سلامی دوباره خدمت همه دوستان کنکوری..
یه مقدار راجع به اهداف و انگیزه و برنامه ریزی و انتخاب منابع صحبت کردم در ادامه بازم یخورده بیشتر راجع به اینا صحبت میکنیم...
یه سری سوالاتی که خیلیا واسشون ایجاد میشه اینه که :
- * خب من میخوام ارشد بخونم، دُرست، ولی حالا چه گرایشی بخونم؟؟؟
- * مثلا میگن کدوم گرایش ریاضیاتش کمتره؟؟؟
- * کدوم گرایش راحت تره و برنامه نویسیِ کمتری داره؟؟
- * یا کدوم گرایش توی بازار کار طرفدار بیشتری داره؟؟؟
- * و...
و خیلی سوال های ازین قبیل...(این رو عرض میکنم که تقریبا همه با این سوالا روبه رو شدن و چیز عجیب غریبی نیست و این سردرگمی طبیعی هست تا حدودی)
سوال اول : چه گرایشی بخونم؟؟؟
حقیقتی که هست اینه خیلیا سر در گم هستن و واقعا حتی زمانی هم که شروع میکنن و حتی اونایی که ارشد هم هستن الان هم، نمی دونن دقیق چه گرایشی رو میخوان دنبال کنن..
ولی خب کم کم که جلو برید و درسا رو عمقی تر بخونید علاقه هایی بوجود میاد درون تون...این رو هم عرض میکنم که سوای اینکه شما چه گرایشی رو بخواهید بخونید باید یه سری دروسی رو بخونید مثل دروس مشترک و ریاضیات که توی همه گرایش های هست و اون دروس تخصصی ها متفاوته فقط پس خیلی محدود به گرایش نکنید..طوری درس رو بخونید که واقعا یاد بگیرید نه صرفا واسه کنکور فقط...
بازم میگم سرفصل دروسی که وزارت علوم تعیین کرده رو بخونید(چه واسه کارشناسی و چه واسه ارشد همه گرایش هاش-ممکنه بعضی از گرایش ها رو نتونید پیدا کنید که اونا رو از وب سایت دانشگاه های مطرح کشور میتونید ببینید- ) و
دروس کارشناسی خودتون رو هم ببینید و بررسی دقیق کنید و واقعا ببینید به چی علاقه دارید، دروس ارشد ادامه دهنده همون دروس کارشناسی توی سطح پیشرفته تر و جزئی ترش هست پس با دید باز و درست انتخاب کنید...
***** انتخاب یه گرایش خاص، صرفا بخاطر اینکه مواد امتحانی ارشد اون راحت تره خیلی میتونه ضربه بزنه به شما...به عنوان مثال عرض میکنم اینکه شما برید ببینید خب گرایش نرم افزار دروس تخصصیش راحت تره پس همینو میخونم اصلا کار درستی نیست(هرچند توی محیط دانشگاهی و تحصیلات تکمیلی، میشه رو موضوع پایان نامه گرایش های دیگه هم کار کرد و اساتید خیلی محدود نمیکنن دانشجو رو) ولی بازم ممکنه خیلی گرون تموم بشه این انتخاب اشتباه...
گرایش ها رو ببینید و سرفصل دروس و مواد امتحانی کنکور اونا رو بررسی کنید و خودتون رو موظف کنید
چون من علاقه دارم به این گرایش پس باید بخونم این دروس رو چون میخوام به هدفم برسم.به عنوان مثال عرض میکنم نگید وای من میخوام ارشد هوش مصنوعی بخونم ولی مواد امتحانی اون درس مدار الکتریکی و درس سیگنال ها و سیستم ها هست و من اصن بدم میاد از این دوتا درس و اصن نمیخونمشون پس گرایش رو عوض کنم بهتره(شاید افرادی باشن که اون تایم اختصاصی واسه این دوتا درس رو بزارن روی دروس دیگه و نتیجه رو اونجا جبران کنن و میتونه
تا حدودی کار درستی باشه)..
پس صرفا بخاطر شنیده ها و راحتی و چیزهای دیگه گرایش رو انتخاب نکنید، با چشم باز و علاقه خودتون مسیر رو انتخاب کنید..
سوال دوم: کدوم گرایش ریاضیتش کمتره؟؟؟
تقریبا هیچ کدوم...
برای موفقیت توی همه گرایش ها یه حداقل ریاضیاتی رو باید بلد باشید ولی آمار و احتمال رو خیلی خوب باید بلد باشید تقریبا آمار توی همه گرایش ها هست(هوش مصنوعی که خیلی زیاد نیاز به امار و احتمال داره به نسبت چه توی مبحث یادگیری ماشین چه توی مبحث داده کاوی و چیزای دیگه، نرم افزار هم به همین صورت، شبکه هم هیمنطور)...پس ریاضیات رو طوری بخونید که واسه ارشد هم اون حداقل ها رو داشته باشید و بلد باشید..بازم واسه کسب اطلاعات بیشتر میتونید به همون سرفصل وزارت علوم واسه گرایش ها مراجعه کنید..
سوال سوم:کدوم گرایش راحت تره و برنامه نویسی کمتری داره؟؟
جواب این سوال هم تقریبا هیچ کدوم هست...
هر گرایشی سختی های خاص خودشو داره و باید همش در حال تلاش و بروزرسانی علم دوره تحصیلات تکمیلی بود...در کل برای همه گرایش ها یه حداقل هایی از برنامه نویسی رو باید بلد بود و برای یه سری گرایش های دیگه کار با نرم افزار های تخصصی اون گرایش...و در نهایت اینکه واسه انجام کارای پایان نامه نیاز به پیاده سازی و کار با نرم افزار و برنامه نویسی دارید حتما(مگر اینکه آموزش محور باشید) و حتی توی ترم یک و دو و سه هم احتمالا پروژه های درسی مختلفی باید انجام بدید که داشتن حداقل های برنامه نویسی و چه بسا بیشتر از حداقل ها رو میطلبه...
البته این رو هم بگم که میشه تقویت کرد تکنیک و فن برنامه نویسی رو، خیلی اذیت کننده نیست ولی خب بازم نباید ساده از کنارش گذشت....
سوال چهارم:کدوم گرایش توی بازار کار طرفدار بیشتری داره؟؟
خیلی حرف زیاده توی این سوال...خودتون تحقیق کنید و سرچ کنید به نتایج جالبی میرسید
واسه برنامه ریزی برای مطالعه، توی همین انجمن مانشت بگردید قسمت تجربیات دانشجوهای که کنکور موفق و ناموفق داشتن و عادت های مطالعه اونا رو روی یه کاغذ یادداشت کنید...سعی نکنید مثل برنامه ریزی اونها رفتار کنید..آیه نازل نشده که همه از یه برنامه ریزی خاص استفاده کنند، هر کس بر اساس توانایی و شرایط خودش باید برنامه داشته باشه...عادت های مطالعه خودتون رو بشناسید(به عنوان مثال یکی توی تجربیاتش نوشته من ساعت شش صبح درس میخوندم خب خیلیا نمیتونن و خیلی چیزای دیگه از این قبیل)..
خوندن تجربیات افراد موفق توی کنکور ارشد خیلی خوبه ولی بهتر ازون تجربه کسایی هست که شکست خوردن...افراد موفق یه مسیری رو حالا با هر شرایطی طی کردن و رفتن و به هدف خودشون رسید و همه افراد میرن میخونن مصاحبه ها و تجربه اونا رو و دوست دارن مثل اونا بشن که طبیعی هم هست ولی به نظر من بهتر اینه که آدم تجربه شخص ناموفق توی زمینه کنکور ارشد رو بخونه و اشتباهاتی که اون تکرار کرد رو انجام نده و حواسش باشه این کارم ممکنه باعث شکستم بشه توی این راه چون یکی قبل از من رفته این راه رو..تجربه افراد موفق بیشتر حالت انگیزشی داره و میتونه انگیزه خوبی بده...
هر برنامه ریزی ای که میکنید و هرچی که مینویسید روی کاغذ رو انجام بدید و عمل کنید دقیق، فقط شروع کنید، همین..کم کم عادتهای مطالعه خودتونو میفهمید
- -> مثلا میفهمید کُند میخونید
- -> مثلا میفهمید شب بازده بهتری دارید
- -> مثلا میفهمید یه سری درسا شما رو بیشتر مجذوب میکنه و بیشتر علاقه به خوندن اونا دارید
- -> مثلا میفهمیدوقت گذاشتن واسه یه سری دروس واقعا اشتباه هست و اصن هیچ توانایی نمیبیند در خودتون توی اون درس
- -> و خیلی چیزای دیگه
کم کم آفت های مطالعه خودتونم دست تون میاد...
بعد از تقریبا یک ماه سردرگمی توی برنامه ریزی حالا میتونید با علم به تمام عادت ها و آفت های مطالعه خودتون یه برنامه ریزی درست و حسابی کنید...
برنامه ریزی خیلی میتونه تاثیر گذار باشه و خیلی هم مهم هست پس خیلی با دقت بهش فکر کنید...معقولانه برنامه ریزی کنید برای درس خوندن خودتون...با توانایی ها تون برنامه ریزی کنید..نه بیشتر از اون و نه کمتر...
بازم ببخشید که حرفام زیاد شد...بازم به انتخاب منابع نرسیدیم