|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - نسخهی قابل چاپ
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - zahra_ce87 - 31 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۴:۵۲ ب.ظ
(۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۹:۲۳ ب.ظ)vesta نوشته شده توسط: (30 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۹:۱۳ ب.ظ)F@gh@ نوشته شده توسط: پیشنهاد میکنم به بهونه خواهرزاده ات استخر توپو امتحان کنSmileمن بودم امتحان میکردمCool
امتحان که کردم ولی خب بیشتر نمیشه برم، خب برای بچه هاست باید رعایت کرد
آره بابا من خودم این تاپ کوچولوها رو هم میشینم و سرسره هم میرم
خودمون رو لو دادیمااا
شاهزاده کوچولوی من ماه دیگه میشه سه سالش،انقده دلم خواست که منم پارک میبردمش
خاله فداش شهعسله من اسمش پانیذه یعنی شاخه نبات
کتاب میگیره دستش مثلا لپتاپه شیک و ملون بازش میکنه روشن میکنه شروع به تایپ میکنه!یا مثلا کتابچه میگیره مثلا تبلته بعد بازی میکنه باهاش،اذیتش که بکنیم قلقلکش بدیم کتابچه بیفته میگه ببین چکارکردی تبلتم افتاد خراب شدما خاله بازی چطوری می کردیم اینا چکار میکنن
آقا ما یه بار بعد مهمونی با جناب همسر رفتیم پارک.پارک خلوت بود من رفتم رو تاب گفتم هول بده میگفت زشته ملت می بینن این برا بچه هاست . منم خبیثگفتم پایین نمیام!!هیچی دیگه تسلیم شد
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - khordad.girl - 31 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۵:۰۱ ب.ظ
(۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۴:۵۳ ب.ظ)Aurora نوشته شده توسط: (31 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۴:۳۹ ب.ظ)khordad.girl نوشته شده توسط: فک کنم از روزانه امیر کبیر الان بیشتر بخوامش
روزانه ی MIT هم بگن من حاضر نیستم با مسافرت عوض کنم. روزانه ی MIT
))))
دلم سفر دور ایران می خواد اگر پول داشتم دور دنیا
اونجا هم روزانه شبانه هست ایا؟
MIT الان خودش مسافرت محسوب میشه ها ))
تا حالا به این فک نکرده بودم
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - khordad.girl - 31 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۵:۱۲ ب.ظ
(۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۵:۰۴ ب.ظ)Aurora نوشته شده توسط: باید بری اونجا درس بخونی
مسافرت و درس خوندن با هم خوب نیست
نه نه اصلا
راستی عکس آواتارتونم خیلی خوبه. این شخصیتو خیلی دوست دارم. تو کارخانه هیولاها بود دیگه؟
یکم زودتر میریم
نه واسه من شروور بود...اگنس
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - afrooz-OMD - 31 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۵:۵۹ ب.ظ
من دلم شیــــــــــــــــــــراز میخواد....مخصوصن حافظیه...شاهچراااغ...
دلم مشهدم میخاد میدونی چند وقته نرفتم بشینم تو صحن...
بچه بودم رفته بودیم مشهد بعد من قبلش انگور خورده بودم حسابی مسموم شده بودم به جرئت میتونم بگم بدترین آمپولای دنبا آمپول مسمومیته
هیچی ما به همراه مامان بزرگ و مامان و آبجی تو صحن انقلاب نشسته بودیم که یهو یه کبوتری بال زد نشست رو سر من
من که داشتم کیف میکردم مامان بزرگم داد زد که مرییییض بوووود امام رضا شفااااش داااااد یهو ملت ریختن رو سر من و .....
......
این بود خاطره من از مشهد
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - afrooz-OMD - 31 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۶:۱۰ ب.ظ
(۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۵:۵۹ ب.ظ)barca نوشته شده توسط: (31 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۵:۵۹ ب.ظ)afrooz-OMD نوشته شده توسط: من دلم شیــــــــــــــــــــراز میخواد....
خوش به حال ما پ!البته چندماه دیگه خودم این حرفو نزنم صلوات!
بچه ها شبهای شیراز به نظر من از روزشم قشنگ تره به خصوص سمت دروازه قران
من همیشه صبح حافظیه رو به بقیه وقتها ترجیح میدم بعدم نزدیک ظهر که میشد میرفتیم شاطر عباس....چقد خوب بود
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - afrooz-OMD - 31 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۶:۱۷ ب.ظ
(۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۶:۱۴ ب.ظ)barca نوشته شده توسط: (31 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۶:۱۰ ب.ظ)afrooz-OMD نوشته شده توسط: من همیشه صبح حافظیه رو به بقیه وقتها ترجیح میدم بعدم نزدیک ظهر که میشد میرفتیم شاطر عباس....چقد خوب بود
شاطر عباس؟ اخ جون خوردنی هر وقت خواسین برین بگین بیام شیرینی رتبتون رو همونجا بگیرم
فک کنم نزدیکای شیرازین درسته؟
می بینم که کسی در مورد گل دوم مسی حرفی نزده زشته ها
نزدیکای شیراز بودم ۴ سال کارشناسیمو دانشگاه جهرم بودم
الان دیگه خیلی دورم
شیرینی چیه
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - afrooz-OMD - 31 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۶:۳۱ ب.ظ
(۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۶:۲۱ ب.ظ)barca نوشته شده توسط: دانشگاه جهرم؟ پس احتمالا کلی ادم مشترک بشناسیم!
خیلی دور از شیراز بده من که اشکم در میاد :|
شیرینی چیه؟ ها راس میگین منظورم شامه!
یه توپ اونجا بتون میدیم بیخیال شام بشین
ینی من کلاهم بیوفته جهرم برنمیگردم برش دارم
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - khordad.girl - 31 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۶:۳۸ ب.ظ
حافظیه شبا قشنگ تره که
ولی منظره شبای دروازه قرانو با هیچ جا نمیشه عوض کرد
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - خانه سبز - ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۷:۵۶ ب.ظ
(۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۷:۴۸ ب.ظ)F@gh@ نوشته شده توسط:
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
بعضی وقتا از توجه بیش از حد بعضی ادمای اطرافمون تعجب میکنم.نمیدونم بزارم پای درک پایینشون یا بالا بودن حس کنجکاوی
بعد از اعلام نتایج انتظار داشتم اشناهای درجه یکم و دوستای صمیمیم خیلی پیگیر این قضیه رتبه من باشن حالا بماندکه این اتفاق سوال و جوابا بخاطر درک بالاشون و بخاطر شرایط روحی من اتفاق نیفتاد ولی داخل دنیای مجازی واقعا نمیدونم این دنیا چطوریاست میبینی با طرف هیچ صنمی نداری اصلا تا بحال بهم سلام هم نکردی ،اصلا تابه حال یوزرشون هم به چشمت نخوردهیهو پیام میاد فلانی رتبه ات چندشده .خب این خیلی کار زشت و ناراحت کننده ایه اگر من نوعی یا بقیه بچه های فعال زمان کنکور رتبه امون انقدر باب میلمون بود حتما میگفتیم که شماها هم داخل این شادی ما شریک باشید.چرا میخواید نقش نمکپاش رو برای ادمای اطرافمون بازی کنیم .
من اسم اینو نمیزارم توجه یا پیگیر بودن حال ادما .اسمش کاملا مشخص تجسس در مسائل کاملا شخصی دیگران،رتبه کاملا یه چیز شخصیه که نباید انتظار داشته باشیم اگر بهمون نگفتن ناراحت بشیم... .کاش یه ریزه فقط یه ریزه حال دوستامونو درک کنیم و ازشون درمورد رتبه هاشون سوال نپرسیم اگر خودشون مشتاق بودن حتما میگفتن .
امیدوارم سال دیگه همین قدر خوشحال باشی
دقیقا حس و حالت متوجهم ولی سال دیگه می فهمی که اصل داستان رو.
تنها جایی بزن که خوابگاه خوبی داشته باشه. ارشد خوابگاه و امکانات رفاهی مهمه.
من برگردم عقب یا اصفهان یا فردوسی میزنم.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - NP-Cσмρℓєтє - ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۸:۰۵ ب.ظ
همیشه فک میکردم فقط خودم خیلی هپی ام!
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - afrooz-OMD - 31 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۸:۱۶ ب.ظ
دریغـا
که آخر
رفتی و به حضور نگفتی
یا دیـدی و به غرور نشنیـدی
که برخـاستن تو و من
همـان نشستن من و تو بـود
من و تو
که هـرگـز
ما نشدیم
و اگـر شدیم
چنانـکه باید گـویـا نشدیم
...
محمد حقوقی
(۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۶:۴۹ ب.ظ)barca نوشته شده توسط: (31 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۶:۳۱ ب.ظ)afrooz-OMD نوشته شده توسط: یه توپ اونجا بتون میدیم بیخیال شام بشین
توپ جام جهانی می دونین چنده؟ حدود ۲۰۰ دلاره! دیگه حرفتون ثبت شد می خوام
این توپ رو امازون زده ۱۳۴ دلار:
Official match soccer ball of the 2014 FIFA World Cup in Brasil.
یا شاطر عباس یا توپ جام جهانی!
چیزه
نون خامه ای چطوره؟
بعدم من گفتم توپ نگفتم که توپ جام جهانی ک!
ازین توپ دو پوسته ها
خدا ۵ شنبه عصرو افریده واسه بیرون رفتن بستنی خوردن و خوش گذروندن
خوش ب حال اونایی که میرن
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - sara9009 - 31 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۸:۴۰ ب.ظ
........................
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - ۷پرستو - ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۸:۴۲ ب.ظ
واقعا تنها رشته ای که نیاز به افزایش ظرفیت نداشت IT بود...و رشته ای که نیاز داشت هم حتما برق بود...!!!
راه رضای خدا یه دونه ظرفیت رشته ی IT رو زیاد نکردند....دوست من رتبش شده ۱۷۰۰ برق امید داره روزانه قبول بشه اونوقت ما با این رتبه هیچی قبول نمیشیم...
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - خانه سبز - ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۸:۵۳ ب.ظ
خیلی ظلمه ظرفیت ها یکسان نیست
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - پوونه - ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۸:۵۵ ب.ظ
(۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۷:۴۸ ب.ظ)F@gh@ نوشته شده توسط:
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
بعضی وقتا از توجه بیش از حد بعضی ادمای اطرافمون تعجب میکنم.نمیدونم بزارم پای درک پایینشون یا بالا بودن حس کنجکاوی
بعد از اعلام نتایج انتظار داشتم اشناهای درجه یکم و دوستای صمیمیم خیلی پیگیر این قضیه رتبه من باشن حالا بماندکه این اتفاق سوال و جوابا بخاطر درک بالاشون و بخاطر شرایط روحی من اتفاق نیفتاد ولی داخل دنیای مجازی واقعا نمیدونم این دنیا چطوریاست میبینی با طرف هیچ صنمی نداری اصلا تا بحال بهم سلام هم نکردی ،اصلا تابه حال یوزرشون هم به چشمت نخوردهیهو پیام میاد فلانی رتبه ات چندشده .خب این خیلی کار زشت و ناراحت کننده ایه اگر من نوعی یا بقیه بچه های فعال زمان کنکور رتبه امون انقدر باب میلمون بود حتما میگفتیم که شماها هم داخل این شادی ما شریک باشید.چرا میخواید نقش نمکپاش رو برای ادمای اطرافمون بازی کنیم .
من اسم اینو نمیزارم توجه یا پیگیر بودن حال ادما .اسمش کاملا مشخص تجسس در مسائل کاملا شخصی دیگران،رتبه کاملا یه چیز شخصیه که نباید انتظار داشته باشیم اگر بهمون نگفتن ناراحت بشیم... .کاش یه ریزه فقط یه ریزه حال دوستامونو درک کنیم و ازشون درمورد رتبه هاشون سوال نپرسیم اگر خودشون مشتاق بودن حتما میگفتن .
این پست رو با تمام وجود درک کردم
تا به حال چیزی نگفته بودم و سعی کرده بودم با بی جواب گذاشتن پیام خصوصی ها و آف ها یا هم با یک جواب سرسری و کنایه دار یک جوری این مسئله رو حل کنم برای خودم ولی حالا که تو گفتی حس میکنم حرفام توی دلم مهر و موم نمیشن!
من والا اینجا بقیه رو زیاد نمیشناسم جز دو سه نفری که سلام و احوالپرسی کردم باهاشون ولی ظاهرا بقیه من رو میشناسند روز اعلام نتایج و به خصوص فردای اون روز بدترین روز مانشتی ِ من بود به شخصه. اولش چندان حال داغونی نداشتم ولی بعد که پیام خصوصی ها رو خوندم از خودم خجالت کشیدم و روز بعدش به خاطر غربتی که حس کردم و کنجکاوی چند نفری که بضیاشون رو حتی اصلا نمیشناختم، بدجوری به هم ریختم. رک و بی پرده بگم که حس یک کاغذ مچاله شده و باطله رو داشتم که قراره سطل آشغال انداخته بشه!! و انقدر این فشار عصبی روم زیاد بود که چشم چپم تار میدید. (اشتباه خودم هم بود البته. وقتی میدیدم انقدر از جو اون دو سه روز اذیت میشم نباید آنلاین میشدم)
لیدیز اَند جنتلمن به خصوص «لیدیز اند جنتلمن» ِ ناشناسی که با دو سه تا پست پیام شخصی میزنید به ملت و نمیدونید خود این کار که کسی رو نشناخته در موردش کنجکاوی میکنید چقدر رفتار زشتیه.. مثلا دونستید به دانش شما اضافه شد یا رتبه کنکورتون چند ده تایی یا چند صد تایی جابه جا شد؟ این همه کنجکاوی رو برای مسائل درسی وقف میکردید به نظرتون رتبه خودتون تک رقمی نمیشد؟
حالا من چند متر زبون دارم و یک طوری جواب میدم به هر حال اما تکلیف اون دوستایی که واقعا براشون مهمه کسی دل آزرده نشن ازشون و از طرفی نمیخوان رتبه شون رو به کسی بگن چیه که به همین خاطر مجبورن تا یک مدتی مانشت نیان؟ ببینید بعد از اعلام نتایج چند نفر یا مانشت نمیان یا هم آروم و بی سر و صدا میرن و میان.
چه خوبه حریم شخصی افراد حفظ بشه. یادمون نره همین چند وقت پیش با همین تجسس رتبه و دانشگاه جناب AI از سایت رفت. خواستم بگم که به خاطر حس بی مورد کنجکاوی دوستای دیگه مانشتی رو هم از دست ندید و حضور توی مانشت و این جمع دوستانه رو از دوستانتون نگیرید.
آخیشششش راحت شدم حرف زدم
+این پست مخاطبان خاص خودش رو داره. هر کسی جواب درست حسابی از من گرفته مشمول این پست نمیشه.
|