تصادف! - نسخهی قابل چاپ |
RE: تصادف! - mahdi20 - 05 بهمن ۱۳۸۹ ۰۸:۲۷ ب.ظ
(۰۵ بهمن ۱۳۸۹ ۰۸:۲۵ ب.ظ)mosaferkuchulu نوشته شده توسط:مشکل از چشماتونه(05 بهمن ۱۳۸۹ ۰۸:۲۴ ب.ظ)mohanddes نوشته شده توسط: در هر صورت ما آقایون از اینکه شماها از لاک عقب ماندگی و پسرفت دارید بیرون میاد خیلی خوشحالیم و آرزو می کنیم مثل مردها قله های موفقیت را یکی یکی فتح کنید . |
RE: تصادف! - mosaferkuchulu - 05 بهمن ۱۳۸۹ ۰۸:۳۰ ب.ظ
(۰۵ بهمن ۱۳۸۹ ۰۸:۲۷ ب.ظ)mohanddes نوشته شده توسط:(05 بهمن ۱۳۸۹ ۰۸:۲۵ ب.ظ)mosaferkuchulu نوشته شده توسط:مشکل از چشماتونه(05 بهمن ۱۳۸۹ ۰۸:۲۴ ب.ظ)mohanddes نوشته شده توسط: در هر صورت ما آقایون از اینکه شماها از لاک عقب ماندگی و پسرفت دارید بیرون میاد خیلی خوشحالیم و آرزو می کنیم مثل مردها قله های موفقیت را یکی یکی فتح کنید . اتفاقا چشمای من ۱۰/۱۰ امه!! |
تصادف! - admin - 05 بهمن ۱۳۸۹ ۰۹:۳۶ ب.ظ
دوستان من شوخی کردم و البته میدونم همه دوستان هم چنین قصدی دارند. به نظر من خانمها میتونن خیلی از کارها رو بهتر از آقایون انجام بدن و خیلی از کارها رو هم آقایون بهتر انجام میدن. این چیز خیلی طبیعیای هست که تواناییهای خانمها و آقایون برابر نباشه. جنس مرد جنس خشن و جنس زن جنس لطیفی هست. همونطور که خانمها نمیتونن کارگری کنند(آجر و سیمان بکشند!) مردها هم نمیتونن مثل یه مادر بچه تربیت کنند و این قصه رو همینجوری برید جلو. در واقع زن و مرد تکمیل کننده هم هستند. به نظر من نه نقاط قوت مردها باعث ضعف زنها میشه و نه برعکس. زنها رو میشه به عنوان نیمه گمشده مردها (و یا برعکس هر جور راحتین )دونست. هیچ مردی بدون وجود یک زن کامل نیست و موفقیتی کسب نمیکنه. هیچ زنی هم نمیتونه به تنهایی بار این همه مشکلات و سختیها رو به دوش بکشه و نیاز به یه نفر داره که تکیه گاهش باشه. به نظر من مرد و زن برابر نیستند. در واقع قابل مقایسه نیستند انگار شما بخواید ۱ رو با a مقایسه کنید! این دو جنس متفاوتی دارند. یکی از شیرینترین لحظههای امسال من موقعی بود که زن ایرانی توی مسابقات آسیایی طلا کسب کرد. بیشتر از طلای همه مردها برای من ارزش داشت و شادیآور بود. به امید پیشرفت هرچه بیشتر زنان ایرانی و کسب موقعیت و موفقیت در عرصههای مختلف ایرانی و جهانی. |
RE: تصادف! - ف.ش - ۰۵ بهمن ۱۳۸۹ ۰۹:۵۳ ب.ظ
(۰۵ بهمن ۱۳۸۹ ۰۹:۳۶ ب.ظ)admin نوشته شده توسط: دوستان من شوخی کردم و البته میدونم همه دوستان هم چنین قصدی دارند. به نظر من خانمها میتونن خیلی از کارها رو بهتر از آقایون انجام بدن و خیلی از کارها رو هم آقایون بهتر انجام میدن. این چیز خیلی طبیعیای هست که تواناییهای خانمها و آقایون برابر نباشه. جنس مرد جنس خشن و جنس زن جنس لطیفی هست. همونطور که خانمها نمیتونن کارگری کنند(آجر و سیمان بکشند!) مردها هم نمیتونن مثل یه مادر بچه تربیت کنند و این قصه رو همینجوری برید جلو. در واقع زن و مرد تکمیل کننده هم هستند. به نظر من نه نقاط قوت مردها باعث ضعف زنها میشه و نه برعکس. زنها رو میشه به عنوان نیمه گمشده مردها (و یا برعکس هر جور راحتین )دونست. هیچ مردی بدون وجود یک زن کامل نیست و موفقیتی کسب نمیکنه. هیچ زنی هم نمیتونه به تنهایی بار این همه مشکلات و سختیها رو به دوش بکشه و نیاز به یه نفر داره که تکیه گاهش باشه. |
RE: تصادف! - arshad90 - 05 بهمن ۱۳۸۹ ۱۰:۲۴ ب.ظ
(۰۵ بهمن ۱۳۸۹ ۰۷:۳۵ ب.ظ)mehr.iman نوشته شده توسط: آفرین،خوشم میاد منطقی هستین و با دیدن اینهمه سند و مدرک قبول کردین که خانوما تو رانندگی به پای مردا نمیرسن! بد نیست یادآوری کنیم اولین زبان برنامه نویسی رو یه خانم نوشت! خوبه این سوژه رانندگی هستها و الا شما آقایون واقعا می خواستین به کدوم هنرتون بنازین؟؟؟ |
RE: تصادف! - ۵۴m4n3h - 05 بهمن ۱۳۸۹ ۱۰:۳۶ ب.ظ
اما یک زن برای رسیدن به موفقیت باید خیلی سختی های بیشتری رو تحمل کنه! این قدر آدما وسط راه براش سرعت گیر میذارن، این قدر آدم رو اذیت میکنن، این قدر انرژی منفی میدن که آدم به ستوه میاد! میدونید، حتی این شوخیها (که به نظر من همه ش هم شوخی نبود) هم آدم رو اذیت میکنه! یک انسان (چه زن چه مرد) وقتی میتونه به موفقیت برسه که خودش رو باور داشته باشه، و قبول کنید که این قبیل حرفها طعنهها انرژی آدمها رو میگیره! مثلاً در مورد همین رانندگی، این قدر میگن خانوما رانندگیشون بده، من که گواهینامه ندارم، میگم یعنی منم اگه رانندگی کنم بد رانندگی میکنم؟ یعنی همه ایراد میگیرن ازم؟ وقتی که بخوام رانندگی کنم احتمالاً همه ش باید حواسم باشه یه کاری نکنم که اشتباه باشه که همه بگن دیدی گفتیم زنها بلد نیستن رانندگی کنن! و من برای این که بتونم زنده باشم، برای این که بتونم به خواسته هام برسم باید همیشه به خودم تلقین کنم یه چیزایی رو! به خودم تلقین کنم که دیگران مهم نیستند! که همه اشتباه میکنن! که ضعف به خودم راه ندم و با اعتماد به نفس به مسیرم ادامه بدم! این فقط یه مثال بود که کل زندگی ما شبیه همین مثاله! و اون کسانی که میتونند خودشون رو باور کنند و به تواناییهاشون ایمان بیارند، موفق میشن! و به نظر من مشکلی که بیشتر دخترای ما دارند، نداشتن اعتماد به نفس هست! این که حرفهای پوچ رو باور میکنن! و این نداشتن اعتماد به نفس از همون بچگی به دلیل خیلی مسائل شروع میشه و تا وقتی بزرگ میشن و توی جامعه و ... اما من واقعاً حداقل از کسانی که تحصیل کرده هستند و خودشون رو روشنفکر و متفکر میدونن توقع شنیدن چنین حرفهایی رو ندارم! امیدوارم از نوشته هام سوء برداشت نشه و منظورم رو خوب رسونده باشم! فقط خواستم بگم با ما موجودات مونثی که تقریباً میشه گفت اولین نسل بعد از یه نسل مردسالار هستیم حتی شوخی کردن در این زمینهها هم خوب نیست! به جای این کارا به مونث های اطرافتون انرژی بدید، به جای این که از رانندگیشون ایراد بگیرید و هی غر بزنید و مسخره کنید، بهشون اعتماد به نفس بدید. و مطمئن باشید اعتماد به نفس داشتن اونها زندگی شما رو هم بهتر خواهد کرد. این نوشته هم در مورد خودم نبود، چون خوشبختانه من توی محیطی بزرگ شدم که زیاد بهم اعتماد به نفس داده شده (شاید یه کم هم زیادی ) در ضمن برنامه نویسیم هم خیلی خوبه |
RE: تصادف! - mosaferkuchulu - 05 بهمن ۱۳۸۹ ۱۰:۳۹ ب.ظ
(۰۵ بهمن ۱۳۸۹ ۱۰:۲۴ ب.ظ)arshad90 نوشته شده توسط:(05 بهمن ۱۳۸۹ ۰۷:۳۵ ب.ظ)mehr.iman نوشته شده توسط: آفرین،خوشم میاد منطقی هستین و با دیدن اینهمه سند و مدرک قبول کردین که خانوما تو رانندگی به پای مردا نمیرسن! ای ول |
RE: تصادف! - Masoud05 - 05 بهمن ۱۳۸۹ ۱۰:۵۱ ب.ظ
حالا که بحث رانندگیه یه خاطره جالب بگم. حدود ۳ ماه پیش که رفته بودم آزمون رانندگی بدم، مربیم گفت گروه اول نرو برا آزمون، منم یه کم دیر رفتم. از شانس بدم سرهنگ هم دیر اومد ولی چون دخترا زودتر اومده بودن، اسم ۴ تا دختر خوند که آزمون بدن، هر ۴ تاشون عقب نشستن : ما پسرا کلی خندیدم، هرچی سرهنگه میگفت یکی بیاد جلو بشینه، هیچکس حاضر نمیشد. بالاخره ما پسرا( به زور )سوار شدیم و خدارو شکر من و نفر قبلیم قبول شدیم( بقیه رو نمیدونم) . همین که اومدم از کنار دخترا رد شم برم سمت آموزشگاه برا تکمیل پرونده، دخترا ریختن روم و حالا بپرس کی نپرس، که از چیا گرفت، خوش اخلاقه یا نه، پارک دوبل بد بزنی چی میگه و ... |
تصادف! - mahdi20 - 06 بهمن ۱۳۸۹ ۱۲:۰۶ ق.ظ
دکتر یکم زودتر میومدی . دو نفری منو محاصره کرده بودن . ولی به قول بچهها گفتنی، سخن ات فصل الخطاب بود به خصوص اون خط آخر. |
RE: تصادف! - Maryam-X - 06 بهمن ۱۳۸۹ ۰۱:۰۲ ق.ظ
آقا این بحثها رو خواهشا یکمشم نگه دارید برای بعد از کنکور...که مانشت خالی از سکنه نشه فکر کنم آقای shahryar |
تصادف! - admin - 06 بهمن ۱۳۸۹ ۰۱:۴۴ ق.ظ
شهریار جان دیدی مشکلت رو چقدر راحت حل کردیم. |
RE: تصادف! - shahryar - 06 بهمن ۱۳۸۹ ۰۹:۲۰ ق.ظ
(۰۶ بهمن ۱۳۸۹ ۰۱:۴۴ ق.ظ)admin نوشته شده توسط: شهریار جان دیدی مشکلت رو چقدر راحت حل کردیم.آقای تنهایی ممنون از شما و تمام دوستانی که در این راه کمکم کردید! چه قدر این تصادف ما بحثش بالا گرفته! و اما ادامه داستان! دیروز دیدم مادرم داره یواشکی به بابام گزارشا رو از سیر تا پیاز میده! منم رو خودم نیوردم.گفتم چه بهتر.کار ما رو آسون کردی. امروز صبح که بابام اومد خودم رفتم درو روش باز کردم و سلام کردم!اونم گفت سلام!ولی سلامش خیلی پر معنا بود!منم سریع پریدم تو اتاقم.بابام سریع رفت تو حیاط تا ماشین رو ورانداز کنه!تو حیاط فهمیدم که حسابی ناراحت شده.(چون پنجره های اتاق من رو به حیاطن!). بعد از نیم ساعت بابام اومد تو اتاقم و با خوشرویی گفت این ماشینه تو واسه من دورس کردی!بعدش یکم بهم نصیحت های پدرانه کرد و گفت خدا رو شکر که سالمی فدای سرت تا بعد از کنکورت... البته من خلاصش کردما!این پروسه ۱ ساعت طول کشید! فعلا همه چی آرومه و به خیر گذشته! |
تصادف! - admin - 06 بهمن ۱۳۸۹ ۰۹:۴۱ ق.ظ
آرامش قبل طوفانه گول نخوری یه وقت!! |
تصادف! - mosaferkuchulu - 06 بهمن ۱۳۸۹ ۱۲:۱۱ ب.ظ
پس موضوع حل شده.تا وقتی هم که کنکور بدین دیگه آبا از آسیاب افتاده! |