برخی از دانشمندان بزرگ علوم کامپیوتر - نسخهی قابل چاپ صفحهها: ۱ ۲ |
برخی از دانشمندان بزرگ علوم کامپیوتر - mfXpert - 29 مرداد ۱۳۹۱ ۰۸:۵۰ ب.ظ
من خودم خیلی به تاریخچه علم کامپیوتر علاقه دارم و همیشه دنبال این بودم که بینم چه کسایی خدمت بزرگی به علم کامپیوتر کردن و زمینه تحقیقاتی هر کدوم از این افراد چی بوده. یک لیست از بعضی از دانشمندان علم کامپیوتر قرار میدم با یک سری توضیحات در مورد هر کدوم (این لیست کاملا براساس سلیقه خودم بوده و طبیعتا افراد زیادی میتونن تو این لیست قرار بگیرن مثلا اسم اَلن تورینگ رو نیاوردم چون دیگه همه میشناسنش). رابرت تارژان (Robert E. Tarjan): رابرت تارژان لیسانس رو از انستیتو تکنولوژی کالیفرنیا گرفته و فوق لیسانس و دکتراش رو از دانشگاه استنفورد. زمینه تحقیقاتی رابرت تارژان الگوریتم ها (خصوصا الگوریتم های گراف)، ساختمان داده ها و داده کاوی هستش. الگوریتم کارا برای تست مسطح بودن گراف، ساختار داده فیبوناچی هیپ و درختهای Splay هم از کارهای رابرت تارژان هستش ( به همراه افراد دیگه بعضی از این کارهارو انجام داده). رابرت تارژان جایزه تورینگ رو به همراه جان هاپکرافت در سال ۱۹۸۶ برده و دلیلش هم کارهای مفید این دو نفر در زمینه طراحی الگوریتم و ساختمان داده بوده. تعداد publication هاش حدودا ۴۰۰ تا است و citationاش حدودا ۲۹۰۰۰ هستش! (فوق العاده است) دونالد کانوث (Donald E. Knuth): دونالد کانوث لیسانس و فوق لیسانس ریاضی رو با هم و از انستیتو تکنولوژی کالیفرنیا گرفت! دکترا خودش رو هم تو رشته ریاضی از همون انستیتو تکنولوژی کالیفرنیا گرفت. زمینه تحقیقاتیش الگوریتم ها و ریاضیات گسسته است. یه جورایی میشه گفت بابای طراحی الگوریتم همین آقا هستش! کتابی هم که نوشته، یعنی The Art of Computer Programming، بابای کتابای طراحی الگوریتم هستش. یک کتاب در مورد ریاضیات گسسته هم داره. از جمله کارهاش میشه به این موارد اشاره کرد:یکی از مبدعین الگوریتم KMP بوده، روش های پارسینگ LR رو کشف کرده، سیستم حروفچینی TeX رو ایجاد کرده و سه نقطه. جایزه تورینگ رو در سال ۱۹۷۴ برنده شده. افرادی مثل واگان پرات (Vaughan Pratt) و رابرت سدگویک (Robert Sedgewick) از دانشجوی دکترای دونالد کانوث بودن. دیگه خودتون ببینید این آدم کیه که دانشجوهای دکتراش چنین افرادی بودن. حدودا ۳۰۰ تا publication داره و citationاش هم تقریبا ۲۴۰۰۰ هستش. استفن کوک (Stephen Cook): لیسانس رو از دانشگاه میشیگان گرفت و فوق و دکتراش رو از دانشگاه هاروارد. در زمینه پیچیدگی محاسبات تحقیقاتش رو انجام میده. احتمالا باید اسم ارضاع پذیری (SAT) و قضیه ای با نام قضیه کوک رو شنیده باشید. کوک برای اولین بار نشون داد که مسئله ارضاع پذیری (SAT) یک مسئله NP-Complete هستش و نشون داد که هر مسئله NP رو میشه به مسئله SAT کاهش داد. کوک در سال ۱۹۸۲ جایزه تورینگ رو دریافت کرد. تعداد publication برابر با ۲۳۳ و citation برابر با ۶۸۴۶. لسلی لمپورت ( Leslie Lamport): لیسانس و فوق لیسانس رو در رشته ریاضی و از ام آی تی گرفت. دکتراش رو هم از دانشگاه Brandies گرفته.زمینه های تحقیقاتیش سیستم های توزیع شده، زبانهای برنامه نویسی و طراحی الگوریتم هستند. تو زمینه سیستم های حروف چینی هم کار کرده و LaTeX رو ایجاد کرده. الگوریتم نانوایی تو بحث همزمانی هم که دیگه خیلی معروفه. تعداد publication برابر با ۲۵۸ و citation تقریبا برابر با ۲۴۷۰۰ اَلن کی (Alan C. Kay): لیسانس خودش رو در رشته ریاضی و از دانشگاه کولورادو گرفت و فوق لیسانس و دکتراش رو از دانشگاه یوتا. بیشتر کاراش رو در زمینه زبان های برنامه نویسی، مهندسی نرم افزار و تعامل انسان و کامپیوتر انجام داده. دو تا کار انجام داده که خیلی معروف هستن. یکی ابداع بحث شی گرایی و یکی دیگه ابداع رابط کاربر گرافیکی(GUI). (قابل توجه کسایی که شاید فکر کنن استیو جابز رابط کاربر گرافیکی رو ابداع کرده). الن کی در سال ۲۰۰۳ جایزه تورینگ رو برنده شد و دلیلش هم کارهای اون در زمینه شی گرایی بوده. مایکل رابین (Machael O. Rabin): زمینه تحقیقاتیش بحث منطق و پیچیدگی محاسبان بوده.یکی از کارای خیلی بزرگش معرفی همین ماشین های متناهی قطعی و غیر قطعی بوده. تورینگ رو هم برده. جان مک کارتی (John McCarthy): به عنوان پدر هوش مصنوعی شناخته میشه. اولین بار مک کارتی بود که عبارت "هوش مصنوعی" رو به کار برد و از اون به بعد این اصطلاح رایج شد. لیسانس خودش رو از Caltech گرفت و دکتراش رو از دانشگاه پرینستون. تمام کارهاش در زمینه هوش مصنوعی انجام داده و بعضی از کارهاش عبارت اند از: پایه گذار علم هوش مصنوعی، عضو تیم طراحی زبان ALGOL، خالق زبان LISP ( مخفف عبارت LISt Processing) و سه نقطه. مک کارتی سال ۱۹۷۱ جایزه تورینگ رو برد. تعداد publication برابر با ۳۰۹ و تعداد citation برابر با ۱۱۴۲۱. داگلاس لنات (Douglas B. Lenat): لیسانس و فوق لیسانس خودش رو تو رشته ریاضی از دانشگاه پنسیلوانیا گرفت. دکتراش رو از استنفورد گرفت و استاد راهنمای دکتراش ادوارد فایگنبام (Edward Feigenbaum) بوده. زمینه کلی تحقیقاتیش هوش مصنوعی هستش و بیشتر تو زمینه یادگیری ماشین و بازشناسی الگو کار می کنه. یک پروژه معروف به نام سایک (Cyc) هم داره و هدف از این پروژه این هستش که یک کامپیوتر بتونه مثل یک انسان استدلال انجام بده ( مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید. ). |
RE: برخی از دانشمندان بزرگ علوم کامپیوتر - Eternal - 29 مرداد ۱۳۹۱ ۱۱:۴۷ ب.ظ
آی دونالد کانوث ....خیــــــــــــــــــــلی دلم از طراحی الگوریتمت پره!!! ممنون خوب بود. |
برخی از دانشمندان بزرگ علوم کامپیوتر - mfXpert - 30 مرداد ۱۳۹۱ ۱۲:۱۱ ق.ظ
این تاپیک رو به تدریج کامل می کنم. یعنی افراد بیشتر با توضیحات بیشتر. البته توضیحات بیشتر به معنی چندین پاراگراف نخواهد بود. برای هر نفر چهار یا پنج خط که کارای خیلی بزرگشون رو شامل بشه. |
برخی از دانشمندان بزرگ علوم کامپیوتر - javadjj - 30 مرداد ۱۳۹۱ ۰۱:۰۷ ق.ظ
من به ندرت تو زندگیم تاریخ زندگی افراد رو بخونم اما انتهای این تاپیک که رسیدم گفتم حیف که تموم شد خواهشا ادامه بدید |
برخی از دانشمندان بزرگ علوم کامپیوتر - MSZ - 30 مرداد ۱۳۹۱ ۰۹:۱۴ ق.ظ
از بزرگان ایرانی هم اسم ببرین. البته درسته که در حد برندگان تورینگ نیستن اما بعضی هاشون واقعا کارهای بزرگی انجام دادن نمونش دوست عزیزم (و هم مدرسه ای ام!) جناب دکتر یاشار گنجعلی که در حال حاظر استاد دانشگاه تورانتو هستن و فارغ التحصیل استنفورد هستن. سیسکو الان داره تو تمام روترهاش از طرح ایشون برای بافرهاش استفاده می کنه. همینطور برادرشون، جناب افشار گنجعلی، از نخبه های دانشگاه شریف و دانشجوی فعلی استنفورد یا جناب دکتر آیدین باباخانی (که اون هم هم مدرسه ای ما بوده!) و مدال طلای جهانی المپیاد فیزیک هم دارن و کارهای قابل تقدیری انجام دادن البته این عزیزان سنشون از من خیلی بیشتره ولی سمپاد ارومیه رو سر افراز کردن سپاس از مطلب خوبتون |
RE: برخی از دانشمندان بزرگ علوم کامپیوتر - Eternal - 30 مرداد ۱۳۹۱ ۱۰:۲۸ ق.ظ
ما هم میتونیم معرفی کنیم؟ با اجازه لطفعلی عسکرزاده (۱۲۹۹، باکو - )، مشهور به لطفی زاده او بنیانگذار منطق فازی و استاد دانشگاه برکلی در کالیفرنیا است. در بخش یادکرد منابع اکثر متون فنی مربوط به منطق فازی نام او به صورت زاده ذکر میشود. لطفی زاده از پدری ایرانی و مادری یهودی روس در باکو که آن زمان در جمهوری شوروی سوسیالیستی آذربایجان بخشی جمهوری شوروی سوسیالیستی فدراتیو ماوراء قفقاز واقع در اتحاد جماهیر شوروی بود متولد شد و از جنگ جهانی دوّم به این سو مقیم آمریکاست تولد و تحصیل: وی در ۱۵ بهمن ۱۲۹۹ خورشیدی (۴ فوریه ۱۹۲۱ میلادی) در شهر باکو در جمهوری آذربایجان متولد شد. پدرش روزنامهنگاری ایرانی از اهالی اردبیل و مادرش پزشک کودکان و اهل روسیه بود. لطفی تحصیلات ابتدائی خود را در همین شهر و بزبان روسی آغاز نمود. والدین لطفی درپی قحطی و نایابی که پیامد سیاستهای اشتراکی سازی استالین بود، ناچار به ترک باکو و مهاجرت به ایران شدند. وی در تهران در دبیرستان البرز (به نام پیشین: مدرسه مسیونری) و در دانشکده فنی دانشگاه تهران ادامه تحصیل داد. لطفی زاده در امتحانات دانشگاه تهران مقام دوم را کسب نمود در سال ۱۹۴۲ رشته الکترونیک را در این دانشگاه با موفقیت به پایان رساند و در طی جنگ دوم جهانی به ایالات متحده مهاجرت نمود. در دانشگاه فنی ماساچوست (ام.آی.تی) آمریکا ادامه تحصیل داد و در سال ۱۹۴۶ درجه کارشناسی ارشد در مهندسی برق را دریافت نمود. تحصیلاتش را در ام.آی.تی و دانشگاه کلمبیا پی گیری کرد. |
RE: برخی از دانشمندان بزرگ علوم کامپیوتر - blackhalo1989 - 30 مرداد ۱۳۹۱ ۰۸:۳۵ ب.ظ
(۳۰ مرداد ۱۳۹۱ ۰۸:۱۱ ب.ظ)Eternal نوشته شده توسط: اساسا میتوان گفت، منطق فازی اصل و بنیاد هوش مصنوعی است.مخالفم. منطق فازی فقط یک زمینه هست و نه "اصل و بنیاد". |
برخی از دانشمندان بزرگ علوم کامپیوتر - MSZ - 30 مرداد ۱۳۹۱ ۱۱:۳۰ ب.ظ
این مطلب رو هم من میخوام اضافه کنم: چند سال پیش کنفرانسی در کشور آذربایجان برگزار شده بوده و اساتیدی از دانشگاه های ایران هم حضور داشتن. پروفسور لطفی زاده هم حضور داشتن در انتهای کنفرانس، یکی از این ایرانی ها رفته خدمت جناب لطفی زاده و به زبان فارسی از ایشون تشکر و تمجید کرده. پروفسور لطفی زاده هم به زبان انگلیسی بهش گفتن که من فارسی نمی فهمم!!! انگلیسی حرف بزن!!! (داخل پرانتز باید گفته بشه که ایشون سالیان درازی رو در ایران درس خوندن!!!) این ایرانی هم گفته جناب دکتر، ولی شما در ایران بودین و از یک طرف ایرانی هستین (منظورشون یکی از اولیای جناب لطفی زاده بوده) جناب لطفی زاده هم با عصبانیت گفتن من ایرانی نیستم و آذربایجانی هستم!!! (ظاهرا دلشون خیلی پر بوده!!!) |
برخی از دانشمندان بزرگ علوم کامپیوتر - heidari1372 - 07 آبان ۱۳۹۱ ۱۰:۰۳ ب.ظ
با اجازه مدیر بخش که وقتی اسم رشته و دانشگاهش رو دیدم حال کردم(نرم افزار شریف) معرفی دنیس ریچی دنیس مکآلیستر ریچی (به انگلیسی: Dennis MacAlistair Ritchie) (زاده ۹ سپتامبر ۱۹۴۱، درگذشته ۱۲ اکتبر ۲۰۱۱) دانشمند علم رایانه آمریکایی بود که در شکل گیری عصر دیجیتال نقش به سزایی داشت. او زبان برنامه نویسی سی و به همراه همکار دیرین خود کنت تامسون، سیستم عامل یونیکس را به وجود آورد. وی در محله برونزویل شهر نیویورک به دنیا آمد و در دانشگاه هاروارد در رشته فیزیک مشغول به تحصیل شد و بعد از مدتی این رشته را رها کرد و در رشتهٔ ریاضی کاربردی مدرک لیسانس و فوق لیسانس وهمچنین دکترای خودرا گرفت. موضوع پایان نامهٔ دکترای او در سال ۱۹۶۸ در مورد تقسیمات سلسلهای توابع بود. وی در دوران تحصیل به این نتیجه رسیده بود که به رشتهٔ فیزیک علاقهای ندارد وبرای فیزیکدان شدن به اندازهٔ کافی با هوش نیست و کامپیوتر برای او جذابتر و راحتتر است. وی همانند پدرش در سال ۱۹۶۷ جذب آزمایشگاههای بل شد. او در حین کار در شرکت در گیر پروژه مولتیکس شده بود که میتوان آن رانسخهٔ اولیه سیستمعامل یونیکس نامید.تجربه کار بر روی این پروژه باعث شد که او و کنت تامسون نکتهها و ایدههای فراوانی بدست آورند که نتیجهٔ آن در سیستمعامل یونیکس مشخص شد. آخرین پست وی پیش از بازنشستگی در سال ۲۰۰۷ مدیر بخش نرم افزاری شرکت لوسنت (مالک آزمایشگاههای بل) بود. او در دنیای اینترنت با نام کاربریاش dmr شناخته میشود. دنیس ریچی در تاریخ ۱۲ اکتبر ۲۰۱۱ در سن هفتاد سالگی درگذشت. |
برخی از دانشمندان بزرگ علوم کامپیوتر - Studious - 20 آبان ۱۳۹۱ ۰۱:۰۹ ق.ظ
معرفی بیل گیتس + بخشی از مصاحبه های وی ۱ بیل گیتس در سال ۱۹۵۵ میلادی درشهر سیاتل آمریکا به دنیا آمد. پدرش وکیل و مادرش آموزگار بود. در دوران دبیرستان با رایانه آشنا و به آن علاقه مند شد و از ۱۳ سالگی نوشتن برنامه های رایانه ای را شروع کرد و اولین نرم افزار خود را که یک بازی ساده رایانــه ای بود در همان سن نوشت. او این کارها را به همراه دوستش پل آلن (paul Allen) انجام می داد. پل دو سال از او بزرگتر بود و مهارت خاصــــی در سخت افزار نیز داشت. در سال ۱۹۷۳ به دانشگاه هاروارد وارد شد و در آنجا با استیو بالمر(steve Ballmer) - از مسئولان فعلی شرکت مایکروسافت - آشنا شد. یک سال بعد در ۱۹ سالگی دانشگاه را ترک گفت تا به همراه دوست دبیرستانی اش پل آلن شرکت مایکرو سافت را تاسیس کند. در ابتدای راه، برنامه زبان بیسیک(basic) را ارائه دادند. کار شرکت با ۴۰ کارمند و فروش سالانه ۲/۴ میلیون دلار آغاز شد. در سال ۱۹۸۰ شرکت با ارائه سیستم عامل برای ریزپردازنده های ۱۶ بیتی ۸۰۸۸ اینتل که به سفارش شرکت Ibm انجام شد به شهرت و ثروت رسید. یکسال بعد اولین نسخه سیستم عاملwindows از سوی شرکت عرضه شد. در سال ۱۹۹۲ شرکت مایکروسافت با انتشار نسخهwindows 3.1 اولین سیستم عامل گرافیکی را ارائه کرد که قبول عام یافت و این مقبولیت با انتشـــار نسخه های ۹۵، ۹۸، ۲۰۰۰ و Xp به اوج رسید، به گونه ای که هم اکنون بیش از ۹۵ درصد کاربران رایانه های شخصی در دنیا از نـــــــرم افزارها و محصولات مختلف این شرکت استفاده می کنند. امروزه مایکروسافت شرکت بزرگی است که سالانه بیش از ۲۵ میلیارد دلار درآمد دارد و ۵۰ هزار کارمند آن در ۷۸ کشور و منطقه در سراسر دنیا مشغول کار هستند. مایکروسافت برای سال جاری میلادی ۵/۲ میلیارد دلار در امور تحقیق و توسعه هزینه می کند. ویژگی «عصر اطلاعات» از نظر شما چیست؟ بیل گیتس: اطلاعات یک ابزار جدید کسب و کار است و می تواند به سرعت اندیشه جابجا شود و حرکت کند. اگر ویژگی دهه ۸۰ رویکرد به کیفیت و دهه ۹۰ دوران مهندسی مجدد بوده است، ویژگی دهه ۲۰۰۰ سرعت است. شرکتهای موفق آنانی هستند که اطلاعات به آسانی در آن جریان دارد. اگر می خواهید شرکت طراز اول باشید باید اطلاعات بیشتری به دست آورید و به آن سریعتر عمل کنید. من یک باور ساده اما قوی دارم: آنچنان که اطلاعـات را جمع آوری، مدیریت و استفاده می کنی پیروز می شوی یا شکست می خوری. قرن بیست و یکم قرن شتاب خواهد بود و سرعت تغییر. کلید موفقیت کسب و کار در این قرن سرعت اندیشه است. شما به عنوان موسس ... … من لفظ «موسس» را نمی پذیرم زیرا حاکی از آن است که من اول موسس بوده ام و سپس یک پدیدآورنده نرم افزار. در حالی که من یک مهندس نرم افزار هستم که تصمیم گرفتم یک تیم را جمع کنم. ما از ابتدا که شرکت را تاسیس کردیم، شرکت بزرگ نبود و بلکه بسیار ساده بود. تیم در طول زمان رشد کرد و محصولات نرم افزاری جدید عرضه کرد. زمانی که من و پل مایکروسافت را تاسیس کردیم صرفاً به کار نرم افزار پرداختیم. البته پل از من واردتر بود و چه بسا مــــــی خواست یک شرکت سخت افزار داشته باشیم. در این زمینه ما بحثهای زیادی با هم داشتیم. این فکر را با پل از دوران دبیرستان داشتیم. من به پل گفتم ریزپردازنده اینتل ۸۰۸۸ به اندازه کافی قدرتمند نیست و بنابراین، ما باید یک شـــرکت را راه اندازی کنیم. بعد از یکسال و نیم کار پیاپی به عنوان اولین محصولمان Basic را نوشتیم. در سال ۱۹۸۳ به فکر افتادم هیئت مدیره ای از افراد برجسته و خبره بگمارم و از مشورتهایشان استفاده کنم. پس از آن Jon Shirley را آوردیم که کار تیمی را به خوبی بلد بود و به کسب و کار علاقه داشت. پس به نظر می رسد شرکت کاملاً متکی به شما باشد. نه کاملاً. من از جوانترین مدیران عاملی هستم که می توانید در شرکتها سراغ بگیرید. تغییر مدیرعامل معمولاً یک انتقال توام با خطر برای سازمان است. اما من سعی کرده ام سیستمی پدید آورم که متکی به فرد نباشد. دارائی حقیقی شرکت ما کارکنان ماست. باید به کارکنان اجازه داد وظایف و کارهایشان را به خوبی مدیریت کنند. امروزه شما چکار می کنید؟ من در مقام رئیس شرکت بیشتر درصدد جذب و بکارگیری افراد نخبه، بستن قراردادهای جدید و فروش نرم افرار هستم. استخدام افراد باهوش از همان ابتدا مهمترین نکته برای ما بوده است. بسیار تلاش کرده ایم که افراد متناسب با فرهنگ سازمانی خود را پیدا و جذب کنیم. مایکرو سافت اکنون به یک شرکت عظیم تبدیل شده است. چگونه یک شرکت چندده هزارنفری را اداره می کنید؟ نگهداری و هدایت شرکتهای بزرگ در سطح عالی بسیار مشکل است. منظور من جذب و استخدام و نگهداری کارکنان بزرگ و داشتن آرمان والاست. کار ما نوشتن نرم افزارهای عالی است. ما باید در این زمینه برتر باشیم. به زمینه هـــای دیگر کاری نداریم. ما به خوبی می دانیم چطور استخدام کنیم، چطور مدیریت کنیم و چگونه محصولات نرم افزار جهانی تولید کنیم. ما شرکتی به وجود آورده ایم که می خواهد نرم افزارهای برتر بنویسد و کارکنان بزرگــی داریم که این ارزشها را نگه می دارند. شرکت ما برای این هدف خاص تاسیس شده است. کسب و کار ما همین است: تولید محصولات برتر، ملاقات و نشست با مشتریها، تماسهای تلفنی و جذب و بکارگیری کارکنان باهوش. فکر می کنید چه وقت رشد مایکروسافت به انتها می رسد؟ ما براساس رویکرد درازمدت خود معتقدیم این کسب وکار به صورت سیکلی جلو می رود، یعنی فرازونشیب دارد. ما به کسب سود خود مطمئنیم. البته تولید نرم افزارهای برتر سود بیشتری دارد. تنها سوال این است که چگونه رهبری خود را در تولید و عرضه نرم افزار حفظ کنیم. ما نسبت به توانایی خود در این زمینه اطمینان داریم. ما یک شرکت با آینده غیرقابل باور هستیم. فکر می کنید روزی مایکروسافت از بین برود؟ بی تردید روزی فرا خواهد رسید که ستاره بلندپروازی، گوی کسب و کار را از دست مایکروسافت برباید. تنها امید من آن است که آن روز ۵۰ سال دیگر باشد نه ۲ یا ۵ سال دیگر. آرمان شرکت طی سالها چه تغییراتی داشته است؟ چشم انداز اولیه شرکت عبارت بود از: یک رایانه شخصی Pc در هر خانه و روی هر میز. در این بیست و چندسال این آرمان را تغییر دادیم و تکمیل کردیم: در هر زمان و هرمکان و روی هر دستگاهی. یعنی ایده آن است که روی هر میز و هرخانه و هراتاق و هرماشین و هر جیب یک کامپیوتر باشد. آرمان جدید مایکروسافت عبارتست از: تواناساختن مردم به اینکه نرم افزارهای عالی و برتر را در هر زمان و مکان و روی هردستگاهی داشته باشند. از هدفهای بی پروایانه کنونی آن است که رایانه شخصی را بسیار پرتوان تر از آنچه هست کنیم به گونه ای که ببیند، بشنود و یادبگیرد. ما ناچاریم برای ساختن آینده درازمدت خود به خطرهای بزرگی تن دهیم. بلوغ صنعتی هنگامی پدید می آید که دیگر به خطرپذیری نیاز نباشد اما در صنایع روبه رشد باید همواره به استقبال خطر رفت تا بتوان فرآورده های نوین و بی مانند آفرید. رشد صنعت رایانه را می توان با صنعت خودروسازی دهه ۱۹۲۰ یا هواپیماسازی دهه ۱۹۳۰ سنجید. پس معتقد هستید مایکروسافت می تواند بهتر از این باشد؟ این مسئله بستگی به آن دارد که چطور سریعتر حرکت کنیم و افراد مناسب را برای آینده جذب کنیم. من نسبت به روند پیشرفت خوشحالم اما کارهای بسیاری وجود دارد که باید انجام دهیم. بیشتر وقت جلساتی که من با بخشهای مختلف مایکروسافت دارم راجع به آن است که کارکنان باید کارها را بهتر انجام دهند. وقت کمی اختصاص دارد به کارهایی که خوب پیش رفته است. ما هنوز تا آرمانمان که روی هر میز و در هر خانه یک کامپیوتر باشد فاصله داریم. برای رسیدگی به کارها وقت خود را چگونه تنظیم می کنید؟ وقت من در ملاقات با گروههای تولید و سایر بخشهای شرکت و مشتریان تقسیم شده است. علاقه شخصی من آن است که با گروههای تولید کار کنم و بیشتر وقت ملاقات من با آنهاست. یک سوم وقت ملاقاتها نیز با مشتریان است. من مدیری با جهت گیری تولید هستم و بنابراین بیشتر وقتم در این جهت می گذرد. البته من فرصت ندارم به کارهای جزئی برسم. من مجبورم اطمینان حاصل کنم که کارکنان در جهت آرمان آینده ما حرکت می کنند.اما در امور دیگر مثل جزئیات فروش و... خبره نیستم. مشاورهــای فناوری هم دارم که از آنها بهره می برم. ما در شرکت دو هفته داریم که هفته تفکر (think Weeks) نام دارد که من مواردی را که همه کارکنان باهوش نوشته انــــــــد می خوانم. پس به نظر می رسد بیش از حد کار می کنید؟ من ساعات زیادی کار می کنم، البته نه مثل بعضی خیلی زیاد. گاه روزهایی تا ۱۴ ساعت کار می کنم اما معمولاً ۱۲ ساعت. در روزهای تعطیل به ندرت از ۸ ساعت بیشتر کار می کنم. ما کارهای زیادی داریم که می توانیم بهتر انجام دهیم. آنچه مرا به سمت جلو می برد کارکردن باافراد هوشمند است. تمام شرکتهای موفق توسط تیمی از افراد به جلو می روند و من خوشحالم که با تیم کار می کنم. شغل من بهترین شغلی است که وجود دارد. من فردی خوش بین هستم و به پیشرفت اعتقاد دارم. من از اینکــه در چنین دوره ای از تاریخ زندگی می کنم خشنودم. نقش خانواده شما در این راه چیست؟ خانواده من یک انگیزه و اشتیاق حقیقی برای من است. شما ثروت هنگفتی به دست آورده اید و سالهاست ثروتمندترین فرد دنیا هستید. چرا خود را بازنشسته نمی کنید؟ این سوال را معمولاً از من می پرسند. پاسخ من آن است کــه دیدگاه اولیه من نسبت به رایانه های شخصی، دستگاهی بود با ظرفیت بیشتر و قدرت فزونتر و استفاده وسیع تر نسبت به آنچه امروز بدان دست یافته ایم. بنابراین، وقتی هدف من ایــن چنین بزرگ بوده شما نمی توانید برای دست یابی به چنین دیدگاهی در تمامی طول عمر خود از کار کنار بکشید. من هنوز رویای رایانه شخصی را در سردارم که بدون نقص کار کند. اگر روزی از مایکروسافت بروید به چه کاری می پردازید؟ باز هم به نرم افزار می پردازم. البته من به بیوتکنولوژی هم علاقه مندم زیرا معتقدم در آینده نزدیک، انقلابی در بحث بهداشت جهانی ایجاد خواهد کرد. به همین دلیل در بنیاد گیتس هم روی این موضوع پروژه هایی در دست داریم. تفاوت شرکتهای بزرگ و کوچک چیست؟ شرکتها باید از هم درس بیاموزند. شرکتهای بزرگ باید بدانند که استفاده موثر از فناوری یک اسلحه راهبردی برای آنهاست. این همـــان وادی است که شرکتهای کوچک را می تواند مضمحل سازد. شرکتهای کوچک در حال حاضر در یک مسیر تاثیرپذیر قرار گرفته اند. البته اینترنت قواعد رقابت را تغییر داده و این فرصت را در اختیار شرکتهای کوچک قرار داده تا سریع توسعه یابند و به مشتری توجه کنند و با رقبای بزرگ به رقابت بپردازند. در زمینه کسب و کار خواندن چه کتابی را توصیه می کنید؟ در زمینه کسب و کار اگر می خواهید یک کتاب بخوانید کتاب «سالهای خدمتم در جنرال موتورز» اثر آلفرد اسلوان(۴) را بخوانید. شما به رشد و پیشرفت مایکروسافت اشاره کردید. انگیزه های پیشرفت را با توجه به این رشد سریع چگونه در کارکنان حفظ می کنید؟ اگر شما به کارکنان خود به عنوان کسانی که می توانند به موفقیت سازمان کمک کنند ننگرید. همه فناوریهای موجود در جهان هم نمی توانند انگیزه لازم را در آنها به وجود آورند. ما کارکنان بزرگ و خوبی داریم. اینان کلید موفقیت ما هستند. ما همواره در شرکت نیم نگاهی به رقبا داریم. من فکر می کنم شعار پیروزی سردادن، شعار درستی نیست. من هرگز خطاب به کارکنانم این شعار را به کار نمی برم. شما همواره پیروز نیستید، شما باید محصــــول و خدمات خود را بهتر کنید. ما می دانیم که باید مسائل و مشکلات شرکت خود را بهتر از رقبا حل کنیم. این مسئله یک شبه به دست نمی آید. مسیری طولانی است که باید کارکنان دائم به آن فکر کنند. آیا ما رو به پیشرفت هستیم؟ چطور می توان پیشرفت را اندازه گرفت؟ ما هرگز راجع به چیزهایی که در آن موفقیت کسب کرده ایم حرف نمی زنیم. ما همواره راجع به چالشهای پیش رو حرف مـــی زنیم. این چالشها پایان ناپذیرند. شما هیچ گـــــاه در جلسه ای در مایکروسافت نمی شنوید که کسی بگوید بیائید پیروز شویم یا پیروز شدیم. چرا اینقدر نسبت به پیروزی و موفقیت موضع می گیرید؟ موفقیت معلم بدی است. ما چالشهای بزرگ و اهداف بزرگ پیش رو داریم. مایکروسافت محیطی است که ما راجع به اشتباهــات بحث می کنیم. ماافراد را تشویق می کنیم که اطراف خود را برای چالشهای جدید بنگرند و راهی برای مشارکت در موفقیت درازمدت شرکت بیابند. ما همه را به این مسئله متوجه می کنیم که «چه می کنیم» و «چگونه به بهبود نیاز داریم». این سوالهایی است که مـن در مایکروسافت همه را تشویق می کنم که همـواره بپرسند. کارکنان ما یاد گرفته اند از جنبه های مثبت و منفی به پروژه هایمان بنگرند. من هرسال عادت دارم چیزی را که «ده اشتباه بزرگ مایکروسافت» می نامم به روز کنم و کارکنان را ترغیب کنم راجع به درسهای آینده شرکت صحبت و فکر کنند ما در مایکروسافت همـــواره خود را آسیب پذیر می دانیم. از ۲۰ سال پیش تاکنون چنین بوده ایم. ما ضمن پیگیری برنامه های درازمدت در زمینه پژوهش، همواره گوش به زنگ خبرهای بد هستیم. من می کوشم تا از خبرهای بد امروز برای حل مسائل فردا کمک بگیرم. خبرهای بد چگونه می تواند مهم باشد؟ به نظر من یکی از وظایف راهبردی مدیران عامل، جستجو و پذیرش خبرهای بد و تشویق سازمان به پاسخگویی مناسب به آن است. کارکنان باید اطمینان داشته باشند که خبرهای بد نیز مانند خبرهای خوب نزد مدیریت خریدار دارد. اگر به خبرهای ناگوار نه با دید منفی بلکه به عنوان نشانــه ای از نیاز به دگرگون سازی برخورد کنید شکستی در پی نخواهد بود. باید از آنها درس گرفت. باید به پیشواز خبرهای بد رفت تا مواردی را که نیاز به بهبود دارند به شما نشان دهد. سرعت پاسخگویی به پیشامدهای اضطراری اصولاً معیاری برای درک توان یک سازمان است. نظام دیجیتالی اطلاعات باید سازمانها را در تبدیل خبرهای بد به فرآورده های بهتر یاری رساند. باور کنید که در مایکروسافت بسیاری از دستاوردهای ما پیامد شکستهای ما هستند. تجربه های شکست خورده در راهی درست، اشتباهات ارزشمندی هستند که باید آنها را ارج گذاشت. می توانید نمونه ها و مثالهای عملی در این زمینه ذکر کنید؟ مـــا روش تهیه برنامه Excel را که پیشرفته ترین صفحه گسترده گرافیکی است وقتی آموختیم که در تهیه برنامهmultiplan شکست خوردیم. شکست در زمینه تولید پایگاه داده پردازی Omega زیربنای ساخت برنامهaccess به عنوان پرطرفدارترین پایگاه داده، شد. شکست در تهیه برنامه های Ms At Work زمینه ساز تهیه نرم افزارهای Expedia برای امور مسافرت Inventor برای امور مالی و Sidewalk برای فعالیتهای سرگرمی و تفریحی شد. و نمونه ای از شرکتهای دیگر؟ نخستین سازنده ناموفق پلوپز برقی در ژاپن شرکت غول آسای سونی است که امروزه رهبری صنایع الکترونیکی جهان را دردست دارد. با شکایت مشتریان چگونه برخورد می کنید؟ ناخشنودترین مشتریان بزرگترین منبع یادگیری ما هستند. باید توجه خود را بر مشتریان بسیار ناخشنود متمرکز کرد. باید در کسب و کار، ساختار و سیاستهایی را اجرا کرد که شکایتها را با شتاب و بی واسطه با راه حلها پیوند دهد. مشتریان ناخشنود بزرگترین فرصتها را در اختیار ما می گذارند. اگر از ایرادهای مشتریان به جای برخورد منفی و دفاعی برای خود فرصت یادگیری و آگاهی فراهم آوریم، شکایت مشتری بهترین راهنمای بهسازی کیفیت فرآورده ها خواهد بود. شما به شکایتهای مشتریان بیش از گزارشهای مالی توجه کنید. فناوری اطلاعات چه نقشی در پیشبرد اهداف شرکت دارد؟ فنــاوری اطلاعات، اطلاعاتی به مدیریت می دهد که او را به فهم عمیق تر کسب و کار کمک می کند و اینکه در کجا می تواند رقابت کند و بازار بزرگ بعدی چیست و... در صنعت، اطلاعات باید جایگزین موجودی انبار شود. روان بودن جریان اطلاعات برجسته ترین ویژگی سازمانها در عصر دیجیتالی است. روان بودن اطلاعات در سازمان همچون خون در رگها، راه حلهای فردی و گروهی فراوانی را بـــــرای مشکلات سازمان با خود به همراه می آورد. ابزارهای دیجیتالی راه آسان دستیابی، پخش و بکارگیری اطلاعات را بسیار هموار کرده است. شما مفهـــوم «کار اطلاعاتی» را زیاد به کار برده اید. منظورتان از این مفهوم چیست؟ کار اطلاعاتی Information Work عبارتست از پردازش اطلاعات توسط مغز انسان یا برنامه های کامپیوتر. به نظر من کار اطلاعاتی، کار فکری است. بیشتر حجم کاری که در کشورهای پیشرفته انجام می شود کار اطلاعاتی است. بکارگیری ابزارهای دیجیتالی، شرکت را قادر می سازد کار اطلاعاتی را با کارائی، عمق و خلاقیت بیشتر انجام دهد. بــــه تعبیر یک استاد دانشگاه Mit ، تفاوت فرآورده های عینی (فیزیکی) و فرآورده های داده ای (اطلاعات) مثل حرکت اتم ها (در حالتی که محصولی مثل خودرو یا رایانه تولید می شود) و بیت هاست (در حالتی که کاری مثل تجزیه و تحلیل مالی انجام می شود). باید در پی تبدیل کارهای نیروبر به «کارهای دانش بر» بود. کارهای دانش بر یعنی افزودن اندیشه انسانی به داده ها برای حل مسائل. |
برخی از دانشمندان بزرگ علوم کامپیوتر - aatwo - 20 آبان ۱۳۹۱ ۰۱:۳۴ ق.ظ
چه جالب بیشتر این افراد تو زمینه ریاضیات بودن حالا ما میام میگیم ریاضی این ریاضی اون چند درصد از روزشون رو صرف تحقیق و پژوهش کردن من یه همکلاسی دارم دکتری نجوم می خونه از ۲۴ ساعت شاید حدوده ۱۵ ساعتش رو مشغوله تحقیق و درسه خیلی حال میکنم باهاش |
برخی از دانشمندان بزرگ علوم کامپیوتر - shrtwoc - 15 دى ۱۳۹۱ ۰۳:۴۹ ب.ظ
و مهم ترین آنها آلن تورینگ (۲۳ ژوئن ۱۹۱۲ – ۷ ژوئن ۱۹۵۴) پدر علم رایانه !!!!!!!!!!!!!!!!!! تورینگ به عنوان پدر علم محاسبهٔ نوین و علم رایانه شناخته شدهاست و مهمترین جایزهٔ علمی رایانه به افتخار وی جایزهٔ تورینگ نام گرفتهاست. وی دارای نشان ویژهٔ سلطنتی انگلستان و نیز عضو پیوستهٔ کالج سلطنتی بود. تورینگ به کمک ماشین تورینگ فورمولاسیون موثری برای روش الگوریتم ومحاسبه تهیه کرد؛ با کمک آزمایش تورینگ، سهم مؤثر و محرکی در زمینهٔ هوش مصنوعی ارائه کرد: آیا میتوان روزی گفت: «ماشین هوشیار است و میتواند فکر کند؟» او سپس درآزمایشگاه ملی فیزیک مشغول به کار شد، و یکی از طرحهای اولیه برنامه ذخیره شده کامپیوتر را ارائه کرد، هرچند که در واقع ساخته نشد. در ۱۹۴۸ به دانشگاه منچستر رفت تا روی «منچستر مارک ۱» کار کند، که به عنوان اولین کامپیوتر حقیقی دنیا شناخته شد. در طول جنگ جهانی، تورینگ در بلچلی پارک (مرکز کد شکنی انگلستان) مشغول بود و برای مدتی مسئول بخشی از آن بود، بخش مربوط به تحلیل نوشتههای رمزی نیروی دریایی آلمان. او چند روش برای شکستن رمزهای آلمانها ابداع کرد، شامل روش ماشینی الکترومکانیکی که میتوانست ویژگیهای ماشین انیگما را پیدا کند (بامب). در سال ۱۹۵۰ در مقالهای معیاری برای تعیین میزان هوشمندی رایانه پیشنهادکرد که پس از آن به آزمایش تورینگ معروف شد: سزاوارترین معیار برای هوشمند شمردن یک ماشین، اینست که آن ماشین بتواند انسانی را توسط یک پایانه «تله تایپ» به گونهای بفریبد که آن فرد متقاعد گردد با یک انسان روبروست. تا به حال هیچ برنامهای قادر به موفقیت در این آزمون نگردیدهاست. او با معرفی ماشین تورینگ، یک مدل ریاضی برای تحلیل تواناییهای ذاتی الگوریتمها بنیان گذاشت. به همین دلیل ماشین تورینگ یکی از عناصراصلی در نظریه محاسبات و نظریه پیچیدگی است. جایزه تورینگ به افتخار او نامگذاری شدهاست. جایزهٔ تورینگ معتبرترین جایزه در علم رایانهاست که هر سال از سوی «انجمن ماشینهای حسابگر» (ACM) اعطا میشود. در سال ۱۹۵۲ به وی تهمتی زدند که باعث مردنش شد(نمی دونم قضاوتش با مردم اطلاعات بیشترhttp://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D9%84%D9%86_%D8%AA%D9%88%D8%B1%DB%8C%D9%86%DA%AF) نوام چامسکی(نظریه زبان ها و ماشین ها) فقط همین کافیه که روزنامه نیویورک تایمز او را بزرگترین متفکر زنده جهان خوانده است. نظریه معروف وی دستور زایشی است که در دهه ۶۰ میلادی انقلابی در زبانشناسی معاصر ایجاد کرد. وی همچنین کتابهای متعددی درباره ذهن و زبان و مغز و زبان نوشتهاست. در واقع چامسکی در بررسیهای خود نشان داد که با بررسی نظام زبانی افراد میتوان نتایج روانشناختی به دست آورد. وی نوشتههای متعددی نیز در زمینه علوم رایانه دارد. که در زمینهٔ کامپیلرها نظریات او مورد توجهاست. نظریات چامسکی انقلابی در رشته زبانشناسی به وجود آوردند. او معتقد است اصول و خصوصیات زبان در انسان ذاتی و «به طور ارثی برنامهریزی شده» است و محیط پیرامون کودک تنها نقش محرک را برای یادگیری زبان مادری ایفا میکند. کودک مجموعه محدودی از اطلاعات را از محیط زبانی خویش میگیرد و خود قادر است ترکیبات جدیدی بسازد. نظریهپردازان پیشتر معتقد بودند زبان مادری تنها از راه شنیدن گفتار اطرافیان و به صورت اکتسابی وارد مغز کودک میشود. از گفتههای اوست که:«زبان آیینه فکر است». در اصل این ایده که زبان میتواند بازتاب دهندهٔ تمام نمایی از شخصیت و حالات درونی شخص باشد، ایده چامسکی است. چامسکی در مهرماه ۱۳۹۱(اکتبر ۲۰۱۲) برای شرکت در کنفرانس بینالمللی زبانشناسی به غزه سفر کرد که دکتری افتخاری دانشگاه الاسلامیه غزه به منظور قدردانی از مواضع انسانی نوام چامسکی در پشتیبانی از مردم فلسطین و اعلام همبستگی با فلسطینی ها به وی اهدا شد.( مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید. ) ادگار فرانک تد کاد (۲۳ آگوست ۱۹۲۳ – ۱۸ آوریل ۲۰۰۳) (بانک اطلاعاتی ): کاد یک دانشمند علوم کامپیوتر و انگلیسی بود. وی نقش بهسزایی در بنیانگذاری تئوری بانک رابطهای داشت و میدانیم که این مدل رایجترین مدل دادهای بانک اطلاعاتی است. زمانی که برای IBM فعالیت میکرد ، مدل رابطهای را برای مدیریت بانک اطلاعاتی بنا کرد. اگرچه نقش ارزشمند بسیاری در سایر پیشرفتهای علوم کامپیوتر داشت ولی مدل رابطهای وی از تئوریهای مهم و بهیادماندنی او است. کریستوفر جی دیت (بانک اطلاعاتی) دیت یکی از نویسندگان ، محققان ، مشاوران و متخصصان مستقل در زمینهی فنآوری بانک دادهی رابطهای است. زمانی که برای شرکت IBM کار میکرد ، در زمینهی برنامهریزی و طراحی فنی محصولات شرکت چون SQL/DS و DB2 همکاری داشت. او زمانی با کاد در مدیریت پایگاه دادهها و مدل رابطهای همکاری میکرد. در سال ۱۹۸۳ شرکت IBM را ترک کرد و یکی از توسعهدهندگان و پایهگذاران مدل رابطهای شناخته میشود. کتاب وی به عنوان مقدمهای بر سیستمهای بانک داده ، تاکنون به هشتمین ویرایش خود رسیده است و کتابی مرجع در زمینهی بانکهای دادهای است و در صدها دانشکده و دانشگاه در سراسر دنیا تدریس میشود. وی همچنین نویسندهی کتابهای بسیاری در زمینهی مدیریت داده است. فعلنه چیزی به ذهنم نمی رسه(دوستان گفتند) |
RE: برخی از دانشمندان بزرگ علوم کامپیوتر - Lonely Palm - 19 دى ۱۳۹۱ ۰۲:۴۴ ق.ظ
نمی دونم شنیدین یا نه، دکسترا یک فولکس واگن داشته که بهش می گفته ماشین تورینگ البته من اینو تو یه کتاب خیلی خوب خوندم که اینجا معرفی می کنم و به اشتراک می گذارم دبیرخانه شورای عالی اطلاع رسانی یه کتاب خیلی خوب در این زمینه داره که زندگی ۱۵ تا دانشمند علوم رایانه رو بصورت تاریخی ارائه کرده، همراه با نقل قول هایی از اون ها و ذکر خاطراتشون از مراحل حساس زندگی شون واقعا کتاب دلچسبیه و از خوندنش لذت بردم سال های پیش که این کتاب رو خوندم، قطعا شما هم لذت می برید [attachment=8810] |
برخی از دانشمندان بزرگ علوم کامپیوتر - I L I A D - 09 بهمن ۱۳۹۱ ۰۷:۲۷ ب.ظ
اندرو تننبام از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد اندرو تننبام اندرو استوارت تننبام (به انگلیسی: Andrew Stuart Tanenbaum) (متولد ۱۹۴۴) استادی است در علوم رایانه از دانشگاه آزاد آمستردام در هلند. او به خاطر خلق مینیکس، یک سیستمعامل آزاد شبیه یونیکس با اهداف آموزشی، و کتابهای درسی علوم رایانهاش که متون مرجع در این زمینه شناخته میشوند معروف است. وی شغل تدریس را مهمترین کار خود میداند.[۱] کتابشناسی [ویرایش] او به خوبی برای کتابهایش در علوم رایانه شناختهشدهاست: شبکههای رایانهای: Computer Networks, (co-authored with David J. Wetherall) ISBN 0-13-212695-8 سیستمعامل: طراحی و پیادهسازی: Operating Systems: Design and Implementation, (co-authored with Albert Woodhull), ISBN 0-13-142938-8 سیستمعاملهای نوین: Modern Operating Systems, ISBN 0-13-031358-0 سیستمعاملهای توزیع شده: Distributed Operating Systems, ISBN 0-13-219908-4 سازماندهی رایانهٔ ساخت یافته: Structured Computer Organization, ISBN 0-13-148521-0 سیستمهای توزیعشده: اصول و نهایت: Distributed Systems: Principles and Paradigms, (co-authored with Maarten van Steen), ISBN 0-13-239227-5 سیستمعامل: طراحی و پیادهسازی و مینیکس[۲] الهامبخش لینوس توروالدز برای طراحی هستهٔ لینوکس بود. در زندگینامهٔ Just for Fun، توروالدز توضیح میدهد که چگونه کتاب او را به بلندای جدید رساند. کتابهای او به زبانهایی که شامل عربی، باسک، بلغاری، چینی، آلمانی، فرانسوی، آلمانی، عبری، مجارستانی، ایتالیایی، کرهای، ژاپنی، اسپانیایی مکزیکی، فارسی، لهستانی، پرتقالی، رومانیایی، روسی، صری، اسپانیایی میشوتد ترجمه شدهاست.[۳] آنها در بیش از ۱۲۰ ویرایش ظاهر شدهاند که در دانشگاههای سرتاسر دنیا استفاده میشوند.[۴] |
برخی از دانشمندان بزرگ علوم کامپیوتر - Mohammad Ehsan - 12 بهمن ۱۳۹۱ ۰۲:۰۰ ب.ظ
(۲۰ آبان ۱۳۹۱ ۰۱:۰۹ ق.ظ)Studious نوشته شده توسط: معرفی بیل گیتس + بخشی از مصاحبه های وی ۱اقا خلاصه بنویسیم بد نیست ها بهتر خونده میشه |