روزنوشت های محمد تنهایی - نسخهی قابل چاپ |
روزنوشت های محمد تنهایی - mahdi20 - 20 دى ۱۳۸۹ ۰۲:۳۵ ب.ظ
حدود ۱۲۰ مسافر که ۸۰ نفر فعلا متاسفانه فوت کردند من نمی دونم باید چند نفر کشته می شدند تا وزیر راه می گفت: متاسفانه تعداد تلفات حادثه زیاد می باشد. حالا هم وسط این ماجرا نرخ تعیین کردند: مدیرعامل شرکت سهامی بیمه ایران از تشکیل دو ستاد ویژه بیمه ای برای سانحه دیدگان پرواز شب گذشته تهران- ارومیه خبر داد و گفت: دیه هر یک از کشته شدگان این حادثه ۴۵۰ میلیون ریال است. آخه سه نقطه نا حسابی ۴۵ میلیون واسه آدم میشه پدر و مادر و خواهر و برادر که ۲۴ ساعت نگذشته قیمتشون را اعلام می کنید |
روزنوشت های محمد تنهایی - hanif - 21 دى ۱۳۸۹ ۰۹:۴۵ ق.ظ
چهار نفر از کشتهها همشهری ما هستن این دومین خبر بد این هفته(بعد از فوت دوست وهم تیمیم) هست که میشنوم. چه هفته هولناکی. |
روزنوشت های محمد تنهایی - admin - 21 دى ۱۳۸۹ ۰۳:۱۱ ب.ظ
خدا همشون رو رحمت کنه. |
روزنوشت های محمد تنهایی - admin - 21 دى ۱۳۸۹ ۰۳:۵۲ ب.ظ
از اونجا که وبلاگ تک و تنها افتاده روزنوشت بعدی رو توی وبلاگ زدم. دوست داشتین مطالعه نمایید: بهم گفت: ”تو صمیمیتر از آنی که دلم می پنداشت، دل تو با همهی آینهها نسبت داشت. تو همان ساده دل پاک و نجیبی که خدا، در میان دل پاکت صدف آینه کاشت!” اما چه می دونست از دل من، در درون من غوغایی است، پر از غلیانم. پر از آلودگی، در شهری غریب و پر از حادثه. لاجرم باید به او بگویم:... بقیه اینجا! مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید. |
RE: روزنوشت های محمد تنهایی - Maryam-X - 21 دى ۱۳۸۹ ۱۱:۴۲ ب.ظ
(۲۰ دى ۱۳۸۹ ۰۲:۳۵ ب.ظ)mohanddes نوشته شده توسط: حدود ۱۲۰ مسافر که ۸۰ نفر فعلا متاسفانه فوت کردند من نمی دونم باید چند نفر کشته می شدند تا وزیر راه می گفت:من که خیلی پیش از این تصمیم گرفتم تا اونجایی که ممکنه از هواپیماهای ایران دوری کنم. اصلا اگر هیچ مشکلی هم نداشته باشند و یه نیروی غیبی هم بهم بگه تا ۱۰۰ سال دیگه سقوط نداریم. بازم احساس انزجار می کنم که سوار یک هواپیمای دست سوم آمریکایی (و بدتر از اون روسی)بشم. هواپیمایی که مردم خود کشور سازنده اش حاضر نیستند سوارش بشند و اصلا اونو به کشورشون راه نمیدند.احساس می کنم انسانیت ما ایرانیها رو زیر سوال بردند. یعنی این قدر ارزش ما ایرانیها پایینه که باید از آشغالها و ضایعات ملت های دیگه استفاده کنیم؟؟؟ |
RE: روزنوشت های محمد تنهایی - mahdi20 - 21 دى ۱۳۸۹ ۱۱:۴۵ ب.ظ
(۲۱ دى ۱۳۸۹ ۱۱:۴۲ ب.ظ)Maryam-X نوشته شده توسط:قدیمیها یه چیزی میدونستند که با شتر و الاغ و اسب میرفتند مسافرت(20 دى ۱۳۸۹ ۰۲:۳۵ ب.ظ)mohanddes نوشته شده توسط: حدود ۱۲۰ مسافر که ۸۰ نفر فعلا متاسفانه فوت کردند من نمی دونم باید چند نفر کشته می شدند تا وزیر راه می گفت:من که خیلی پیش از این تصمیم گرفتم تا اونجایی که ممکنه از هواپیماهای ایران دوری کنم. |
روزنوشت های محمد تنهایی - samanium - 22 دى ۱۳۸۹ ۱۱:۲۹ ق.ظ
خوب کمی خبر خوب دیشب عراق رو جانانه بردیم |
روزنوشت های محمد تنهایی - admin - 26 دى ۱۳۸۹ ۰۵:۲۷ ب.ظ
دیروز روز امتحان فرمال بود. خدا رو شکر امتحانش گلابی بود. دارم فکر میکنم که به جز ۲۰ چی میتونه منو واسه این درس راضی کنه؟ |
روزنوشت های محمد تنهایی - admin - 30 دى ۱۳۸۹ ۰۶:۵۰ ق.ظ
ساعت حدودای ۶ صبح و من هنوز بیدارم!! |
روزنوشت های محمد تنهایی - hanif - 30 دى ۱۳۸۹ ۰۸:۵۱ ق.ظ
دکتر من چند ماهی که ساعت ۸ صبح به بعد میخوابم=> درکتون میکنم. |
RE: روزنوشت های محمد تنهایی - Maryam-X - 30 دى ۱۳۸۹ ۰۹:۱۷ ب.ظ
(۲۶ دى ۱۳۸۹ ۰۵:۲۷ ب.ظ)admin نوشته شده توسط: دیروز روز امتحان فرمال بود. خدا رو شکر امتحانش گلابی بود. دارم فکر میکنم که به جز ۲۰ چی میتونه منو واسه این درس راضی کنه؟ خیلی جالبه که انسا ن اگه تا دکترا هم بالا بره بازم ذوق گرفتن نمرهی ۲۰ رو داره! |
RE: روزنوشت های محمد تنهایی - Masoud05 - 30 دى ۱۳۸۹ ۰۹:۲۸ ب.ظ
(۳۰ دى ۱۳۸۹ ۰۹:۱۷ ب.ظ)Maryam-X نوشته شده توسط: خیلی جالبه که انسا ن اگه تا دکترا هم بالا بره بازم ذوق گرفتن نمرهی ۲۰ رو داره!شاید براتون جالب باشه اما من همیشه دوست داشتم ۱۹ یا ۱۹/۵ بگیرم چون فکر ۲۰ منو یاد بچه اول ابتداییا میندازه !!! |
روزنوشت های محمد تنهایی - admin - 30 دى ۱۳۸۹ ۱۰:۱۷ ب.ظ
خوب به نظر من نمرهها کلاً دو دسته هستند: یا ۲۰ میشی یا غیر ۲۰ حالا اگه قرار باشه ۲۰ نشی فرقی نداره چند بشی! زیر ۱۷ هم که رسماً افتضاح محسوب میشه. توی کارشناسی من حدود ۲۰ درس رو ۱۹ یا ۱۹.۵ گرفتم اما هنوز طعم ۶ ۷ درسی که ۲۰ شدم زیر زبونمه. اساساً ۲۰ خیلی حال میده. به قول بچهها من ۲۰ دوست دارم |
RE: روزنوشت های محمد تنهایی - Maryam-X - 30 دى ۱۳۸۹ ۱۰:۴۶ ب.ظ
(۳۰ دى ۱۳۸۹ ۰۹:۲۸ ب.ظ)Masoud05 نوشته شده توسط:(30 دى ۱۳۸۹ ۰۹:۱۷ ب.ظ)Maryam-X نوشته شده توسط: خیلی جالبه که انسا ن اگه تا دکترا هم بالا بره بازم ذوق گرفتن نمرهی ۲۰ رو داره!شاید براتون جالب باشه اما من همیشه دوست داشتم ۱۹ یا ۱۹/۵ بگیرم چون فکر ۲۰ منو یاد بچه اول ابتداییا میندازه !!! نه ....من اصلا ۱۹/۵ رو دوست نداشتم. خیلی زور بود اینهمه بخونی بعد به خاطر یه اشتباه خیلی کوچک به اون چیزی که می خواستی نرسی. ترم اول یکی از دوستام تو خوابگاه برام تعریف می کرد که تجربی بوده و فیزیکش خیلی ضعیف! طوری که تو امتحان اول معلم ۳ گرفته بوده. برای امتحان بعدی نشسته بوده یه ۲۴ ساعتی وحشتناک درس خونده بوده.و اینقدر خونده بوده تا چیز هایی که اصلا مفهومشم نمی دونسته خودش با تحلیل درک کرده بوده. سر امتحان همه سوالا رو درست حل کرده بوده.فقط توی جواب یک سوال یه منفی جاگذاشته بوده.! معلم هم بهش گفته برای اینکه این منفی رو یادت نره به جای ۰/۲۵ ،۰/۵ نمره ازت کم می کنم و بهش ۱۹/۵ داده بوده. باور می کنی اینقدر این موضوع براش گرون تموم شده بوده که تا ۵ سال بعد از اون و حتی تموم شدن دبیرستان هم یادش نمی رفت.نمره و منفی جا گذاشته شده رو |
روزنوشت های محمد تنهایی - ف.ش - ۰۱ بهمن ۱۳۸۹ ۱۲:۳۶ ق.ظ
من که یادم نمیاد توی دانشگاه نمره ۲۰ گرفته باشم اما ۱۹/۲۵ داشتم که اونم واسم شیرین بود. من اصولا درسهایی که همه ۱۹ میشدن میشدم ۱۲ و درسهایی که همه ۱۲ میشدن میشدم ۱۹!!! |