|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - نسخهی قابل چاپ
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 18 فروردین ۱۳۹۵ ۰۷:۲۷ ب.ظ
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - zhid - 18 فروردین ۱۳۹۵ ۱۱:۳۲ ب.ظ
(۱۸ فروردین ۱۳۹۵ ۱۱:۵۷ ق.ظ)gogooli نوشته شده توسط: مدیر پروژه شرکتی که توش کار می کردم پیام داده یکی از کارفرماهاشون می خواهد سایتش رو گسترش بده گفت حداکثر ۱۰ ساعت در هفته می ری حقوقش ماهی دو میلیون...(هر روز و ساعتی که خواستی می ری) دوست دارم برم چون شرایطش خیلی خوبه ولی کارای این ترممون نمی گذاره خیلی زیاده سرکار نمی رم بهشون نمی رسم برم که دیگه هیچی. نمی دونم باید چیکار کنم.
یعنی ۱۰ ساعت در هفته هم وقت نداری؟
بعد درست کمتر از این موقعیت ها پیش میاد
انگار این موقعیت شغلی ها یه امتحانن بعد هم دیگه فرصت از دست میره
تا آدم درس داره موقعیت های شغلی میان دنبالش بعد درست باید بدوی دنبالش
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Riemann - 19 فروردین ۱۳۹۵ ۰۱:۲۴ ب.ظ
بعد از این همه آگاه سازی، هستند هنوز افرادی که دکتری شرکت می کنند
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - fatemesoleimani - 19 فروردین ۱۳۹۵ ۰۱:۲۵ ب.ظ
..............
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - khayyam - 19 فروردین ۱۳۹۵ ۰۱:۳۰ ب.ظ
(۱۹ فروردین ۱۳۹۵ ۰۱:۲۴ ب.ظ)Riemann نوشته شده توسط: بعد از این همه آگاه سازی، هستند هنوز افرادی که دکتری شرکت می کنند 
چیکار کنن یه دانشجو یه نگاه به خودش می کنه می بینه سنش شده ۲۷ سال به بالا و چی داره هیچی یه مدرک ارشد که باهاش هم نمی تونه کاری از کار پیش ببره خب به نظرم یه حالت افسردگی هم پیش میاد دیگه قبول داری حالا تا بخواد کار پیدا کنه اونم کار مرتبط و در شان کسی که ارشد داره که پیدا نمیشه تا یه سرمایه اولیه جمع کنه برای شروع یه زندگی کلی زمان می خواد که میبینه بهترین راه دکتری خوندن است
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 19 فروردین ۱۳۹۵ ۰۲:۳۳ ب.ظ
(۱۹ فروردین ۱۳۹۵ ۰۱:۳۰ ب.ظ)khayyam نوشته شده توسط: در شان کسی که ارشد داره
این قسمتش مهمه. شان! دو سال درس خوندن شان میاره؟ بعد مثلا کسی شریف خونده باشه شانش بیشتره؟!
اینا رو بریزید دور. باید از حقوق پایین شروع کنید. باید شاگردی کنید تا یاد بگیرید.
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - kilookiloo - 19 فروردین ۱۳۹۵ ۰۲:۳۵ ب.ظ
چقد بده تو روز کلی بخندی ولی ی لحظه هم دلت واقعا شاد نباشه
----------------------------------------------------------
کنکور امسال ( اردیبهشت ) که تموم بشه استرس و حال و هوای کنکور برای ما ۹۲ ایا شروع میشه . به نظرم این حال و هوا تنوع حساب میشه ی جورایی
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Happiness.72 - 19 فروردین ۱۳۹۵ ۰۳:۰۹ ب.ظ
کنکوری های عزیز موفق باشید
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - IT.girll - 19 فروردین ۱۳۹۵ ۰۳:۱۲ ب.ظ
بعضی وقتا سوالای فلسفی خیلی ذهنم رو درگیر میکنه. مثلا اینکه وقتی خدا عادل هست و به همه بنده هاش از ابتدا یه میزان لطف و مهربونی داشته و به همه به یه میزان نعمت داده٬ چرا ما باید بخاطر نعمت ها شکرگزاری کنیم؟ مثلا یه آدمی از ته دل خدارو شکر میکنه که مادرش در قید حیات هست یعنی از خدا تشکر میکنه که نعمت مادر خوب رو بهش داده... ولی دوست همون آدم مادر نداره و یا اصلا خانواده نداره حالا این دوست آدم اولی نباید از خدا تشکر کنه بخاطر خانواده نداشته اش؟ آیا خدا به این فرد دومی نعمت های کمتری داده ؟ و اینکه اگه نه به آدم دومی هم به همون میزان نعمت داده ولی از یه نوع دیگه پس اصلا علت شکرگزاری از خدا چیه؟!
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Behnam - ۱۹ فروردین ۱۳۹۵ ۰۳:۱۶ ب.ظ
(۱۹ فروردین ۱۳۹۵ ۰۱:۲۴ ب.ظ)Riemann نوشته شده توسط: بعد از این همه آگاه سازی، هستند هنوز افرادی که دکتری شرکت می کنند 
(۱۹ فروردین ۱۳۹۵ ۰۱:۳۰ ب.ظ)khayyam نوشته شده توسط: (19 فروردین ۱۳۹۵ ۰۱:۲۴ ب.ظ)Riemann نوشته شده توسط: بعد از این همه آگاه سازی، هستند هنوز افرادی که دکتری شرکت می کنند 
چیکار کنن یه دانشجو یه نگاه به خودش می کنه می بینه سنش شده ۲۷ سال به بالا و چی داره هیچی یه مدرک ارشد که باهاش هم نمی تونه کاری از کار پیش ببره خب به نظرم یه حالت افسردگی هم پیش میاد دیگه قبول داری حالا تا بخواد کار پیدا کنه اونم کار مرتبط و در شان کسی که ارشد داره که پیدا نمیشه تا یه سرمایه اولیه جمع کنه برای شروع یه زندگی کلی زمان می خواد که میبینه بهترین راه دکتری خوندن است 
یک درصد هم احتمال بدید شاید یکی از درس و علم خوشش میاد و با وجود مشکلات میخواد به این آرزو/خواستهاش برسه.
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - khayyam - 19 فروردین ۱۳۹۵ ۰۳:۱۸ ب.ظ
(۱۹ فروردین ۱۳۹۵ ۰۳:۱۲ ب.ظ)IT.girll نوشته شده توسط: بعضی وقتا سوالای فلسفی خیلی ذهنم رو درگیر میکنه. مثلا اینکه وقتی خدا عادل هست و به همه بنده هاش از ابتدا یه میزان لطف و مهربونی داشته و به همه به یه میزان نعمت داده٬ چرا ما باید بخاطر نعمت ها شکرگزاری کنیم؟ مثلا یه آدمی از ته دل خدارو شکر میکنه که مادرش در قید حیات هست یعنی از خدا تشکر میکنه که نعمت مادر خوب رو بهش داده... ولی دوست همون آدم مادر نداره و یا اصلا خانواده نداره حالا این دوست آدم اولی نباید از خدا تشکر کنه بخاطر خانواده نداشته اش؟ آیا خدا به این فرد دومی نعمت های کمتری داده ؟ و اینکه اگه نه به آدم دومی هم به همون میزان نعمت داده ولی از یه نوع دیگه پس اصلا علت شکرگزاری از خدا چیه؟!
منم این مشکل رو دارم با خودم و فقط این سوال نیست خیلی سوالات بیشتر از این هم دارم که تا حالا هیچ آخوندی نتونسته جواب بده نتونسته و نخواهد توانست .....
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - fatemesoleimani - 19 فروردین ۱۳۹۵ ۰۴:۱۰ ب.ظ
(۱۹ فروردین ۱۳۹۵ ۰۳:۱۲ ب.ظ)IT.girll نوشته شده توسط: بعضی وقتا سوالای فلسفی خیلی ذهنم رو درگیر میکنه. مثلا اینکه وقتی خدا عادل هست و به همه بنده هاش از ابتدا یه میزان لطف و مهربونی داشته و به همه به یه میزان نعمت داده٬ چرا ما باید بخاطر نعمت ها شکرگزاری کنیم؟ مثلا یه آدمی از ته دل خدارو شکر میکنه که مادرش در قید حیات هست یعنی از خدا تشکر میکنه که نعمت مادر خوب رو بهش داده... ولی دوست همون آدم مادر نداره و یا اصلا خانواده نداره حالا این دوست آدم اولی نباید از خدا تشکر کنه بخاطر خانواده نداشته اش؟ آیا خدا به این فرد دومی نعمت های کمتری داده ؟ و اینکه اگه نه به آدم دومی هم به همون میزان نعمت داده ولی از یه نوع دیگه پس اصلا علت شکرگزاری از خدا چیه؟!
شکر گذار بودن یعنی قدرشناسی از اون نعمتی که خدا به ادم داده و وقتی واقعا از ته دل شکرگذار باشیم نعمت هایی که خدا بهمون داده را درست استفاده می کنیم
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - kilookiloo - 19 فروردین ۱۳۹۵ ۰۴:۴۸ ب.ظ
......
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - gogooli - 19 فروردین ۱۳۹۵ ۰۵:۰۹ ب.ظ
پادشاهی در زمستان به نگهبان گفت : سردت نیست؟
گفت: عادت دارم.
گفت: می گویم برات لباس گرم بیاورند.
اما فراموش کرد.
صبح جنازه نگهبان را دیدند که روی دیوار نوشته بود:
به سرما عادت داشتم اما وعده لباس گرمت مرا از پای درآورد!
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Mina_J - 19 فروردین ۱۳۹۵ ۱۰:۴۵ ب.ظ
دلم میخواد که دلم هیچی نخواد
|