|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - نسخهی قابل چاپ
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - fa_shinobi - 17 تیر ۱۳۹۳ ۰۳:۲۶ ب.ظ
(۱۷ تیر ۱۳۹۳ ۱۰:۳۳ ق.ظ)zahra_ce87 نوشته شده توسط: اون دوره خیلی جایزه گرفتم همه رو گذاشتم تو جهازم 
یعنی مثلا خط کش و گونیا یا لباس ورزشی هم میدادن میذاشتین تو جهاز؟؟ اونوقت خانواده داماد نمیگن اینا چیه؟؟
من جایزه هام اکثرا وسایل درسی بود. فقط یه بار رفتم مسابقه دو یه شکرپاش خیلی شیک جایزه گرفتم. حیف که جهاز ندارم
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - vesta - 17 تیر ۱۳۹۳ ۰۷:۲۷ ب.ظ
چه یادآوریهای شیرینی
شماها هم خودتون برای خودتون جایزه میخریدید!؟؟
من هم همه جایزه هامو استفاده کردم، کارت تبریک و لوحها و کتاب دیکشنریم رو دارم**دوران خوبی بود**
بهترین جایزه ام یه لوح بود و ساعت مچی، اونم مدرسه نداده بود پیک نوروزیم تو منطقه رتبه آورده بود و فرستاده بودن جایزمو مدرسه، خیلی دوست دارم اون پیک نوروزیم رو ببینم انقدر خوشگلش کرده بودم حتی جلدش یادمه
منم کتابامو دارم البته دبیرستان و پیش، تعصبم دارم روشون هی میگن بنداز دور، اصلا دلم نمیاد... مثل بچه هام دوسشون دارم خو
-------------------------------------------------------------------------------------------------
یاهو نمیدونم چرا از صبح هی میگه پسوردتو عوض کن!!
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - elham_sh219 - 17 تیر ۱۳۹۳ ۰۷:۴۷ ب.ظ
باد با چراغ خاموش کاری ندارد
اگر در سختی هستی , بدان که روشنی . . .
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - fa_shinobi - 17 تیر ۱۳۹۳ ۱۰:۵۴ ب.ظ
از چند سال پیش این فکر تو ذهنم بود که رایحه رو چطوری میشه مثل صدا و تصویر از طریق شبکه انتقال بدیم. یعنی یه جورایی یکی دیگه از حسای ۵ گانه منتقل بشه. دیشب تو اخبار گفت دانشمندان دانشگاه هاروارد این کارو کردن. آخه چرا؟؟
من میخواستم وقتی میرم ارشد راجع بهش ISI بدم.... اصلا میخواستم دنیا رو متحول کنم.
یکی فکر منو دزدیده. اگه بدونم کی اینکارو کرده با جفت پا میرم تو صورتش
ولی اشکال نداره. کم کم باید فکر یه چیز دیگه باشم که دنیا رو متحول کنم
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - zahra_ce87 - 17 تیر ۱۳۹۳ ۱۱:۰۲ ب.ظ
(۱۷ تیر ۱۳۹۳ ۰۳:۲۶ ب.ظ)fa_shinobi نوشته شده توسط: (17 تیر ۱۳۹۳ ۱۰:۳۳ ق.ظ)zahra_ce87 نوشته شده توسط: اون دوره خیلی جایزه گرفتم همه رو گذاشتم تو جهازم 
یعنی مثلا خط کش و گونیا یا لباس ورزشی هم میدادن میذاشتین تو جهاز؟؟ اونوقت خانواده داماد نمیگن اینا چیه؟؟
من جایزه هام اکثرا وسایل درسی بود. فقط یه بار رفتم مسابقه دو یه شکرپاش خیلی شیک جایزه گرفتم. حیف که جهاز ندارم 
نه خب من از این چیزا نگرفتم،فلاسک چایی،ظروف در دار بسته بندی غذا سه تیکه ها،ظرف آجیل،دیس چینی(دو تا ) و ملامین(اونموقع از مد نیفتاده بود )،دیس های کباب،سه تیکه های پیرکس هست مستطیلیه،ظرف اردور خوری،یه دست کاسه ماست،جاشکلاتی(دو تا دارم )،بازم هست نمیگم سوءبرداشت نشه
خودم از یادآوری شون لبخند رو لبم نشست جایزه میدادن منتظر میشدم غروب بشه بابام بیاد زودترجایزه هام نشونه بابام بدم از این دست دختر باباییهام................................................................................................................................
هیییییییییی،جوانی یادش بخیر کاش شور و اشتیاق اونموقع رو داشتم...
(۱۷ تیر ۱۳۹۳ ۰۷:۲۷ ب.ظ)vesta نوشته شده توسط: چه یادآوریهای شیرینی
شماها هم خودتون برای خودتون جایزه میخریدید!؟؟
من هم همه جایزه هامو استفاده کردم، کارت تبریک و لوحها و کتاب دیکشنریم رو دارم**دوران خوبی بود**
بهترین جایزه ام یه لوح بود و ساعت مچی، اونم مدرسه نداده بود پیک نوروزیم تو منطقه رتبه آورده بود و فرستاده بودن جایزمو مدرسه، خیلی دوست دارم اون پیک نوروزیم رو ببینم انقدر خوشگلش کرده بودم حتی جلدش یادمه
منم کتابامو دارم البته دبیرستان و پیش، تعصبم دارم روشون هی میگن بنداز دور، اصلا دلم نمیاد... مثل بچه هام دوسشون دارم خو
-------------------------------------------------------------------------------------------------
یاهو نمیدونم چرا از صبح هی میگه پسوردتو عوض کن!!
منم ساعت مچی گرفتم ولی نه معلومه دخترونست نه پسرونه
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - vesta - 17 تیر ۱۳۹۳ ۱۱:۰۹ ب.ظ
(۱۷ تیر ۱۳۹۳ ۱۱:۰۲ ب.ظ)zahra_ce87 نوشته شده توسط: (17 تیر ۱۳۹۳ ۰۳:۲۶ ب.ظ)fa_shinobi نوشته شده توسط: (17 تیر ۱۳۹۳ ۱۰:۳۳ ق.ظ)zahra_ce87 نوشته شده توسط: اون دوره خیلی جایزه گرفتم همه رو گذاشتم تو جهازم 
یعنی مثلا خط کش و گونیا یا لباس ورزشی هم میدادن میذاشتین تو جهاز؟؟ اونوقت خانواده داماد نمیگن اینا چیه؟؟
من جایزه هام اکثرا وسایل درسی بود. فقط یه بار رفتم مسابقه دو یه شکرپاش خیلی شیک جایزه گرفتم. حیف که جهاز ندارم 
نه خب من از این چیزا نگرفتم،فلاسک چایی،ظروف در دار بسته بندی غذا سه تیکه ها،ظرف آجیل،دیس چینی(دو تا ) و ملامین(اونموقع از مد نیفتاده بود )،دیس های کباب،سه تیکه های پیرکس هست مستطیلیه،ظرف اردور خوری،یه دست کاسه ماست،جاشکلاتی(دو تا دارم )،بازم هست نمیگم سوءبرداشت نشه
خودم از یادآوری شون لبخند رو لبم نشست جایزه میدادن منتظر میشدم غروب بشه بابام بیاد زودترجایزه هام نشونه بابام بدم از این دست دختر باباییهام................................................................................................................................
هیییییییییی،جوانی یادش بخیر کاش شور و اشتیاق اونموقع رو داشتم...
شوخی میکنید!؟؟
مگه مدرسه از این چیزا جایزه میده!!! من که هنگ کردم خب ربطش به علم و دانش و مدرسه چیه اونوقت!!
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Jooybari - 18 تیر ۱۳۹۳ ۰۱:۰۱ ق.ظ
آلمان چی میگه!!!
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - zahra_ce87 - 18 تیر ۱۳۹۳ ۰۱:۱۱ ق.ظ
(۱۷ تیر ۱۳۹۳ ۱۱:۰۹ ب.ظ)vesta نوشته شده توسط: (17 تیر ۱۳۹۳ ۱۱:۰۲ ب.ظ)zahra_ce87 نوشته شده توسط: (17 تیر ۱۳۹۳ ۰۳:۲۶ ب.ظ)fa_shinobi نوشته شده توسط: (17 تیر ۱۳۹۳ ۱۰:۳۳ ق.ظ)zahra_ce87 نوشته شده توسط: اون دوره خیلی جایزه گرفتم همه رو گذاشتم تو جهازم 
یعنی مثلا خط کش و گونیا یا لباس ورزشی هم میدادن میذاشتین تو جهاز؟؟ اونوقت خانواده داماد نمیگن اینا چیه؟؟
من جایزه هام اکثرا وسایل درسی بود. فقط یه بار رفتم مسابقه دو یه شکرپاش خیلی شیک جایزه گرفتم. حیف که جهاز ندارم 
نه خب من از این چیزا نگرفتم،فلاسک چایی،ظروف در دار بسته بندی غذا سه تیکه ها،ظرف آجیل،دیس چینی(دو تا ) و ملامین(اونموقع از مد نیفتاده بود )،دیس های کباب،سه تیکه های پیرکس هست مستطیلیه،ظرف اردور خوری،یه دست کاسه ماست،جاشکلاتی(دو تا دارم )،بازم هست نمیگم سوءبرداشت نشه
خودم از یادآوری شون لبخند رو لبم نشست جایزه میدادن منتظر میشدم غروب بشه بابام بیاد زودترجایزه هام نشونه بابام بدم از این دست دختر باباییهام................................................................................................................................
هیییییییییی،جوانی یادش بخیر کاش شور و اشتیاق اونموقع رو داشتم...
شوخی میکنید!؟؟
مگه مدرسه از این چیزا جایزه میده!!! من که هنگ کردم خب ربطش به علم و دانش و مدرسه چیه اونوقت!!
آخه مسابقه زیاد شرکت می کردم از رشته حفظ بگیر تا نقاشی مدرسمون درحدهمون کاسه بشقاب دیس بود.پیرکس و ... ازطرف اداره و منطقه برا مسابقه ها میدادن ربطش رو بعدسالها منم درک نکردم ولی جایزه علمی شون همون لوح تقدیرا بود!
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - hamid88 - 18 تیر ۱۳۹۳ ۰۳:۱۰ ق.ظ
وای خدا چرا آلمان یه گُل خورد
کاشکی ٧ بر ٠ میشد خیلی بهم میچسبید.
آلمان قهرمانه شک نکنید
آی لاو یو جرمنی
خخخ
Sent from my iPhone using Tapatalk
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - A V A - 18 تیر ۱۳۹۳ ۱۱:۵۱ ق.ظ
بیاین خداروشکر کنیم مثل برزیل حذف نشدیم :دی
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - sahar_rostami2 - 18 تیر ۱۳۹۳ ۰۲:۳۷ ب.ظ
(۱۷ تیر ۱۳۹۳ ۱۱:۰۲ ب.ظ)zahra_ce87 نوشته شده توسط: (17 تیر ۱۳۹۳ ۰۳:۲۶ ب.ظ)fa_shinobi نوشته شده توسط: (17 تیر ۱۳۹۳ ۱۰:۳۳ ق.ظ)zahra_ce87 نوشته شده توسط: اون دوره خیلی جایزه گرفتم همه رو گذاشتم تو جهازم 
یعنی مثلا خط کش و گونیا یا لباس ورزشی هم میدادن میذاشتین تو جهاز؟؟ اونوقت خانواده داماد نمیگن اینا چیه؟؟
من جایزه هام اکثرا وسایل درسی بود. فقط یه بار رفتم مسابقه دو یه شکرپاش خیلی شیک جایزه گرفتم. حیف که جهاز ندارم 
نه خب من از این چیزا نگرفتم،فلاسک چایی،ظروف در دار بسته بندی غذا سه تیکه ها،ظرف آجیل،دیس چینی(دو تا ) و ملامین(اونموقع از مد نیفتاده بود )،دیس های کباب،سه تیکه های پیرکس هست مستطیلیه،ظرف اردور خوری،یه دست کاسه ماست،جاشکلاتی(دو تا دارم )،بازم هست نمیگم سوءبرداشت نشه
خودم از یادآوری شون لبخند رو لبم نشست جایزه میدادن منتظر میشدم غروب بشه بابام بیاد زودترجایزه هام نشونه بابام بدم از این دست دختر باباییهام................................................................................................................................
هیییییییییی،جوانی یادش بخیر کاش شور و اشتیاق اونموقع رو داشتم...
(۱۷ تیر ۱۳۹۳ ۰۷:۲۷ ب.ظ)vesta نوشته شده توسط: چه یادآوریهای شیرینی
شماها هم خودتون برای خودتون جایزه میخریدید!؟؟
من هم همه جایزه هامو استفاده کردم، کارت تبریک و لوحها و کتاب دیکشنریم رو دارم**دوران خوبی بود**
بهترین جایزه ام یه لوح بود و ساعت مچی، اونم مدرسه نداده بود پیک نوروزیم تو منطقه رتبه آورده بود و فرستاده بودن جایزمو مدرسه، خیلی دوست دارم اون پیک نوروزیم رو ببینم انقدر خوشگلش کرده بودم حتی جلدش یادمه
منم کتابامو دارم البته دبیرستان و پیش، تعصبم دارم روشون هی میگن بنداز دور، اصلا دلم نمیاد... مثل بچه هام دوسشون دارم خو
-------------------------------------------------------------------------------------------------
یاهو نمیدونم چرا از صبح هی میگه پسوردتو عوض کن!!
منم ساعت مچی گرفتم ولی نه معلومه دخترونست نه پسرونه
من دچار سوءبرداشت شدم! چرا اینهمه چیزای خوشکل بهت دادن؟!!! به ما نهایتش همون جاشکلاتیه که منم چند تا دارم!
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - fa_shinobi - 18 تیر ۱۳۹۳ ۰۲:۴۰ ب.ظ
اصلا نمیدونم چرا از بامداد امشب به این ور همه چی یه جوری شد.
آلمان که هفت یک برزیلو زد... غزه و اسرائیل که تو جنگن.... مهمتر از ازونا من دفترچه سربازی پست کردم افتادم ۱/۶ تازه دو تا دستامم جیز کردن.
خانومه میگفت پنجاه پنجاهه که قبول کنن دو ماه دیرتر اعزام بشی. اگه اینطوری باشه ده روزی میری آموزشی کچل میکنی میای... امریه دیگه تعطیل... اگه هر کجا هم بیفتی امکان تغییرش نیست. هــــــــــــــی روزگار
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - sahar_rostami2 - 18 تیر ۱۳۹۳ ۰۴:۲۱ ب.ظ
(۱۸ تیر ۱۳۹۳ ۰۲:۴۰ ب.ظ)fa_shinobi نوشته شده توسط: اصلا نمیدونم چرا از بامداد امشب به این ور همه چی یه جوری شد.
آلمان که هفت یک برزیلو زد... غزه و اسرائیل که تو جنگن.... مهمتر از ازونا من دفترچه سربازی پست کردم افتادم ۱/۶ تازه دو تا دستامم جیز کردن.
خانومه میگفت پنجاه پنجاهه که قبول کنن دو ماه دیرتر اعزام بشی. اگه اینطوری باشه ده روزی میری آموزشی کچل میکنی میای... امریه دیگه تعطیل... اگه هر کجا هم بیفتی امکان تغییرش نیست. هــــــــــــــی روزگار
خب اینا یعنی چی؟! ما وارد نیستیم!
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - hamid88 - 18 تیر ۱۳۹۳ ۱۰:۴۱ ب.ظ
میشه شینوبی جان
Sent from my iPhone using Tapatalk
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - fa_shinobi - 18 تیر ۱۳۹۳ ۱۰:۴۲ ب.ظ
(۱۸ تیر ۱۳۹۳ ۰۴:۲۱ ب.ظ)sahar_rostami2 نوشته شده توسط: (18 تیر ۱۳۹۳ ۰۲:۴۰ ب.ظ)fa_shinobi نوشته شده توسط: اصلا نمیدونم چرا از بامداد امشب به این ور همه چی یه جوری شد.
آلمان که هفت یک برزیلو زد... غزه و اسرائیل که تو جنگن.... مهمتر از ازونا من دفترچه سربازی پست کردم افتادم ۱/۶ تازه دو تا دستامم جیز کردن.
خانومه میگفت پنجاه پنجاهه که قبول کنن دو ماه دیرتر اعزام بشی. اگه اینطوری باشه ده روزی میری آموزشی کچل میکنی میای... امریه دیگه تعطیل... اگه هر کجا هم بیفتی امکان تغییرش نیست. هــــــــــــــی روزگار
خب اینا یعنی چی؟! ما وارد نیستیم! 
آلمانو برزیل که مشخصه. خوب جنگ هم که هیچ.
کسی که دفترچه پست میکنه واسه سربازی، اول یکی از ماههای زوج اعزامش میکنن. مال من افتاده اول شهریور. اما فقط چند روز بعدش جواب کنکور میاد، فقط چند روز .
من میخوام درخواست بدم دو ماه سربازیمو بندازم عقب که جواب دانشگاه بیاد و بعدم از دانشگاه نامه ببرم بکوبم رو میز که قبول شدم دانشگاه
اگه درخواستمو قبول نکنن خلاصه مطلب دو عبارته: کچل (بدون مو)... از دست رفتن خیلی چیزا(مثلا مو یا امریه)...
باورتون نمیشه. چشام شده کاسه خون. شب تا صبح میشینم یه گوشه و فوتبال میبینم تا ۳ با بحث کارشناسیش
اصلا ولش کن. من برم تو فتوبلاگ عکس بذارم
|