RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Riemann - 21 آذر ۱۳۹۴۰۵:۳۴ ق.ظ
(۲۱ آذر ۱۳۹۴ ۰۵:۱۶ ق.ظ)khayyam نوشته شده توسط: من اصلا نمی دونم مدیر این سایت کیه ولی انتقاد شدیدی دارم و اون اینکه چرا نمیشه اکانت خودمونو حذف کنیم خب چه دلیلی داره نشه این کار من دیگه اومدن به مانشت کار تکراری شده برام هر چقدر هم نمی خوام بیام باز ناخوداگاه وقتی که به اینترنت وصل میشم اول یا ایمیلمو چک می کنم یا میام تو این پیج جالب اینکه هر روز همش چند تا کاربریم تو ابن تایپیک فعالیت داریم یکی با یکی لج بازی داره یکی می خواد انتقام بگیره یکی عاشق یکی دیگه شده یکی داره خودشو می گیره کلاس می زاره یکی با یکی دیگه دوست شده یکی فعالیت های روزانشو میاد می گه اینجا و و و من خودم تمام موارد بالا شامل حالم شده تو این سایت دیگه خسته شدم از مدیر سایت می خوام منو حذف کنه چون نه یه تعداد کاربر چشم دیدن منو دارن و نه من ....
خسته شدیم و شدم فقط یکی از آرزوهام اینه که ذهنم reset بشه لامصب این مغز هم دکمه رست نداره مثل کامپیوتر ای کاش داشت
به هر حال منو حذف کنید و از تمام کاربرها هم عذرخواهی می کنم اگه از دستم دلخور هستند
تا حذف نشدم نمی تونم نیام تو این سایت ...... متاسفانه
منم همراه این آقا حذف کنین بی زحمت، تمام گفته های ایشون واسه من صادقه
البته اینو به خودم و شما میگم که ، کافیه دیگه این سایت نیایم ! به همین راحتی ، هیشکی نه فرش قرمز پهن کرده واسمون، و نه کسی واسه رفتنمون عذا میگیره، خودمون اومدیم و با پای خودمون هم میریم ....
اینکه بگیم آقا منو بن کن، یا اکانت منو حذف کن تا دیگه این سایت نیام خیلی به نظر من بچه گانه هست و نشانه ی نداشتن یه چیزی هست ...
نمونه ی کاربرای زیرخاکی
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
۱۱ اُمین کاربر مانشت
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
دومین کاربر مانشت
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
چهارمی
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
و اینم کاربر شوم مانشت با عدد ۶۶۶ که همون روز ثبت نام دیگه پشت سرش رو نگاه نکرد و رفتتتتتت
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
و کاربر ۷۷۷ که با بوینگ ۷۷۷ راهشو گرفت و رفتتتت
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - gogooli - 21 آذر ۱۳۹۴۰۹:۳۳ ق.ظ
همه حرف از رفتن می زنن
من هم مشکل دوستان رو دارم...
فکر کنم اگه این تاپیک بسته شه کمتر بیاییم مانشت...اوه اوه من برم تا لنگه دمپایی نخوردم برای این حرفم
البته همونطور که آقای Riemann گفتن باید رو خودمون کنترل داشته باشیم.
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - shamim_70 - 21 آذر ۱۳۹۴۱۱:۴۷ ق.ظ
فردا راهی مشهدم نمیدونم خوشحال باشم یا ناراحت....
بهرحال دعاگوی همه ی دوستان هستم!
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - cisco_man - 21 آذر ۱۳۹۴۱۲:۵۲ ب.ظ
معرفی یک کتاب :
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
اگر لینک ایراد داشت: (در نت سرچ کنید : خریدن کتاب در باب حکمت زندگی)"نکردید هم نکردید" من یه کتاب شبکه معرفی کردم ،عده ای اکانت قبی منو مسدود کردن به این جرم که مثلا تبلیغ میکنم برای اون هایی که از معاشرت زیاد رنج میبرند و کسالت شدید و بی حوصلگی غیر قابل کنترل مبتلا هستن،مخصوصا آقایانی که در دوره ارشد درس میخونند.(این کتاب خوبیه،حتما بخونیدش)
دلیل کسالت مانشت نیست،دلیل اصلی کسالت نوع معاشرت سطح پایین برای ذهن های برجسته ای هست،که متناسب با نوع توانایی هاشون دست به معاشرت نمیزنند.
معرفی کتاب صرفا کلی بوده و شخص یا گروه خاصی مد نظر نیست.
قصدم این بود که فقط کمکی کرده باشم.
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - so@ - 21 آذر ۱۳۹۴۰۱:۰۷ ب.ظ
دو تا کتاب هست پیشنهاد میکنم دوستان وقت داشتن بخونن
"از حال بد به حال خوب" ترجمه مهدی قراچه داغی
"قواعد بازی" آقای جوکار
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - vesta - 21 آذر ۱۳۹۴۰۱:۳۳ ب.ظ
(۲۱ آذر ۱۳۹۴ ۰۱:۱۸ ب.ظ)Aurora نوشته شده توسط:
(21 آذر ۱۳۹۴ ۰۱:۰۷ ب.ظ)F@gh@ نوشته شده توسط: "از حال بد به حال خوب" ترجمه مهدی قراچه داغی
تعریف این کتابو خیلی شنیده دوست دارم بخونم.
کتابا خیلی گرونن، نامردیه
هر وقت میرم کتاب بخرم، پولم ته میکشه، الان یه دوقرون پول دارم و یه لیست کتاب،فردا میخوام برم کتاب بخرم، نمیدونم کدوم رو انتخاب کنم
+ کتاب بالا رو به یکی هدیه دادم(منم تعریفش رو شنیده بودم) ولی نشد خودم بخونمش، الان بهش بگم اون کتاب رو بیار بخونم
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 21 آذر ۱۳۹۴۰۱:۴۶ ب.ظ
همه میخوان برن اما من قرار نیست برم. خیالتون راحت باشه.
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - cisco_man - 21 آذر ۱۳۹۴۰۲:۰۸ ب.ظ
(۲۱ آذر ۱۳۹۴ ۱۲:۵۲ ب.ظ)بازی تقلید نوشته شده توسط: معرفی یک کتاب :
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
اگر لینک ایراد داشت: (در نت سرچ کنید : خریدن کتاب در باب حکمت زندگی)"نکردید هم نکردید" من یه کتاب شبکه معرفی کردم ،عده ای اکانت قبی منو مسدود کردن به این جرم که مثلا تبلیغ میکنم برای اون هایی که از معاشرت زیاد رنج میبرند و کسالت شدید و بی حوصلگی غیر قابل کنترل مبتلا هستن،مخصوصا آقایانی که در دوره ارشد درس میخونند.(این کتاب خوبیه،حتما بخونیدش)
دلیل کسالت مانشت نیست،دلیل اصلی کسالت نوع معاشرت سطح پایین برای ذهن های برجسته ای هست،که متناسب با نوع توانایی هاشون دست به معاشرت نمیزنند.
معرفی کتاب صرفا کلی بوده و شخص یا گروه خاصی مد نظر نیست.
قصدم این بود که فقط کمکی کرده باشم.
-------- شرمنده اینو یادم رفت بگم،دوستان،کسانی هم که به اینترنت یه اعتیاد نسبی دارن حتما و حتما به مطالعه این کتاب بپردازن،بعد از مطالعه قطعا اگر گذری بر نوشته بزرگان داشته باشید،مصداق کتاب رو در این جمله انیشتین میابید : زمانی که تکنولوژی از تعامل انسانی پیشی گیرد جهان نسلی از احمق ها خواهد داشت،
بعد از مطالعه این کتاب دلیل این گفته ی انیشتین هم خواهید فهیمد.
ایام به کام
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - m.teymourpour - 21 آذر ۱۳۹۴۰۲:۱۸ ب.ظ
(۲۱ آذر ۱۳۹۴ ۱۲:۵۲ ب.ظ)بازی تقلید نوشته شده توسط: کتاب در باب حکمت زندگی
داشتم در مورد کتابش تحقیق میکردم، یکی از سایتا چند تا جمله شو گفته بود که یکیش خیلی قشنگ بود، البته شاید به خاطر اینکه حال و احوال این روزای منه قشنگ بود واسم
" دویدن به دنبال شکاری که وجود خارجی ندارد معمولا موجب مصیبتی می گردد که کاملا واقعی است. "
من فعلا تو مرحله دویدن دنبال شکارم و به احتمال زیاد در اینده ای نزدیک یه بلایی سرم میاد
شکار بی معرفت هم که همش مسیرهای سخت رو انتخاب میکنه. درخت های خاردار، راه های پر از سنگ و ...
امکانات هم که نیست باید با سنگ بدوم دنبالش
تازه شکار تغییر شکل هم میده گاهی اوقات
خلاصه همین روزاست که یا شاخه درختی بره تو چشمم و کور شم، یا از صخره ای پرت شم پایین و یا نمیدونم شیری، پلنگی ، چیزی منو بخوره
به نظرم کتاب جالبی اومد، سعی میکنم بخونمش
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - fo-eng - 21 آذر ۱۳۹۴۰۳:۰۳ ب.ظ
زن فرعون تصمیم گرفت که عوض شود، و پسر نوح تصمیمی برای عوض شدن نداشت...!
اولی همسر یک طغیانگر بود و دومی پسر یک پیامبر...!!!
برای عوض شدن هیچ بهانه ای قابل قبول نیست این خودت هستی که تصمیم می گیری تا عوض شوی ...
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Parisa-SH - 21 آذر ۱۳۹۴۰۳:۲۲ ب.ظ
آدم هایی که روح بزرگی دارند,عقده های کمتری دارند
شعور بیشتری دارند و قلب مهربانتری...
برای همین نباید از آنها ترسید.
آدم های کوچک و حقیر با عقده های بزرگ ترسناکترند.. چون از صدمه زدن به دیگران هراسی ندارند!!
چقدر این جمله دلنشینه:
افکار هر انسانی میانگین افکار پنج نفری است که بیشتر وقت خود را با آنها میگذراند..خود را در محاصره افراد موفق قرار دهید...
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Riemann - 21 آذر ۱۳۹۴۰۳:۴۹ ب.ظ
یه یارو چینی هست، تو سال ۲۰۱۵ ، ۳۷ تا مقاله داده !!!!!!
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - samane .gh - 21 آذر ۱۳۹۴۰۴:۰۲ ب.ظ
(۲۱ آذر ۱۳۹۴ ۰۳:۴۹ ب.ظ)Riemann نوشته شده توسط: یه یارو چینی هست، تو سال ۲۰۱۵ ، ۳۷ تا مقاله داده !!!!!!
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
خیلی هاش سایت نخوردن
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - cisco_man - 21 آذر ۱۳۹۴۰۴:۴۹ ب.ظ
پاسخ به کاربر m.teymourpour.... آخرش سر در نیاوردم این مانشت چجوریه!!
-----------------------------
همین جمله مدت زیادی امضای من بود!
-------
این ها برای زندگی مردم(در حالت عادی) به شدت تاثیر گذار هستش.
دو مقاله در دکتری از همین نویسنده هست و یک اثر اصلی.اگر علاقه مند بودید به مطالعه اونها هم بپردازید.
قابل ذکره علاه بر انیشتین ،پروفسور نش و بزرگان زیادی به مطالعه آثار ایشون پرداختن.(در اثر اصلی ایشون که ردی بر نقد عقل محض داره گذری بر چگونگی قوانین زمان و علیت که به جرات میتوان گفت پیش زمینه ی ورود به نسبیت عام و خاص بوده نیز هست،انیشتین نقد عقل محض رو در ۱۶ سالگی خونده!)
در رابطه با کتابی از پروفسور نش،یک کتاب در رابطه با نظریه بازی ها هست که در همین حیطه میگنجه. (خوندن این کتاب ها تنها به کسانی پیشنهاد میشه که شیفته ی حقیقی علم ،کسب آگاهی و دست یابی به حقیقت هستند،نه استخدامی)
دلیل اصلی این که اسمی از کتاب ها نبردم اینه که به سبب تبلیغ نیان بازم مسدودم کنن.
من به شخصه از وقتی که به مطالعه این آثار پرداختم ، هیچ جا و هیچ چیز جز میز مطالعه بهم آرامش نمیده!!(شاید کسانی این نظرو نداشته باشن)
قابل ذکره کسی که در حال خوندن برای کنکوره ،هرگز به این کتابا نپردازه،جز مورد اول که معرفی کردم،من حدود یک سال و نیم پیش این آثار رو مطالعه کردم.
در باب منطق هم آثار برتراند راسل رو بخونید(منطق دان و ریاضی دان هم بوده)
فکر نمیکردم کسی علاقه نشون بده.
با آرزوی موفقیت برای همه
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - salam5 - 21 آذر ۱۳۹۴۰۵:۲۰ ب.ظ
پاییز واسه خیلیا ، خوب و احساسیه
واسه من فقط یه خورده هوا سرد شده همین
IBM Watson
چرا چیزی درباره ش پیدا نمی کنم