|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - نسخهی قابل چاپ
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 17 آذر ۱۳۹۴ ۱۱:۴۲ ب.ظ
قبلا گروه ارشد مانشت ماهیانه بود. الان سالیانه شده؟
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - RASPINA - 18 آذر ۱۳۹۴ ۱۲:۴۴ ق.ظ
بعضی وقتا آدم راهنمایی یه استاد یا بزرگتر را جدی نمی گیره و ازش ساده میگذره. بعد بد موقع های بهش میرسه
ترم ۵ دانشگاه بودم استاد گفت راسپینا برو دنبال جاوا خیلی خوبه خیلی میشه روش مانور داد ، زبان را جدی بگیر.....
الان میبینم که ................
یادش به خیر استاد بروزی داشتیم هر چند میانترم به من نداد ولی خیلی خوب بود شاید اگر میانترم میداد الان جاوا کار شده بودم
وقتی آدم بیکار میشه چ چیزایی یادش میاد
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - diligent - 18 آذر ۱۳۹۴ ۱۲:۵۶ ق.ظ
بعضی کاربرای اینجا مسلمون نیستن. اشاره به کاربرای خاصی هم نباشه
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Riemann - 18 آذر ۱۳۹۴ ۱۲:۵۸ ق.ظ
(۱۸ آذر ۱۳۹۴ ۱۲:۴۴ ق.ظ)RASPINA نوشته شده توسط: ترم ۵ دانشگاه بودم استاد گفت راسپینا برو دنبال جاوا خیلی خوبه خیلی میشه روش مانور داد ، زبان را جدی بگیر.....
الان میبینم که ................
ما که از ترم ۳ جاوا، هایبرنت و ... بهمون یاد میدادن باید چی بگیم
الان قانونا من باید یه جاوا کار خفن باشم، چون ۶ سالی میشه از آشناییم با این تکنولوژی ها میگذره و همچنین پایتون که میشه ۷ سال :|
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - RASPINA - 18 آذر ۱۳۹۴ ۰۱:۰۸ ق.ظ
(۱۷ آذر ۱۳۹۴ ۱۰:۱۵ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: نقل قول: یه فیلم خوب و آموزنده از اینا که آدمو به فکر وا میدارن میخوام. پیشنهادتون چیاست؟
فیلم آموزش برنامه نویسی. سطحشم بالا باشه که قشنگ فکر کنید.
دقیقا پیشنهادی که به یکی از دوستام دادم این بود
چند وقت پیشم که دیدمش خیلی ناراحت بودو گفت دلم میخواد کاری کنم که این قدر ذهنم مشغول نباشه اینقدر به مشکلات بقیه فکر نکنم ومی گفت که از بیکاری خسته شده و... ... منم پیشنهاد دادم برنامه نویسی یادبگیره،بهش قول دادم یادش بره غذا هم بخوره
البیته فعلا با CSSکارش راه افتاد
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - shamim_70 - 18 آذر ۱۳۹۴ ۰۱:۱۶ ق.ظ
(۱۷ آذر ۱۳۹۴ ۱۰:۳۹ ب.ظ)BashirXm نوشته شده توسط: (17 آذر ۱۳۹۴ ۱۰:۱۵ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: (17 آذر ۱۳۹۴ ۱۰:۰۷ ب.ظ)diligent نوشته شده توسط: یه فیلم خوب و آموزنده از اینا که آدمو به فکر وا میدارن میخوام. پیشنهادتون چیاست؟
فیلم آموزش برنامه نویسی. سطحشم بالا باشه که قشنگ فکر کنید.
برای شروع
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
پیشنهاد میکنم :دی
خخخخخ خیلییی اموزنده بود بسی مستفیذ شدم
شنیدم اون ور برف اومده!!همینکه زدیم بیرون از شهرتون هوا برفی شد!دی:
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 18 آذر ۱۳۹۴ ۰۱:۱۸ ق.ظ
(۱۸ آذر ۱۳۹۴ ۱۲:۴۴ ق.ظ)RASPINA نوشته شده توسط: بعضی وقتا آدم راهنمایی یه استاد یا بزرگتر را جدی نمی گیره و ازش ساده میگذره. بعد بد موقع های بهش میرسه
ترم ۵ دانشگاه بودم استاد گفت راسپینا برو دنبال جاوا خیلی خوبه خیلی میشه روش مانور داد ، زبان را جدی بگیر.....
الان میبینم که ................
یادش به خیر استاد بروزی داشتیم هر چند میانترم به من نداد ولی خیلی خوب بود شاید اگر میانترم میداد الان جاوا کار شده بودم
وقتی آدم بیکار میشه چ چیزایی یادش میاد
اتفاقا من امروز داشتم فکر می کردم با عقل الانم شاید جای هوش MBA میخوندم.
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - moadab - 18 آذر ۱۳۹۴ ۰۱:۲۴ ق.ظ
سلام دوستان من تازه به تالار پیوستم هوای منو داشته باشید لطفا
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - shamim_70 - 18 آذر ۱۳۹۴ ۰۱:۲۸ ق.ظ
بخونید قشنگه!
معلم یک مدرسه به بچه های کلاس گفت که میخواهد با آنها بازی کند . او به آنها گفت که فردا هر کدام یک کیسه پلاستیکی بردارند و درون آن به تعداد آدمهایی که از آنها بدشان میآید ، سیب زمینی بریزند و با خود به کودکستان بیاورند.
فردا بچه ها با کیسه های پلاستیکی به مدرسه آمدند .
در کیسهی بعضی ها ۲ بعضی ها ۳ ، و بعضی ها ۵ سیب زمینی بود.
معلم به بچه ها گفت : تا یک هفته هر کجا که می روند کیسه پلاستیکی را با خود ببرند.
روزها به همین ترتیب گذشت و کم کم بچه ها شروع کردند به شکایت از بوی سیب زمینی های گندیده. به علاوه ، آن هایی که سیب زمینی بیشتری داشتند از حمل آن بار سنگین خسته شده بودند .
پس از گذشت یک هفته بازی بالاخره تمام شد و بچه ها راحت شدند.
معلم از بچه ها پرسید : از اینکه یک هفته سیب زمینی ها را با خود حمل می کردید چه احساسی داشتید؟
بچه ها از اینکه مجبور بودند ، سیب زمینی های بد بو و سنگین را همه جا با خود حمل کنند شکایت داشتند.
آنگاه معلم منظور اصلی خود را از این بازی ، این چنین توضیح داد: این درست شبیه وضعیتی است که شما کینه آدم هایی که دوستشان ندارید را در دل خود نگه می دارید و همه جا با خود می برید. بوی بد کینه و نفرت قلب شما را فاسد میکند و شما آن را همه جا همراه خود حمل میکنید. حالا که شما بوی بد سیب زمینیها را فقط برای یک هفته نتوانستید تحمل کنید پس چطور می خواهید بوی بد نفرت را برای تمام عمر در دل خود تحمل کنید؟
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 18 آذر ۱۳۹۴ ۰۱:۳۵ ق.ظ
آدمایی که (از سر خیر خواهی) ایرادای آدمو بهش میگن واقعا لطف می کنن در حق آدم.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Menrva - 18 آذر ۱۳۹۴ ۰۱:۳۸ ق.ظ
(۱۸ آذر ۱۳۹۴ ۰۱:۱۸ ق.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: جای هوش MBA میخوندم.
چرا MBA? !!
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - so@ - 18 آذر ۱۳۹۴ ۰۱:۴۰ ق.ظ
من اگر پسر بودم حتما خواننده میشدم :دی بعد برای کنسرتام به مانشتیا تخفیف میدادم
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 18 آذر ۱۳۹۴ ۰۱:۴۴ ق.ظ
(۱۸ آذر ۱۳۹۴ ۰۱:۳۸ ق.ظ)Menrva نوشته شده توسط: (18 آذر ۱۳۹۴ ۰۱:۱۸ ق.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: جای هوش MBA میخوندم.
چرا MBA? !!
از قدیم به علوم انسانی علاقه داشتم.
کار فنی سقف داره.
کار فنی اهدافش کوچیکه. در نظر بگیرید مهندسای یه شرکت میتونن محصول بهتری رو تولید کنن اما مدیران یه شرکت می تونن اون رو از برشکستگی نجات بدن.
آدمایی که کار فنی بلدن و در عین حال مدیریت هم میدونن، موقعیت کاری خوبی میتونن داشته باشن.
چالش ها تو علوم انسانی جذاب تر و سنگین تر از کار فنی هست.
علوم انسانی شیرینه در مقابل کار فنی زمخته.
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - **sara** - 18 آذر ۱۳۹۴ ۰۱:۴۷ ق.ظ
(۱۸ آذر ۱۳۹۴ ۰۱:۴۰ ق.ظ)F@gh@ نوشته شده توسط: من اگر پسر بودم حتما خواننده میشدم :دی بعد برای کنسرتام به مانشتیا تخفیف میدادم
چرا خواننده؟
من اگر پسر بودم اول ایرانگرد میشدم بعدش جهانگرد
خیلی خوش می گذشت از مانشتیا هم دعوت میکردم همسفرم بشن
حالا الان پسرا فکر می کنن چه خبرهههه پسر شدن : )))))
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Menrva - 18 آذر ۱۳۹۴ ۰۱:۴۹ ق.ظ
(۱۸ آذر ۱۳۹۴ ۰۱:۴۴ ق.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: از قدیم به علوم انسانی علاقه داشتم.
کار فنی سقف داره.
کار فنی اهدافش کوچیکه. در نظر بگیرید مهندسای یه شرکت میتونن محصول بهتری رو تولید کنن اما مدیران یه شرکت می تونن اون رو از برشکستگی نجات بدن.
آدمایی که کار فنی بلدن و در عین حال مدیریت هم میدونن، موقعیت کاری خوبی میتونن داشته باشن.
چالش ها تو علوم انسانی جذاب تر و سنگین تر از کار فنی هست.
علوم انسانی شیرینه در مقابل کار فنی زمخته.
چ جالب بهتون نمیومد!!!!...
ینی رشته های مدیریتی خوبه برای ارشد؟
چه چالش هایی هست؟مثال بزنید
|