تالار گفتمان مانشت
روزنوشت های محمد تنهایی - نسخه‌ی قابل چاپ

صفحه‌ها: ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲ ۱۳ ۱۴
روزنوشت های محمد تنهایی - kpour2001 - 07 مهر ۱۳۸۹ ۰۱:۵۱ ب.ظ

یه نکته خارج از بحث
آقای تنهایی آیا مانشت هنوز تو تابستونه؟!

RE: آخرین روز تابستان ۸۹ - banou - 07 مهر ۱۳۸۹ ۰۳:۰۰ ب.ظ

(۳۱ شهریور ۱۳۸۹ ۱۰:۳۱ ب.ظ)admin نوشته شده توسط:  من هیچ وقت نمی تونستم تصور کنم ۸۰۰ نفر دوست داشته باشم! واقعاً عالیه و بهش افتخار می کنم.

به نظر من اگه هر کسی ۱۰۰۰ تومن هم کمک کنه میشه ۸۰۰هزار تومان که پول خیلی خوبیه.فقط یه شماره حساب سیبا-سپهرو... لازمه.
به هر حال همه بچه‌ها از این سایت استفاده مفید می کنند.۱۰۰۰ تومن هم چیزی نیست به بچه بدی اخم میکنه.Big Grinولی از آنجا که قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود‌، این دریا رو تقدیم می کنیم به مانشت.چطوره؟بابا آدم اگه بخواد تو زندگی دقت کنه اینقدر خرجهای الکی می کنیم که اگه بشینیم حساب کنیم از مبلغی که بدست میاریم شگفت زده میشیم.به نظر من ماهی ۱۰۰۰ یا ۲۰۰۰ به کمتر کسی فشار میاره.

RE: روزنوشت های محمد تنهایی - SarahArshad - 07 مهر ۱۳۸۹ ۰۶:۲۱ ب.ظ

دکتر یه مبلغ پایه مشخص بشه خیلی بهتره یه مبلغی مثله همونی که بانو خانوم گفت یا میشه مثلا
شارژ‌ها رو در مدل هایی مث ۲ ماهه ۴ ماهه ۶ ماهه یکساله کرد اگه این طوری باشه به هیچ کس فشار نمی یاد این شارژ‌ها به نظرم می تونه به صورت تعیین سطح دسترسی هم باشه مثلا در سطوح مختلف
مبالغ مختلف این جوری هم یه کمکی به نگهداری مانشت میشه هم به شما فشار نمی یاد در مبالغ کم مث ۱ هزار تا ۵ هزار فکر نمی کنم( البته اینا بیس هستش و دوستانی که توانایی دارن وشاغل هستن بیشتر هم می تونن )به کسی فشاری بیاره این طوری مشکل هم حل میشه اگه به مسائل
درسی و جزوات وکتب در مقاطع ارشد ودکترا در سایت توجه بشه وجزیی از سایت بشن هم میتونه مفید باشه چون شاید خیلی از یچه‌ها بعد از موفقیت در کنکور دیگه به دلیل عوض شدن محیط زیاد در این حال وهوا نباشن اما این موضوع می تونه کمک کنه

روزنوشت های محمد تنهایی - admin - 08 مهر ۱۳۸۹ ۰۱:۲۵ ق.ظ

ایده‌ها خوبه، به هر حال به مرور می فهمیم که بهترین انتخاب چیه. اگه دوستان رو سطح بندی کنیم یه جورایی ظلم کردیم، چرا که قراره این کمک پنهان و اختیاری باشه.
راستش این روزها خیلی خیلی وقتم پر شده و نمی تونم خیلی مباحث جدید رو باز کنم. اما سعی می کنم که از مشغولیات کاهش بدم و بتونم گسترش بدم اون رو. به هر حال این سایت متعلق به همه دوستان هست و ایده های نو رو همه استقبال می کنند. چیزی که من دوست دارم گسترش پیدا کنه توی سایت مباحث علمی در مورد مقاله و شیوه های نگارشش هست. به نظرم این بخش از زندگی دانشجویی خیلی مغفول مونده و می شه یه کارهای مناسبی در این زمینه کرد.
در مورد جزوه، من همیشه گفتم که جزوه رو مناسب نمی بینم. حتی واسه این بسته هم هنوز شک دارم که جزوه مناسب باشه. جزوه خیلی از جزئیات مهم و ضروری رو حذف می کنه و تنها اتکا به اون خوب نیست.

RE: روزنوشت های محمد تنهایی - yasemi - 08 مهر ۱۳۸۹ ۰۲:۰۲ ق.ظ

نقل قول: ایده‌ها خوبه، به هر حال به مرور می فهمیم که بهترین انتخاب چیه. اگه دوستان رو سطح بندی کنیم یه جورایی ظلم کردیم، چرا که قراره این کمک پنهان و اختیاری باشه.
موافقم اینجوری یه جور بدی میشه
نقل قول: چیزی که من دوست دارم گسترش پیدا کنه توی سایت مباحث علمی در مورد مقاله و شیوه های نگارشش هست. به نظرم این بخش از زندگی دانشجویی خیلی مغفول مونده و می شه یه کارهای مناسبی در این زمینه کرد.
فکر نکنم ما توی دوره لیسانس دانشجوی داشته باشم که این مطالب براش مهم باشه که این یه مشکل بزرگ به حساب میاد
نقل قول: در مورد جزوه، من همیشه گفتم که جزوه رو مناسب نمی بینم. حتی واسه این بسته هم هنوز شک دارم که جزوه مناسب باشه. جزوه خیلی از جزئیات مهم و ضروری رو حذف می کنه و تنها اتکا به اون خوب نیست.

البته نکات ریز کنکور رو میشه تو جزوه پیدا کرد

دکتر این Donate چه صیقه ای چرا من ندارم ؟

RE: روزنوشت های محمد تنهایی - SarahArshad - 08 مهر ۱۳۸۹ ۰۲:۲۹ ق.ظ

(۰۸ مهر ۱۳۸۹ ۰۱:۲۵ ق.ظ)admin نوشته شده توسط:  ایده‌ها خوبه، به هر حال به مرور می فهمیم که بهترین انتخاب چیه. اگه دوستان رو سطح بندی کنیم یه جورایی ظلم کردیم، چرا که قراره این کمک پنهان و اختیاری باشه.
راستش این روزها خیلی خیلی وقتم پر شده و نمی تونم خیلی مباحث جدید رو باز کنم. اما سعی می کنم که از مشغولیات کاهش بدم و بتونم گسترش بدم اون رو. به هر حال این سایت متعلق به همه دوستان هست و ایده های نو رو همه استقبال می کنند. چیزی که من دوست دارم گسترش پیدا کنه توی سایت مباحث علمی در مورد مقاله و شیوه های نگارشش هست. به نظرم این بخش از زندگی دانشجویی خیلی مغفول مونده و می شه یه کارهای مناسبی در این زمینه کرد.
در مورد جزوه، من همیشه گفتم که جزوه رو مناسب نمی بینم. حتی واسه این بسته هم هنوز شک دارم که جزوه مناسب باشه. جزوه خیلی از جزئیات مهم و ضروری رو حذف می کنه و تنها اتکا به اون خوب نیست.
شاید بیشتر منظور من از جزوه اسلاید های ارائه شده توسط اساتید و پی دی اف‌ها باشه ببینید الان اگه یه سری تو ایترنت بزنید سایتی که به دقدقه‌ها‌ی بچه‌ها در مقاطع بالا بپردازه نیست یا من ندیدم یا خیلی کم کار شده دکتر من به نظرم درسته که کمکها صورت مخفی بودن خوبه اما شاید وقتش باشه یکم از دید هایی به جز دانشجویی هم به مسئله نگاه کرد در سایت هایی که در همین زمینه فعال هستن وپارسال به صورت مرجع برای دوستان بود وامسال تبدیل به تالار شده راهکارهایی برای
جلوگیری از ترافیک برقرار کردن که اعتبار دوستانی که زیاد فعال نیستن مسدود میشه خوب شاید اونا
برای اینکه به حدی نرسن که ترافیک زیاد نشه و مشکلات بعدی دارن این کار رو میکنن و به نظرم شاید درست باشه ولی خوب یه بدی اون اینه که شما یا مجبوری دوباره عضو بشی یا در کل بی خیال میش ی
اما همین هم باعث میشه که دسترسی محدود بشه اما خوب هر چیزی بهایی داره اگه می خواید
دسترسی آزاد باشه بایستی هزینه‌ها از جای دیگه ای مث تبلیغات تامین بشه که شما زیاد موافق نیستی اگه نه پس باسد یه چیر هایی رو تحمل کدش دیگه یادمون باشه هر چیری بهایی داره
آزه خوب می دونم شما اهداف خیلی آرمانی در ذهن خود دارید اما این اهداف واقعا همیشه به راحتی
تامین شدنی نیستن شاید دید تجاری داشتن زیاد درست نباشه اما فکر نمی کنم اگه یه مقدار
سطح امکانات سایت بالاتر بره (حالا نه صرفا جزوه و امثالهم بلکه مباحثی همانند همان مقاله وواقعاچیز هایی که شما تجربه کردید )یه ماهیانه کم در حد ۱الی ۵ هزار تومن زیاد باشه .می شود بخش هایی نیز به صورت رایگان باشه . در ضمن اگه شما یه بخش داشته باشید به عنوان کمک به مانشت که صریحا شماره حساب در اون قرار بدین بالاخره خیلی از دوستان هستن که به مقاصد خیر مثل شما فکر می کنن اما به دنبال جایی میگردن اما این اختیاری باشه هر کی خواست وتونست.آقای تنهایی دوستانی مثل شما که در دانشگاههای دولتی بوده‌اید وشاید همه چیز همیشه برایتان رایگان بوده شاید پذیرفتن این مسئله سخت باشد اما بالاخره این بحث کنکور است وخوب بالاخره حتی با کمترین هزینه اما خرجهایی دارد در مورد بسته مانشت چرا نا امید شده‌اید خیلی از بچه‌ها هستن که واقعا به این منابع نیاز دارن (البته من خودم رو نمی گم چون من منابعم کامله و از نظر مالی هم توانایی تامین دارم )اما می دانم دوستان زیادی هستن که تهیه این همه جزوه مفید با مبلغی در حد ۱۰ هزار تومن برایش ممکن است این مبلغ برای سپردن کار به دانشجو یا حتی خیلی از دوستانی که آنها هم محتاج کار ودرآمدی هستن فکر نمی کنم دور از ارمانهای انسان دوستانه شما باشد البته از حرفهایم عذر می خواهم اگر به کسی توهینی کرده‌ام اما به قول یکی از دوستان اینجا آرامش دهنده وتکیه گاه خیلی از بچه هاست
میدانم وباز هم میدانم که همه دوستان می دانند که یک دانشجوی دکترا آن هم متاهل چه مسولیت هایی دارد اما ما همه دوستان شما میدانیم شما اگر روز اول اینجا را بنا نهادید با چه نیتی بوده اما شما نا امید نشوید اما به دلیل مشغله می تونید از دوستان کمک بگیرید وطرحهای کوچک این چنینی وبسیاری طرح های دیگر که نمونه هایش را قبل تر‌ها خدمت شما عرض کرده بودم عملی هستند اما با هزینه ای کم و منصفانه که به دوستان هم فشار نباشد بسته ای که فقط یه جزوه همراه با صدایش بیش از ۳۰۰ هزار تومن قیمت دارد عرضه با قیمت۱۰ الی ۱۵ هزار تومن اگر کمک نیست پس چیست؟

روزنوشت های محمد تنهایی - admin - 08 مهر ۱۳۸۹ ۱۱:۳۳ ق.ظ

حرف های خیلی قشنگی بود. در مورد گسترش سایت هم من ایده زیاد دارم، اما همون طور که گفتم فعلاً باید بخش های مغفول مانده بالغ بشن. من ان شا الله با فراغت از این پروژه سازمان مالیاتی (اگه ولم کنن!!) می خوام بخش های زیادی رو فعال کنم.

سعی می کنم یه اصلاحاتی انجام بدم که دوستانی که مبلغ خاصی رو پرداخت کردن از امکانات بیشتری برخوردار بشن. بخش مربوط به مقاله و معرفی کنفرانس های مربوطه فکر کنم یکی از این بخش‌ها باشه. (هر مانشتی یه مقاله!!)

باید همفکری کنیم.

روزنوشت های محمد تنهایی - Soheil - 08 مهر ۱۳۸۹ ۱۱:۵۷ ق.ظ

با فعالیت بخش مقاله و پژوهش شدیدا موافقم، واقعا دانشجویی که نتونه درست و حسابی در مقطع ارشد کار پژوهشی بکنه کلاهش پس معرکه است! از جمله خودم که یک هفته است دارم فقط دنبال "موضوع" میگردم(و دیگر هیچ!)
اساتید اینجا هم که ماشاالله دریغ از یه سر سوزن راه اومدن!! میگن باید خودتون برید بگردید یاد بگیرید در این زمینه چه کارهایی شده و اصلا چه خبره!
من فکر میکنم واسه شروع ایجاد یه بخش برای معرفی کنفرانس و ژورنال در زمینه های مختلف خوب باشه!

روزنوشت های محمد تنهایی - banou - 10 مهر ۱۳۸۹ ۰۳:۱۰ ب.ظ

سلام به همه
آقای دکتر امروز شنبه ۱۰ مهره،صبح اومدم مانشت ولی باز نمیشد.خیلی اعصابم خورد شد.اولین سایتی که اول صبح می بینم مانشته.براتون ایمیل فرستادم.چندین بار در طی روز چک میکردم تا اینکه بالاخره باز شد.خواهش می کنم برای مشکلات سایت راهکاری ارائه کنید.می دونم سرتون شلوغه.اگه این مشکلات برطرف بشه کلی دعاتون می کنم.من به شخصه خیلی از این سایت استفاده دارم.نگذارید حیف بشه.بهش برسید.مطمئنم از نظر مالی همه بچه‌ها دست به دست هم می دن و برطرف می کنن.قبلا از همکاریتون سپاسگذارم.

روزنوشت های محمد تنهایی - admin - 10 مهر ۱۳۸۹ ۰۵:۱۵ ب.ظ

مشکلات سایت بعد از یه سری دردسر حل شد. در صورتی که مانشت رو دوست دارید ازش پشتیبانی کنیدSmile
سرور ایرانی گرون تموم شد اما به نظرم می ارزه به همه سرورهای بلاد کفر.

در نظر سنجی ای که به همین منظور تهیه شده شرکت کنید.

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.


روزنوشت های محمد تنهایی - admin - 12 مهر ۱۳۸۹ ۱۱:۳۹ ب.ظ

بعد از چند روز تعطیلی دارم روزنوشت می نویسم. توی این چند روز جای خالی مانشت رو خیلی حس می کردم. انگار من توی نت به جز مانشت و یه ایمیل چیز خاصی ندارم واسه چک کردن. واقعاً معتاد شدم به دوستان. دکمه "نمایش ارسال‌های خوانده نشده" شده دوست هر روز من و چشم هایی که منتظر اتفاق های جالب هستند.
خدا رو شکر که سرور ایرانی داره خوب جواب می ده، توی تقریباً این دو روز به طرز جالبی آمار ترافیک سایت بالا رفته و اگه همین طور پیش بره با مشکل پهنای باند در آینده مواجه خواهیم شد.
امروز قرار بود که یه سری پرسش از RFP پروژه نظام جامع مالیاتی تهیه کنم که در جلسه فردا مطرح کنم، هنوز حسش نیامده، تازه امشب دارم می فهمم که هدفشون از پروژه ای که می خوان بدن به ناظر چی بوده و چیا می خوان!! توی این مدت این قدر استرس داشتم که حتی نمی تونستم درست فکر کنم. خدا رو شکر انگار داره همه چی در رابطه با پروژه می افته روی غلطک.
از قرار معلوم یه کنسرسیوم تشکیل شده از شرکت های داده پردازی، ماشین محاسب، دانشگاه شریف و یه شرکت فرانسوی برای گرفتن این بخش از نظام جامع مالیاتی و امیدوارانه چشم به تصویب و گرفتن پروژه دارند.
خیلی هیجان انگیز شده کار!! (من به تنهایی الان نماینده دانشگاه شریف شدم!! هر کی ندونه فکر می کنه دانشگاه شریف ۱۰۰۰ نفر آدم فرستاده توی کنسرسیوم!! فقط اسمش رو فرستاده!!)
خلاصه تا فردا

RE: روزنوشت های محمد تنهایی - Soheil - 13 مهر ۱۳۸۹ ۱۲:۱۷ ق.ظ

(۱۲ مهر ۱۳۸۹ ۱۱:۳۹ ب.ظ)admin نوشته شده توسط:  بعد از چند روز تعطیلی دارم روزنوشت می نویسم. توی این چند روز جای خالی مانشت رو خیلی حس می کردم. انگار من توی نت به جز مانشت و یه ایمیل چیز خاصی ندارم واسه چک کردن. واقعاً معتاد شدم به دوستان. دکمه "نمایش ارسال‌های خوانده نشده" شده دوست هر روز من و چشم هایی که منتظر اتفاق های جالب هستند.
چه جالب، فکر میکردم فقط من اینجوری شدم!
البته من بیشتر با دکمه "نمایش ارسال های جدید" حال میکنم!Big Grin

روزنوشت های محمد تنهایی - banou - 13 مهر ۱۳۸۹ ۰۹:۱۶ ق.ظ

دکتر خودش و همه مانشتی‌ها رو معتاد کرد.بگیریدشششششششششششششششششششششBig Grin(به جرم توزیع و انتشار مانشت اعتیاد آور تحت تعقیب است.)

RE: روزنوشت های محمد تنهایی - SarahArshad - 13 مهر ۱۳۸۹ ۰۹:۲۳ ق.ظ

(۱۳ مهر ۱۳۸۹ ۰۹:۱۶ ق.ظ)banou نوشته شده توسط:  دکتر خودش و همه مانشتی‌ها رو معتاد کرد.بگیریدشششششششششششششششششششششBig Grin(به جرم توزیع و انتشار مانشت اعتیاد آور تحت تعقیب است.)

وافعا باهات موافقم TongueTongueTongueTongue

روزنوشت های محمد تنهایی - hanif - 13 مهر ۱۳۸۹ ۰۱:۵۳ ب.ظ

دکتر جان فقط تو اینجوریا نیست من هم دقیقا مثل تو معتاد مانشت شدم فکر کنم باید یه انجمن ترک اعتیاد مانشت هم باید بزنیم
دکتر تعداد ارسال های ما هم سه رقمی شد و ما هم به باشگاه ۱۰۰ تایی‌ها پیوستیم