انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[alime]

(۰۷ مرداد ۱۳۹۰ ۱۱:۰۲ ق.ظ)ملیکا نوشته شده توسط:  بعضی عشق‌ها مثله قصه نوحه( از ترس طوفان میان سراغت). بعضی عشق‌ها مثله قصه‌ی ابراهیمه (باید همه چیزتو براش قربانی کنی). بعضی عشق‌ها مثله قصه مسیحه (آخرش به صلیب کشیده میشی). اما بیشتر عشق‌ها مثله قضیه موساست (یه کم که دور میشی یه گوساله جاتو میگیره)!!! ...

بامزه بود.
البته ببخشید که پارازیت می اندازم‌، اما به اعتقاد ما مسلمونا مسیح به صلیب کشیده نشده

[ملیکا]

(۰۷ مرداد ۱۳۹۰ ۰۱:۰۵ ب.ظ)alime نوشته شده توسط:  

(07 مرداد ۱۳۹۰ ۱۱:۰۲ ق.ظ)ملیکا نوشته شده توسط:  بعضی عشق‌ها مثله قصه نوحه( از ترس طوفان میان سراغت). بعضی عشق‌ها مثله قصه‌ی ابراهیمه (باید همه چیزتو براش قربانی کنی). بعضی عشق‌ها مثله قصه مسیحه (آخرش به صلیب کشیده میشی). اما بیشتر عشق‌ها مثله قضیه موساست (یه کم که دور میشی یه گوساله جاتو میگیره)!!! ...

بامزه بود.
البته ببخشید که پارازیت می اندازم‌، اما به اعتقاد ما مسلمونا مسیح به صلیب کشیده نشده

حالا بی خیال بابا وسط جک گفتن !!!

[summer_66]

یارو میره بنگاه، بنگاهداره میگه یه خونه داریم کنار راه آهنه. سر و صدا زیاده ولی بعد از یک هفته عادی می شه.
یارو میگه: اشکالی نداره، این یک هفته رو می رم پیش داداشم

[ملیکا]

زندگی متأهلی یعنی به همسرت مسیج بدی: ای عشق، خداوند نگه‌دار تو باشد اونوقت جواب بگیری: یه بسته قارچ، آب‌لیمو، مرغ، نون، بوس .

[summer_66]

از برادران یوسف پرسیدند وقتی یوسف را در چاه انداختید چه گفت ؟
گفت شلپ

[nimaaa]

یک روز یه ..... می ره رو پشت بام خونه اش که آنتن رو درست کنه که یک دفعه از طبقه ششم میفته پایین همین که از جلوی پنجره اشپزخونه خودشون رد می شه می بینه خانومش داره برنج درست می کنه داد می زنه می گه خانم یک پیمانه کمش کن !!!!!!

غضنفر یه کارت عابر بانک میندازه تو امام زاده میگه حاجتمو بده تا رمزشو بهت بدم‬.

غضنفر قهرمان شنا می شه، ازش می پرسند: از کجا شروع کردی؟ می گه: از زمین خاکی!

غضنفر از طبقه صدم یه ساختمون می پره پایین . به طبقه پنجاهم که میرسه میگه‌: خب الحمدالله تا اینجاش که بخیر گذشت !

به یارو میگن ۱۲ امام رو میشناسی؟ میگه آره. میگن خوب نام ببر؟ میگه اونجوری که نه. اگه ببینمشون میشناسم!!

[alime]

(۱۰ مرداد ۱۳۹۰ ۱۲:۲۷ ق.ظ)nimaaa نوشته شده توسط:  غضنفر از طبقه صدم یه ساختمون می پره پایین . به طبقه پنجاهم که میرسه میگه‌: خب الحمدالله تا اینجاش که بخیر گذشت !

اینش خیلی بامزه بود، ممنون

[summer_66]

به یکی میگن یه موجود نام ببر‌، میگه یخ ...‌، میگن آخه یخ که موجود محسوب نمیشه‌، میگه چرا من خودم صد بار دیدم نوشتند یخ موجود است

[summer_66]

از مشنگه می پرسن شما تهرانی هستین ؟

میگه‌: نه چشماتون قشنگ می بینه !!!

[summer_66]

به مشنگه میگن تا حالا لو رفتی ؟

میگه نه‌، ردیف کن آخره هفته بریم !!!

[nimaaa]

و این است طولانی ترین جکی که من دیدم.

[مورتن]

یه روز یه یارو میخواسته تلوزیون تماشا کنه میزه کانال ۱ میبینه فوتبال دارن باز یمیکنن میزنه کانل ۲ میبینه باز فوتباله میزنه کانل ۳ بازم فوتبال و ۴ و ۵ و .. همه فوتبال . بعد یهو عصبانی میشه میره یه پارچ پر از آب بر میداره میریزه رو تلویزیون میگه برید دم خونتون بازی کنید....

[summer_66]

سه نفر میرن دزدی‌! صابخونه بیدار میشه
و دزدا میرن هر کدوم تو یه گونی قایم میشن !
صابخونه میاد و به گونی اول لگد میزنه…
صدای نون خشک در میاره !
به دومی لگد میزنه … صدای گردو در میاره !
به گونی سوم لگد میزنه … هیچ صدایی در نمیاد …
دوباره محکم‌تر لگد میزنه … باز صدا نمیده !؟
دفعه سوم که لگد میزنه یارو با عصبانیت میاد بیرون
میگه‌: بابا … آرده‌، آرد … آرد صدا نداره‌! میفهمی ؟

[alime]

غضنفر یه تیکه یخ گرفته بوده بالا، ‌داشته خیلی متفکرانه بهش نگاه می‌کرده. رفیقش ازش میپرسه: چیرو نگاه میکنی؟
طرف میگه: ازش آب میچیکه ولی معلوم نیست کجاش سوراخه!

[ملیکا]

اومدم دیدم پستم پاک شده !!
مدیر اینجا دیگه زحمت توضیح هم به خودش نداده‌، کلا هر پستی رو که خوشش نیاد پاک میکنه !!