|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - نسخهی قابل چاپ
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - mm123456789 - 01 آذر ۱۳۹۲ ۱۲:۳۳ ق.ظ
منم مثله کتی جون خیلی حالم گرفتس
خیلی وقتا تا گریه نکنم سبک نمیشم خیلی سخته این روزا
فشار زیاده وقتی که سال دوم باشه شرکت کنی
منم توکلم به خداست تا روزای خوشم بهمون نشون بده
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - انرژی مثبت - ۰۱ آذر ۱۳۹۲ ۰۱:۳۸ ق.ظ
" یا دائم الفضل على البریة ، یا باسط الیدین بالعطیة ، یا صاحب المواهب السنیة ، صل على محمد و آله خیر الورى سجیة ، و اغفر لنا یا ذا العلى فی هذه العشیة "
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - mm123456789 - 01 آذر ۱۳۹۲ ۰۱:۵۹ ق.ظ
دوستان هر وقت دلتون شکت محرم هم هست دعا کنین واسه همه که شرمنده زحمات مادر پدر نشیم
که یه چیزی تو زندگیمون اتفاق بیوفته مایه خوشحالی و از همه مهم تر دلشون شاد بشه
ما هم دعا کنین
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Somayeh_Y - 01 آذر ۱۳۹۲ ۱۱:۱۸ ق.ظ
بعضی انگاری قلم و استعدادشون رو وقف کردند!
خواهرزاده ام یه کتاب داره با نام "کتاب کار نماز" نوشته آقای "مهدی دانش". البته ایشون فقط برای کودکان شعر نمیگن، منم یه کتاب شعر ازشون توی کتابخانه ام دارم (حجره خورشید). ولی خب توفیق اجباری نصیبم شده و شعرهایی کودک ایشون رو تقریبا حفظ هستم یه نمونه اش رو اینجا می نویسم. البته جسارت نباشه فقط به نظرم اومد گاهی حرفای مهم رو با زبان بچه گانه شنیدن یه لطف و صفای دیگه ای داره.
درس سوم: پاکی زبان
زبون خیلی می چرخه
مثل چرخ دوچرخه
گاهی قشنگ و نازه
گاهی بلا می سازه
هر چی به مغزت میاد
روی زبونت نیاد
زبون بی بند و بار
مثل زبون یک مار
نیش میزنه به مردم
شبیه مار و کژدم
با این زبون کجرو
یاد نکنی خدا رو
پاک کن تو اول زبون
بعدش بگو خداجون.
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - good-wishes - 01 آذر ۱۳۹۲ ۰۲:۳۹ ب.ظ
سلسه ارسالهای معمایی :
کسی اینجا هست که این جمله پایین، مثل من براش یاد آور چیزی باشه ؟
"گنجشکه رو بگیر"
پ.ن : جهت جلب مشارکت عمومی، دوستانی هم که اصلش رو نمی دونن می تونن حدس بزنن
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Eternal - 01 آذر ۱۳۹۲ ۰۴:۰۴ ب.ظ
(۰۱ آذر ۱۳۹۲ ۰۲:۳۹ ب.ظ)good-wishes نوشته شده توسط: سلسه ارسالهای معمایی :
کسی اینجا هست که این جمله پایین، مثل من براش یاد آور چیزی باشه ؟
"گنجشکه رو بگیر"
منم یاد لی لی لی حوضک ( یه شعری بود که میخوندن و با انگشتای کف دست بازی میکردن) افتادم.
--------------------------------------------------------------------------------------------------------
تا یخورده به کسی اهمیت میدی ، به شک میوفته ، فک میکنه چه خبره.... عجـــــــــــــــــبا
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Somayeh_Y - 01 آذر ۱۳۹۲ ۰۴:۳۱ ب.ظ
(۰۱ آذر ۱۳۹۲ ۰۲:۳۹ ب.ظ)good-wishes نوشته شده توسط: کسی اینجا هست که این جمله پایین، مثل من براش یاد آور چیزی باشه ؟
"گنجشکه رو بگیر"
یاد یه ترانه با صدای فرهاد مهرداد
گنجشکک اشی مشی
لب بوم ما مشین
بارون میاد خیس میشی
برف میاد گوله میشی
میفتی تو حوض نقاشی
میفتی تو حوض نقاشی
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - good-wishes - 01 آذر ۱۳۹۲ ۰۴:۴۳ ب.ظ
نه نه . همین جمله "گنجیشکه رو بگیر" . پس معلومه به شما نمی گفتن
به یک خاطره در دوران کودکی برمیگرده اما اینا که شما میگید نیست
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Somayeh_Y - 01 آذر ۱۳۹۲ ۰۴:۵۸ ب.ظ
(۰۱ آذر ۱۳۹۲ ۰۴:۴۳ ب.ظ)good-wishes نوشته شده توسط:
نه نه . همین جمله "گنجیشکه رو بگیر" . پس معلومه به شما نمی گفتن
به یک خاطره در دوران کودکی برمیگرده اما اینا که شما میگید نیست
آها!!!
نکنه منظورت همون "نخود سیاه" خودمونه
بچه که بودیم، میخواستن حواسمون رو پرت کنند و از یه جا دورمون کنند تا کمتر شیطنت و بلاگیری کنیم می گفتند برو از فلانی (یکی از اعضای خانواده که از صحنه ماجرا دورتر بود ) نخود سیاه بگیر بیار.
اگه اینم نیست، خودت بگو چیه، چون دیگه دارم از فضولی میمیرم.
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - good-wishes - 01 آذر ۱۳۹۲ ۰۵:۱۳ ب.ظ
(۰۱ آذر ۱۳۹۲ ۰۴:۵۸ ب.ظ)Somayeh_Y نوشته شده توسط: نکنه منظورت همون "نخود سیاه" خودمونه
اگه اینم نیست، خودت بگو چیه، چون دیگه دارم از فضولی میمیرم.
نه اینم نیست
میگم میگم شب میگم
گفتید نخود سیاه ، یاد یه خاطره افتادم .
بچه که بودم وقتی کار بدی میکردم به من میگفتن برو بیرون good-wishes خوبه بیاد . آقا مام میرفتیم پشت در یکم می موندیم بعد که متنبه میشدیم خیلی محترمانه در میزدیم و اظهار میکردیم که ما good-wishes خوبه هستیم و به ما رخصت ورود داده میشد و ما هم میرفتیم تو . تا اینجاش که خوبه
بعدش کلی تعریف میکردیم که بله ما در راه که داشتیم میامدیم، good-wishes بده رو دیدیم که داشت میرفت . أه أه چه بچه بدی بود !!! اینجا چکار میکرد ؟!!! و از این حرفا ...
اصلا خودم هم یادم میاد خنده ام میگیره از طرز متنبه شدن خودم در اون دوران
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - SaMiRa.e - 01 آذر ۱۳۹۲ ۰۷:۴۷ ب.ظ
دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت
دایما یک سان نباشد حال دوران غم مخور
هان مشو نومید چون واقف نهای از سر غیب
باشد اندر پرده بازیهای پنهان غم مخور
|
Re: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Donna - 01 آذر ۱۳۹۲ ۰۸:۱۱ ب.ظ
در کوی نیکنامان مارا گذر ندادند
گر تو نمیپسندی تغییر ده قضا را
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Eternal - 01 آذر ۱۳۹۲ ۰۸:۱۹ ب.ظ
بهشت هم خشکسالیست
این را دیشب از کف پای مادرم
که ترک خورده بود فهمیدم...
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - sir_ams - 01 آذر ۱۳۹۲ ۰۸:۲۰ ب.ظ
از ادمای بدقول بدم میاد!
به خودم قول داده بودم که برم سر کار و برای کنکور هم بخونم!
۱ ماه اول خوب بود اما الان! هیچی نخوندم!
از خودم بدم میاد.
چکار کنم؟
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - mhd3 - 01 آذر ۱۳۹۲ ۰۸:۲۹ ب.ظ
(۰۱ آذر ۱۳۹۲ ۰۸:۲۰ ب.ظ)sir_ams نوشته شده توسط: از ادمای بدقول بدم میاد!
به خودم قول داده بودم که برم سر کار و برای کنکور هم بخونم!
۱ ماه اول خوب بود اما الان! هیچی نخوندم!
از خودم بدم میاد.
چکار کنم؟
الان خیلی زوده واسه کم آوردن.
هنوز که خیلی وقته. بخونید. با تمام انرژی و سرعت و دقت.
حتما نتیجه میده.
|