بهتره ازدانشگاه محل تحصیل کارشناسی تون شروع کنیم .دوران کارشناسی را در کدام دانشگاه وبا چه کیفیتی گذراندید و نتیجه این دوره چه بود؟(چطور دانشجویی بودید و معدل دوران لیسانستون چند بود؟)
کارشناسیم رو دانشگاه فردوسی مشهد بودم، جزو دانشجوهای متوسط به بالای کلاسمون بودم، در کل از دورهی کارشناسیم راضیم. با معدل کل ۱۶/۰۷ که در کارنامهی سنجش معدل موثرم ۱۶/۵۱ شد.
۲- می دانیم یکی از سختترین مراحل برای هر کاری استارت آن کار است .از کی وچطور و با چه درسهایی شروع کردید؟
به دلیل مشکلی که برام پیش اومد تا آبان ماه اصلا نتونستم نگاه کتابها کنم، به همین دلیل دقیقا از یک آذر شروع کردم، البته هفتهی قبلش رو در حال برنامه ریزی کردن بودم و مشخص کردم که چه کتابهایی رو بخونم.
به دلیل اینکه وقت کافی نداشتم برای هر درس فقط یک کتاب رو در نظر گرفتم، و همهی دروس رو در برنامم گنجوندم بجز آمار که احساس می کردم پایم ضعیه توش. و همهی درسها رو باهم پیش بردم
یک نقطهی قوتی که در برنامه ریزیم بود و باعث شد که تا آخرین روز درست بهش عمل کنم، این بود که دقیق برنامه ریخته بودم یعنی من از یک آذر می دونستم می خوام تا روزهای آخر چه درسی رو کی بخونم. و می دونستم که با این برنامه ای که ریختم اصلا جای عقب موندن نداره پس باید نهایت تلاشم رو می کردم.
۳-منابع درسی وکنکوری خود را برای هر درس جداگانه بیان کنید ونقش کتابهای مرجع وکتابهای کنکوری در قبولی شما چقدر بوده است؟
ریاضی مهندسی: تئوری و مسایل ریاضیات مهندسی تالیف برادران رحیمی --> برای کنکور خوب نبود
محاسبات عددی: راهیان ارشد -->خوب بود ولی به نظرم بعضی سوال های محاسبات رو توی کنکور باید رد کرد چون خیلی وقت گیرن با اینکه ظاهرشون سادست
ساختمان گسسته: پوران پژوهش--> خوب
ساختمان داده: مقسمی -->خوب مباحث رو توضیح داده بود اما من تو کنکور خوب نتیجه نگرفتم!
نظریه: پوران پژوهش--> کامل و جامع
سیستم عامل: مقسمی -->کافی نبود
منطقی: پوران پژوهش -->خیلی خوب و جامع
معماری: مقسمی -->اصلا خوب نبود وقتم هدر رفت
کامپایلر: اهو ترجمه سالخورده -->برای کنکور خوب نبود
زبان های برنامه سازی: جزوهی استادم -->خیلی خوب
طراحی الگوریتم: مقسمی -->خوب و تقریبا موثر
پایگاه داده: مقسمی -->خیلی خوب و جامع و موثر
۴- در صورت امکان روش درس خواندن خود را برای دروس مختلف بیان کنید(زبان -ریاضیات- دروس مشترک- تخصصی ها)
برای زبان هیچی نخوندم چون معتقدم برای زبان باید در طولانی مدت تلاش کرد (وقت هم نداشتم)، البته به دلیل دوره هایی که زمان دبیرستان رفته بودم کلا یک پایه ای بدست آورده بودم.
برای همهی درسها از قسمت درس کتابها شروع می کردم و بعد در انتهای مطالعهی هر بخش تا جایی که زمان بود تست هایش را هم می زدم
۵- فکر می کنید کدام درسها را بیشتر مسلط بودید واین تسلط را مدیون چه چیز بودید؟
توی کنکور از درس های مشترک، نظریه و منطقی رو خوب جواب دادم که برای هر دوشون پوران پژوهش رو خوندم تو نظریه پایم عادی بود و در منطقی پایم نسبتا خوب بود و در کلاس با کتاب مانو کار کرده بودیم.
از درس های تخصصی هم زبان های برنامه سازی و پایگاه داده رو خوب جواب دادم
که توی هردوشون پایم قوی بود(با یک استاد خیلی خوب گذروندمشون)
برای همین برای درس pl جزوه ای بهتر از جزوهی استاد خودم پیدا نکردم(البته باز هم با توجه به فرصت کم) اما برای پایگاه داده کتاب مقسمی رو خوندم که واقعا مفید بود و همهی مباحث رو پوشش داده بود، مباحثی که سر کلاسمون گفته نشده بود اما تو کنکور(آی تی) آمد. علاوه براین مباحث رو خوب توضیح داده وقابل فهمن.
(پایهی این دو درسم اسلاید های خود استاد هست)
۶- در مورد برنامه ریزی درسی خود (یک روز درسی خود+ برنامه ریزی کلی )صحبت بفرمایید.
یکی از مسایلی که شرایط رو برای من آسونتر کرده بود این بود که درسم رو تموم کرده بودم و هیچ مشغلهی بجز کنکور نداشتم.
با آزمون های ماهان پیش رفتم، البته از موقعی که من شروع کردم ۳ تا آزمون گذشته بود برای همین برنامه ریزیم رو طوری ریختم که تا جایی که می تونم به بخش های تعیین شدهی هر مرحله از آزمونها برسم.
هر درسی رو به چهار قسمت کرده بودم که هر قسمت رو در یک روز می خوندم البته چینش این قسمتها با توجه به آزمون هام بود، برای دو روز آخر هفته برنامه ریزی نمی کردم تا اگه از درسی که وقت بیشتری میبره عقب موندم، اون موقع جبرانش کنم.
دو هفته و نیم آخر رو هم برای مرور گذاشته بودم، هر درسی رو توی یک و نیم روز مرور می کردم، اون هفته های آخر به قدری برنامم فشرده شده بود که حتی نیم ساعت برای من خیلی خیلی مهم بود.
البته من موقع درس خوندن نوت برداری نکردم چون فرصت نمی شد و موقع مرور، کل کتاب رو مرور می کردم منتها اون جاهایی که فکر می کردم مهم نیست زود عبور می کردم از روش.
تا آخرین ساعات شب قبل آزمون می خوندم ولی استرسم نداشتم
چون می دونستم که باید نهایت تلاشم رو بکنم و خدا هم پشتیبان تلاش کننده هاست.
یک روز درسی من از ساعت ۸ صبح شروع می شد تا ساعت ۱۲ شب(البته اگه عقب میافتادم تا ۱ هم ممکن بود بیدار بمونم)
معمولا در انتهای روز برنامهی فردام رو مرور می کردم و دقیقا معین می کردم چه فصلی رو تو چند ساعت و کی بخونم، حتی مثلا کتاب مربوطه رو روی میزم میذاشتم ،یک برگه کثیف نویس آماده می کردم و در مکانی که باید فردا شروع میکرم می گذاشتم. به نظرم این کار خیلی مفید بود چون باعث می شد صبح روز بعد مستقیم برم سر درسم و وقتم رو درگیر مسایل جانبی نکنم.
۷- در طول دوره ای که می خواندید شده بود دچار عقب افتادگی از برنامه تان شوید این عقب افتادگیها را چطور جبران می کردید؟
همانطور که گفتم معمولا برای دو روز آخر هر هفته برنامه ای نداشتم، تا اگه در طول هفته عقب موندم جبران کنم البته در حقیقت یک روز چون جمعهها برای استراحت و کارهای شخصیم بود.(یادمه تنها فیلمی که میدیدم ستایش بود
جمعه ها)
۸- به نظرتان درس خواندن جزیره های(تک نفره )بهتر است یا چند نفره؟و همچنین در خانه درس می خواندید یا جای دیگر ؟کدام به نظرتان بهتر جواب داد؟
خود من شخصا برای درس خواندن تنها راحت ترم، چون بهتر تمرکز می گیرم. در خانه درس خواندم چون خدارو شکر محیط آروم بود. بعضی از صبحها از شدت آرامش خوابم می برد که با گوش دادن یک موسیقی یا رادیو در حین درس خواندن سعی می کردم خواب رو از چشام دور کنم گرچه کمی از سرعتم می کاست ولی بهتر از هیچی نخوندن بود.
۹- در طول دوره ای که می خواندید شده بود دچار یاس و نا امیدی از برنامه تان شوید برای رفع آن چه می کردید ؟
از برنامه دچار یاس نشدم اما گاهی می شد که خیلی احساس خستگی کنم که با بیرون رفتن سعی می کردم حال و هوام رو عوض کنم.
۱۰-کلاسها وکنکورهای آزمایشی جقدر به شما کمک کردند؟شما اصولا موافق هستید که در همه آزمونها شرکت کنیم یا فقط در آزمونهای جامع؟آیا شرکت در همه آزمونها برای همه مفید است؟
کلاس کنکوری نرفتم اما در آزمونهای ماهان شرکت کردم (هم جامع و هم غیر جامع) که دو فایده داشت برام، یکی اینکه به درس خوندنم نظم بیشتری داد و دیگه اینکه من رو امیدوار می کرد چون رتبه های آزمون های اولم اصلا خوب نبود و هر چه جلوتر می رفتم رتبم بهتر می شد و این خیلی به من روحیه می داد.
۱۱-دورهها وجمع بندی را چطور انجام می دادید؟
هنگام درس خواندن فرصت نوت برداری نداشتم اما در بعضی درسها هنگام خواندن قسمت های مهم رو هایلایت می کردم و هنگام مرور بیشتر به این قسمتها توجه می کردم.
۱۲- در مورد روز اول و دوم کنکور بگویید و اینکه در آن روز چقدر توانستید از تواناییهاتان بهره ببرید.
روز اول که پنجشنبه عصر بود بدلیل اینکه صبح آزمون آیتی دادم احساس خستگی میکردم اما خیلی استرس نداشتم دروس مشترک رو که زدم برای سیستم عامل وقت کم آوردم و فرصت نکردم هیچی ازش بزنم.
چون تو دروس تخصصی احساس قوت می کردم با خیال راحت تری سر جلسه رفتم و تقریبا هم خوشحال از جلسه پا شدم
۱۳-به نظر شما بهترین راهکار در هنگا م برخورد با سوالاتی مشکل وخارج از عرف همیشگی کنکور مثل سولات امسال بعضی از دروس (مثل داده وسیستم) چگونه است؟ هم از نظر برخورد روانی وهم برخورد علمی با این گونه مسائل؟
شخصا از نظر علمی برخورد مناسبی نداشتم، توی داده که دیدم هیچی نمی تونم بزنم بزور چندتایی زدم که غلط از آب درومد
اما به این نتیجه رسیدم که نزدن بهتر از زدن بود حتی اگه برای یک درس که اونقدر خوندی براش، هیچی نتونی بزنی
۱۴-درصدهایتان را ورتبه کسب شده را بگویید و بگویید که با این رتبه کجا قبول شده اید؟ می شوید؟
زبان عمومی وتخصصی: ۲۵/۵۶
ریاضیات: ۱۹/۳۰
دروس مشترک: ۲۵/۹۳
دروس تخصصی نرم افزار: ۳۶/۶۷
دروس تخصصی هوش: ۰
-----------------------------------
رتبه در گرایش نرم افزار: ۳۵۵
رتبه در گرایش الگوریتم و محاسبات: ۲۸۰
-------------------------------------
که با این رتبه، شبانهی نرم افزار دانشگاه شیراز قبول شدم.
۱۴- در نهایت اگر بخواهید یک توصیه خاص که فکر می کنید با تمام موفقیتهایتان در شما ریسکی بوده که می توانسته موفقیتتان را تحت الشعاع قرار دهد آن را بیان کنید(تجربیات تلخی که اگر برگردید عقب تکرار نخواهید کرد ویا نیازش را عمیقا احساس میکردید).
بزرگترین تجربهی تلخ من دیر شروع کردن برای درس خواندن بود، چون تا حدودی دست خودم بود اما نشد. گر چه خود این محدودیت زمان برای من یک عامل محرک شده بود تا تلاشم رو بیشتر کنم و برنامم رو جدی بگیرم.
و اینکه برای بعضی از درسها از منابع خوبی استفاده نکردم (همانطور که قبلا ذکر کردم) و اگر بر می گشتم مطمئنن منابعشون رو عوض می کردم.
به نظرم اگه نهایت تلاشمون رو بکنیم در پایان حداقل از خودمون راضی هستیم، من شیرینی این رضایت رو بعد از کنکور با اینکه می دونستم خیلی خوب ندادم احساس کردم. پس با تلاش و توکل به خدا ناامیدی دیگه راه نداره
با تشکر .