مدتیه فکرم مشغول این هست که این دو سال من را عجیب پخته کرد.احساس میکنم دارم به بلوغ میرسم!! بلوغ فکری!! توی زندگیم کوچکترین اتفاقی که میفته بهش فکر میکنم. قبلا مسیر راه را جور دیگر میدیدم.اصلا نمیدیدم.این دوسال یک جور خاصی شدم....انگار پخته شدم.
به اینکه تو طالع من چی نوشته
به هر دری میزنم همه درها انگار بسته است
به ۱۰ سال پیش! واقعا چه عمر زود گذشت!!! یعنی از اون روزها ۱۰ سال گذشته واقعا؟ عین پلک زدن بود!!!!
سرما خوردم یعنی یه بسته دستمال کاغذی تموم کردم خودم دیگه خجالت می کشم تا چند ساعته دیگه با دوستم که اونم سرما خورده می خوایم بریم دکتر
الانم یه دفعه یاد بچگی هام افتادم یه سری من و دوستم کلاس تابستونی مدرسه می رفتیم کلاس نقاشی تموم شده بود حالا هی منو دوستم رنگ امیزی میکردیم نقاشی هامونا بعد تا اومدیم به خودمون وسایلامون را که جمع کردیم دیدیم وای در سالن بسته شده همه رفته بودن حالا چی کار کنیم وای تا صبح از گشنگی می میریم تو کیف هر کدوم یه لواشک و شکلات بیشتر نداشتیم بعد رفتیم طبقه دوم از پنجره هی داد میزدیم کمک کمک بعد چند ساعت روبه روی مدرسه هم چند تا از این پسرایی که سر کوچه ها وایمیسن اومدن ما هم با ترس دوباره داد زدیم کمک کمک یه دفعه اومدن کمکمون کن چندتا از این میله های پنجره را دراوردن ما را از ساختمان مدرسه به حیات منتقل کردن بعد دوستم خیلی حرفه ای از دیوار بالا رفت و رفت بیرون مدرسه منم نمیدونم چه جوری بردن بیرون بعد که ما رفتیم خونه دیدیم از طرف اموزش پرورش اومدن دم درمون و خانواده هامونم نگران بودن مسئولین اموزش پرورش ما را که دیدن چند تا سوال پرسیدن بعد رفتن فرداش که رفتیم کلاس مدیر مدرسه صدامون کرد و با لحن تهدید امیزی گفت سال دیگه از انظباطتون چند نمره کم می کنم ما هم سرمون انداختیم پایین و یه معذرت خواهی کردیم و سر کلاس رفتیم.
Garbage in,
Garbage out
توو زندگی هم کاربرد داره!
به بزرگی خدا (:
به همه ی کارایی که باید انجام بدم.
به مفید عمل کردن.
به یه تغییر.
به سحرخیز بودن
.
.
.
به اون
امروز به این فکر می کنم که من و بقیه دوستان هر روز موفق تر از قبل خواهیم شد
به اینکه الان دقیقا سر جای پارسالم ایستادم
دقیقا همون وضعیت دارم
وباید این حلقه break بشه
و default یعنی اون چیزی که برنامه من هست اجرا بشه
تاپیک" هرچه میخواهد دل تنگت بگو" که با ارور مواجه شده و تاپیک "سلام،امروز حال ات چطوره؟ حس امروزت را بگو." هم پیرو سیاست جدید مبنی بر کاهش موضوع های غیر درسی که به تدریج اعمال خواهد شد بسته شد..... دیگه ما فقط همین جا را داریم که بیایم .........
خب خوبه حداقل میشه فکرمون را یه جا یادداشت کنیم.........
دوستای کامپیوتری خوبه یک روز در هفته یا یک روز درماه را بذارن برای روز بدون کامپیوتر .........
خیلی خوب میشه می تونید کلی کارای عقب مونده مخصوصا خرید و مرتب کردن اتاق و...... را انجام بدید . مخصوصا یه کم با خانواده باشید
(۲۳ مهر ۱۳۹۴ ۰۷:۲۷ ب.ظ)RASPINA نوشته شده توسط: پیرو سیاست جدید مبنی بر کاهش موضوع های غیر درسی که به تدریج اعمال خواهد شد بسته شد.....عه.. ! به اینکه جریان این سیاست جدید چیه؟:دی
یعنی تاپیک ها ایراد فنی ندارن و بسته شدن که اینطوریه؟
چون آوا هم از حذف نشدن پست ها میگفت و من متوجه نشدم این تغییرات کی اعمال شده ؟
تو تاپیکی جایی گفته شده قبلا توسط مدیران؟
حرص نخور.. بیا تاپیک دخترای مانشتی ..
به تمام چیزهایی که یه روز مهم بودن اما امروز خیلیاشون نا مهم و حتی بی اهمیت شدن!!!!!
باینکه چرا وقت گذاشتم جواب سوال یه نفر را دادم و اون شخص بعد از خوندن جوابم ، از کس دیگه ای میپرسه این جواب درسته ؟
گاهی تو خیابون هم پیش میاد یکی یه ادرس میپرسه شما وقت میذاری کامل راهنمایی اش میکنی و میپرسی متوجه شدی ؟ میگه اره..
هنوز ازش جدا نشدین از یکی دیگه همون آدرس را میپرسه.
(۲۴ مهر ۱۳۹۴ ۱۲:۱۰ ق.ظ)farzin3 نوشته شده توسط: باینکه چرا وقت گذاشتم جواب سوال یه نفر را دادم و اون شخص بعد از خوندن جوابم ، از کس دیگه ای میپرسه این جواب درسته ؟
ببخشید اگه منظورتون منم تو تاپیک گروه درسی٬ خب شما که گفتین این مورد خاص رو نمیدونین! در ضمن من از همه پرسیدم که این کتاب ترجمه دیگه ای داره یا نه یعنی یه سوال کاملا جدا.
به اینکه با این همه خستگی چیکار کنم : |
+ باید برگردم به همون آدم قبلی که بودم، همون ریمان ۲ سال پیش
به اینکه من الان باید برم سرکار شب هم آخه کار می کنند ........