|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - نسخهی قابل چاپ
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - virtual girl - 23 آذر ۱۳۹۳ ۰۱:۰۰ ب.ظ
یا من بغلهُ دوا و ماچهُ شفا
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Bahar_HS - 23 آذر ۱۳۹۳ ۰۳:۴۳ ب.ظ
(۲۱ آذر ۱۳۹۳ ۰۱:۱۹ ق.ظ)پوونه نوشته شده توسط: (21 آذر ۱۳۹۳ ۱۲:۴۵ ق.ظ)crevice نوشته شده توسط: در مورد پزشک هم در بدترین حالت عمومی میره توی بیمارستانها(حالا فوقش شهرستان) و n میلیون تومن حقوق میگیره. صد البته اینترشیپ رو دارن ولی
نه انصافا مهندسی کامپیوتر درآمدش بیشتره
نمیدونم کجا خوندم اما آمار رسمی جهانی بود که مهندسین کامپیوتر و آی تی بالاترین درآمد رو بین بقیه رشته ها دارن.
رشتمون خیلی پولداره اما خودمون نمیدونیم چطور پولدار بشیم.
کلا آدم مادی گرایی نیستم اما تو شرایطی هستم که به پول و کار مجبورم فکر کنم .. و میبینم هنوز توی ایران آنچنان که باید ، به مهندسی کامپیوتر اهمیت داده نمیشه. البته به این نتیجه رسیدم که تقصیر خودمون هم هست.. باید اساسی فکر کنیم.. یک ایرانی پیدا میشه eBay رو میسازه و درآمد و شهرت جهانی کسب میکنه یک ایرانی هم هست مثل من که همش نگران استخدام شدنه ! خب حق من که فکر خلاقی ندارم و نمیتونم از رشته ام بیشترین استفاده رو کنم، همینه که همش استرس بکشم!
ولی پزشکی در ایران خیلی بیش از حد بهش بها داده میشه. واقعا نمیدونم چرا.
من از دیروز دارم به این فکر میکنم یک ویزیت ساده پنج دقیقه ای ۲۶۰۰۰ تومن؟یا یک عمل ساده یک ساعته ۶۰۰ هزار تومن؟ چه خبره مگه؟ اصلا مگه میشه روی سلامتی و جون آدم ها قیمت گذاشت؟ هرچه بیشتر فکر میکنم درآمد پزشکی برام بی ارزش و بی ارزش تر میشه.. یعنی از نظر پزشک ها هرکی داره درمان میشه هر کی نداره خب بمیره ! این به خدا خوب نیست.
زکریای رازی هم پزشک بود پزشک های الان هم پزشکن!
پدرم من پزشکه،زمان کودکی من و خواهرام همزمان بود با دوران تحصیلی پدرم،پدرم نبود....کشیک،بیمارستان،درس،دانشگاه... و وقتی می اومد خونه باید سکوت می کردیم چون نیاز به سکوت و آرامش داشت..
دوران کودکی ما با مادرم گذشت و گهگاهی دایی ها که جور ما را می کشیدند و با هم به تفریح،میهمانی و مسافرت می رفتیم....
کسی که امروز پزشکه کلی سختی کشیده،از کنکورقبول شدن،قبول شدن در آزمون علوم پایه،وارد بخش بالین شدن،کشیک،بی خوابی شبانه،شب وروز یکی کردن...
خلاصه اینکه:"آواز دهل شنیدن از دور خوش است..."
حرف شما مثل این می مونه که یکی به یه برنامه نویس بگه:چه خبره؟؟ چندتا دکمه کیبرد فشار می دی؟ مگه چکار می کنی که برای یه نرم افزار اینهمه پول می خوای؟؟
البته شنیدم که می گما!
ما نرم افزاری ها فقط و فقط به راهکاری برای اینکه چطوری جایگاه واقعی خودمون رو پیدا کنیم،نیاز داریم...
اینقدر خودمون رو با بقیه مقایسه نکنید؛مگر اینکه واقعا به رشته دیگه ای علاقه داشته باشید که اگر در شرایط واقعی تجربه ش نکردید چطور علاقه تون رو کشف کردید؟؟
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - sana70 - 23 آذر ۱۳۹۳ ۰۴:۳۶ ب.ظ
(۲۲ آذر ۱۳۹۳ ۱۱:۴۸ ب.ظ)barabox نوشته شده توسط: (22 آذر ۱۳۹۳ ۱۱:۰۹ ب.ظ)sana70 نوشته شده توسط: (22 آذر ۱۳۹۳ ۱۲:۵۲ ب.ظ)barabox نوشته شده توسط:
هندزفری نذار ,از این گوشی های صنعتی بذار که صدارو متوجه نشی
من که اکثرا این کارو میکنم,خیلی خوبه........
دقت کردین هر جیزی که جلوشو میگرین بیشتر بهش جذب میشین
اینم دقیقا همونه
گوشی صنعتی بزاری ناخوداگاه گوشت میره دنبال صداها تا بشنوه
بدبختی همه هم با خودشون بچه کوچیک میارن
مهدکودکیا اینجا :|
هندزفری که میزارم یخورده میرم ظرف اهنگ ولی دیگه فراموشش میکنم کم کم
و تموم حواسم میره تو درس ولی خب نمیشه که مخت سوت میکشه 
من پیشنهاد دادم فقط
ولی راست میگن دوستان
برید کتابخونه
من خودم دو هفته ای میشه کتابخونه نرفتم
اصلا انگار درس نخوندم.........
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - anyone - 23 آذر ۱۳۹۳ ۰۴:۴۴ ب.ظ
الان دلم اینو می خواد.
چه جوری فونت های ۲۰۰۷ wordامو تو پی دی اف embed کنم (یه راه حل کم حجم تر از Adobe Acrobat)
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - A V A - 23 آذر ۱۳۹۳ ۰۴:۵۰ ب.ظ
همیشه گذر زمان بهم استرس میده
اینروزا بازم فوبیای ۲۵ سالگیم اوت کرده
لعنت به چیزایی که نمیشه جلوشونو گرفت
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - pary - 23 آذر ۱۳۹۳ ۰۵:۲۲ ب.ظ
کار امروز من فقط ی اشتباه بچگانه بود،تو نادیده بگیر و مثل همیشه ببخش!
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - crevice - 23 آذر ۱۳۹۳ ۰۵:۳۲ ب.ظ
(۲۳ آذر ۱۳۹۳ ۰۴:۴۴ ب.ظ)anyone نوشته شده توسط: الان دلم اینو می خواد.
چه جوری فونت های ۲۰۰۷ wordامو تو پی دی اف embed کنم (یه راه حل کم حجم تر از Adobe Acrobat)
زمان سیو کردن پایین صفحه save as گزینه tool->save option
و بعد اونجا گزینه های embed fonts in this file و بعد واسه کم حجم شدن گزینه
embed only the characters used in the document(best for reducing file size) رو انتخاب کن.
البته اینا توی ۲۰۱۳ بودش... ک کنم save as 2007 فرمت پی ی اف رو ساپورت نمیکنه...
اگه منظورت این بوده باشه (:
just for kidding:
نام یوزرتون اشتباهه anyone واسه هیچ کس یا هرکس استفاده میشه شما میباس میذاشتی someone :دی
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - anyone - 23 آذر ۱۳۹۳ ۰۵:۳۷ ب.ظ
بله ساپورت نمیکنه

-------------------------------------------------
!!!!!!!!!!!!!!!!
Sometimes it's hard being "someone".
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - pary - 23 آذر ۱۳۹۳ ۰۶:۰۱ ب.ظ
شوق پرکشیدن است در سرم قبول کن
دلشکستهام اگر نمیپرم قبول کن
این که دور دور باشم از تو و نبینمت
جا نمیشود به حجم باورم، قبول کن
گاه، پر زدن در آسمان شعرهایت را
از من، از منی که یک کبوترم قبول کن
در اتاق رازهای تو سرک نمیکشم
بیش از آنچه خواستی نمیپرم، قبول کن
قدر یک قفس که خلوتت به هم نمیخورد
گاه نامه میبرم میآورم، قبول کن
گفتهای که عشق ما جداست، شعرمان جدا
بیتو من نه عاشقم، نه شاعرم، قبول کن
آب …
وقتی آب این قدر گذشته از سرم
من نمیتوانم از تو بگذرم، قبول کن
م.ف
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - ندا زندپور - ۲۳ آذر ۱۳۹۳ ۰۸:۰۶ ب.ظ
خوشبحالت خدا.....................خوشبحالت
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - RASPINA - 23 آذر ۱۳۹۳ ۰۹:۴۱ ب.ظ
(۲۳ آذر ۱۳۹۳ ۰۳:۴۳ ب.ظ)Bahar_HS نوشته شده توسط: ما نرم افزاری ها فقط و فقط به راهکاری برای اینکه چطوری جایگاه واقعی خودمون رو پیدا کنیم،نیاز داریم...
اینقدر خودمون رو با بقیه مقایسه نکنید؛
منم همیشه دنبال اینم
امید دارم بلاخره پیداش می کنم..........................................................................
یه راهی که بشه واقعا پول در آورد
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - software94 - 23 آذر ۱۳۹۳ ۱۰:۱۰ ب.ظ
بچه ها یه موضوعی تعریف کنم بخندید
امروز کتابخونه ما یهو ساعت کاریشو کردن تا شش.همه اعتراض کردیم موندیم تو کتابخونه.عاقا زنگ زدن پلیس اومد درارو قفل کردن یه اوضاعی.فکر کن به جرم درس خوندن میخواستن اخراجمون کنن.
یکی از بچه ها گفت اونایی که تو پارکها هستن تا نصفه شبا زورتون بهشون نمیرسه.زورتون به یه مشت بچه رسیده که میخوان درس بخونن.
فکر کنید تو اینجا مهد فرهنگ وهنر واسه حق قانونیمون چه کردن باهامون کتابخونه که تو سایتها رسما زده شبانه روزی حقوقشو میگیرن اما به ما میگن تا شش بیاید.حتی مامورم دلش واسمون سوخت اما کاری نکرد.
بنازم به این مملکت قانونی.فکر کنید من میرفتم زندان,کنکور یه رقیب کم.
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - ziba.O - 23 آذر ۱۳۹۳ ۱۰:۱۲ ب.ظ
(۲۳ آذر ۱۳۹۳ ۱۰:۱۰ ب.ظ)software94 نوشته شده توسط: بچه ها یه موضوعی تعریف کنم بخندید
امروز کتابخونه ما یهو ساعت کاریشو کردن تا شش.همه اعتراض کردیم موندیم تو کتابخونه.عاقا زنگ زدن پلیس اومد درارو قفل کردن یه اوضاعی.فکر کن به جرم درس خوندن میخواستن اخراجمون کنن.
یکی از بچه ها گفت اونایی که او پارکها هستن تا نصفه شبا زورتون بهشون نمیرسه.زورتون به یه مشت بچه رسیده که میخوان درس بخونن.
فکر کنید تو اینجا مهد فرهنگ وهنر واسه حق قانونیمون چه کردن باهامون کتابخونه که تو سایتها رسما زده شبانه روزی حقوقشو میگیرن اما به ما میگن تا شش بیاید.حتی مامورم دلش واسمون سوخت اما کاری نکرد.
بنازم به این مملکت قانونی.فکر کنید من میرفتم زندان کنکور یه رقیب کم.
حالم خوش نبود دیوونه اینو گفتی خندم گرفته
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - software94 - 23 آذر ۱۳۹۳ ۱۰:۱۴ ب.ظ
زیبا جون کمپوت گیلاس دوست دارم.شماره بندمو میفرستم برات
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - ziba.O - 23 آذر ۱۳۹۳ ۱۰:۱۸ ب.ظ
چشم حتما کتابی چیزیم خواستی بگو خودم میارم برات. اونجا که راحتتر از کتابخونست.تازه شبانه روزیم هست 
اینم حکایته آدما و مخصوصا ماها
|