|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - نسخهی قابل چاپ
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - A V A - 23 خرداد ۱۳۹۳ ۰۹:۴۱ ب.ظ
(۲۳ خرداد ۱۳۹۳ ۰۹:۲۲ ب.ظ)olom tahghighat نوشته شده توسط: بچه ها اسم تایپیک هرچی دلت میخاد بگو هستش از شادیا بگید خاطراتتون من همیشه ب ی لنگه کفش فک میکنم که ببرم سرجلسه کنکور وقتی بلندگو پخش میشه بند یک بند دو بند کوفت بند زهرمار چنان لنگه کفش و نشانه بگیرم بزنم بلندگو که درجا صداش خفه شه ببخشیدا ..............
موافقم))
منم میزنم توو صورت این مراقبایی که بالاسرم با همکارشون بگو بخند میکنن. راجع به مهمونی دیشبو عروسی فرداشبو ....
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - elham_sh219 - 24 خرداد ۱۳۹۳ ۱۲:۴۲ ق.ظ
خدا جونم...
راستش درست خاطرم نیست که از کجا می شناسمت. یادم نمیاد از کجا بود که دونستم هستی، آنگونه که هستی. و لمس کردم این لمس ناشدنی نزدیک رو از اون دورها.
خودت گفته بودی که هستی، نزدیک تر از رگ گردن به من. نزدیک تر از رگ گردن؟!!
با خودم فکر می کنم نزدیک تر از رگ گردن دیگر کجاست؟!
یعنی نزدیک تر از گوشت و پوست به آدم؟!!
یعنی درون آدم، بی هیچ فاصله ای، بی هیچ پرده پوشی. و چون نزدیک تر از " آن نزدیکی " هستی که ما آدم ها می شناسیمش، دور می پنداریم ات.
وقتی خدا هست، وقتی تو نزدیک باشی، حتی رگ ها هم فاصله دارند با خودِ خودِ آدم. پس همینکه بدونی هست، یعنی هست. حتی در آن دورها هم که باشد، فاصله اش با تو، فاصله ی توست تا قلبت.
خدایا ممنونم که نمی ترسم از تو. ممنون که خدای منی. ممنون که خدایی...
ممنون که همیشه هستی. ممنون که خدا هست، وقتی که هیچ کس نیست…
در یک کلام: " خداجونم عاشقتم ! "
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - mohammad.ardeshiri - 24 خرداد ۱۳۹۳ ۰۲:۴۱ ق.ظ
کاری که هلند با اسپانیا کرد, اون دختره با ۲afm نکرد
فدایــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی داری
هه هه هه هه هه هــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه میخندم!
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - mehrdad_tclh - 24 خرداد ۱۳۹۳ ۰۳:۰۸ ق.ظ
(۲۴ خرداد ۱۳۹۳ ۰۲:۴۱ ق.ظ)mohammad.ardeshiri نوشته شده توسط: کاری که هلند با اسپانیا کرد, اون دختره با ۲afm نکرد
فدایــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی داری
هه هه هه هه هه هــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه میخندم!
کاری که روبن با کاسیاس کرد......کار نبود آسفالت کردن بود....
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - iammiti - 24 خرداد ۱۳۹۳ ۱۲:۰۸ ب.ظ
یه ضرب المثل هم هست که میگه دریا هم تا وقتی توش غرق نشدی میخوادت.غرق که بشی پست میزنه این قانون تو روابط بین آدما حرف اوله..!
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - aamitis - 24 خرداد ۱۳۹۳ ۰۶:۱۵ ب.ظ
خداحافظ
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - A V A - 24 خرداد ۱۳۹۳ ۰۶:۳۵ ب.ظ
(۲۴ خرداد ۱۳۹۳ ۰۶:۱۵ ب.ظ)مهنیا نوشته شده توسط: خداحافظ
کجا؟
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - negar.v - 24 خرداد ۱۳۹۳ ۰۹:۲۳ ب.ظ
خدایا
صدامو میشنوی؟
Sent from my C5302 using Tapatalk
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Donna - 24 خرداد ۱۳۹۳ ۱۱:۵۲ ب.ظ
چرا همش میگیم مردم چی میگن، چرا نمیگیم خدا چی میگه ؟
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - yamahdi - 25 خرداد ۱۳۹۳ ۱۲:۳۴ ق.ظ
توقعات خودت رو پایین نیاور خودت را به ارزوهایت نزدیک کن
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - diligent - 25 خرداد ۱۳۹۳ ۱۰:۴۷ ق.ظ
(۲۵ خرداد ۱۳۹۳ ۱۰:۰۷ ق.ظ)vesta نوشته شده توسط: انقدر استقبال سحرخیزا زیاده که اصلا میرم تو تاپیک سحرخیزان اشک شوق تو چشام جمع میشه
آخه پستای شما مال ساعت ۵ ونیم و نهایت ششه، دیگه یکی مثه من که ۷ بیدار میشه روش نمیشه اونجا پست بذاره!
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - vesta - 25 خرداد ۱۳۹۳ ۰۱:۴۹ ب.ظ
ضدحال بزرگی خوردم اونقدر بزرگ که نشد نگم... هییییییییییی... مانتومو شستم قدش آب رفت آخه این چه وضعشه شد قد یه بلوز حالا من چطوری بپوشمش حداقل از عرضش آب میرفتی
فروشنده بی انصاف حیف که وقت اضافی ندارم برم بیرون.. چقدر بهت گفتم و گفتی آب نمیره.... خیـــــــــــــــــــــــــــــــلی بدی بد بد بد
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - olom tahghighat - 25 خرداد ۱۳۹۳ ۰۲:۰۹ ب.ظ
(۲۵ خرداد ۱۳۹۳ ۰۱:۴۹ ب.ظ)vesta نوشته شده توسط: ضدحال بزرگی خوردم اونقدر بزرگ که نشد نگم... هییییییییییی... مانتومو شستم قدش آب رفت آخه این چه وضعشه شد قد یه بلوز حالا من چطوری بپوشمش حداقل از عرضش آب میرفتی
فروشنده بی انصاف حیف که وقت اضافی ندارم برم بیرون.. چقدر بهت گفتم و گفتی آب نمیره.... خیـــــــــــــــــــــــــــــــلی بدی بد بد بد
عزیزم نبینم غصه بخوری بعنوان بلوز استفاده کن ........
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - ec_a_j - 25 خرداد ۱۳۹۳ ۰۳:۳۵ ب.ظ
(۲۵ خرداد ۱۳۹۳ ۰۱:۴۹ ب.ظ)vesta نوشته شده توسط: ضدحال بزرگی خوردم اونقدر بزرگ که نشد نگم... هییییییییییی... مانتومو شستم قدش آب رفت آخه این چه وضعشه شد قد یه بلوز حالا من چطوری بپوشمش حداقل از عرضش آب میرفتی
فروشنده بی انصاف حیف که وقت اضافی ندارم برم بیرون.. چقدر بهت گفتم و گفتی آب نمیره.... خیـــــــــــــــــــــــــــــــلی بدی بد بد بد
عجیبه نمیدونستم مانتو هم آب میره
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - A V A - 25 خرداد ۱۳۹۳ ۰۴:۵۰ ب.ظ
(۲۵ خرداد ۱۳۹۳ ۰۳:۳۵ ب.ظ)ec_a_j نوشته شده توسط: (25 خرداد ۱۳۹۳ ۰۱:۴۹ ب.ظ)vesta نوشته شده توسط: ضدحال بزرگی خوردم اونقدر بزرگ که نشد نگم... هییییییییییی... مانتومو شستم قدش آب رفت آخه این چه وضعشه شد قد یه بلوز حالا من چطوری بپوشمش حداقل از عرضش آب میرفتی
فروشنده بی انصاف حیف که وقت اضافی ندارم برم بیرون.. چقدر بهت گفتم و گفتی آب نمیره.... خیـــــــــــــــــــــــــــــــلی بدی بد بد بد
عجیبه نمیدونستم مانتو هم آب میره
مانتو هم پارچه س دیگه
تا وقتی که توو دانشگاه من استاد روز اول شماره میده که بهش پول بدیم برا نمره، باید هرترم با اشک و التماس از خدا بخوام فقط منو ازین خراب شده نجات بده
|