RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - homa - 01 مرداد ۱۳۹۱۱۰:۰۷ ب.ظ
همچون پرنده ای باش که بر روی شاخه ای سست آواز می خواند، شاخه می لرزد، اما پرنده هم چنان آواز می خواند زیرا به پر و بالش اطمینان دارد
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - azad_ahmadi - 01 مرداد ۱۳۹۱۱۰:۱۳ ب.ظ
(۰۱ مرداد ۱۳۹۱ ۰۹:۰۱ ب.ظ)arixooo نوشته شده توسط: میگم کسی میدونه چی شد که یه شبه ۱۲ تا از مقبولیت ما کم شد بدون اینکه منفی خورده باشیم؟؟ عجیبه ها...شانس نداریم که یه ۱۰ تا اضافه شه...مدیرای عزیز پیگیری کنید لطفا :دی
والا دلیلشو منم نمی دونم. من هم تا هفته پیش ۷۲ بود الان بدون منفی خوردن کم شده
صد البته مقبولیت ما بیشتر از این اعداد و ارقامه رفیق(اینو نوشتم حالت جا بیاد)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - farazin - 01 مرداد ۱۳۹۱۱۱:۰۹ ب.ظ
مادر بغض میکند
بغض میکند
اصغر اقا بقال: یعنی چی خانم! قرضاتو بده!
شوهرت شهید شده که شده واسه ما پول نمیشه ! چوب خطت پر شده ! من نمیفهمم پس این بنیاد شهید چیکار میکنه تو این مملکت ! اول پول بعد جنس
والسلام
مادر بغض میکند
بغض میکند
رئیس بنیاد شهید منطقه: خانم من شصت بار به شما گفتم شوهر شما شهید نیست هیچ سندی مبنی بر شهادت ایشون نیست ما نمیتونیم به شما کمکی کنیم
مادر بغض میکند
بغض میکند
دخترک: مامان
مامان: جونم
دخترک: بابایی کی از پیش خدا برمیگرده؟ دلم واسش تنگ شده
امروز بچه ها تو کوچه میگفتن بابات دیگه بر نمیگرده! راست میگن؟ مامان
بابا دیگه بر نمیگرده؟
مادر بغض میکند
بغض میکند
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - azad_ahmadi - 01 مرداد ۱۳۹۱۱۱:۱۸ ب.ظ
(۰۱ مرداد ۱۳۹۱ ۱۱:۰۹ ب.ظ)farazin نوشته شده توسط: مادر بغض میکند
بغض میکند
مرا گویی که چونی؟ چونم ای دوست .... جگر پردرد و دل پرخونم ای دوست.
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - neilabak - 01 مرداد ۱۳۹۱۱۱:۳۵ ب.ظ
دختر بودن خیلی سخته به قرآن ...خیلی....خیلی
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - homa - 01 مرداد ۱۳۹۱۱۱:۴۹ ب.ظ
(۰۱ مرداد ۱۳۹۱ ۰۹:۰۱ ب.ظ)arixooo نوشته شده توسط: میگم کسی میدونه چی شد که یه شبه ۱۲ تا از مقبولیت ما کم شد بدون اینکه منفی خورده باشیم؟؟ عجیبه ها...شانس نداریم که یه ۱۰ تا اضافه شه...مدیرای عزیز پیگیری کنید لطفا :دی
فکر کنم دست های پشت پرده ایی در کار باشن
لینک زیر رو هم یه نگاهی بنداز :
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - esisonic - 02 مرداد ۱۳۹۱۰۱:۵۵ ق.ظ
(۰۲ مرداد ۱۳۹۱ ۱۲:۰۱ ق.ظ)agentv نوشته شده توسط: نسل کشی در میانمار همچنان ادامه دارد....
مخصوصا ً دهه شصتی ها...
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - berkeley - 02 مرداد ۱۳۹۱۰۲:۳۲ ق.ظ
خداوندا به این ماه عزیز قسمت می دهم که مرا عاقبت بخیر کنی
قسمت می دهم که موانع را از سر راهم بر داری
و قسمت می دهم که در راه این خاک جانم را فدا کنم
تا روز قیامت دیگه شرمنده تو نباشم
الهی آمینن
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - esisonic - 02 مرداد ۱۳۹۱۰۲:۳۷ ق.ظ
الآن داشتم کارتون بازرس گربه رو میدیدم
تمام خاطرات بچگیم جلوم زنده شد...
یه کلت پلاستیکی داشتم با اون منم پلیس می شدم
فقط به جای موش های تبهکار ، سوسکای خونمون رو دستگیر میکردم
.
نمیدونم چرا پخش نشد..
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - SaMiRa.e - 02 مرداد ۱۳۹۱۱۲:۱۰ ب.ظ
اینگونه زندگی کنیم :
ساده اما زیبا،
مصمم اما بی خیال،
متواضع اما سربلند،
مهربان اما جدی،
سبز اما بی ریا،
عاشق اما عاقل......
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - esisonic - 02 مرداد ۱۳۹۱۱۲:۵۰ ب.ظ
(۰۲ مرداد ۱۳۹۱ ۰۱:۵۵ ق.ظ)esisonic نوشته شده توسط: مخصوصا ً دهه شصتی ها...
موندم بخدا...مگه من چی گفتم که ۵ تا منفی خوردم...؟؟؟...
خوب ما دهه شصتی ها همیشه نسل سوخته بودیم دیگه...غیر از اینه؟؟؟
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - ali reza - 02 مرداد ۱۳۹۱۱۲:۵۰ ب.ظ
اگه دیدی بغض کردی ولی دلیلی برای گریه کردن پیدا نمی کنی،
اگه دنبال جایی می گشتی که داد بزنی..........
بدون خدا دلش برات تنگ شده
میخواد صداش کنی.
(۰۲ مرداد ۱۳۹۱ ۱۲:۵۰ ب.ظ)esisonic نوشته شده توسط:
(02 مرداد ۱۳۹۱ ۰۱:۵۵ ق.ظ)esisonic نوشته شده توسط: مخصوصا ً دهه شصتی ها...
موندم بخدا...مگه من چی گفتم که ۵ تا منفی خوردم...؟؟؟...
خوب ما دهه شصتی ها همیشه نسل سوخته بودیم دیگه...غیر از اینه؟؟؟
خوب عزیز من نباید با این حرف شوخی میکردی... چون واقعا دارن میکشن مسلمونا رو...
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - fo-eng - 02 مرداد ۱۳۹۱۰۴:۳۸ ب.ظ
[SIZE=6]نخند! به سرآستین پاره ی کارگری که دیوارت را می چیند و به تو می گوید،ارباب.
نخند! به پسرکی که آدامس می فروشد و تو هرگز نمی خری.
نخند! به پیرمردی که در پیاده رو به زحمت راه می رود و شاید چندثانیه ی کوتاه معطلت کند.
نخند! به دبیری که دست و عینکش گچی است و یقه ی پیراهنش جمع شده.
نخند! …به دستان پدرت،
به جاروکردن مادرت،
به همسایه ای که هرصبح نان سنگک می گیرد،
به راننده ی چاق اتوبوس ،
به رفتگری که درگرمای تیرماه کلاه پشمی به سردارد،
به راننده ی آژانسی که چرت می زند،
به پلیسی که سرچهارراه باکلاه صورتش رابادمی زند،
به مجری نیمه شب رادیو،
به مردی که روی چهارپایه می رود تا شماره ی کنتور برقتان را بنویسد،
به جوانی که قالی پنج متری روی کولش انداخته ودرکوچه ها جارمی زند،
به بازاریابی که نمونه اجناسش را روی میزت می ریزد،
به پارگی ریزجوراب کسی در مجلسی،
به پشت و رو بودن چادر پیرزنی درخیابان،
به پسری که ته صف نانوایی ایستاده،
به مردی که درخیابانی شلوغ ماشینش پنچرشده،
به مسافری که سوارتاکسی می شود و بلند سلام می گوید،
به فروشنده ای که به جای پول خرد به تو آدامس می دهد،
به زنی که باکیفی بردوش به دستی نان دارد و به دستی چندکیسه میوه وسبزی،
به هول شدن همکلاسی ات پای تخته،
به مردی که دربانک ازتو می خواهد برایش برگه ای پرکنی،
به اشتباه لفظی بازیگر نمایشی
... نخند ، نخند ...
که دنیا ارزشش را ندارد
که تو به خردترین رفتارهای نابجای آدمها بخندی!
که هرگز نمیدانی چه دنیای بزرگ و پردردسری دارند
آدمهایی که هرکدام برای خود و خانواده ای همه چیز و همه کسند!
آدمهایی که به خاطر روزیشان تقلا می کنند، بارمی برند،
بی خوابی می کشند،
کهنه می پوشند،
جار می زنند،
سرما و گرما می کشند، و گاهی خجالت هم می کشند ... خیلی ساده ...[/SIZE]
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - mohammad_13690 - 02 مرداد ۱۳۹۱۰۷:۵۹ ب.ظ
(۰۲ مرداد ۱۳۹۱ ۰۴:۳۸ ب.ظ)fo-eng نوشته شده توسط:
آدمهایی که هرکدام برای خود و خانواده ای همه چیز و همه کسند!
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - banou - 02 مرداد ۱۳۹۱۰۹:۴۵ ب.ظ