انرژی مثبت - نسخهی قابل چاپ |
انرژی مثبت - Xilinx - 07 بهمن ۱۳۹۰ ۰۳:۴۰ ق.ظ
من چون خودم انرژی مثبت گرفتم این رو اینجا میذارم... **** این یک روایت واقعی است**** کاپیتان پرسپولیسیها از ماشین پیاده شد و دخترک گلفروش را محکم بوسید و پسری که آدامس میفروخت را بغل کرد. هیچوقت یادم نمیرود بلوار میرداماد را به سمت خیابان شریعتی رانندگی میکردم. وقتی به چراغ قرمز ۱۸۰ ثانیهایاش برخورد کردم عصبی شدم. تازه از محل کارم تعطیل شده بودم و خیلی خسته بودم. داشتم دیالوگهای معمولم در مورد چراغ قرمزها و ترافیکهای تهران را زمزمه میکردم که کودکی رو به من کرد و گفت: «آقا فال میگیری» چند قدم آن طرفتر دخترک گلفروش با شاخههای لاله صدا زد: «آقا گل بخردیگه... خواهش میکنم». جملهاش تمام نشده بود که با غرور تمام، شیشه پنجره را بالا دادم تا صدایشان را نشنوم و مزاحم نشوند! وقتی چنین برخوردی را از من دیدند بیخیال شدند و رفتند سراغ راننده اتومبیل کناریام. BMW بود. رنگ قرمز و مدل ماشین سبب شده بود تا از سایر ماشینها متمایز گردد. پس از چند ثانیه دیدم پسرک فالگیر با صدای بلند گفت: «بچهها ... بچهها بیایین علی کریمیه... بازیکن پرسپولیس...» در یک چشم به هم زدن، پنچ شش نفر از کودکان کار، دور ماشینش را گرفتند. من هم بیاختیار سرم را چرخاندم تا عکسالعمل علی کریمی را ببینم. او با لبخندی دنبالهدار از همه کودکان فال و گل و شکلات گرفت تا آنها را خوشحال کند. چراغ سبز شد و بچهها هنوز بیخیال کریمی نشده بودند. علی کریمی که با بوووووق ماشینهای پشت سرش مواجه شده بود، اتومبیلش را حرکت داد و بعد از چراغ قرمز، ماشینش را نگه داشت. من هم از روی کنجکاوی پشت سر جادوگر ایستادم. کاپیتان پرسپولیسیها از ماشین پیاده شد و دخترک گلفروش را محکم بوسید و پسری که آدامس میفروخت را بغل کرد. امضا داد و تمام گلهای لاله گلفروش را خرید و چند فال حافظ هم گرفت. برایم عجیب بود. مگر میتوان باور کرد جادوگر که گاهی حوصله خودش را هم ندارد اینطور برخورد کند؟ دخترک گلفروش از فرط خوشحالی نمیدانست چکار کند و بالا و پایین میپرید. کریمی که دیگر نمیدانست چکار کند، با صدایی خشدار گفت: «بچهها باید بروم سر تمرین. دیرم شده.» خداحافظ... خداحافظ» کودکان کار نیز با تشویق چند ثانیهای علی کریمی... کریمی دوستت داریم، او را بدرقه کردند. |
RE: انرژی مثبت - انرژی مثبت - ۱۸ بهمن ۱۳۹۰ ۰۱:۵۴ ق.ظ
اتفاق های کوچک زندگی بعد از حادثه یازدهم سپتامبر که منجر به فرو ریختن برج های دو قلوی تجارت جهانی در آمریکا شد، یک شرکت جلسه ایی ترتیب داد و از بازماندگان شرکت های دیگری که افرادش از این حادثه جان سالم به در برده بودند دعوت کرد تا کسانی که از این مهلکه جان سالم به در برده و در آن انفجار غایب بوده اند دلیل خود را ذکر کنند. در صبح روز ملاقات، مدیر واحد امنیت داستان زنده ماندن این افراد را برای بقیه نقل کرد و داستان همه آدمها یک نقطه مشترک داشت: همه در اثر یک اتفاق کوچک جان سالم به در برده بودند! مدیر شرکت آن روز نتوانسته بود به برج برسد چرا که روز اول کودکستان پسرش بودو باید شخصا در کودکستان حضور می یافت همکار دیگر زنده ماند چون نوبت او بود که برای بقیه شیرینی دونات بخرد یکی از خانمها دیرش شد چون ساعت زنگدارش سر وقت زنگ نزد یکی دیگر نتوانست به اتوبوس برسد یکی دیگر غذا روی لباسش ریخته بود و به خاطر تعویض لباسش تاخیر کرد اتومبیل یکی روشن نشده بود یکی دیگر درست موقع خروج از منزل به خاطر زنگ تلفن مجبور شده بود برگردد یکی دیگر تاخیر بچه اش باعث شده بود که نتواند سروقت حاضر شود یکی دیگر تاکسی گیرش نیامده بود و یکی که مرا تحت تاثیر قرار داده بود کسی بود که آن روز صبح یک جفت کفش نو خریده بود و با وسایل مختلف سعی کرد به موقع سرکار حاضر شود. اما قبل از اینکه به برجها برسد روی پایش تاول زده بود و به همین خاطر کنار یک دراگ استور ایستاد تا یک چسب زخم بخرد و به همین خاطر زنده ماند! به همین خاطر هر وقت: در ترافیک گیر می افتم آسانسوری را از دست می دهم مجبورم برگردم تا تلفنی را جواب دهم و همه چیزهای کوچکی که آزارم می دهد با خودم فکر می کنم که خدا می خواهد در این لحظه من زنده بمانم دفعه بعد هم که شما حس کردید صبح تان خوب شروع نشده است بچهها در لباس پوشیدن تاخیر دارند نمی توانید کلید ماشین را پیدا کنید با چراغ قرمز روبرو می شوید عصبانی یا افسرده نشوید بدانید که خداوند مشغول مواظبت از شماست |
RE: انرژی مثبت - پشتکار - ۱۸ بهمن ۱۳۹۰ ۰۲:۳۸ ق.ظ
(۱۸ بهمن ۱۳۹۰ ۰۱:۵۴ ق.ظ)انرژی مثبت نوشته شده توسط: اتفاق های کوچک زندگی خیلی عالی بود و به موقع بهش نیاز داشتم که از طریق شما بهم رسید موفق باشید |
RE: انرژی مثبت - انرژی مثبت - ۲۵ بهمن ۱۳۹۰ ۱۲:۵۹ ق.ظ
به نظرم جملات زیبایی بود گفتم اینجا بنویسم که دوستان هم بخونند با خود پیمان ببندید آنقدر قوی شوید که هیچ چیز و هیچ چیز و هیچ چیز آرامش ذهنیتان را به هم نریزد. با خود پیمان ببندید در هر گفتگویی کلامی از سلامتی شادی و ثروت را بر زبان جاری سازید. باخود پیمان ببندید همواره تواناییهای دوستانتان را به آنها یادآور شوید (حس خوب مفید بودن را برای دوستانتان بوجود آورید) با خود پیمان ببندید به بهترین فکر کنید، برای بهترین کار کنید و فقط بهترین را بخواهید. با خود پیمان ببندید مشتاق موفقیت دیگران باشید، آنچنان که گویی آن موفقیت از آن شماست. با خود پیمان ببندید اشتباهات گذشته را فراموش کنید و به سوی دستیافتههای بزرگتر در آینده حرکت کنید. با خود پیمان ببندید به تمام موجودات زنده با لبخند نگاه کنید. با خود پیمان ببندید آنقدر برای رشد و تعالی خود زمان صرف کنید، تا دیگر زمانی برای انتقاد کردن از دیگران نداشته باشید. با خود پیمان ببندید که بهترین باشید و به دنیا بگویید که بهترین هستید. تا زمانی که اعمالت بهترین بودن تو را حفظ می کند تمام کائنات گویی که در دستان توست. با خود پیمان ببندیم که همانگونه که خدا میخواهد باشیم به نقل از: مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید. |
انرژی مثبت - banou - 25 بهمن ۱۳۹۰ ۰۸:۴۰ ق.ظ
(۱۸ بهمن ۱۳۹۰ ۰۱:۵۴ ق.ظ)انرژی مثبت نوشته شده توسط: اتفاق های کوچک زندگی با خوندن این جمله اشک در چشمانم حلقه بست.متشکرم خیلی زیبا بود. (۲۰ دى ۱۳۹۰ ۰۷:۳۳ ب.ظ)maryami نوشته شده توسط: " پیاده در شطرنج اگر تا آخر راه ادامه بدهد، وزیر می شود...!!! " فقط می تونم بگم خیلی زیبا و پرمعنی بود.سپاسگزارم دوست عزیز (۰۶ بهمن ۱۳۹۰ ۱۰:۰۳ ب.ظ)maryami نوشته شده توسط: ودر نهایت می بینی خواستم بنویسم این جمله به حقیقت نزدیک است،بیشتر که فکر کردم دیدم این جمله خود حقیقت است.متشکرم دوست عزیز |
انرژی مثبت - maryami - 02 اسفند ۱۳۹۰ ۱۲:۰۱ ب.ظ
اگر میدانستی یک محکوم به مرگ، چقدر در آرزوی بازگشت به زندگی است آنگاه قدر روزهایی را که با غم و اندوه و نگرانی و بدخلقی میگذرانی، میدانستی . . . گاهی برخی از برکات خداوند با شکستن تمامی شیشه ها وارد می گردند . . . بگذار آدمها تا میتوانند سنگ باشند، ” تو از نژاد چشمه باش “ وقتی پاهایت یاری نکنند، بن بست همان جاییست که ایستاده ای . . . شعاع مهربانیت را روز به روز زیادتر کن آنقدر که روزی بتوانی همه را در آن جای دهی آن وقت تا خدا فاصله ای نیست . . . |
RE: انرژی مثبت - maryami - 07 اسفند ۱۳۹۰ ۰۱:۳۱ ب.ظ
در لحظات شادی خدا را ستایش کن در لحظات سختی خدا را جستجو کن در لحظات آرامش خدا را مناجات کن در لحظات درد آور به خدا اعتماد کن … و در تمام لحظات خدا را شکر کن |
RE: انرژی مثبت - farahnaz - 07 اسفند ۱۳۹۰ ۰۴:۵۲ ب.ظ
آنان که از خود عشق ساطع می کنند با عشق زندگی می کنند و با عشق نیز نفس می کشند ، دیگران را به سمت خود می کشانند . باربارا دی آنجلیس |
انرژی مثبت - mosaferkuchulu - 07 اسفند ۱۳۹۰ ۰۵:۱۲ ب.ظ
دوستان عزیز یکم کوتاهتر روحیه بدین!به نظرتون کسی که روحیه نداره و می اد تو این تاپیک روحیه بگیره حوصله داره این همه متن طولانی و بخونه؟ |
RE: انرژی مثبت - farahnaz - 07 اسفند ۱۳۹۰ ۰۵:۱۳ ب.ظ
(۰۷ اسفند ۱۳۹۰ ۰۵:۱۲ ب.ظ)mosaferkuchulu نوشته شده توسط: دوستان عزیز یکم کوتاهتر روحیه بدین!به نظرتون کسی که روحیه نداره و می اد تو این تاپیک روحیه بگیره حوصله داره این همه متن طولانی و بخونه؟ قانون احتمالات یادت نره ، بلاخره یک نفر خواهد گفت بله . آنتونی رابینز |
RE: انرژی مثبت - mosaferkuchulu - 07 اسفند ۱۳۹۰ ۰۵:۱۵ ب.ظ
(۰۷ اسفند ۱۳۹۰ ۰۵:۱۳ ب.ظ)farahnaz نوشته شده توسط:(07 اسفند ۱۳۹۰ ۰۵:۱۲ ب.ظ)mosaferkuchulu نوشته شده توسط: دوستان عزیز یکم کوتاهتر روحیه بدین!به نظرتون کسی که روحیه نداره و می اد تو این تاپیک روحیه بگیره حوصله داره این همه متن طولانی و بخونه؟ من که فکر نمی کنم!در این مورد.من خودم اومدم بخونم فقط متن شما رو که یه خط بود خوندم بعد واسم سوال پیش اومد کی لینا رو می خونه مخصوصا اگر حال و حوصله نداشته باشه! |
انرژی مثبت - maryami - 16 اسفند ۱۳۹۰ ۱۲:۴۷ ق.ظ
بگذار روزگار هرچقدر میخواهد پیله کند، چه باک، وقتی یقین داریم که پروانه میشویم ... تو ... ، فرصتی برای دنیا هستی؛ قرار نیست کسی را تکرار کنی ... |
RE: انرژی مثبت - zzsnowdrop - 16 اسفند ۱۳۹۰ ۱۰:۰۹ ب.ظ
مختصر و مفید؛ خداجون شکرت. من چقدر خوشبختم. |
RE: انرژی مثبت - انرژی مثبت - ۱۷ اسفند ۱۳۹۰ ۱۲:۴۷ ق.ظ
زندگی ،همه چیزهائی است که ما آنها را موانع میشناسیم. این بصیرت به ما یاری میدهد تا دریابیم که جاده ای بسوی خوشبختی وجود ندارد. خوشبختی ،خود همین جاده است خوشبختی یک سفر است، نه یک مقصد،هیچ زمانی بهتر از همین لحظه برای شاد بودن وجود ندارد. زندگی کنید واز لحظه ها درست لذت ببرید. |
RE: انرژی مثبت - goldoonehkhanoom - 17 اسفند ۱۳۹۰ ۱۲:۴۸ ق.ظ
(۰۸ آذر ۱۳۸۹ ۰۴:۳۴ ب.ظ)parva نوشته شده توسط:وای ی ی ی چقدباسلیقه.خیلی قشنگه.مرسی(05 آذر ۱۳۸۹ ۰۸:۲۳ ب.ظ)afagh1389 نوشته شده توسط: افسوس آدمی آن است که میخواهد ولی نمیتواند و به یاد می آورد زمانی را که میتوانست ولی نخواست:: |