تالار گفتمان مانشت
داستان خواستگاری به روایت سعید هاشمی!!! - نسخه‌ی قابل چاپ

صفحه‌ها: ۱ ۲ ۳ ۴ ۵
RE: داستان خواستگاری به روایت سعید هاشمی!!! - sasanlive - 09 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۱:۱۱ ب.ظ

(۰۹ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۱:۰۱ ب.ظ)fatima1537 نوشته شده توسط:  از آواتارتون معلومه کاملاSmile
؟
شاید زیادی شوخی کردم تو سایت.
یا حق.

RE: داستان خواستگاری به روایت سعید هاشمی!!! - انرژی مثبت - ۰۹ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۱:۲۳ ب.ظ

(۰۹ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۱:۱۱ ب.ظ)sasanlive نوشته شده توسط:  
(09 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۱:۰۱ ب.ظ)fatima1537 نوشته شده توسط:  از آواتارتون معلومه کاملاSmile
؟
شاید زیادی شوخی کردم تو سایت.
یا حق.
ای بابا اقا ساسان بهتون برخورد؟ Undecided شما که اینجوری نبودید. منم همین حرف رو توی ارسالم به شوخی زدم. اقایون که نباید زود رنج باشن. شما گفتید ما خانوما دست بزن داریم ما چیزی نگفتیم (به روی خودمون نیاوردیم که بقیه به خقیقت ماجرا پی نبرند Big GrinBig Grin)

RE: داستان خواستگاری به روایت سعید هاشمی!!! - goldoonehkhanoom - 10 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۲:۱۴ ق.ظ

(۰۹ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۰:۰۱ ب.ظ)baziramzi.ir نوشته شده توسط:  با توجه به علاقه بیش از حد بچه ها به این تاپیک پیشنهاد میکنم یه همسریابی در مانشت بزنیم . اینجا بیست هزار عضو داره و خوشبختانه انواع و اقسام مورد هست .فقط آقای دکتر یه جایی بعنوان محل آشنایی اعضا درنظر بگیرید چون آدم که اینترنتی علاقه مند نمیشه به کسی .
من از الان آمادگی خودم رو برای حضور در این جلسه اعلام میکنم Big Grin
بچه ها یواشکی به این درخواست شما۵ تامثبت دادن یواشکی ولی یواشکیBig Grinاخه الان دیگه کنکورتموم شده و بهترهست در این جلسات حظورپرشورخودمون و نشون بدیمBlush

داستان خواستگاری به روایت سعید هاشمی!!! - Lantern - 10 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۲:۲۴ ق.ظ

(۰۹ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۱:۱۱ ب.ظ)sasanlive نوشته شده توسط:  ؟
شاید زیادی شوخی کردم تو سایت.
یا حق.
آقا ساسان شوخی کردن اگه با توهین و تمسخر دیگران همراه نباشه خیلی هم خوبه.
اتفاقاً شوخی های شما هم تا جایی که من ارسالاتون رو خوندم بجا و بدون توهینه.
توی همین تاپیک کلی شوخی از طرف همه دوستان مطرح شده و به کسی هم بر نخورده . برای اون ارسالتون هم دیدید که حتی خانم ها هم براتون سپاس گذاشتن.پس اونایی که شاید باید ناراحت می شدند ناراحت نشدن و حالا یکی دیگه از دوستان شاید به هر دلیلی از ارسالتون ناراحت شده و مطلبی گذاشته که منم با لحن و ادبیاتش موافق نیستم.اما خوب اونم نظرش رو گفته و ما بهتره خرده نگیریم.
خوب پاشید صورت همدیگررو ماچ کنید و از هم دلخور نباشید!Big Grinخوب نیست واسه خاطر یه چند تا شوخی دلخوری پیش بیاد.Smile

RE: داستان خواستگاری به روایت سعید هاشمی!!! - farazin - 10 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۲:۲۵ ق.ظ

(۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۲:۱۴ ق.ظ)goldoonehkhanoom نوشته شده توسط:  
(09 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۰:۰۱ ب.ظ)baziramzi.ir نوشته شده توسط:  با توجه به علاقه بیش از حد بچه ها به این تاپیک پیشنهاد میکنم یه همسریابی در مانشت بزنیم . اینجا بیست هزار عضو داره و خوشبختانه انواع و اقسام مورد هست .فقط آقای دکتر یه جایی بعنوان محل آشنایی اعضا درنظر بگیرید چون آدم که اینترنتی علاقه مند نمیشه به کسی .
من از الان آمادگی خودم رو برای حضور در این جلسه اعلام میکنم Big Grin
بچه ها یواشکی به این درخواست شما۵ تامثبت دادن یواشکی ولی یواشکیBig Grinاخه الان دیگه کنکورتموم شده و بهترهست در این جلسات حظورپرشورخودمون و نشون بدیمBlush

می گم واسه خرگوشاتون خواسگار نمی خوایین؟یه خرگوش سراغ دارم

RE: داستان خواستگاری به روایت سعید هاشمی!!! - goldoonehkhanoom - 10 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۲:۴۴ ق.ظ

(۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۲:۲۵ ق.ظ)farazin نوشته شده توسط:  
(10 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۲:۱۴ ق.ظ)goldoonehkhanoom نوشته شده توسط:  
(09 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۰:۰۱ ب.ظ)baziramzi.ir نوشته شده توسط:  با توجه به علاقه بیش از حد بچه ها به این تاپیک پیشنهاد میکنم یه همسریابی در مانشت بزنیم . اینجا بیست هزار عضو داره و خوشبختانه انواع و اقسام مورد هست .فقط آقای دکتر یه جایی بعنوان محل آشنایی اعضا درنظر بگیرید چون آدم که اینترنتی علاقه مند نمیشه به کسی .
من از الان آمادگی خودم رو برای حضور در این جلسه اعلام میکنم Big Grin
بچه ها یواشکی به این درخواست شما۵ تامثبت دادن یواشکی ولی یواشکیBig Grinاخه الان دیگه کنکورتموم شده و بهترهست در این جلسات حظورپرشورخودمون و نشون بدیمBlush

می گم واسه خرگوشاتون خواسگار نمی خوایین؟یه خرگوش سراغ دارم
جدی؟خوبه باعث کارخیر بشیم.فقط یکم گوشاش درازه.اشکال نداره؟Sadدیدین دیگه عکسش بابای عروس و

داستان خواستگاری به روایت سعید هاشمی!!! - sepid - 10 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۹:۳۷ ق.ظ

(۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۹:۲۶ ق.ظ)Fardad-A نوشته شده توسط:  این درخواست قبلا" هم بارها مطرح شده ولی چنانکه خصوصی هم خدمت دوستان مطرح کننده گفته ام ،اینجا سایت همسریابی نیست و چنین کاری را نخواهیم کرد.نه در حیطه کارمون هست نه مجوزش را داریم و نه ...............
ولی چون بهر حال یک مرحله مهم زندگی هست،در تاپیک مباحث عمومی میشه یک بخش مباحث مربوط به ازدواج ایجاد کرد که دوستان نقطه نظراتشون یا مراسم شهر خودشون را بگن.
موافقم.
سعی کنیم سایت رو از اهداف اصلی خودش دور نکنیم.
فک کنم سایتای مخصوص همسریابی تو نت باشه.
شنیدین همه کاره هیچ کاره هست!

RE: داستان خواستگاری به روایت سعید هاشمی!!! - mammad_asir - 10 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۱:۳۰ ق.ظ

وای چه مصیبتی !
ولی ...

RE: داستان خواستگاری به روایت سعید هاشمی!!! - baziramzi.ir - 10 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۱:۴۰ ب.ظ

(۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۹:۲۶ ق.ظ)Fardad-A نوشته شده توسط:  
(10 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۲:۱۴ ق.ظ)goldoonehkhanoom نوشته شده توسط:  
(09 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۰:۰۱ ب.ظ)baziramzi.ir نوشته شده توسط:  با توجه به علاقه بیش از حد بچه ها به این تاپیک پیشنهاد میکنم یه همسریابی در مانشت بزنیم . اینجا بیست هزار عضو داره و خوشبختانه انواع و اقسام مورد هست .فقط آقای دکتر یه جایی بعنوان محل آشنایی اعضا درنظر بگیرید چون آدم که اینترنتی علاقه مند نمیشه به کسی .
من از الان آمادگی خودم رو برای حضور در این جلسه اعلام میکنم Big Grin
بچه ها یواشکی به این درخواست شما۵ تامثبت دادن یواشکی ولی یواشکیBig Grinاخه الان دیگه کنکورتموم شده و بهترهست در این جلسات حظورپرشورخودمون و نشون بدیمBlush
این درخواست قبلا" هم بارها مطرح شده ولی چنانکه خصوصی هم خدمت دوستان مطرح کننده گفته ام ،اینجا سایت همسریابی نیست و چنین کاری را نخواهیم کرد.نه در حیطه کارمون هست نه مجوزش را داریم و نه ...............
ولی چون بهر حال یک مرحله مهم زندگی هست،در تاپیک مباحث عمومی میشه یک بخش مباحث مربوط به ازدواج ایجاد کرد که دوستان نقطه نظراتشون یا مراسم شهر خودشون را بگن.

البته من خواستم شوخی کرده باشم. ولی الان که خوب فکر میکنم میبینم همچین چیز بدی هم نیست . بالاخره همه دوستان کامپیوتر خوندن و شاید یه شباهتی به هم داشته باشن . ولی دوستان ازدواج خیلی مسئله مهمیه هیچ وقت نباید به دید شوخی بهش نگاه بشه .

داستان خواستگاری به روایت سعید هاشمی!!! - mahi_24 - 10 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۱:۵۶ ب.ظ

(۰۹ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۸:۵۳ ب.ظ)sasanlive نوشته شده توسط:  تمام اینا فریبه گول نخورین Big Grin.
یه توصیه ایمنی اینکه هیچوقت با زنی که ازتون قویتره ازدواج نکنین چون زنای جدید دسته بزن دارن
چند سال پیش یه بوکسوره آمریکایی از زنش شکایت کرده بود که زنش میزنتش. دیگه وای به حال بقیه Big Grin.

نکات کنکوری جهت نجات دادن خود از مراسم خواستگاری:
۱-با کفش برین تو اتاق
۲-تا رسیدین بدون توجه به خانواده عروس برین رو مبل بشینین
۳-از اول مراسم تا اخر مراسم میوه پوست کنین بخورین
۴-دستتون همش تو ظرف شیرینی باشه. آخرسرم چند تا بذارین تو جیبتون
۵-از اول تا آخر مراسم زبونتونو بین دوتا لبتون قرار بدین تا خیال کنن منگلین
۶-چشاتونو چپ کنین زل بزنین تو چشه پدر زنه آیندتون
۷-موقع که عروس خانم چایی آورد ۲ تا چایی وردارین
۸-دست بزنین از قصد چاییا رو بریزین رو مبلا تا همون اول مادر زن آیندتون ازتون بدش یاد
۹-موقع صحبت با عروس خانم قورباغه ای که از قبل آماده کردینو از تو جیبتون دربیارین بندازین تو بغل عروس خانم
۱۰-اگه اینکارا اثر نکرد معلومه بدشانس ترین ادم روی زمینین Big Grin.
من چند روزه عزیزی رو از دست دارم و داغ دارم.امروز بعد از یه مدت اومدم و این پستتون رو خوندم و خندیدم.دستتون درد نکنه که همیشه باعث شادی دیگران هستید.دیدم انگار کمی ناراحت شدید. مطمئن باشد شوخیاتون همیشه به دل همه میشنه و موندگار میشه.و نبودتون حس میشه .

داستان خواستگاری به روایت سعید هاشمی!!! - انرژی مثبت - ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۲:۱۴ ب.ظ

خدا بهتون صبر بده ان شالله که پس از این همیشه براتون شادی رقم بخوره.

RE: داستان خواستگاری به روایت سعید هاشمی!!! - aatwo - 10 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۲:۲۳ ب.ظ

(۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۱:۵۶ ب.ظ)mahi_24 نوشته شده توسط:  
(09 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۸:۵۳ ب.ظ)sasanlive نوشته شده توسط:  تمام اینا فریبه گول نخورین Big Grin.
یه توصیه ایمنی اینکه هیچوقت با زنی که ازتون قویتره ازدواج نکنین چون زنای جدید دسته بزن دارن
چند سال پیش یه بوکسوره آمریکایی از زنش شکایت کرده بود که زنش میزنتش. دیگه وای به حال بقیه Big Grin.

نکات کنکوری جهت نجات دادن خود از مراسم خواستگاری:
۱-با کفش برین تو اتاق
۲-تا رسیدین بدون توجه به خانواده عروس برین رو مبل بشینین
۳-از اول مراسم تا اخر مراسم میوه پوست کنین بخورین
۴-دستتون همش تو ظرف شیرینی باشه. آخرسرم چند تا بذارین تو جیبتون
۵-از اول تا آخر مراسم زبونتونو بین دوتا لبتون قرار بدین تا خیال کنن منگلین
۶-چشاتونو چپ کنین زل بزنین تو چشه پدر زنه آیندتون
۷-موقع که عروس خانم چایی آورد ۲ تا چایی وردارین
۸-دست بزنین از قصد چاییا رو بریزین رو مبلا تا همون اول مادر زن آیندتون ازتون بدش یاد
۹-موقع صحبت با عروس خانم قورباغه ای که از قبل آماده کردینو از تو جیبتون دربیارین بندازین تو بغل عروس خانم
۱۰-اگه اینکارا اثر نکرد معلومه بدشانس ترین ادم روی زمینین Big Grin.
من چند روزه عزیزی رو از دست دارم و داغ دارم.امروز بعد از یه مدت اومدم و این پستتون رو خوندم و خندیدم.دستتون درد نکنه که همیشه باعث شادی دیگران هستید.دیدم انگار کمی ناراحت شدید. مطمئن باشد شوخیاتون همیشه به دل همه میشنه و موندگار میشه.و نبودتون حس میشه .
منم تسلیت میگم انشالا عزیزانتون همیشه سالم باشن

داستان خواستگاری به روایت سعید هاشمی!!! - fatima1537 - 10 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۳:۳۰ ب.ظ

(۰۹ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۱:۱۱ ب.ظ)sasanlive نوشته شده توسط:  
نقل قول: از آواتارتون معلومه کاملاSmile
؟
شاید زیادی شوخی کردم تو سایت.
یا حق.
ای بابا چرا یهو میاید شوخی میکنید بعد یهو جدی میشید!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!.من نخواستم کنایه بزنم.دیدم آواتار خشن و جنگجویانه ای دارید منم گفتم آواتارتون گویای مطلب هست Smile بعدشم گفتم که دیگه دوره زمونه دامادهای جنگجو و جدی گذشته باید یکم لطیف تر و احساسی تر بود

RE: داستان خواستگاری به روایت سعید هاشمی!!! - silver - 10 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۸:۰۶ ب.ظ

یه سوال فنی واسم پیش اومده دوستان؟
آخه یه دانشجوی بیکار واجبه ازدواج کنه؟؟Huh
حالا ازدواج دانشجویی باشه و پای مسایل عشقولانهHeartیه حرفی..!یه توجیحی!
اما آقاپسری که خرجشو باباش میده و.....
واقعا تواین شرایط لازمه؟؟؟؟؟Confused

داستان خواستگاری به روایت سعید هاشمی!!! - baziramzi.ir - 10 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۸:۴۶ ب.ظ

به بعضی ها میگی چرا به ناموس مردم نگاه میکنی میگه دنبال ازدواجم .
میگی چرا با ناموس مردم دوست میشی میگه قصدم ازدواجه .
خودمونیم حالا اگر واقعا یه درصدی از اونها قصدشون ازدواج باشه تقریبا همه ما قبول داریم که این راهش نیست .

حالا تصور کنید یه جایی دخترها و پسرهای مجرد دور هم جمع بشن و با هم جلساتی رو برگزار کنن . اینجا همه دیگه خیالشون راحته که طرف متاهل نیست و هم قصد ازدواج داره . واقعا سخته ولی اگه روش کار بشه چیز خوبی از آب درمیاد .