تالار گفتمان مانشت
داستان خواستگاری به روایت سعید هاشمی!!! - نسخه‌ی قابل چاپ

صفحه‌ها: ۱ ۲ ۳ ۴ ۵
RE: داستان خواستگاری به روایت سعید هاشمی!!! - goldoonehkhanoom - 08 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۱:۰۳ ب.ظ

(۰۸ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۲:۵۰ ب.ظ)yaser_ilam_com نوشته شده توسط:  
(08 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۲:۳۴ ب.ظ)goldoonehkhanoom نوشته شده توسط:  
(07 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۱:۴۴ ب.ظ)yaser_ilam_com نوشته شده توسط:  آقا من قیدشو زدم ممنون که چشم منو باز کردی WinkBig GrinBig GrinBig Grin

بچه ها قرارنشد انقدزودخودتونوببازیدکهSadفقط باید از۷ خوان رستم ردشیدگاهاBig Grinالبته یه خورده تخیلی بود.به راهتون ادامه بدید به نظرمنTongue
من دارم راهم رو میرم البته تازه چشمام باز شده و راهم رو پیدا کردم Winkحالا شما ما رو منحرف نکنBig Grin
بخدااون کج راهه استTongueایشالا بیافتی توی راه ۷خوان و.........

داستان خواستگاری به روایت سعید هاشمی!!! - navid-p - 08 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۱:۰۸ ب.ظ

ضمنا اگه هر پسری دختری رو انتخاب کنه که از همه نظر بهش بخوره این مشکلات پیش نمیاد.
ولی اگه یه پسر با ظاهر معمولی بخواد بره خواستگاری ملکه زیبایی یا با وضعیت شغلی و اقتصادی ضعیف بره خواستگاری دختری که چند تا خدمتکار از بچگی زیر دستش بودن و... طبیعیه که کفشاش وسط کوچه باشه...
البته قبول دارم که بعضی دخترها و خانواده هاشونم هستن که از هر نظر معمولین ولی خیلی ادعاشون میشه مثل این بنده خدای توی داستان که اخر مجبور میشن برن در خونه خواستگار

داستان خواستگاری به روایت سعید هاشمی!!! - fateme66 - 08 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۱:۲۰ ب.ظ

ممنون خیلی جالب بود.
خب اگه آقایون نظرشون عوض شده ،بعد مراسم خواستگاری یک سالی صبر کنن تا خانواده طرف مثل پدر سیما خانم بیاد سراغ داماد آیندشSmileSmile

داستان خواستگاری به روایت سعید هاشمی!!! - p.parsaee - 08 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۱:۲۴ ب.ظ

(۰۸ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۲:۰۴ ب.ظ)SaMiRa63 نوشته شده توسط:  اگه ویلایی باشه که بهتره ، دیگه برد پرتاب به وسط کوچه نمیرسه Tongue
حالا اومدیم باباش قهرمان پرتاب وزنه باشه.

RE: داستان خواستگاری به روایت سعید هاشمی!!! - diligent - 08 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۳:۳۳ ب.ظ

بعضی شهرها بعضی فرهنگها هم یه مقداری سخت گیری شون و .. بیشتره و خیلی مته به خشخاش میذارن، مثلا" مراسم آنچنانی و جهیزیه آنچنانی و ...
حالا اسم نمیبرم کجا که دعوا نشهWink

RE: داستان خواستگاری به روایت سعید هاشمی!!! - yaser_ilam_com - 08 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۳:۵۶ ب.ظ

(۰۸ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۲:۱۵ ب.ظ)farhud نوشته شده توسط:  امیدوارم روزی رسم بشه که خونواده دخترا بیان خواستگاری پسرا.
Big Grin
اونوقت حق مهریه با کی باشه Big Grin اگه بازم با اونا باشه که فایده نداره Big Grin

RE: داستان خواستگاری به روایت سعید هاشمی!!! - ronaldo - 08 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۴:۳۳ ب.ظ

(۰۸ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۱:۰۸ ب.ظ)navid-p نوشته شده توسط:  اگه یه پسر با ظاهر معمولی بخواد بره خواستگاری ملکه زیبایی یا با وضعیت شغلی و اقتصادی ضعیف بره خواستگاری دختری که چند تا خدمتکار از بچگی زیر دستش بودن
بنظر شما اینجور دخترا سوار تاکسی میشن ؟؟

داستان خواستگاری به روایت سعید هاشمی!!! - farhud - 08 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۴:۴۳ ب.ظ

چرا پست منو ویرایش کردید؟؟
چی نوشته بودم مگه من؟ با حذف جمله دوم نوشته من کاملا بی معنا شده!
اوتوریتر بودن هم حدی داره!
از نوشته م کاملا واضحه که اصطلاحی که من به کار بردم جنبه طنز و شوخی داشت.
اینجا ما با سانسورچیهای سختگیرتر از ... طرفیم؟
(۰۸ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۳:۵۶ ب.ظ)yaser_ilam_com نوشته شده توسط:  
(08 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۲:۱۵ ب.ظ)farhud نوشته شده توسط:  امیدوارم روزی رسم بشه که خونواده دخترا بیان خواستگاری پسرا.
Big Grin
اونوقت حق مهریه با کی باشه Big Grin اگه بازم با اونا باشه که فایده نداره Big Grin

خب جمله دوم رو لطف کرده سانسور نمودند تا پستی کاملا خنک باقی بمونه.

داستان خواستگاری به روایت سعید هاشمی!!! - انرژی مثبت - ۰۸ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۵:۰۷ ب.ظ

(۰۸ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۴:۴۳ ب.ظ)farhud نوشته شده توسط:  چرا پست منو ویرایش کردید؟؟
من متوجه نمی شم شما چرا میگید پستتون ویرایش شده؟!!! اگه ویرایش بشه اسم ویرایش کنند بالاش میاد!!! در ضورتی که همچین چیزی نیست!!!

داستان خواستگاری به روایت سعید هاشمی!!! - farhud - 08 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۵:۲۴ ب.ظ

(۰۸ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۵:۰۷ ب.ظ)انرژی مثبت نوشته شده توسط:  
(08 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۴:۴۳ ب.ظ)farhud نوشته شده توسط:  چرا پست منو ویرایش کردید؟؟
من متوجه نمی شم شما چرا میگید پستتون ویرایش شده؟!!! اگه ویرایش بشه اسم ویرایش کنند بالاش میاد!!! در ضورتی که همچین چیزی نیست!!!
در این صورت پست من چطوری تغییر کرده؟
تصور نمیکنم امکان ویرایش توسط مدیران بدون درج اسم اونها موضوع خیلی عجیبی باشه.

داستان خواستگاری به روایت سعید هاشمی!!! - fatima1537 - 08 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۶:۰۲ ب.ظ

من هم تعجب کردم آخ بالای ارسال ویرایشی نوشته نشده!
نه مطمئن باشید هر کاری که انجام بشه ثبت میشه. من الان به لیست فعالیتهای مدیران نگاه کردم چنین چیزی نبوده
حالا جمله تون رو بنویسید ببینیم چی بودهSmile(اگر جنجالی نباشه البته)

داستان خواستگاری به روایت سعید هاشمی!!! - MSZ - 08 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۶:۰۶ ب.ظ

دوستان عذر میخوام
میشه بگید سعید هاشمی کیه؟!

RE: داستان خواستگاری به روایت سعید هاشمی!!! - goldoonehkhanoom - 08 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۶:۳۱ ب.ظ

(۰۸ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۶:۱۴ ب.ظ)sansho نوشته شده توسط:  
(08 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۲:۱۵ ب.ظ)farhud نوشته شده توسط:  امیدوارم روزی رسم بشه که خونواده دخترا بیان خواستگاری پسرا.
Big Grin

این حرفو نگو باباAngryAngry
اونوقت مطمئن باش کسی خواستگاری منو تو نمیاد و تا ابد مجرد میمونیمWinkBig GrinBig GrinBig GrinBig Grin
خون تودلمون کردین هاSadهرروزمیشمریدHuhتازشم نگران نباشید همین الانشم همینجوریهBig Grin

داستان خواستگاری به روایت سعید هاشمی!!! - sirvan.t - 08 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۷:۰۹ ب.ظ

ای بابا با این حرفاتون دخترا رو نا امید نکنینAngry ، اصلا این داستان یه شوخیه ،یه شایعه س Confusedباور نکنین ای بابا خودتو لوس نکن دیگه گفتم شایعه سBig Grin.

RE: داستان خواستگاری به روایت سعید هاشمی!!! - farazin - 08 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۷:۵۰ ب.ظ

(۰۸ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۱:۲۳ ق.ظ)Fardad-A نوشته شده توسط:  حالا موندیم اگه ویلایی بود و حیاط داشت چی؟؟؟؟راه حلی ،چیزی؟
اگه ویلا و ... باشه که همه شرط ها رو قبول می کنیمBig GrinBig GrinBig GrinTongueTongueTongue