|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - نسخهی قابل چاپ
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - so@ - 07 دى ۱۳۹۵ ۰۱:۳۶ ب.ظ
(۰۷ دى ۱۳۹۵ ۱۲:۲۵ ب.ظ)Menrva نوشته شده توسط: الان شد ۲۸ تا حالاااااااا کی شیرینیئیییی میدیییییینننننن
فقط شیرینیش خشک نباشها ازون شیرینیهای ترِ ملااات وخفن باشه بی زحمت من چون باعث بانی خیرشدم یه دوکیلو جداگانه به من تقدیم کنین کادوی عروسیتون هم به خانومتون میدم
چرااا بی خبرررررررر پروفسور اما اینقدر گفتما اخر شدا یوهاهاهاهاها حالشوببرین
مینروا مینروا مینروااااااا تک خوری!!هووووم؟؟ اینه رسمش آررره؟؟ شیرینیـــــــــــــــــــارو بیار اونور باهم نوش جان کنیم
آقا بهنام تبریکات فرااااوان به پای هم جوراب بپوشید
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Menrva - 07 دى ۱۳۹۵ ۰۱:۴۹ ب.ظ
(۰۷ دى ۱۳۹۵ ۰۱:۳۶ ب.ظ)so@ نوشته شده توسط: مینروا مینروا مینروااااااا تک خوری!!هووووم؟؟ اینه رسمش آررره؟؟ شیرینیـــــــــــــــــــارو بیار اونور باهم نوش جان کنیم
آقا بهنام تبریکات فرااااوان به پای هم جوراب بپوشید
=)))) یوهاهاهاها نه نه نه افااااااق چون خیلی عزیزین برام میارم اونور باهم بخوریم تعدادمونم که کمه که چ بهتر بیشتر میمونه : ))) فقط عروسا کم بخورنا چاق نشن من و خانوم معلم زیاد میخوریم موجکلی نداره اون شکلکه چشم قلبیو بوس قلبیو اینا: )))
افاق جوراب گفتیا منفجرشدممممممممم خیلییییی=)))))))))))
دومااآآاااد بهنوم بااآآااااازم تبریکااآااااااااااااات فراوووووؤؤووون به همراه مخلفااااااات ویژه تبریکیجااااآااتی
خوشبخت بشییئیئئیییننننن پیرشین ب پای هممممم عرووووس عروووس مبااارکهههه تبریکااات فراووون
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - moslem73421 - 07 دى ۱۳۹۵ ۰۱:۵۸ ب.ظ
.....
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - RASPINA - 07 دى ۱۳۹۵ ۰۲:۳۳ ب.ظ
(۰۷ دى ۱۳۹۵ ۱۲:۳۰ ق.ظ)Menrva نوشته شده توسط: خواهرم گفت: یادم نمیاد.. من: :|........... .
"خودکارآبی "
#مینروا
[ این خودکارها خب باهم که مقایسه کردما تفاوت اورجینال و تقلبی را حس کردم: )))) خودکاری که عاشقششم خودکار بیک نیست ..اما اینا گرفتن بیک روگذاشتن توی جلد اون خودکاره این خودکاری که هنوز از دبستان دارمش خشک نشده و همونجوری مونده و رنگم داره خلقت خدا..و من در شوک ب سر میبرم ..
دوستانیکه مثل من احساسشون از این متن جریحه دار شده خواهشا به ایشون منفی بدید حتی شده نام کاربری جدید درست کنید که فقط به منیروا منفی بدیدم بن بشه.
با این خودکار آبیت
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - shahlaj - 07 دى ۱۳۹۵ ۰۲:۳۳ ب.ظ
(۰۷ دى ۱۳۹۵ ۰۱:۴۹ ب.ظ)Menrva نوشته شده توسط: (07 دى ۱۳۹۵ ۰۱:۳۶ ب.ظ)so@ نوشته شده توسط: مینروا مینروا مینروااااااا تک خوری!!هووووم؟؟ اینه رسمش آررره؟؟ شیرینیـــــــــــــــــــارو بیار اونور باهم نوش جان کنیم
آقا بهنام تبریکات فرااااوان به پای هم جوراب بپوشید
=)))) یوهاهاهاها نه نه نه افااااااق چون خیلی عزیزین برام میارم اونور باهم بخوریم تعدادمونم که کمه که چ بهتر بیشتر میمونه : ))) فقط عروسا کم بخورنا چاق نشن من و خانوم معلم زیاد میخوریم موجکلی نداره اون شکلکه چشم قلبیو بوس قلبیو اینا: )))
افاق جوراب گفتیا منفجرشدممممممممم خیلییییی=)))))))))))
دومااآآاااد بهنوم بااآآااااازم تبریکااآااااااااااااات فراوووووؤؤووون به همراه مخلفااااااات ویژه تبریکیجااااآااتی
خوشبخت بشییئیئئیییننننن پیرشین ب پای هممممم عرووووس عروووس مبااارکهههه تبریکااات فراووون
من از همین الان به عروس خانم میگم مواظب باشه دقیقا چی میگه چون آقای داماد حافظه بسی قوی در به خاطرسپردن حرفای گفته شده در زمان های دور داره ... تجربه ثابت کرده اگه عروس میگه نه بیاد این پست دوماد رو ببینه...
بزنم به تخته
Sent from my GT-I9300 using Tapatalk
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - RASPINA - 07 دى ۱۳۹۵ ۰۲:۳۹ ب.ظ
(۰۷ دى ۱۳۹۵ ۰۳:۵۷ ق.ظ)Behnam نوشته شده توسط: پ.ن. فعلاً همین بسه، ببینم reaction چیه
عااااالی بود کل این مدتی که تو مانشت بودم برام مرور شد
واقعا تبحر خوبی در خلاصه نویسی دارید
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - shamim_70 - 07 دى ۱۳۹۵ ۰۳:۰۳ ب.ظ
واقعا فاجعه ی بزرگی هست که ۱۶سال در این نظام اموزشی درس بخونی اونوقت ی فیلم اموزشی به زبان انگلیسی رو عین این بی سوادا فقط بهش زل بزنیو هیچی ازش نفهمی!!!!!
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - stateless - 07 دى ۱۳۹۵ ۰۳:۱۳ ب.ظ
(۰۶ دى ۱۳۹۵ ۰۹:۳۷ ب.ظ)RASPINA نوشته شده توسط: بارون بارون.....................
اینجا از دیروز بارون میاد
روزهای بارانی من به یاد تو تمام کوچه های شهر قدم میزدم ولی اینار
تمام خاطراتت را زیر باران بردم
همه راشست حال من ماندم ویه ذهن خالی
چه قدر آسوده ام امروز
الکی همین الان یعنی من شعر گفتم
فی البداهه بدون هیچ ویرایشی.دوستان اگه دوست داشتن شعر را ادامه بدن
حق کپی رایت محفوظه البته فقط برای این انجمن
خیلی هم عالی...
من که از این نوع چالش ها خیلی خوشم میاد. چرا دوستان استقبال نکردن نمیدونم. ایرانی ها که به ذاته یا شاعرن یا شاعرها رو دوست دارن! مثلاً خودِ من خیلی به شعر و ادبیات علاقه دارم ولی اصلاً استعداد شعر گفتن رو ندارم! حالا اینبار گفتیم بختی بیازماییم!
روزهای بارانی من به یاد تو تمام کوچه های شهر قدم میزدم ولی اینار
تمام خاطراتت را زیر باران بردم
همه راشست حال من ماندم ویه ذهن خالی
چه قدر آسوده ام امروز
...و فردا که خورشید می تابد
یادم می افتد که گفته بودی:
"این شهر سالهاست رنگین کمان را ندیده..."
...
کجایی که ببینی...؟!
خواستم بگم خاطرات با بارون که هیچ با هزار و یک ترفندِ دیگه هم نِمیرن!! ذهن خالی بشو نیست!!
البته از شنیدنِ انتقادات خوشحال میشم. حتی بیاید بگید بی خیالِ ادبیات بشم هم ناراحت نمیشم ها!
میگم حالا که بحثِ رفتارشناسیِ کاربرهاست، دوستان درموردِ کاربرانِ جدید هم نظر بدن ببینیم کجای کاریم!!
امروز میخواستم برم یه سخنرانی، دیگه هوا بارونی شد گفتم حتماً قسمت نیست نرفتم!!! حالا از این جلسات بازم هست! (همیشه توجیهی هست!)
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - moslem73421 - 07 دى ۱۳۹۵ ۰۳:۳۴ ب.ظ
.....
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - khayyam - 07 دى ۱۳۹۵ ۰۴:۰۲ ب.ظ
........................
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 07 دى ۱۳۹۵ ۰۵:۰۷ ب.ظ
چقدر سردر قبلی شریف زاقارت و زشت بود.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Menrva - 07 دى ۱۳۹۵ ۰۵:۰۷ ب.ظ
(۰۷ دى ۱۳۹۵ ۰۲:۳۳ ب.ظ)RASPINA نوشته شده توسط: دوستانیکه مثل من احساسشون از این متن جریحه دار شده خواهشا به ایشون منفی بدید حتی شده نام کاربری جدید درست کنید که فقط به منیروا منفی بدیدم بن بشه.
با این خودکار آبیت
: ))) هدف ازنوشتنم همین بود
یوهاهاهاهاها
چه قشنگگگ گفتی شعر باران راسپینا جون باریکلا
(۰۷ دى ۱۳۹۵ ۰۳:۱۳ ب.ظ)stateless نوشته شده توسط: (06 دى ۱۳۹۵ ۰۹:۳۷ ب.ظ)RASPINA نوشته شده توسط: بارون بارون.....................اینجا از دیروز بارون میاد
روزهای بارانی من به یاد تو تمام کوچه های شهر قدم میزدم ولی اینار
تمام خاطراتت را زیر باران بردم
همه راشست حال من ماندم ویه ذهن خالی
چه قدر آسوده ام امروز
الکی همین الان یعنی من شعر گفتم
فی البداهه بدون هیچ ویرایشی.دوستان اگه دوست داشتن شعر را ادامه بدن
حق کپی رایت محفوظه البته فقط برای این انجمن
خیلی هم عالی...
من که از این نوع چالش ها خیلی خوشم میاد. چرا دوستان استقبال نکردن نمیدونم. ایرانی ها که به ذاته یا شاعرن یا شاعرها رو دوست دارن! مثلاً خودِ من خیلی به شعر و ادبیات علاقه دارم ولی اصلاً استعداد شعر گفتن رو ندارم! حالا اینبار گفتیم بختی بیازماییم!
روزهای بارانی من به یاد تو تمام کوچه های شهر قدم میزدم ولی اینار
تمام خاطراتت را زیر باران بردم
همه راشست حال من ماندم ویه ذهن خالی
چه قدر آسوده ام امروز
...و فردا که خورشید می تابد
یادم می افتد که گفته بودی:
"این شهر سالهاست رنگین کمان را ندیده..."
کجایی که ببینی...؟!
خواستم بگم خاطرات با بارون که هیچ با هزار و یک ترفندِ دیگه هم نِمیرن!! ذهن خالی بشو نیست!!
البته از شنیدنِ انتقادات خوشحال میشم. حتی بیاید بگید بی خیالِ ادبیات بشم هم ناراحت نمیشم ها!
میبینیییییی چرا اخه چرا استقبال نکردییین بچه هاااا من با ذوق وشوق گذاشتمممم براتووون اما فقط خانوم zarisa سپاس زد پسرا که کلا توی شعرو متنای این مدلی تعطیلن اوه ببخشید بعضی پسرا
چه قشنگ گفتی ادامشششش ؛چراا استعدادش داریییییی دختررر
من چون بارون دوست ندارم ازبارون خوشم نمیاد نمیتونم ادامشُ بگم.. اما هردوووو ماشااا بهتووون ،طبع شعر دارینننن خیلی قشنگ گفتین منکه کیف کردم..
(۰۷ دى ۱۳۹۵ ۰۳:۳۴ ب.ظ)moslem73421 نوشته شده توسط: برای من بسیار بسیار لذت بخش بود خوندن متنشون
خیلی هاااا خیلی ، انقد که یه سپاس کم بود واسش ، به همین خاطر سپاس نزدم
وای مرسی خیلی ممنوووون لطف دارید
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - SepidehP - 07 دى ۱۳۹۵ ۰۵:۱۶ ب.ظ
(۰۷ دى ۱۳۹۵ ۰۳:۱۳ ب.ظ)stateless نوشته شده توسط: ....(همیشه توجیهی هست!)
بعضی وقتا واقعا نیست...هیچ طوره نمیشه خودتو گول بزنی!... مثلا من الان خیللللللللی دلم میخواااد برم بیرون، قدم بزنم و اینا ولی کارامم تموم نشده و باید تموم شه تا امشب ... میشه بگی چطور می تونم خودمو گول بزنم که نتیجه ش این باشه که برم ددر؟!!
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - khayyam - 07 دى ۱۳۹۵ ۰۵:۱۸ ب.ظ
دقیقا همین الان داره بارون می باره ...!
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - SepidehP - 07 دى ۱۳۹۵ ۰۵:۲۰ ب.ظ
(۰۷ دى ۱۳۹۵ ۰۳:۱۳ ب.ظ)stateless نوشته شده توسط: روزهای بارانی من به یاد تو تمام کوچه های شهر قدم میزدم ولی اینار
تمام خاطراتت را زیر باران بردم
همه راشست حال من ماندم ویه ذهن خالی
چه قدر آسوده ام امروز
...و فردا که خورشید می تابد
یادم می افتد که گفته بودی:
"این شهر سالهاست رنگین کمان را ندیده..."
...
کجایی که ببینی...؟!
خیلی خوب بود که!... اعتماد به سقف داشته باش دختر...
|