(۱۵ مرداد ۱۳۹۳ ۱۰:۰۷ ب.ظ)codin نوشته شده توسط:(15 مرداد ۱۳۹۳ ۰۸:۵۶ ب.ظ)khayyam نوشته شده توسط: آقا باشه حق با شما باید دانشجوی ارشد بشینه و مقاله بنویسه و نه کابل شبکه بزنه ولی این حرفا تو ایران خیلی ارزش نداره دوست من تو دانشجوی ارشدی درست سطح علمیت هم خیلی بالاتر از منه اما دوست من کمی منطقی به مسئله نگاه کن کسی که مثلا تو ارشد شبکه می خونه آیا واقعا بعد از خوندن ارشد میشه همه چیز دان در شبکه تو خودت برو کسی رو که ارشد شبکه داره با کسی که لیسانس سخت افزار داره ولی متخصص سیسکو تو ایرانه و مدرس یکی از بهترین موسسه های تهرانه بیا اینا رو با هم از هر لحاظ بررسی کن ببین کدوم بهتره من نمی گم ارشد خوب نیست ولی خواهشا به هر چیزی منطقی نگاه کنیم .شما داری ارشد شبکه رو با کسی که بلده سیسکو ببنده مقایسه می کنی؟این دقیقا مثل اینه که مهندس مکانیک رو با کسی که بلده ماشین های BMW رو تعمیر کنه مقایسه کنی.اصلا این مقایسه از اساس اشتباهه.همه جای دنیا از فارغالتحصیل مقطع Graduate انتظار تحقیق و خلاقیت دارن .یه کاری مثل کار با روتر های سیسکو کار یه تکنسینه نه یک محقق(یه دانشجوی ارشد و دکترا)
این حرفتونو قبول ندارم یا نمی دونید سیسکو چیه یا اینکه دوست ندارید بدونید آره اگه مدرک ccna باشه درست ولی تو برو مدرک ccie اونم بین المللی بگیر ببین ارزش اون بیشتره یا ارشد شبکه و ببین اون درآمدش بیشتره یا ارشد شبکه خوب برو هر چقدر مقاله می دی بده ببینم چه دردی از این جامعه رف می شه
(۱۵ مرداد ۱۳۹۳ ۱۰:۰۶ ب.ظ)--masumeh نوشته شده توسط: به نظر من مشکل ما اینجاست که کارها سر جای خودشون انجام نشده و برنامه ریزی درستی وجود نداشته مثلا شما درست میگی که زشته یک ارشد شبکه از شبکه کردن و کارهای عملی اون خبر نداشته باشه ولی موقع یاد گرفتن این کارا تو ارشد نیست.
باید در دوران دبیرستان به هر فرد یاد داده می شد که مسیر ادامه زندگی چیست؟ولی یاد ندادن
باید یاد می دادن با تحصیل در دانشگاه به چه چیزهایی می رسیم و به چه چیزهایی نمی رسیم ولی یاد ندادن
باید به دانش آموز یاد داده میشد که زندگی دانشگاه نیست ولی یاد ندادن
باید یاد می دادن هدف از خلقت آدمی چیست ولی یاد ندادن
در دانشگاه باید حداقل میگفتن و اصرار می کردن که اگزچه ما تئوری داریم یاد شما میدیم ولی این برای ورود به بازارکار کافی نیست ولی یاد ندادن
در دانشگاه باید یاد می دادن اگر علاقمند به ادامه تحصیل هستید نه کار تازه اونم برای چه هدفی باید طوری موضوع پایان نامه لیسانستون را انتخاب کنید که تا دکترا بتونید روش مانور بدین بتونید روش یه تولید برای مملکت داشته باشید بتونید یه ارزش اقزوده تولید کنید نه فقط یک پروژه تحویل بدین ولی یاد ندادن
و این داستان ادامه دارد....
برای همین از هر مقطع که اومدم بیرون(علی الخصوص ما دهه ۶۰یها) تازه فهمیدم چه کارایی باید می کردیم و نکردیم که بهمون یاد نداده بودن!!!!!!!!!!!!!!
ایول مهندس حرف دلمو زدی روزی که دانشگاه قبول شدم ( کاردانی ) احساس می کردم که به همه چیز دست یافتم ولی همین ترم گذشته تو کارشناسی با تمام استاد ها دعوام می شد می گفتم این همه درس خوندیم چی فهمیدیم کدوم یک از اینا به درد بازار کار خورد چرا این همه درس برنامه نویسی گذاشتید خیلی از دانشجوها نمی تونن یک خط کد بنویسن ، چرا با وجود اینکه ۱۲ سال تو مدرسه و ۴ سال تو دانشگاه زبان خوندیم ولی نمی تونیم یه جمله انگلیسی بگیم واقعا چرا ولی استاد ها جوابی نداشتن مشکل ما نیستیم مشکل از بالاست
به نظرم بهترین جواب و توضیح همه دوستان زندگینامه دکتر حسابیه.... ایشون از بهترین دانشگاه و پژوهشگاه دنیا میان ایران برای خدمت به بچه های کشور خودشون و ۶ ماه تمام برای کار التماس می کردن هیچ جا ایشون رو با ۴تا مدرک استخدام نمی کرد.... در حال حاضر ما همه چیزمون رو مدیون ایشونیم ولی ایشون هیچ وقت پول دار نشد تازه دانش ایشون مثل دانش ما تئوری نبوده ایشون اولین رادیو ایران رو به صورت دستی در دانشگاه تهران ساختن.......ولی باید قبول کنیم که دانشگاه امروز از محیط کار به شدت فاصله گرفته واگر کسی شرایطی داره که نیاز به شغل داره بهتره ادامه تحصیل رو به عنوان هدف ثانوی قرار بده .... دانش خیلی با ارزشه ولی باید فکری هم به حال نون شب کرد....
من دوست دارم دکتری بگیرم که معلوماتم بره بالا !!!!کتاب بخونم .کتاب بنویسم .کار عملی رو دوست ندارم و ازش خیلی ترس دارم حاضرم ۱۰۰بار کتاب کرمن بخونم و به یکی توضیح بدم اما برنامه ننویسم چون می ترسم از عملی کارکردن!شاید چون زیاد وارد کارعملی نشدم میترسم ....پروژه لیسانس هم از شانس من یک پروژه داده کاوی بود که خیلی ربطی به برنامه نداشت!ولی درس خوندن رو بیش از اندازه دوس دارم .حتی روزایی که هیچ کتابی برای خوندن نداشته باشم افسرده می شم!هدفم اصلا کارنیست مثلا بعد اتمام درسم چند تا استخدام بود که اصلا شرکت نکردم!چون می خوام تا دکتری بخونم!!!اصلا آدم مادی نیستم!پول داشته باشم خرج می کنم تموم می شه نداشته باشم اصلا به روی خودم نمی آرم .الان اکثر دانشجوهای کامپیوتر گوشی های مدل بالا دارند ولی من نه !اصلا گوشی ندارم !یا هیچ وقت به فکرتعویض لپ تاپم نبودم با اینکه خیلی داغونه !!!نمی دانم اینارو برا چی نوشتم ولی احساس می کنم آدمیم که ذات درس رو دوس دارم و بدونم آخرش کاری هم نصیبم نمی شه بازم می خونم .شاید چون دخترم و قرار نیست نان آور خانواده باشم این حرفارو میزنم.اگه کار جالبی هم پیدا نکردم اینو بلدم که چند تا شاگرد پیدا کنم و براشون درس خصوصی کنکور بدم!!!!!!خیلی توهمانه بود .اما کسی کاری و تخصصی رو بلد باشه در اون موفق می شه!با عشق بخونه موفق می شه!!!!به این باور دارم!!!!موفقیت هم در پول نیست پول کم باشه کم خرج می کنیم زیاد باشه زیاد!!!!حرفام چه ربطی به اینجا داشت نمی دونم....یکم یاس وناامیدی تحویل ندید دوستان!!!!به جای این کسایی که مشکل یا سوال دارند رو درست راهنمایی کنید این حداقل کاری است که می تونیم تو این ساین انجام بدیم!!!!والا یکی سوال می پرسه هیچ کدوم جواب نمی دیم تا میایم از نا امیدی حرف بزنیم همه اظهارنظرمی کنیم!!!!!!
(۱۵ مرداد ۱۳۹۳ ۰۸:۱۷ ب.ظ)AI. نوشته شده توسط: خودرو ۲۰۶ داشتن هیچ ارزشی ندارد، چون من با آن تصادف کردم و به مقصد نرسیدم؛ پس هیچ کس دیگر خودرو ۲۰۶ سوار نشود!من مطمئنم این درسا برای دوستان نه تنها کاربرد ی نداشته بلکه فقط حفظ شده تا پاس بشه !!!متاسفانه
ورزش کردن هیچ ارزشی ندارد، چون من هنگام ورزش مصدوم شدم؛ پس هیچ کس دیگر ورزش نکند!
ازدواج کردن هیچ ارزشی ندارد، چون من ازدواج کردم و در نهایت منجر به طلاق شد؛ پس هیچ کس ازدواج نکند!
خوردن و آشامیدن هیچ ارزشی ندارد، چون من پس از خوردن و آشامیدن مجبور به دفع می شوم، پس هیچ کس نخورد و نیاشامد!
بچه دار شدن هیچ ارزشی ندارد، چون بچه من معتاد شد و مرد؛ پس هیچ کس بچه دار نشود!
درس خواندن هیچ ارزشی ندارد، چون من تا مقطع ارشد خواندم و هیچ کجا کرسی تدریس ندارم، پس هیچ کس درس نخواند!
.
.
ایولا بابا ! عجب استدلال و منطقی داریم بعضی از ماها !
آخه خیر سرمون ماها مهندس هستیم! طراحی و تحلیل الگوریتم خوندیم، ریاضی گسسته خوندیم، هوش مصنوعی مبحث منطق خودندیم!
آخه چطور انتظار داریم درس و دانشگاه رو و درس هایی که مستقیما با استدلال و منطق سر و کار دارند رو فهمیده باشیم و اونوقت از پس یه استدلال ساده توی زندگی روزمره بر نیایم!
واقعا کسی که نتونسته پرورش ایده داشته باشه تونسته هوش و الگوریتم و بخوبی درک کنه یا یه راه حل بهینه تو این بل بشو ی بازار پیدا کنه
!!!
حداقل من که تا یه حدی یاد گرفتم تقسیم کنم مسائل و حالا غلبه ش بماند
(۱۵ مرداد ۱۳۹۳ ۰۸:۱۷ ب.ظ)AI. نوشته شده توسط: آخه جان من این استدلاله ؟ چون "من" مدرک ارشد گرفتم و بهم کار تدریس ندادند، پس درس خوندن هیچ ارزشی نداره!
یه لحظه فکر نمیکنم که شاید خود "من" هم مشکل داشته باشم، نه درس خوندن!؟
چطور میشه که یک نفر خودم رو میزارم معیار و میزان سنجش ارزش درس خوندن !؟
انگار که همه چی به "من" ختم میشه؛ انگار که "من" مرکز جهانم!
مشکل فقط بازار کار و سرمایه و نوع مدرک و جامعه و پارتی نیست آخه! بله این مشکلات هست.
منتها مشکل اساسی و عمیق تری وجود داره و اون "خود من" هستم!
مشکل عدم ارتباط با واقعیت؛ مشکل عدم شناخت خود به عنوان یک انسان با تمام پیچیدگی هاش.
مشکل نادانی و ناتوانی در زمینه ی پایه های تفکر صحیح و منطق و روابط اجتماعی و رابطه ی درونی با خود!
و خیلی حرف های دیگه. . .
کاش دوستان عزیز می دونستند همه چیز به خودشون بستگی داره نه خودشون به همه چیز
(۱۵ مرداد ۱۳۹۳ ۱۰:۴۹ ب.ظ)khayyam نوشته شده توسط: این حرفتونو قبول ندارم یا نمی دونید سیسکو چیه یا اینکه دوست ندارید بدونید آره اگه مدرک ccna باشه درست ولی تو برو مدرک ccie اونم بین المللی بگیر ببین ارزش اون بیشتره یا ارشد شبکه و ببین اون درآمدش بیشتره یا ارشد شبکه خوب برو هر چقدر مقاله می دی بده ببینم چه دردی از این جامعه رف می شهببین منظور اون بنده خدا اینه که اگر میخوای با این مدرک های سیسکو کار کنی همون لیسانس هم برای تکنسین بودن زیاده... کسی که میره تحصیلات تکمیلی میره که اون سیسکو (کدوم سیسکو!
) رو بسازه!(مثلا ) ساختن تکنولوژی جدید هم نیاز به تحقیق داره نه کارایی که یه تکنسین میکنه...
(۱۵ مرداد ۱۳۹۳ ۱۱:۰۱ ب.ظ)نازین نوشته شده توسط: من دوست دارم دکتری بگیرم که معلوماتم بره بالا !!!!کتاب بخونم .کتاب بنویسم .کار عملی رو دوست ندارم و ازش خیلی ترس دارم حاضرم ۱۰۰بار کتاب کرمن بخونم و به یکی توضیح بدم اما برنامه ننویسم چون می ترسم از عملی کارکردن!شاید چون زیاد وارد کارعملی نشدم میترسم ....پروژه لیسانس هم از شانس من یک پروژه داده کاوی بود که خیلی ربطی به برنامه نداشت!ولی درس خوندن رو بیش از اندازه دوس دارم .حتی روزایی که هیچ کتابی برای خوندن نداشته باشم افسرده می شم!هدفم اصلا کارنیست مثلا بعد اتمام درسم چند تا استخدام بود که اصلا شرکت نکردم!چون می خوام تا دکتری بخونم!!!اصلا آدم مادی نیستم!پول داشته باشم خرج می کنم تموم می شه نداشته باشم اصلا به روی خودم نمی آرم .الان اکثر دانشجوهای کامپیوتر گوشی های مدل بالا دارند ولی من نه !اصلا گوشی ندارم !یا هیچ وقت به فکرتعویض لپ تاپم نبودم با اینکه خیلی داغونه !!!نمی دانم اینارو برا چی نوشتم ولی احساس می کنم آدمیم که ذات درس رو دوس دارم و بدونم آخرش کاری هم نصیبم نمی شه بازم می خونم .شاید چون دخترم و قرار نیست نان آور خانواده باشم این حرفارو میزنم.اگه کار جالبی هم پیدا نکردم اینو بلدم که چند تا شاگرد پیدا کنم و براشون درس خصوصی کنکور بدم!!!!!!خیلی توهمانه بود .اما کسی کاری و تخصصی رو بلد باشه در اون موفق می شه!با عشق بخونه موفق می شه!!!!به این باور دارم!!!!موفقیت هم در پول نیست پول کم باشه کم خرج می کنیم زیاد باشه زیاد!!!!حرفام چه ربطی به اینجا داشت نمی دونم....یکم یاس وناامیدی تحویل ندید دوستان!!!!به جای این کسایی که مشکل یا سوال دارند رو درست راهنمایی کنید این حداقل کاری است که می تونیم تو این ساین انجام بدیم!!!!والا یکی سوال می پرسه هیچ کدوم جواب نمی دیم تا میایم از نا امیدی حرف بزنیم همه اظهارنظرمی کنیم!!!!!!ooh:poor girl
(۱۵ مرداد ۱۳۹۳ ۰۶:۵۰ ب.ظ)happy07 نوشته شده توسط: ... ای بابا چقدر حرف زدم جناب عمو جان، سارا آزاذ جان بیاین شما که تخصص در شاد کردن دوستان دارین یه چی بگین خاطر همه باز و شاد بشهبعله...!
به کاربردم در مانشت پی بردم!
(۱۵ مرداد ۱۳۹۳ ۱۱:۲۳ ب.ظ)Amoojan نوشته شده توسط:اختیار دارین عموجان شما کاربرد چیه نفرمایید، ما شما رو و البته همه ی دوستان رو بیشتر از شی میبینیم که کاربردی بهشون نگاه کنیم (15 مرداد ۱۳۹۳ ۰۶:۵۰ ب.ظ)happy07 نوشته شده توسط: ... ای بابا چقدر حرف زدم جناب عمو جان، سارا آزاذ جان بیاین شما که تخصص در شاد کردن دوستان دارین یه چی بگین خاطر همه باز و شاد بشه
بعله...!
به کاربردم در مانشت پی بردم!
خوب مگه بده ادم بتونه بقیه رو خوشحال کنه، به نظر من یا به قول مشهدی ها به نظر مو خیلی هم خوبه عاغو
بله
همه بچه ها با هم بگید سیب که قیمت خونه
به نظر من مشکل برمیگرده به تحصیلات قبل از دانشگاه
من خودم معلم هستم و تا حدی از شرایط آموزش کشور اطلاع دارم
علی رغم شعارهای دهن پرکنی که در آموزش و پرورش داده میشه که با متدهای نوین آموزشی باید جلو رفت اما متأسفانه در عمل هیچ کاری صورت نگرفته
همونطور که میدونید در دبیرستان (که به نظر من اساسی ترین و مهمترین دوره در تمام مراحل تحصیل حتی تا دکتری هستش) به غیر از درس های تئوری هیچ مهارت دیگه ای به شخص یاد داده نمیشه که بتونه در ادامه زندگیش کمکش کنه ولی در کشورهای توسعه یافته، مهارت هایی که یک انسان بالغ در ادامه مسیر زندگیش به اونها نیاز مبرم داره که بتونه درست فکر کنه با پیشرفته ترین متدهای روانشناسی آموزش داده میشه. یکی از روانپزشک ها کتابی در این زمینه بهم معرفی کرد که فوق العاده بود ولی متأسفانه معلم ها اطلاعی از این شیوه ها ندارن و یا نمیخوان که داشته باشن!! (درد یکی دو تا نیست که!) متأسفانه در ایران به موضوعات دیگه ای چسبیدن که اصلاحش براشون واجبتره (از قبیل مدل موی سر و لباس و ...) و خبری از این متدها نیست
بعد از این مراحل دانش آموز میفهمه که برای ادامه زندگیش چیکار کنه. قدرت تجزیه و تحلیل و خلاقیتش میره بالا و صرفا یک دانش آموخته ی تئوریک نیست. ولی ما چی؟
دیپلمه های ما تا چه اندازه خودشون و قابلیت های خودشون رو میشناسن تا بخوان تصمیم درستی برای ادامه زندگیشون بگیرن؟
تنها راهی که براشون میمونه اینه که به مشاورهای مدرسه رجوع میکنن که اون چیزی که من در این چند سال تدریس دیدم اینه که خیلی از مشاورها خودشون واقعاً نیاز به مشاوره دارن!!
اون دوست عزیزی که این تاپیک رو زده به احتمال زیاد به رشته ی دیگه ای بیشتر از کامپیوتر علاقه منده (شاید هم به هیچ رشته ای علاقه نداشته باشه) ولی میشه قطعا گفت که به کامپیوتر خیلی علاقه مند نیست. بعید به نظر میرسه که آدم به تخصصی علاقه داشته باشه و بعدش اینطوری بگه. مقصر ایشون هم نیستن بلکه نظام آموزشی غلط است.
من خودم قربانی یه همچین سیستمی هستم رشته ای رو انتخاب کردم که خیلی بهش علاقه نداشتم. و متأسفانه به همون دلایل بالا خیلی دیر فهیمدم که چقدر به کامپیوتر علاقه دارم (با حسرت فراوان)
از دانش آموزام میپرسم چقدر به این رشته کامپیوتر علاقه داری؟ در نهایت تعجب خیلی هاشون میگن من به فلان رشته بیشتر علاقه دارم تا این!
میگم پس چرا اومدی اینجا؟ یکیشون میگه خونوادم مجبورم کرده چون میگن کلاس داره یا یکی دیگشون میگه ظرفیت اون رشته ای که دوست داشتم گفتن تموم شده یا معدلت کمه!!!
خودتون قضاوت کنید. معیار علاقه رو نادیده میگرن بعد گیر یدن به معدل؟ یکی نیست بهشون بگه "بیل گیتس" کلا درسو کنار گذاشت رفت دنبال علاقش.
در رشته های فنی و مهندسی کسی که واقعا به زمینه ای "علاقه" داشته باشه اگه فقط تا لیسانس هم بخونه میتونه جذب بازار کار بشه چون یک حامی قدرتمند به اسم "علاقه" پشتشو محکم گرفته و خودش راهو نشون میده.
جالبه
(۱۵ مرداد ۱۳۹۳ ۱۱:۲۰ ب.ظ)Amoojan نوشته شده توسط:(15 مرداد ۱۳۹۳ ۱۰:۴۹ ب.ظ)khayyam نوشته شده توسط: این حرفتونو قبول ندارم یا نمی دونید سیسکو چیه یا اینکه دوست ندارید بدونید آره اگه مدرک ccna باشه درست ولی تو برو مدرک ccie اونم بین المللی بگیر ببین ارزش اون بیشتره یا ارشد شبکه و ببین اون درآمدش بیشتره یا ارشد شبکه خوب برو هر چقدر مقاله می دی بده ببینم چه دردی از این جامعه رف می شهببین منظور اون بنده خدا اینه که اگر میخوای با این مدرک های سیسکو کار کنی همون لیسانس هم برای تکنسین بودن زیاده... کسی که میره تحصیلات تکمیلی میره که اون سیسکو (کدوم سیسکو!
دوست من فکر کنم نگرفتید شما هم مدرک ccie تکنسین نیست عزیز دلم این مدرک معادل دکتری مخابرات ترجمه می شه و تو کل جهان به کسی که این مدرکو داره احترام خاصی قائلند و به همین راحتی ها هم کسی نمی تونه بگیره این مدرکو یه چیز دیگه کسی که این مدرکو داشته باشه اگه بره یه هتل ۵ ستاره تخفیف خاصی براش قائل می شند حالا تو بگو اگه ارشد شبکه رو تو یکی از دانشگاه های ایران بگیری کجا می شناسنت حتی تو خود ایران هم نمی تونی کار پیدا کنی چه برسه به خارج مقاله هم هر جقدر بدی از اون دانشگاه بیشتر جلو نمی ره و هیچ موقع به درد بازار کار شبکه تو ایران نمی خوره
(۱۶ مرداد ۱۳۹۳ ۰۱:۰۷ ق.ظ)khayyam نوشته شده توسط: دوست من فکر کنم نگرفتید شما هم مدرک ccie تکنسین نیست عزیز دلم این مدرک معادل دکتری مخابرات ترجمه می شه و تو کل جهان به کسی که این مدرکو داره احترام خاصی قائلند و به همین راحتی ها هم کسی نمی تونه بگیره این مدرکو یه چیز دیگه کسی که این مدرکو داشته باشه اگه بره یه هتل ۵ ستاره تخفیف خاصی براش قائل می شند حالا تو بگو اگه ارشد شبکه رو تو یکی از دانشگاه های ایران بگیری کجا می شناسنت حتی تو خود ایران هم نمی تونی کار پیدا کنی چه برسه به خارج مقاله هم هر جقدر بدی از اون دانشگاه بیشتر جلو نمی ره و هیچ موقع به درد بازار کار شبکه تو ایران نمی خورهاحساس میکنم تعریف ما از تکنسین متفاوته! ومشکل اینه!
ضمن اینکه همه میدونیم تو ایران همه چی برعکسه! تو ایران هرچی بیشتر درس بخونی کمتر پول در میاری و همه میدونیم که سبزی فروشی درامدش از همه ما بیشتره!
بحث درامد نیست ، بحث اینه که هدف کسی که این دوره های عملی رو میره کارش با کسی پا توی تحصیلات تکمیلی میزاره متفاوته...حرف اینه که اونی که میره تحصیلات تکمیلی مثلا باید! بره تو بخش R&D سیسکو کار کنه و چیزایی رو بسازه که بعدا ملت برن دوره های سیسکو رو ببینن و یاد بگیرن که باهاش شبکه هاشون رو راه بندازن!
البته توهم کار کردن تو سیسکو نزنین و توجه کنید که ما تو ایرانیم!
(۱۶ مرداد ۱۳۹۳ ۰۱:۴۱ ق.ظ)Amoojan نوشته شده توسط:(16 مرداد ۱۳۹۳ ۰۱:۰۷ ق.ظ)khayyam نوشته شده توسط: دوست من فکر کنم نگرفتید شما هم مدرک ccie تکنسین نیست عزیز دلم این مدرک معادل دکتری مخابرات ترجمه می شه و تو کل جهان به کسی که این مدرکو داره احترام خاصی قائلند و به همین راحتی ها هم کسی نمی تونه بگیره این مدرکو یه چیز دیگه کسی که این مدرکو داشته باشه اگه بره یه هتل ۵ ستاره تخفیف خاصی براش قائل می شند حالا تو بگو اگه ارشد شبکه رو تو یکی از دانشگاه های ایران بگیری کجا می شناسنت حتی تو خود ایران هم نمی تونی کار پیدا کنی چه برسه به خارج مقاله هم هر جقدر بدی از اون دانشگاه بیشتر جلو نمی ره و هیچ موقع به درد بازار کار شبکه تو ایران نمی خورهاحساس میکنم تعریف ما از تکنسین متفاوته! ومشکل اینه!
کاش ما هم می فهمیدیم تکنسین به چی میگن ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟