|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - نسخهی قابل چاپ
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)... - narges_r - 17 آبان ۱۳۹۰ ۰۳:۳۴ ب.ظ
پشت پنجره با یه لیوان چایی داغ
اسمونه سفیده سفید از برف
خدایا شکرت...
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)... - Mile Stone - 17 آبان ۱۳۹۰ ۰۴:۰۱ ب.ظ
امروز روز خیلی سختی بود ولی نه به سختی من.
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)... - mosaferkuchulu - 17 آبان ۱۳۹۰ ۰۵:۰۱ ب.ظ
(۱۷ آبان ۱۳۹۰ ۰۲:۲۸ ب.ظ)Bache Mosbat نوشته شده توسط: پ . ن ۲: تالمات روحیم برطرف شد . از صبح یه عالمه کار ریخته سرم باید فردا دمو بدیم . امضا منقضی می شه .
پ . ن ۳: می گن همهی غم و غصه های آدم از رو بیکاریه .
بیکاری هاتون و بدین به من!خریداریم!
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)... - mamat - 17 آبان ۱۳۹۰ ۰۶:۲۱ ب.ظ
سلام خدمت همتون
عیدتون مبارک دیگه من جا موندم تبریک بگم ببخشین.
---------------------------------------------------------------------
آمدم، با کوله بار غم
اما دیگر گله ای از غمهایم ندارم
آموختم چگونه به شانه هایم بیاموزم تا غمگین نباشند
ای شانه هایم
این سهم ماست
سهم ما از زندگی
سهم ما از غم
اما باز شاکرم
چون شانه های قوی دارم
ای شانه هایم، شرمنده ام
چون ندارم بار خوشحالی
این سهم ماست
پس ای یاران با وفایم
ای شانه هایم
رهایم نکنین
حال میدانم خدا از چه جهت بخشید به من شانه هایم
تا توانم بار غم را کشم تا انتهایم
خدایا شاکرم در درگاهت که به من بخشیدی
----------------------------------------------------------------
این بالا یه چیزی از خودم گفتم به بزرگی خودتون ببخشید.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)... - nina - 17 آبان ۱۳۹۰ ۰۸:۱۰ ب.ظ
امروزتولدم بود اما به خاطر مشکلی که پیش اومد فقط اشک ریختن نصیبم شد.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)... - Maryam-X - 17 آبان ۱۳۹۰ ۰۸:۱۵ ب.ظ
مشکل مسافر کوچولو فقط با یه چیز حل میشه:
.
.
.
"""یک دوست خوب""""
یکی از همکلاسیها که هم درس خون باشه
هم انرژی و انگیزه بالایی برای قبولی تو ارشد داشته باشه
و هم اینکه رشته و گرایشش با مسافر کوچولو یکی باشه
توی دانشگاه یک همکلاسی خیلی نازنین داشتم که تمام دو ترم آخر را با هم بودیم و با هم درس می خوندیم.
من خوابگاهی بودم ولی ایشون منزل ..و ناچارا برای درس خوندن باید می اومدیم کتابخونه مرکزی دانشگاه که از خوابگاه ۲۵ دقیقه پیاده روی داشت.
یه موقع هایی پیش می اومد که اونقدر بی حال و کم حوصله بودم که اگه قذافی هم تفنگ رو سرم می گرفت حاضر نبودم از تختم بیام پایین وکتاب باز کنم(خصوصا در فشار امتحانات آخر ترم)
ولی همینکه دوستم پیام می داد: من کتابخونم ...منتظرتم..زود بیا مثل فشنگ در می رفتم به سمت کتابخونه!
وقتی می دیدم ایشون اینقدر به خودشون زحمت دادن و از خونه تا دانشگاه رو به خاطر من اومدن اصلا دلم نمی اومد بگم نمیام.
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)... - sasanlive - 17 آبان ۱۳۹۰ ۰۸:۲۳ ب.ظ
(۱۷ آبان ۱۳۹۰ ۰۸:۱۰ ب.ظ)nina نوشته شده توسط: امروزتولدم بود اما به خاطر مشکلی که پیش اومد فقط اشک ریختن نصیبم شد.
اگه به زندگی زیبا نگاه کنی هر روز میتونه تولدت باشه.
همین لحظه به زندگی زیبا نگاه کن. تولدت مبارک
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)... - mosaferkuchulu - 17 آبان ۱۳۹۰ ۰۸:۲۹ ب.ظ
به nina
تولد تولد تولدت مبارک!
بیا شمعها رو فوت کن تا صد سال زنده باشییییییییی
به Maryam-X
ممنون از راهنماییتون!کاملا قبول دارم!اما هم کلاسی های من حتی راست نمی گن که چقدر خوندن!چه برسه با این کارا!
وقتی ازشون می پرسیدم نرم افزار چی خوندن همشون می گفتن نخوندیم بعد یه جریانب پیش اومد که فهمیدم دارن دروغ می گن!یا کسی که می گه من هنوز شروع نکردم به خوندن و تو پارسه رتبه اش ۱۲-۱۳ می شه!!
اگر از دوستای مانشتی کسی هست من با کمال میل حاضرم با هم درس بخونیم اما از هم کلاسی هام کسی متاسفانه نیست!
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)... - Bache Mosbat - 17 آبان ۱۳۹۰ ۰۸:۵۰ ب.ظ
(۱۷ آبان ۱۳۹۰ ۰۸:۱۰ ب.ظ)nina نوشته شده توسط: امروزتولدم بود اما به خاطر مشکلی که پیش اومد فقط اشک ریختن نصیبم شد.
مبارک باشه .
هیچ مشکلی ارزش اینو نداره که روزیو که متعلق به خودته خراب کنی .
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)... - Msccom - 17 آبان ۱۳۹۰ ۰۹:۱۰ ب.ظ
[quote='Bache Mosbat' pid='52818' dateline='1320769241']
(امروز ۰۷:۱۰ عصر)nina نوشته شده توسط:
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
امروزتولدم بود اما به خاطر مشکلی که پیش اومد فقط اشک ریختن نصیبم شد.
[/quote
مبارکه عزیزم
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)... - Maryam-X - 17 آبان ۱۳۹۰ ۰۹:۳۳ ب.ظ
(۱۷ آبان ۱۳۹۰ ۰۸:۲۹ ب.ظ)mosaferkuchulu نوشته شده توسط: ممنون از راهنماییتون!کاملا قبول دارم!اما هم کلاسی های من حتی راست نمی گن که چقدر خوندن!چه برسه با این کارا!
وقتی ازشون می پرسیدم نرم افزار چی خوندن همشون می گفتن نخوندیم بعد یه جریانی پیش اومد که فهمیدم دارن دروغ می گن!یا کسی که می گه من هنوز شروع نکردم به خوندن و تو پارسه رتبه اش ۱۲-۱۳ می شه!!
اگر از دوستای مانشتی کسی هست من با کمال میل حاضرم با هم درس بخونیم اما از هم کلاسی هام کسی متاسفانه نیست!
باشه...قبول دارم
ولی توی ورودی تون حداقل یک نفر پیدا میشه که اونهم دنبال یک نفر برای درس خوندن می گرده.یه خورده به دور و برتون دقت کنید حتما پیدا می کنید.شاید هم لازم باشه به چند نفر پیشنهاد بدید.
دوست دوران درس خوندن آدم حتما لازم نیست یکی از دوستان قدیمی تون باشه.
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)... - firouzi.s - 17 آبان ۱۳۹۰ ۰۹:۳۵ ب.ظ
nina جون تولدت مبارک [/code]
بچه که بودم هر موقع برف میومد یه شعری باخودم زمزمه می کردم
از آسمون برف میاد همه جاسفیده هی
روزبه این خوشگلی هیچکس ندیده هی
....
یاد بچگی بخیر
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)... - انرژی مثبت - ۱۷ آبان ۱۳۹۰ ۰۹:۳۷ ب.ظ
(۱۷ آبان ۱۳۹۰ ۰۸:۱۰ ب.ظ)nina نوشته شده توسط: امروزتولدم بود اما به خاطر مشکلی که پیش اومد فقط اشک ریختن نصیبم شد.
تولدتون مبارک ان شالله که همیشه شاد و موفق باشید
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)... - mosaferkuchulu - 17 آبان ۱۳۹۰ ۰۹:۴۰ ب.ظ
(۱۷ آبان ۱۳۹۰ ۰۹:۳۳ ب.ظ)Maryam-X نوشته شده توسط: (17 آبان ۱۳۹۰ ۰۸:۲۹ ب.ظ)mosaferkuchulu نوشته شده توسط: ممنون از راهنماییتون!کاملا قبول دارم!اما هم کلاسی های من حتی راست نمی گن که چقدر خوندن!چه برسه با این کارا!
وقتی ازشون می پرسیدم نرم افزار چی خوندن همشون می گفتن نخوندیم بعد یه جریانی پیش اومد که فهمیدم دارن دروغ می گن!یا کسی که می گه من هنوز شروع نکردم به خوندن و تو پارسه رتبه اش ۱۲-۱۳ می شه!!
اگر از دوستای مانشتی کسی هست من با کمال میل حاضرم با هم درس بخونیم اما از هم کلاسی هام کسی متاسفانه نیست!
باشه...قبول دارم
ولی توی ورودی تون حداقل یک نفر پیدا میشه که اونهم دنبال یک نفر برای درس خوندن می گرده.یه خورده به دور و برتون دقت کنید حتما پیدا می کنید.شاید هم لازم باشه به چند نفر پیشنهاد بدید.
دوست دوران درس خوندن آدم حتما لازم نیست یکی از دوستان قدیمی تون باشه.
گشتم عزیزم.نبود!دوست صمیمی من کنکور نمی ده!مشکل اینجاست!
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)... - Helmaa - 17 آبان ۱۳۹۰ ۱۰:۴۸ ب.ظ
(۱۷ آبان ۱۳۹۰ ۰۲:۰۹ ب.ظ)maryami نوشته شده توسط: سلام دوستان.منم گفتم بیام حرف دل تنگمو بگم .حتما یادتونه یه تاپیک زده بودم که "می شه به من روحیه بدین؟".از راهنماییهای همتون استفاده کردم سعی می کنم کمتر به شکست عاطفیم فکر کنم ولی تو قلبم همیشه یه درد گنگ هست ........................
سلام دوست عزیز
این همه مشکلی که نام بردید با مصرف دارو که معمولا یه قرص ساده بیشتر نیست حل میشه کافیه صبحها نیم ساعت قبل از صبحانه مصرف کنید تا اثر خودش رو بگذاره ،که مقدارش رو پزشکتون با توجه به آزمایشات تشخیص میدن همین،این علائم شاید برای وقتی هست که دارویی مصرف نمی کنید اما با مصرف دارو نیاز بدنتون رفع میشه .خوابیدن و بی حوصللگی میتونه از افسردگی باشه خودتون هم گفتید که یه درد گنگ تو قلبتون هست ،عزیز من توکلتون به خدا باشه ،بهش اعتماد کنید مطمئن باشید قلبتون ارزشش بیشتر از این حرفهاست ،دستاتون بزارید تو دستهای خدا و بزارید عشق خدا تو قلبتون جایگزین بشه ،خدا بهترینها رو سر راهت قرار میده ،اونوقت می بینی این کم کاری تیروئید نیست که این بلاها رو سرمون میاره بلکه افکار خودمون هست.
امیدوارم از جمله آخرم ناراحت نشی. 
موفق باشی
|