|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - نسخهی قابل چاپ
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - so@ - 19 اردیبهشت ۱۳۹۵ ۱۲:۲۷ ق.ظ
فردا یک شعبان
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Paraande - 19 اردیبهشت ۱۳۹۵ ۱۲:۵۳ ق.ظ
مهندسین عزیز میشه تو این تاپیک منو کمک کنین؟ لطفا اونایی که تجربه دارن بگن چون هیچ تجربه ای ندارم. ممنون.
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - samaneh@90 - 19 اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۸:۰۲ ق.ظ
(۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۶:۰۷ ب.ظ)hamideh1371 نوشته شده توسط: این چه مرض لاعلاجیه که منو گرفته؟
هر کار میکنم بشینم سر درس و تحقیقم نمیتونم. :|
از لحاظ ذهنی دوست دارم بشینم پای تحقیقم اما همین که میام فایلشو باز کنم یهو میشم عین یه خستۀ هزارساله!!!
بعد میگم یکساعت بخوابم بیدار شم بشینم سر تحقیقم. همین که میخوام بخوابم می بینم اصلاً خسته نیستم!
دوباره همون رویه بالا تکرار میشه! 
احیانا تحقیقت در مورد دلایل خمیازه یا تاثیرات قرص خواب آور نیس ؟    
اینقدر اینجا از ازدواج بحث شد دیشب خواب دیدم یه خواستگار به مشخصات، زشششششت مچ پاش به اندازه پای یه بچه بعضی از انگشتای پاش کوچیک بزرگ . انگشتای دستشم کج و کوله قدشم خیلی بلند . خلاصه هیولای فرانکشتاین واسم اومده خانوادمم گیر دادن این خیلی عالیه ازدواج کن باهاش منم گریه میکنم میگم نمیخوامش
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - RASPINA - 19 اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۹:۵۹ ق.ظ
(۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۶:۲۲ ب.ظ)NP-Cσмρℓєтє نوشته شده توسط: ![[تصویر: 402852_w45.gif]](https://img.manesht.ir/402852_w45.gif)
قیافه بعضیا بعد اومدن کلید ...
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - reticent - 19 اردیبهشت ۱۳۹۵ ۱۰:۱۰ ق.ظ
(۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۸:۰۲ ق.ظ)samaneh@90 نوشته شده توسط: (18 اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۶:۰۷ ب.ظ)hamideh1371 نوشته شده توسط: این چه مرض لاعلاجیه که منو گرفته؟
احیانا تحقیقت در مورد دلایل خمیازه یا تاثیرات قرص خواب آور نیس ؟    
نه راجع به اون نیست اما اونو هم واسه آینده ای نزدیک تو دستور کار قرار دادم.
__________________________
خب آخه چرا؟! اینهمه راجع به دلایل سر نگرفتن ازدواج بحث کردیم. آخرشم با نظرات کارشناسیمون تمام مشکلات مربوط به ازدواج رو حل و فصل کردیم.
الآن تو، بعد از من، یکی از تأثیرگذارترین عوامل کاهش نرخ رشد ازدواج (!!!) به حساب میای.  
مهم نیست که طرف، هیولای فرانکشتاین بوده! مهم اینه که تو ردش کردی! 
از من میشنوی توبه کن برو بگیر بخواب بلکه خدا یک فرصت دوباره بهت داد.  
_______________________
شوخی کردما! ناراحت نشی ازم دوستم.
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - samaneh@90 - 19 اردیبهشت ۱۳۹۵ ۱۰:۱۶ ق.ظ
(۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۵ ۱۰:۱۰ ق.ظ)hamideh1371 نوشته شده توسط: (19 اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۸:۰۲ ق.ظ)samaneh@90 نوشته شده توسط: (18 اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۶:۰۷ ب.ظ)hamideh1371 نوشته شده توسط: این چه مرض لاعلاجیه که منو گرفته؟
احیانا تحقیقت در مورد دلایل خمیازه یا تاثیرات قرص خواب آور نیس ؟    
نه راجع به اون نیست اما اونو هم واسه آینده ای نزدیک تو دستور کار قرار دادم.
__________________________
خب آخه چرا؟! اینهمه راجع به دلایل سر نگرفتن ازدواج بحث کردیم. آخرشم با نظرات کارشناسیمون تمام مشکلات مربوط به ازدواج رو حل و فصل کردیم.
الآن تو، بعد از من، یکی از تأثیرگذارترین عوامل کاهش نرخ رشد ازدواج (!!!) به حساب میای.  
از من میشنوی توبه کن برو بگیر بخواب بلکه خدا یک فرصت دوباره بهت داد.  
_______________________
شوخی کردما! ناراحت نشی ازم دوستم. 
نه توبه کنم این دفعه خالق فراکشتاین میاد خواستگاریم        
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - codin - 19 اردیبهشت ۱۳۹۵ ۱۰:۴۲ ق.ظ
(۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۸:۰۲ ق.ظ)samaneh@90 نوشته شده توسط: (18 اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۶:۰۷ ب.ظ)hamideh1371 نوشته شده توسط: این چه مرض لاعلاجیه که منو گرفته؟
هر کار میکنم بشینم سر درس و تحقیقم نمیتونم. :|
از لحاظ ذهنی دوست دارم بشینم پای تحقیقم اما همین که میام فایلشو باز کنم یهو میشم عین یه خستۀ هزارساله!!!
بعد میگم یکساعت بخوابم بیدار شم بشینم سر تحقیقم. همین که میخوام بخوابم می بینم اصلاً خسته نیستم!
دوباره همون رویه بالا تکرار میشه! 
احیانا تحقیقت در مورد دلایل خمیازه یا تاثیرات قرص خواب آور نیس ؟    
اینقدر اینجا از ازدواج بحث شد دیشب خواب دیدم یه خواستگار به مشخصات، زشششششت مچ پاش به اندازه پای یه بچه بعضی از انگشتای پاش کوچیک بزرگ . انگشتای دستشم کج و کوله قدشم خیلی بلند . خلاصه هیولای فرانکشتاین واسم اومده خانوادمم گیر دادن این خیلی عالیه ازدواج کن باهاش منم گریه میکنم میگم نمیخوامش 
یه چیزی بگم من تقریبا همه این مشخصاتو دارم فقط قدمم کوتاهه. اعتماد به نفسم کم شد اینجوری گفتین مگه ما زشتا دل نداریم ای برادر سیرت زیبا بیار...
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - samaneh@90 - 19 اردیبهشت ۱۳۹۵ ۱۰:۴۷ ق.ظ
(۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۵ ۱۰:۴۲ ق.ظ)codin نوشته شده توسط: (19 اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۸:۰۲ ق.ظ)samaneh@90 نوشته شده توسط: (18 اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۶:۰۷ ب.ظ)hamideh1371 نوشته شده توسط: این چه مرض لاعلاجیه که منو گرفته؟
هر کار میکنم بشینم سر درس و تحقیقم نمیتونم. :|
از لحاظ ذهنی دوست دارم بشینم پای تحقیقم اما همین که میام فایلشو باز کنم یهو میشم عین یه خستۀ هزارساله!!!
بعد میگم یکساعت بخوابم بیدار شم بشینم سر تحقیقم. همین که میخوام بخوابم می بینم اصلاً خسته نیستم!
دوباره همون رویه بالا تکرار میشه! 
احیانا تحقیقت در مورد دلایل خمیازه یا تاثیرات قرص خواب آور نیس ؟    
اینقدر اینجا از ازدواج بحث شد دیشب خواب دیدم یه خواستگار به مشخصات، زشششششت مچ پاش به اندازه پای یه بچه بعضی از انگشتای پاش کوچیک بزرگ . انگشتای دستشم کج و کوله قدشم خیلی بلند . خلاصه هیولای فرانکشتاین واسم اومده خانوادمم گیر دادن این خیلی عالیه ازدواج کن باهاش منم گریه میکنم میگم نمیخوامش 
یه چیزی بگم من تقریبا همه این مشخصاتو دارم فقط قدمم کوتاهه. اعتماد به نفسم کم شد اینجوری گفتین مگه ما زشتا دل نداریم ای برادر سیرت زیبا بیار...
شما اون چهره ی تو خواب منو میدیدین از ده متریش در می رفتین    تازه دور دهنشم غذایی بود انگار ماکارانی خورده بوده     
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - khayyam - 19 اردیبهشت ۱۳۹۵ ۱۰:۴۸ ق.ظ
(۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۵ ۱۰:۴۲ ق.ظ)codin نوشته شده توسط: (19 اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۸:۰۲ ق.ظ)samaneh@90 نوشته شده توسط: (18 اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۶:۰۷ ب.ظ)hamideh1371 نوشته شده توسط: این چه مرض لاعلاجیه که منو گرفته؟
هر کار میکنم بشینم سر درس و تحقیقم نمیتونم. :|
از لحاظ ذهنی دوست دارم بشینم پای تحقیقم اما همین که میام فایلشو باز کنم یهو میشم عین یه خستۀ هزارساله!!!
بعد میگم یکساعت بخوابم بیدار شم بشینم سر تحقیقم. همین که میخوام بخوابم می بینم اصلاً خسته نیستم!
دوباره همون رویه بالا تکرار میشه! 
احیانا تحقیقت در مورد دلایل خمیازه یا تاثیرات قرص خواب آور نیس ؟    
اینقدر اینجا از ازدواج بحث شد دیشب خواب دیدم یه خواستگار به مشخصات، زشششششت مچ پاش به اندازه پای یه بچه بعضی از انگشتای پاش کوچیک بزرگ . انگشتای دستشم کج و کوله قدشم خیلی بلند . خلاصه هیولای فرانکشتاین واسم اومده خانوادمم گیر دادن این خیلی عالیه ازدواج کن باهاش منم گریه میکنم میگم نمیخوامش 
یه چیزی بگم من تقریبا همه این مشخصاتو دارم فقط قدمم کوتاهه. اعتماد به نفسم کم شد اینجوری گفتین مگه ما زشتا دل نداریم ای برادر سیرت زیبا بیار...
منم هستم پسر زشتی هستم        
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - codin - 19 اردیبهشت ۱۳۹۵ ۱۱:۲۴ ق.ظ
زشتا لایک کنن ببینم چند نفریم
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - samaneh@90 - 19 اردیبهشت ۱۳۹۵ ۱۱:۲۹ ق.ظ
(۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۵ ۱۱:۲۴ ق.ظ)codin نوشته شده توسط: زشتا لایک کنن ببینم چند نفریم 
عمرا یه خانوم بیاد لایک کنه  خانما همه زیبان آقایون بیاین لایک کنین
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - khayyam - 19 اردیبهشت ۱۳۹۵ ۱۱:۴۸ ق.ظ
(۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۵ ۱۱:۲۹ ق.ظ)samaneh@90 نوشته شده توسط: (19 اردیبهشت ۱۳۹۵ ۱۱:۲۴ ق.ظ)codin نوشته شده توسط: زشتا لایک کنن ببینم چند نفریم 
عمرا یه خانوم بیاد لایک کنه  خانما همه زیبان آقایون بیاین لایک کنین 
آگاه باشید و بدانید اگر پسرها هم اندازه ۰/۱ شما دخترها آرایش می کردن الان نمی تونستید به ما پسرها نگاه کنید از خوشگلی  
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - fo-eng - 19 اردیبهشت ۱۳۹۵ ۱۱:۵۴ ق.ظ
پروفسور فرانسوی هانری ماسه در جشن بازنشستگی اش در دانشگاه سوربن فرانسه چنین گفت :
من عمرم را وقف ادبیات فارسی ایرانی کردم ،
و برای اینکه به شما استادان و روشنفکران جهان بشناسانم که این ادبیات عجیب چیست ،
چاره ای ندارم جز اینکه به مقایسه بپردازم ،
و بگویم که ادبیات فارسی بر چهار ستون اصلی استوار است :
فردوسی ، سعدی ، حافظ و مولانا ...
فردوسی ، هم سنگ و همتای هومر یونانی است
و برتر از او ...
سعدی ، آناتول فرانس فیلسوف را به یاد ما می آورد
و دانا تر از او ...
حافظ با گوته ی آلمانى قابل قیاس است ،
که او خود را ، شاگرد حافظ و زنده به نسیمی
که از جهان او به مشامش رسیده ، می شمارد ...
اما مولانا ...
در جهان هیچ چهره ای را نیافتم ،
که بتوانم مولانا را به او تشبیه کنم ،
او یگانه است و یگانه باقی خواهد ماند ،
او فقط شاعر نیست ،
بلکه بیشتر جامعه شناس است و بویژه روانشناسی کامل ،
که ذات بشر و خداوند را دقیق می شناسد ،
قدر او را بدانید و بوسیله ی او خود را و خدا را بشناسید ...
و من اگر تا پایان عمرم دیگر حرفی نزنم ،
همین چند جمله برایم کافی است ...چقدر این شعر زیباست.......
باران که شدى مپرس ، این خانه ى کیست..
سقف حرم و مسجد و میخانه یکیست..
باران که شدى، پیاله ها را نشمار...
جام و قدح و کاسه و پیمانه یکیست...
باران ! تو که از پیش خدا مى آیی
توضیح بده عاقل و فرزانه یکیست...
بر درگه او چونکه بیفتند به خاک
شیر و شتر و پلنگ و پروانه یکیست
با سوره ى دل ، اگر خدارا خواندى
حمد و فلق و نعره ى مستانه یکیست
این بى خردان،خویش ، خدا مى دانند
اینجا سند و قصه و افسانه یکیست
از قدرت حق ، هرچه گرفتند به کار
در خلقت حق، رستم و موریانه یکیست
گر درک کنى خودت خدا را بینى
درکش نکنى , کعبه و بتخانه یکیست.
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - crevice - 19 اردیبهشت ۱۳۹۵ ۱۲:۲۶ ب.ظ
(۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۵ ۱۰:۴۷ ق.ظ)samaneh@90 نوشته شده توسط: شما اون چهره ی تو خواب منو میدیدین از ده متریش در می رفتین    تازه دور دهنشم غذایی بود انگار ماکارانی خورده بوده      
Sonic بازی نکرده بودی قبل از خواب احیانا؟! 
اخه این مشخصاتی که میدی یکی از غول های بازی سونیکه  
کاش خوابای ترسناک منم اینجوری بودن. پیش پا افتاده ترین کابوسایی که دیدم رو اگه تبدیل کنم به فیلم؛ اره و جیغ و جن گیر باید جلوش تعظیم کنن
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - samaneh@90 - 19 اردیبهشت ۱۳۹۵ ۱۲:۲۷ ب.ظ
(۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۵ ۱۱:۴۸ ق.ظ)khayyam نوشته شده توسط: (19 اردیبهشت ۱۳۹۵ ۱۱:۲۹ ق.ظ)samaneh@90 نوشته شده توسط: (19 اردیبهشت ۱۳۹۵ ۱۱:۲۴ ق.ظ)codin نوشته شده توسط: زشتا لایک کنن ببینم چند نفریم 
عمرا یه خانوم بیاد لایک کنه  خانما همه زیبان آقایون بیاین لایک کنین 
آگاه باشید و بدانید اگر پسرها هم اندازه ۰/۱ شما دخترها آرایش می کردن الان نمی تونستید به ما پسرها نگاه کنید از خوشگلی   
این همه پسر آرایش کرده و ابرو برداشته ام که تو خیابون میبینیم زامبی ان پسر نیستن  
|