آشپزی دانشجویی!!! - نسخهی قابل چاپ |
RE: آشپزی دانشجویی!!! - good-wishes - 04 خرداد ۱۳۹۲ ۰۸:۴۸ ب.ظ
(۰۴ آذر ۱۳۹۰ ۰۴:۵۴ ب.ظ)narges_r نوشته شده توسط: اگر یه روز مرغها اعتصاب کنن و تخم نزارن اول از همه دانشجوها از گرسنگی میمیرنمفتخرم که با افتخار به عرض برسانم که در تمام طول زندگی دانشجویی ام تخم مرغ (منظور به اشکال رایج مصرف دانشجویان) نخوردم یعنی یه جورایی می خواستم از همون ابتدا رکورد بزنم و خوشحالم که بالاخره زدم زندگی خوابگاهی من هم پر بود از غذاهای ابداعی . بعضیهاش رو برا خونواده درست کردم براشون جالب بود و البته از مزه اش خوششون اومد لوبیا پلو هم غذای ساده و خوشمزه ایه محتویات : لوبیا قرمز یا لوبیا رشتی + برنج + پیاز سرخ کرده (عاشقشم) + اگر بود کمی هم گوشت و اگر نبود اصلا اشکال نداره + رب خوراک لوبیا سبز : لوبیا سبز + هویج + رب گوجه + اگر قارچ بود هم خوبه + پیاز سرخ کرده + گوشت چرخ کرده + زردچوبه فراوان و سایر ادویه ها سبزی پلو با قارچ : همون سبزی پلو که به جای گوشت میتونید توش قارچ بریزید آش عدس : همون عدسی خودمونه ولی توش پیاز سرخ کرده فراوان + کشک + رشته آش میریزید رشته پلو هم گزینه خوبی هست املت قارچ : قارچ + پیاز سرخ کرده + تخم مرغ و ادویه کوکوی پیاز : پیاز نگینی + تخم مرغ و ادویه این پنیر برشته هم یکی از دوستان گفت به تنهایی یا با شوید پلو خوشمزه میشه . در ضمن از فواید سویا هم غافل نشید . اگر به خوبی به عمل بیاریدش مزه اش خیلی خوشمزه میشه و میشه هرچی با گوشت چرخ کرده درست میشه رو با سویا هم به خوبی و خوشمزگی درست کرد. |
آشپزی دانشجویی!!! - azad_ahmadi - 04 خرداد ۱۳۹۲ ۰۹:۴۹ ب.ظ
یادمه یکی از شب های زمستون، قرار بود برای اولین بار دوستان دست به کار بشن و برامون مرغ (هنوزم نمیدونم اسم اون چیزی که خوردیم رو چی بزارم) درست کنن. ساعتای ۸ با بچه ها رفتیم خرید، گوشت مرغ از اونایی که یخ زده، حبوبات به میزان کافی، نان برای ۴ مرد بالغ، کاهو، ... رسیدیم خوابگاه، بهشون گفتم تا یه دوش می گیرم شما هم بساط سفره رو بچینید، یکی دیگه مون هم رفت یه دست Pes بازی کنه . اون دوتای دیگه هیچوقت دستشون به مرغ یخ زده نخورده بود، رو مامور کردیم شام اونشب رو درست کنن، از حموم که اومدم بیرون، عجیب ترین صحنه زندگی م رو دیدم، "۲ نفر چاقو به دست، هرکدوم یه لنگ مرغ یخ زده رو گرفته بودن و می خواستن قطعات مرغ رو ازهم جدا کنن، یه لحظه مرغه از دستشون در رفت و کف اشپزخونه یه قلطی زد!!!" یعنی واقعا اون لحظه فقط یاد شغال های صحرای افریقا افتادم. خشکم زده بود که اینا یعنی نمی دونن اگه یه خورده بزارن زیر آب گرم خودش از هم جدا میشه، ای خدا یادش بخیر. گوشت نپخته، یادشون رفته بود حبوبات رو بریزن توش، قرمزی آبی که اضافه کرده بودن و رب زده بودن در حد FF0000 . بهترین چیزی که من می تونم درست کنم، سیب زمینی سرخ کرده س. وقتی تو اشپزخونه سیب زمین سرخ میکردم این ترم اولی ها میومدن الکی سرصحبت رو باز میکردن،منم می دونستم هدفشون چیه . حتی بهم پیشنهاد می شد براشون درست کنم دستمزد بگیرم نمونه کار مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید. |
آشپزی دانشجویی!!! - Breeze - 04 خرداد ۱۳۹۲ ۱۱:۴۲ ب.ظ
ما توی خوابگاه این غذتها رو می خوردیم فقط :-| ۱- سیب زمینی سرخ کرده ۲- اسپاگتی ( همون ماکارونی دم نذاشته ) + سس ماکارونی آماده ۳- کوکو سبزی ۴- نیمرو ۵- املت ۶-پاستا ۷- خوراک مرغ ( مرغ + یک پیاز درسته که بعد از پختن مرغ بشه به راحتی جداش کرد + هویج + نخود فرنگی در صورت در دسترس بودن و در کنارش سیب زمینی سرخ کرده ) به همراه نان ۸- الویه ۷- عدس پلو ۸- کوکو سیب زمینی ۹- استانبولی پلو ۱۰- سبزی پلو با تن ماهی ۱۱- روزهایی که غذای سلف سرویس زرشک پلو با مرغ بود هم می گرفتیم ۱۲- آش رشته ولی ترجیحا هر وقت تشریف میبرید خونه به مامان بگید غذاهای هفتگی رو براتون فریز کنن و ببرید خوابگاه .. تا یک هفته راحتید . بعد حتما حتما چای با خرما یادتون نره اصلا دانشجو توی خوابگاه چای و خرما نخوره روزش شب نمیشه گذشته از شوخی برای جلوگیری از سوء تغذیه خیلی مناسبه روزهای خوابگاه در کنار سختی هایی که داره خیلی روزهای خاطره انگیزیه .. یادش بخیر ... |
Re: آشپزی دانشجویی!!! - Amir V - 05 خرداد ۱۳۹۲ ۰۲:۰۰ ب.ظ
من پیشنهادم اینه که خانوما تو خوابگاه غذا درست کنن بفرستن خوابگاه پسرا Sent from my Google Galaxy Nexus using Tapatalk 2.4 |
RE: آشپزی دانشجویی!!! - انرژی مثبت - ۰۵ خرداد ۱۳۹۲ ۰۲:۲۲ ب.ظ
(۰۵ خرداد ۱۳۹۲ ۰۲:۰۰ ب.ظ)Amir V نوشته شده توسط: من پیشنهادم اینه که خانوما تو خوابگاه غذا درست کنن بفرستن خوابگاه پسراامر دیگه ای بود بفرمایید اصلا" تعارف نکنید پس سلف و غذای دانشگاه رو واسه چی گذاشتند؟! یه چند وقت که خوردید و به مزاقتون خوش نیومد کم کم اشپز می شید |
RE: آشپزی دانشجویی!!! - Breeze - 05 خرداد ۱۳۹۲ ۰۲:۲۳ ب.ظ
(۰۵ خرداد ۱۳۹۲ ۰۲:۰۰ ب.ظ)Amir V نوشته شده توسط: من پیشنهادم اینه که خانوما تو خوابگاه غذا درست کنن بفرستن خوابگاه پسرا نه باباااا !! تنهایی این پیشنهاد رو دادی شما ؟! آره ... ۶۰% ... اونم ۲ بار ! شما سعی کن خودشو ناراحت نکنی ... فقط لب تر کن ملت غذا درست می کنن واست میفرستن خوابگاه ! راستی فقط آدرس و شماره اتاقت رو یادت نره بیای همینجا بگی (۰۴ خرداد ۱۳۹۲ ۰۹:۴۹ ب.ظ)azad_ahmadi نوشته شده توسط: نمونه کارواااااااااااای ... من دلم از اون قارچ ها خواااااااست ... نه خوشم اومد ... معلومه این کاره اید .. دیگه وقتشه یواش یواش آستینا رو بزنیم بالا و ... |
آشپزی دانشجویی!!! - Jooybari - 05 خرداد ۱۳۹۲ ۰۲:۴۰ ب.ظ
سلام. یعنی آقایون توی خوابگاه غذا درست نمیکنن؟ واقعاً بلد نیستین؟ خانم انرژی انصافاً غذای دانشگاه رو با غذای خوابگاه مقایسه نکنید. شام دانشگاه نهایتا تا ساعت ۹ آدم رو نگه میداره. |
RE: آشپزی دانشجویی!!! - ف.ش - ۰۵ خرداد ۱۳۹۲ ۰۲:۵۸ ب.ظ
(۰۵ خرداد ۱۳۹۲ ۰۲:۰۰ ب.ظ)Amir V نوشته شده توسط: من پیشنهادم اینه که خانوما تو خوابگاه غذا درست کنن بفرستن خوابگاه پسرا من برعکسش رو پیشنهاد میدم ، البته من شخصا ترجیح میدم غذایی رو که تو خوابگاه براداران تهیه شده تست نکنم علت : مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید. |
آشپزی دانشجویی!!! - svk7 - 05 خرداد ۱۳۹۲ ۰۳:۰۹ ب.ظ
(۰۳ آذر ۱۳۹۰ ۱۰:۲۳ ب.ظ)pos نوشته شده توسط: ساده ترین کار رفتن به شکاره. چتر بازی راحترین و چتر سازی سخت ترین کاره |
RE: آشپزی دانشجویی!!! - azad_ahmadi - 05 خرداد ۱۳۹۲ ۰۳:۱۷ ب.ظ
(۰۵ خرداد ۱۳۹۲ ۰۲:۲۳ ب.ظ)saam نوشته شده توسط:(04 خرداد ۱۳۹۲ ۰۹:۴۹ ب.ظ)azad_ahmadi نوشته شده توسط: نمونه کارواااااااااااای ... من دلم از اون قارچ ها خواااااااست ... خیلی وقته اعضای خونواده ما استین کوتاه می پوشن ، دقیقا نمی دونم حکمتش چیه . |
RE: آشپزی دانشجویی!!! - nina69 - 05 خرداد ۱۳۹۲ ۰۳:۲۱ ب.ظ
یه چند وقت غدای خوابگاه رو بخورید اشپز هم میشید ترم اول دانشگاه، تازه اولین بار بود از خونه دور میشدم و تو خونه ،به خاطر کنکور دست به سیاه و سفید نمیزدم و هیچی بلد نبودم خلاصه تا مدتی یه جورایی با غذاهای خوابگاه سر میکردیم و بعضی وقت ها خلاقیت به خرج میدادم و بعضی غذا ها رو یه سری تغییرات میدادیم تا قابل خوردن شن مثلا کوبیده های خام تیکه تیکه میکردیم و دوباره سرخ میکردیم یا مرغ های کاملا خام(اینقدر خام بودن که حس میکردین الان میخوان قدقد کنند) رو با اب کاملا میشستیم و دوباره با ادویه و رب،پیاز سرخ میکردیم تا کمی قابل خوردن بشن کم کم از ترم ۳ دیگه بیخیال غذاهای خوابگاه شدیم خودمون با کمترین امکانات یه چیزی سر هم میکردیم رایجترین غذاها توی خوابکاه هم،همون ماکارونی(با سویا)،دمپخت،تخم مرغ با سبک و سیاق های مختلف،سیب زمینی،بود البته دیگه این اواخر اینقدر حرفه ای شده بودیم که توی جشنواره های اشپزی خوابگاه هم شرکت میکردیم مقام هم کسب کردیم و |
RE: آشپزی دانشجویی!!! - svk7 - 05 خرداد ۱۳۹۲ ۰۳:۲۳ ب.ظ
خدا رحمت کنه مخترعه ماکارونی رو که به فکر جمعه های دانشجو ها بوده اینو هم خیلی جدی نگیریدا اگه این چند کار رو به نحو احسن انجام بدین جمعه ها به راحتی سپری میشه ۱-شب جمعه خیلی دیر بخوابید ۲- طوری که جمعه به زور ساعت ۲ ظهر بیدار شید ۳-بعد از بیداری یه چایی علم کنین ۴-تا شما بخواید ناهار آماده کنید ساعت ۵ شده (ما اسم اینو گذاشته بودیم صنش (یعنی صبونه ناهار شام) ۵-صنش رو بخورید و دوباره بخوابید (نه شوخی کردم برید تفریح) |
آشپزی دانشجویی!!! - fatemeh85 - 05 خرداد ۱۳۹۲ ۰۳:۵۳ ب.ظ
قاطی پلو هم خوبه هرچی دستتون میرسه بریزید توش خوشمزه میشه وای وقتی یادم میاد چه چیزایی رو قاطی کردیمو خوردیم ) |
RE: آشپزی دانشجویی!!! - انرژی مثبت - ۰۵ خرداد ۱۳۹۲ ۰۵:۵۹ ب.ظ
(۰۵ خرداد ۱۳۹۲ ۰۲:۴۰ ب.ظ)Jooybari نوشته شده توسط: خانم انرژی انصافاً غذای دانشگاه رو با غذای خوابگاه مقایسه نکنید. شام دانشگاه نهایتا تا ساعت ۹ آدم رو نگه میداره.ببخشید حواسم به اقایون نبود! از نظر خورد و خوراک اقایون با خانمها فرق می کنند. اخه ما وقتایی که غذای دانشگاه می گرفتیم همون رو سر شب می خوردیم بعد سیر بودیم دیگه تا فرداش البته غذایی که خود ادم بپزه یه چیز دیگه اس هم این که خود ادم پختتش هم این که می دونه توش چیه! و برخی از این غذاهای دانشگاه رو بعد از گرفتن مجبور بودیم دوباره بپزیم. |
RE: آشپزی دانشجویی!!! - azad_ahmadi - 05 خرداد ۱۳۹۲ ۰۶:۱۸ ب.ظ
(۰۵ خرداد ۱۳۹۲ ۰۵:۵۹ ب.ظ)انرژی مثبت نوشته شده توسط: اخه ما وقتایی که غذای دانشگاه می گرفتیم همون رو سر شب می خوردیم بعد سیر بودیم دیگه تا فرداش واقعا اصلا احساس گرسنگی نمی کردید اون اخرای شب؟؟ من تو اون ۲سال که تو خوابگاه بودم فکر نمی کنم یک بار هم سیر از سر سفره کنارکشیده باشم. . البته فقط من اینطور نبودم، این هم اتاقیای منم اینطور بودن.(شما(همه دوستان رو میگم) هم مثل ما قار و قور شکمتون همیشه برقرار نبود؟ ما بعد اینکه غذا می خوردیم شکممون صدا می داد ) تصور کنید ساعت ۴ صبح سیب زمینی اب پز بار بزاری بعد از خوب پخته شدن یهو ببینی حتی برای یه لقمه هم "نان" موجودی نداری، حالا موقع شبیخون بود. چقدر زود میگذره، هنوزم لحظه لحظه شبیخون ها رو یادمه... |