاطره از پیش تعریف شده هستیمSmile امیدوارم پایان خوشی داشته باشه و تبدیل به خاطره بد نشه!

اضطراب های دانشجویی - mosaferkuchulu - 31 خرداد ۱۳۹۱ ۱۱:۵۱ ق.ظ

الان که فکرشو می کنم انگار از ۹۰ درصد بچه ترم آخری های مانشت وضعم بهتره!حداقل پروژه کارشناسیمو الان نمی خواد بدم!Big Grin
خدا بهتون صبر بده!Big Grin

اضطراب های دانشجویی - mis masi - 31 خرداد ۱۳۹۱ ۱۲:۱۸ ب.ظ

به نظر من که بی خیال همه ایناشو
قشنگ استراحت کن( دقیقا ۳ماه)Big Grin
مهرماه باحوصله و پشتکار بیشتر رو کارات برنامه ریزی کنWink
نظرت چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟Angel

اضطراب های دانشجویی - azad_ahmadi - 31 خرداد ۱۳۹۱ ۰۱:۲۸ ب.ظ

بابا بشینید اون درساتونو بخونید، بعد فارغ التحصیلی آدم درد یه نمره ی کم رو می فهمه.
من پارسال فارغ التحصیل شدم، بسیاری از درسارو فقط برای پاسی می گذروندیم.
البته واقعیتهایی بنام pes و شب بیداریها و آب پز کردن سیب زمینی ساعت ۴ صبح همش خاطره می شه بخدا.
اما نمره کم( و معدل کم) بسیار عذاب آوره. توهر جایی که بخوای استخدام بشی (دولتی ها) جدیدن شرط معدل گذاشتن و اگه
همه شرایطشو داشته باشی و معدلت کم باشه اون سیب زمینی که ۴ صبح خوردی زهرمار آدم میشه.
بخونید که پشیمان نشید.

RE: اضطراب های دانشجویی - mosaferkuchulu - 31 خرداد ۱۳۹۱ ۰۱:۳۴ ب.ظ

(۳۱ خرداد ۱۳۹۱ ۰۱:۲۸ ب.ظ)azad_ahmadi نوشته شده توسط:  بابا بشینید اون درساتونو بخونید، بعد فارغ التحصیلی آدم درد یه نمره ی کم رو می فهمه.
من پارسال فارغ التحصیل شدم، بسیاری از درسارو فقط برای پاسی می گذروندیم.
البته واقعیتهایی بنام pes و شب بیداریها و آب پز کردن سیب زمینی ساعت ۴ صبح همش خاطره می شه بخدا.
اما نمره کم( و معدل کم) بسیار عذاب آوره. توهر جایی که بخوای استخدام بشی (دولتی ها) جدیدن شرط معدل گذاشتن و اگه
همه شرایطشو داشته باشی و معدلت کم باشه اون سیب زمینی که ۴ صبح خوردی زهرمار آدم میشه.
بخونید که پشیمان نشید.

دیگه از ما گذشت!اینا رو باید به ترم اولی ها گفت!

RE: اضطراب های دانشجویی - alirrrrrr - 31 خرداد ۱۳۹۱ ۰۱:۴۳ ب.ظ

(۳۱ خرداد ۱۳۹۱ ۰۱:۲۸ ب.ظ)azad_ahmadi نوشته شده توسط:  بابا بشینید اون درساتونو بخونید، بعد فارغ التحصیلی آدم درد یه نمره ی کم رو می فهمه.
من پارسال فارغ التحصیل شدم، بسیاری از درسارو فقط برای پاسی می گذروندیم.
البته واقعیتهایی بنام pes و شب بیداریها و آب پز کردن سیب زمینی ساعت ۴ صبح همش خاطره می شه بخدا.
اما نمره کم( و معدل کم) بسیار عذاب آوره. توهر جایی که بخوای استخدام بشی (دولتی ها) جدیدن شرط معدل گذاشتن و اگه
همه شرایطشو داشته باشی و معدلت کم باشه اون سیب زمینی که ۴ صبح خوردی زهرمار آدم میشه.
بخونید که پشیمان نشید.

آزادجان چطوری پسر؟!چه خبرا؟بابا دور ادور به فکرتماSmile

اضطراب های دانشجویی - azad_ahmadi - 31 خرداد ۱۳۹۱ ۰۱:۵۰ ب.ظ

بقربانت علی جان. مبارکه رتبه ارشدت خوابگاه نیستم مراسم باشکوه شیرینی خوری راه بندازم.
والا تو یه مدرسه غیرانتفاعی تدریس می کنم.همون درسای کامپیوتر(برنامه نویسی مقدماتی-پایگاه داده - وب)
دارم پول کتابای کنکورو فعلا جمع می کنم، کم کم شروع کرد م به خوندن برا ۹۲/(امسال اساسی خراب کردم.۲۷۰۰)
تو چکار می کنی؟
(علی داره مثل چت روم میشه. حقوق اینجارو هم رعایت کنیم.) :-)

اضطراب های دانشجویی - Bache Mosbat - 31 خرداد ۱۳۹۱ ۰۴:۳۸ ب.ظ

ایشالا وقتی که رفتین ارشد می فهمین که اون استرس ها هیچی نبوده تازه کنار همه ی امتحانا پتک تز هم بالای سرتونه و یه دو جین پروژه ی آخر ترم. و اینکه اگر کارشناسی ازتون انتظار می رفت که درسی رو ۱۴ بشین تو ارشد باید ۱۷ بشین.

اضطراب های دانشجویی - Potential - 31 خرداد ۱۳۹۱ ۰۹:۰۲ ب.ظ

این معدل کم تا آخر عمر عذابتون میده ... با هیچ چی جبران نمیشه ... از من گفتن بود!

RE: اضطراب های دانشجویی - Masoud05 - 31 خرداد ۱۳۹۱ ۰۹:۵۵ ب.ظ

(۳۱ خرداد ۱۳۹۱ ۰۹:۰۲ ب.ظ)Potential نوشته شده توسط:  این معدل کم تا آخر عمر عذابتون میده ... با هیچ چی جبران نمیشه ... از من گفتن بود!

دقیقا همینه ، منم خیلی پشیمونم ، یکی از انگیزه های اصلیم برای مقطع ارشد جبران تنبلی های دوره کارشناسیه Smile
البته جناب MSZ نگران نباش ، چاره ای نداری غیر از اینکه با جزوه خودت رو بیاری بالا برای امتحاناتی که براش وقت ندارید . برای پروژه هم که خیلی ساده هست از کسایی که درسشون تمومه بگیر و یا مراحل زیر رو دنبال کن :

۱- انتخاب عنوان پروژه
۲- جستجو در نت
۳- Ctrl+A
۴- Ctrl+C
۵- Ctrl+V
در صورتی که به پرینت نیاز بود هم Ctrl+P Cool

RE: اضطراب های دانشجویی - mosaferkuchulu - 31 خرداد ۱۳۹۱ ۱۰:۰۰ ب.ظ

(۳۱ خرداد ۱۳۹۱ ۰۹:۰۲ ب.ظ)Potential نوشته شده توسط:  این معدل کم تا آخر عمر عذابتون میده ... با هیچ چی جبران نمیشه ... از من گفتن بود!

وای خدا نکنه...هر وقت یاد معدلم می افتم دیم می خواد یه سطل آب یخ و با شکر و آبلیمو بخورم که دلم اتیش نگیرهConfused

RE: اضطراب های دانشجویی - ف.ش - ۳۱ خرداد ۱۳۹۱ ۱۰:۰۲ ب.ظ

(۳۱ خرداد ۱۳۹۱ ۰۹:۵۵ ب.ظ)Masoud05 نوشته شده توسط:  
(31 خرداد ۱۳۹۱ ۰۹:۰۲ ب.ظ)Potential نوشته شده توسط:  این معدل کم تا آخر عمر عذابتون میده ... با هیچ چی جبران نمیشه ... از من گفتن بود!

دقیقا همینه ، منم خیلی پشیمونم ، یکی از انگیزه های اصلیم برای مقطع ارشد جبران تنبلی های دوره کارشناسیه Smile
البته جناب MSZ نگران نباش ، چاره ای نداری غیر از اینکه با جزوه خودت رو بیاری بالا برای امتحاناتی که براش وقت ندارید .

منم میگفتم واسه ارشد خیلی درس میخونم ، اما اول ترم که میشه درس اونقدر سخت به نظر میاد که اصلا نمیرم طرفش (مگر در اون حد که بتونم تمرینا رو حل کنم تحویل بدم) چند شب مونده به امتحان از زور ناچاری میخونمش و می بینم که خیلی ساده است ولی خیلی زیاده و وقت واسه خوندن کامل و تمرین حل کردن نیست (و میگم کاش از اول ترم خونده بودمش) Sad
و من می مونم و پشیمانی Sad

اضطراب های دانشجویی - alirrrrrr - 01 تیر ۱۳۹۱ ۱۱:۲۰ ق.ظ

یاد دوران فرار از کلاس به خیر،یاد روزگار شب بیداریا،یاد جزوه هایی که شب امتحان سه تیکه میکردیم و دست به دست میچرخید!Big Grin یاد صبحونه ای که صبح امتحان با بچه ها همراه استرس و جزوه توی کنار میخوردیم.البته صبحونه فقط موقع امتحانای پایانی به راه میوفتاد!!Big Grin یاد اون نمازای شبی که بچه ها میخوندن،شب امتحان به خیر، ولی تو طول ترم نماز صبحم ادا نمیشد چه برسه نماز شب!!!Big Grin یاد نونایی که واسه صبحونه بچه ها موقع شب بیداریا واسشون میگرفتم به خیر،البته فقط شب امتحاناBig Grin