تالار گفتمان مانشت
ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج (هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) - نسخه‌ی قابل چاپ

ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج (هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) - crevice - 10 مرداد ۱۳۹۵ ۰۲:۱۴ ب.ظ

دو مسئله توی کامنتای اخیر وجود داشت به نظرم. در کل کامنتای خوب بودن Big Grin
۱- فکر کنم بحث love و like رو بعضی از بچه ها قاطی کردن.
۲- در مورد مسئله ی "دوست داشتن" (دقت کنین "عشق" نه) اولیه هست. توی حالت غیر سنتی که مشخصه، پسر به مرور زمان و یا یهوویی!! با دختر آشنا میشه! هر وقت دختری میتونه با مکالمه ای چند دقیقه ای like اولیه رو در وجودش توی حالت غیر سنتی احساس کنه(با این وجود که حتی مطمئن نیست که قصد پسره آیا دوستی خالیه و یا ازدواج) آیا نمیشه با پسری که شرایط رو داره با مکالمه ی یکی دوجلسه ای (اون هم دقیقا به قصد ازدواج) وجود این like رو تشخیص داد واقعا؟!!
والا توی حالت غیر سنتی چیزی که من میبینم بدون مکالمه(یک چشمک) این like اولیه بوجود میاد دیگه چه رسد به بحث و حرف Big Grin

ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج (هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) - Riemann - 10 مرداد ۱۳۹۵ ۰۶:۲۷ ب.ظ

حالا اومدیمو دختر توی اینستاگرام از اون شاخ ها بود، با این باید چه کرد؟!! آیا این مزیت هست؟ عیب هست؟ اصلا میشه اینو توی پروسه‌ی نتیجه گیری حساب کرد؟ خل شدم من؟

ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج (هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) - Riemann - 10 مرداد ۱۳۹۵ ۰۶:۴۰ ب.ظ

(۱۰ مرداد ۱۳۹۵ ۰۶:۳۲ ب.ظ)samanbeigmiri نوشته شده توسط:  سلام
شما میشه یه تعریف از این واژه "شاخ" بدید؟؟؟
من به شخصه هیچ تصوری از این واژه ندارم.
البته شاید شاخ واژه‌ی اشتباهی باشه،‌ منظورم از این تیپ دخترا هست که عکس های مهمونی تولد و ... رو توی شبکه‌ های مجازی دارن و به تعبیری دیگر خیلی خوب هستن Big Grin

ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج (هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) - Pure Liveliness - 10 مرداد ۱۳۹۵ ۰۷:۱۳ ب.ظ

پیشنهاد: کتاب "مردان مریخی، زنان ونوسی" رو بخونید. درباره ی تفاوت برداشت های مردها و زن ها و کلا تفاوتشون هست. خیلیی چیز خوبیه.

RE: ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج (هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) - clint - 10 مرداد ۱۳۹۵ ۰۷:۲۶ ب.ظ

(۱۰ مرداد ۱۳۹۵ ۰۲:۵۲ ب.ظ)samanbeigmiri نوشته شده توسط:  کمی بنیادی تر به قضیه نگاه کنید
بله متاسفانه برخی از دوستان بین وراجی (ذهن وراجی دارند)و فرایند تفکر تفاوت قائل نیستند ذهنشان نشت دارد تفکرشان معنی دار نیست ، نه منطق و نه تحلیل ونه حل مساله ایی پشت صحبتشان نیست می دونید چیه وراجی عملی روان رنجورانه است بگذریم
صحبت از خویشتن شناسی کردید یکی از دوستان اشاره به کمالی که از طریق ازدواج میخوان بهش برسند کردن میخوام یه پرانتز باز کنم خودشناسی پایه واساس رسیدن به بصیرت ،شهود وکماله گاهی اوقات ازدواج و سیستم آموزشی و محیط کار باعث میشه که ذهن اسیربشه و وارد یک فرایند مکانیکی بشه مگر اینکه خود فرد بتونه با بینش عمل کنه و خودش چراغ راه خودش باشه وهیچ کس حتی یک مرشد نمیتونه تو این زمینه به فرد کمک کنه

RE: ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج (هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) - crevice - 10 مرداد ۱۳۹۵ ۰۷:۴۴ ب.ظ

(۱۰ مرداد ۱۳۹۵ ۰۷:۲۶ ب.ظ)clint نوشته شده توسط:  بله متاسفانه برخی از دوستان بین وراجی (ذهن وراجی دارند)و فرایند تفکر تفاوت قائل نیستند ذهنشان نشت دارد تفکرشان معنی دار نیست ، نه منطق و نه تحلیل ونه حل مساله ایی پشت صحبتشان نیست می دونید چیه وراجی عملی روان رنجورانه است بگذریم
از همه ی این قضایا بگذریم؛ فکر نمیکنید بیان کلمه ی "وراجی" مناسب فردی تحصیل کرده مثل شما و بیانش در همچین فرومی نباشه؟! به علاوه، با گفته ی شما هر کسی که باب میل شما صحبت نکنه نه تنها "وراج" هست بلکه "روانش هم در رنج و عذابه".
جالب بود Big Grin

ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج (هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) - clint - 10 مرداد ۱۳۹۵ ۰۸:۴۵ ب.ظ

تمام پست های اخیر بنده برداشت های من از کتاب های
۱- جنس دوم نوشته سیمون دوبووار
۲- فصل زنان مجموعه ی آرا و دیدگاه های فییمینستی نوشته نوشین احمدی خراسانی _فیروزه مهاجر –پروین اردلان
۳- زنان وبازار کار در ایران نوشته تصحیح میکنم نوشته مهر انگیز کار
۴- تفکر عملی نوشته ادوارد دوبنو
۵- بصیرت نوشته کریشنا مورتی ترجمه منوچهر غیبی اون دوست عزیزی که کلمه ذهن وراج و در شآن این فروم نمی دیدند ایشان را ارجاع می دهم به فصل ۹ همین کتاب با عنوان "ذهن وراج "
از این آقا توقع عذر خواهی ندارم

ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج (هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) - خانه سبز - ۱۰ مرداد ۱۳۹۵ ۰۸:۴۹ ب.ظ

(۱۰ مرداد ۱۳۹۵ ۰۸:۴۵ ب.ظ)clint نوشته شده توسط:  تمام پست های اخیر بنده برداشت های من از کتاب های
۱- جنس دوم نوشته سیمون دوبووار
۲- فصل زنان مجموعه ی آرا و دیدگاه های فییمینستی نوشته نوشین احمدی خراسانی _فیروزه مهاجر –پروین اردلان
۳- زنان وبازار کار در ایران نوشته نوشین احمدی خراسانی
۴- تفکر عملی نوشته ادوارد دوبنو
۵- بصیرت نوشته کریشنا مورتی ترجمه منوچهر غیبی اون دوست عزیزی که کلمه ذهن وراج و در شآن این فروم نمی دیدند ایشان را ارجاع می دهم به فصل ۹ همین کتاب با عنوان "ذهن وراج "
از این آقا توقع عذر خواهی ندارم
BMD LEVEL 1 ?

ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج (هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) - samaneh@90 - 10 مرداد ۱۳۹۵ ۱۱:۰۶ ب.ظ

(۱۰ مرداد ۱۳۹۵ ۰۷:۵۵ ب.ظ)samanbeigmiri نوشته شده توسط:  استنباطی که از صحبت های اخیر شما میشه کرد این هستش که دست برتر رو به طرفی که خانم ها باشند بدهید با نگاهی تنفر آمیز به جنس مرد و من سعی دارم دست برتر رو کلا بشکنم(چه آقا چه خانم).دست برتر وجود نداره،کلا همه آدمن.
دست برتر متاسفانه بین همه ی خانواده ها وجود داره تا زمانی که برخی از کارها برای دختر گناه کبیره باشه و برای پسر یه تفریح عادی نمیتونیم از بین رفتن دست برتر رو انتظار داشته باشیم! اگر یه کاری برای دختر بده برای پسر هم بده.
همین خواستگاری کردن اگر دختر خواستگاری کنه حتی تو دید پسر سبک شمرده میشه و دختر با بدترین برخورد ممکن روبه رو میشه! اما پسر میتونه راحت خواستگاری کنه این نگاه برتر تو همه جنبه های زندگی وارد شده و من فکر میکنم مگر به کل انسان های جدید بیان تو این دنیا که نگاه برتر از بین بره!!

ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج (هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) - clint - 11 مرداد ۱۳۹۵ ۱۲:۰۳ ق.ظ

دوست گرامی ،اقای بیگ میری
بنده بیش از شما نگران از دست رفتن روح آزاد اندیشی در نسل جوان امروز هستم. درباره ی نسل های پیش از خود نیز بهتر است هیچ قضاوتی نداشته باشیم چرا که برای آن بسیاری از درهای رشد و بالیدگی بسته بود. در فضای فکری و فرهنگی محدود نفس کشیدن، مطمئنا هیچ انسانی را به تعالی روح و اندیشه نمی رساند. از هویت انسانی سخن راندیدن بسیار دلپذیری و گوش نواز است. به مذاق همه ی ما خوش می اید. اما باید انسان ، انسان تربیت شود. به عناصر هویت ساز فرهنگی توجه کنیم، علیل کننده هستند. وقتی هویت جنسی مرد و زن را تقسیم می کنند گویی در نظر دارند هر دو را به نحوی ناقص سازند.اینهمه تحقیقات در خصوص توانایی مغز، هوش ، محاسبه، ویژگی های شخصیتی انجام گرفته،همگی بر زمینه ی تفاوتهای فردی تاکید و تاکید دارند، آنوقت قوانین ما چنان ابلهانه و احمقانه تدوین شده اند که هر شنونده ی منصفی از شنیدن و خواندن آنان آه حسرت و وایلا از نهادش بر می اید. نباید از ریشه ها پرسید؟ جهان امروز چقدر پیچیده است، شغل هاف مهارت ها چقدر تخصصی شده اند، علم و دانش چقدر با سرعت در حال تغییر است، هر انسانی باید و باید به طور دائم یادگیرنده باشد،بدون یک هویت تخصصی نمی توان در جهان امروز زیست، از طرفی همه ی افراد انسانی نیازمند داشتن هویت اجتماعی هستند، این هویت و وجه برای آنان دارای ارزش است، بلوغ آنان را نشان می دهدو نشان می دهد که انسان های بالغی هستند، باید در سرنوشت کشور و جامعه خود سهم داشته باشند، باید نسبت به اخبار حساس باشند، باید واکنش های مدنی نشان دهند، و هزاران رفتار مدنی دیگر که همه و همه زیر مجموعه ی بنام تکامل و توسعه شخصیت قرار می گیرند. آیا با زیربنای سنتی خانواده برای زن و مرد سنتی چنین آینده ای متصور است؟! ایا زنی که همسر خود را جایگزینی برای پدر خود میداند و از او انتظار دارد که برای مشکلات فکر کند و راه حل داشته باشد و تنها به او بگوید چه انجام بدهد و چه انجام ندهد درست مانند یک کودک ابدی، میتواند مایه آرامش و امنیت در زندگی خانوادگی باشد؟!
یا باید به دیوارهای دنیای سنتی و قدیمی پناه بگیریم همان کاری که طالبان و داعش انجام می دهند و درهای تغییر و توسعه را به طور کل روی خود ببنید یا باید برای موج های تغییر آماده باشیم، وقتی که به جلو حرکت کنیم، هیچ چیز و هیچ چیز جز یادگیری دائم و دائم و توسعه و تکامل شخصیت عامل پیش برنده ی ما نخواهد بود. دنیای معلوم و قاعده مند پشت سر ما قرار دارد و دنیای تغییر و جهش رو به جلو. اکنون برای همه ی ما زمان انتخاب است. یا باید بر ترس های کهنه غلبه کرد و تمامی پیش فرض های نادرست سنتی را به چالش کشید یا در پناهشان آسوده خوابید.

ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج (هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) - samaneh@90 - 11 مرداد ۱۳۹۵ ۰۸:۴۳ ق.ظ

(۱۰ مرداد ۱۳۹۵ ۱۱:۲۷ ب.ظ)samanbeigmiri نوشته شده توسط:  در مورد منابعی که ارجاعات لازم رو دادید:

موضع گیری شخصی نویسنده ها نباید به عنوان سرمشق در نظرات شما مورد استفاده قرار بگیرد.این خلاف روح آزاد اندیشی هستش و چیزی که حداقل به نظر میرسد این است که شما خودتون رو به گونه ای برده ی فکری و در رول آن نویسنده قرار داده اید.
ارجاعات باید به رفرنس های معتبر یا قسمت هایی از رفرنس ها که دارای اعتبار لازم با تفکر امروز هستند صورت بگیرد که نقطه ی مقابل آزادی نوع بشر (جدای از جنسیت) نباشند
بعید است موضع گیری های امثال شوپنهاور و نیچه و ارجاعات به نظرات شخصی آنها(که اکنون در قالب کتاب عامه پسند در بازار موجودند) به مذاق دیگران(خصوصا خانم ها) خوش بیاید.نظرات شخصی هر فرد رو هر چند هم با هنر نویسندگی به زیبایی بیان شده اند در راه آزادی فدا کنید
نظرات شوپنهاور رو در مورد زنان بخونید خواهشا،علیرغم اینکه فوق العاده بیان شده اند اما بنده به شخصه هیچ کدام رو قبول ندارم ضمن اینکه شیفته ی این فیلسوفم و تمام آثارش را مطالعه کرده ام!!!

کتاب جنس دوم در مورد چیزی که مرد بوده است(در گذشته) سخن به میان می آورد و به گونه ای یاد آور آن چیزی هست که به زن گذشته است.نه آن چیزی که باید زن باشد و چیزی که به او بگذرد.
با اساس قرار دادن این کتاب نمیشود جنس مرد را در حالت فعلی محاکمه کرد.
هر انسان منحصر به فرد و قابل تغییر است.ضمن این که تصمیمات خانم ها مستقیما در بالا بردن شعور مرد ها میتواند موثر واقع شود.به مستند تاریخ و نه به قطعیت میشود بخشی از این گفته را قابل فکر و اثبات دانست.
====
چیزی که بنده عرض میکنم در جهت اصلاح وضعیت موجود هست و نه موضعی مقابل خانم ها. خانم ها و آقایان باید در جایگاه انسان محترم شمرده شوند و تا زمانی که ما نقطه ی مقابل هم باشیم این موضوع درست نمیشود!!!!!!
اولین رده از احترام این است که جنس زن از جانب تمام مردان و بهتر است بگویم تمام انسان ها(چرا که اکثرا سلب آزادی از طرف خود خانمها به خودشون روا داشته میشه) آزاد و بالغ و دارای اراده در تصمیم گیری فرض شود،و قوانین موجودی که موجب محدودیت این انسان میشود حتی در پیوند های زناشویی به مساوات تقسیم شود.(من به شخصه این کارو در زندگیم همیشه انجام دادم و اما نتیجه ش هرگز چیزی که انتظار داشتم نبوده!!!!!!!!)

(۱۰ مرداد ۱۳۹۵ ۱۱:۰۶ ب.ظ)samaneh@90 نوشته شده توسط:  
(10 مرداد ۱۳۹۵ ۰۷:۵۵ ب.ظ)samanbeigmiri نوشته شده توسط:  استنباطی که از صحبت های اخیر شما میشه کرد این هستش که دست برتر رو به طرفی که خانم ها باشند بدهید با نگاهی تنفر آمیز به جنس مرد و من سعی دارم دست برتر رو کلا بشکنم(چه آقا چه خانم).دست برتر وجود نداره،کلا همه آدمن.
دست برتر متاسفانه بین همه ی خانواده ها وجود داره تا زمانی که برخی از کارها برای دختر گناه کبیره باشه و برای پسر یه تفریح عادی نمیتونیم از بین رفتن دست برتر رو انتظار داشته باشیم! اگر یه کاری برای دختر بده برای پسر هم بده.
همین خواستگاری کردن اگر دختر خواستگاری کنه حتی تو دید پسر سبک شمرده میشه و دختر با بدترین برخورد ممکن روبه رو میشه! اما پسر میتونه راحت خواستگاری کنه این نگاه برتر تو همه جنبه های زندگی وارد شده و من فکر میکنم مگر به کل انسان های جدید بیان تو این دنیا که نگاه برتر از بین بره!!
من اینطور فکر نمیکنم!!
جالب اینجاست که نتیجه ش این بوده که هر بار حافظ منافع خانم ها که به سبب قوانین موجود در سطح پایین تری قرار گرفتن بودم، اولین گروهی که منو منفور پنداشتند همین خانم ها بودن!!
زیر بار زور نرید. و برای خواسته تون نجنگید !! بلکه با اصول فکری درست خواسته هاتون رو از وجودتون به ثمر بنشونید.
حقوقتون رو بر اساس مساوات طلب کنید و کوتاه نیاید!!(طالب استقلال باشید و نه خود رای بودن،استقلال طلبی به این معنی نیست که در برهه هایی از زندگی از خودگذشتی فراموش بشه،این مورد برای مرد ها هم صادق است و باید استقلال طلب باشند و از خودگذشتگی داشته باشند.)
انسجام در خواسته ها هم پدید نمیاد مگر اینکه سطح مطالعاتتون رو در این زمینه گسترش بدهید که بتوانید با منطق نظرات و خواسته هایتان را به کرسی بنشانید.
=====
شرایط فعلی بهترین شرایط موجود برای طلب خواسته هاست.جمعیت عظیمی از تحصیل کردگان وجود دارند.کافیست بتوانید بهشان یاد بدهید که چطور می توانند به دور از تعصب به تفکر بپردازند نه این که به جایشان فکر کنید.اگر بار این مسئولیت را حاضر نیستید به دوش بکشید(منظورم همه ی آدم هاست) پس دم زدن از آزادی مسخره س.
به سبب پذیرش این مسئولیت نه تنها تشویق نمیشوید بلکه زمان های زیادی رو منفور میشوید!
افراد زیادی برای رعایت حق مساوات بین دو جنسیت تلاش کردن ولی هیچ وقت به ثمر نرسیده. چرا چون از ابتدا اصول تربیتی درست نبوده. متاسفانه حاصل این تلاش ها چیزی نبوده جز سواستفاده بیشتر و پایمال شدن ارزش و حرمت زن توسط آقایون!!!!!
زن از برده به عروسک فرنگی دست آقایون تبدیل شده!!!!!! افکار اغلب دخترهامون دور این می چرخه چطور بپوشم چطور بگردم که مورد پسند پسرها واقع شم!!!! حتی سر کار رفتن ورزش کردن و ... تبدیل شده به حربه ای برای جذب پسرها !!! به ندرت دیدم دختری اگر شیک می پوشه اگر ورزش میره و.... برای دل خودش باشه نه برای جذب جنس مخالف!!!!! شاید تنها یکی از دوستای خودم رو دیدم که برای رعایت این مساوات و برابری از خودش شروع کرده!!!!!
وقتی پیام های بعضی از آقایون تو مانشت رو میخونم یا افکار پسرهای دور و اطرافم میبینم یا حتی رفتار دخترامون میبینم واقعا حسرت میخورم!!!!!! انگار قدیما ارزش زن بیشتر بود!!!!! الان شاید یه آزادی ظاهری به جنس زن داده شده باشه ولی ارزش زن به صفر رسیده. شما اطرافتون کدوم پسری رو میبینین که مثل قبل برای به دست آوردن رضایت یه دختر تلاش کنه و سعی کنه به دستش بیاره؟؟
دیروز یه پیام قشنگی تو تلگرام برام اومد که انگار نقل قول از تهمینه میلانی بود(شایدم زهره جمال گلی) واقعا جالب بود این پیام این بود:
داشتم به عکس هیلاری کلینتون نگاه میکردم،اولین زن کاندیدای نهایی ریاست جمهوری تاریخ آمریکا.

صورتش از غرورواعتماد به نفس میدرخشید،گردن افراشته در مکانی ایستاده بود که تا به حال هیچ زنی نایستاده.
به صورتش که نگاه میکردم کنارچشمهایش پربودازچین و چروک،وپیری طراوت جوانی پوست صورتش رااز بین برده بود،اما لبخند پیروزمندانه اش صورتش را روشن کرده بود.
من درمورد سیاستها و نگرشهای جهان بینانه اوکاری ندارم، اینکه بعدازرسیدن به ریاست جمهوری چه برنامه هایی برای کشورش و دنیا تدارک دیده است. مهم این است که او درآن مقام ایستاده بود،انسانی درنهایت قدرت از همجنسان ما.

و ماهنوز درگیر بوتاکس و پروتز وآرایشهای بی قاعده و رژیمهای لاغری عجیب و غریب هستیم!
این قدرت و عظمت را برای زنان کشورم آرزو کردم که با تمام مشقات و تضییع حقی که در قبالشان روا میدارند، باز دلخوش النگو وگوشواره هایی هستند و صدای اعتراضشان را برق این فلزات زرد خاموش میکند! .................

ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج (هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) - samaneh@90 - 11 مرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۲۳ ق.ظ

عروسک شدن و عروسک خواهی شاید ۶۰ درصد تقصیرش خود دخترها باشه ولی ۴۰ درصد برمیگرده به تبلیغات، تشویق به به چه چه آقایون!!!!! و دخترانی که متاسفانه عقلشون از کار افتاده و درک نمیکنن این به به چه چه برای چیه!!!!! این مشکل فقط به دخترها برنمیگرده !!!! مشکل اینقدر بزرگه که روز به روز دخترهای بیشتری تبدیل به عروسک میشن!!!! جامعه ای که چهره آرایش کرده رو زیبایی میدونه. جامعه ای به اصطلاح داف پرور!!!!! مشوق این دخترها کی هستن آقایون!!!!! پس اگر ۶۰ درصد مشکل از خانمها باشه ۴۰ درصد هم آقایون هستن!!!!!

RE: ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج (هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) - nlp@2015 - 11 مرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۲۸ ق.ظ

(۱۱ مرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۲۳ ق.ظ)samaneh@90 نوشته شده توسط:  
(11 مرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۱۳ ق.ظ)samanbeigmiri نوشته شده توسط:  
عروسک شدن و عروسک خواهی شاید ۶۰ درصد تقصیرش خود دخترها باشه ولی ۴۰ درصد برمیگرده به تبلیغات، تشویق به به چه چه آقایون!!!!! و دخترانی که متاسفانه عقلشون از کار افتاده و درک نمیکنن این به به چه چه برای چیه!!!!! این مشکل فقط به دخترها برنمیگرده !!!! مشکل اینقدر بزرگه که روز به روز دخترهای بیشتری تبدیل به عروسک میشن!!!! جامعه ای که چهره آرایش کرده رو زیبایی میدونه. جامعه ای به اصطلاح داف پرور!!!!! مشوق این دخترها کی هستن آقایون!!!!! پس اگر ۶۰ درصد مشکل از خانمها باشه ۴۰ درصد هم آقایون هستن!!!!!
این مشکل عدم اعتماد به نفس هست متاسفانه. ولی الان یکم جای امیدواری هست چون مد کلا داره سمت سادگی و طبیعی بودن میره Smile

ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج (هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) - clint - 11 مرداد ۱۳۹۵ ۱۰:۱۱ ق.ظ

بنده مخالفتی ندارم افراد را براساس سبک زندگیشان مورد قضاوت قرار دهیم. اگر حرفهای شما صحیح باشد من سبک زندگی خانم دبووار را تائید نمی کنم، ؛ سبک زندگی ایشان بیشتر نوعی تقلید است از رفتار جنسی مردانه، هرچند برخلاف تمایلات طبیعی یک زن باشد. فراموش نکنیم که قانون چندهمسری در کشور ما بر این فرض بنیان گذاشته شده که مردان تنوع خواه هستند و نیز قادرند همزمان چند همسر داشته باشند، ظاهرا آنطور که داورینسیت ها مدعی آن هستند، در رفتار زیستی جنس نر، تعداد و تنوع تضمین بیشتری برای انتقال ژنتیکی را موجب می شود. از این رو در طبیعت نر وفاداری به ماده و نگهداری از فرزند(بخصوص در گونه ی پستانداران) دیده نمی شود. شالوده نظام خانوادگی ایرانی نیز بر چیزی جز قانون و سنت متکی نیست.

ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج (هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) - samaneh@90 - 11 مرداد ۱۳۹۵ ۱۰:۱۷ ق.ظ

کاربر clint یعنی شما میفرمایین برای زندگی اجتماعی باید از حیوانات الگو گرفته بشه!!!!! مگر تنها دلیل آفرینش انسان تولید مثل است؟ مهم اینه جنس زن از تنوع طلبی مرد آزار میبینه و یه ظلمه