|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - نسخهی قابل چاپ
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - crevice - 01 دى ۱۳۹۶ ۰۸:۲۷ ب.ظ
بوی روزهای خوب خیلی خیلی نزدیک شدن. ((:
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 01 دى ۱۳۹۶ ۰۸:۳۰ ب.ظ
(۰۱ دى ۱۳۹۶ ۰۸:۲۷ ب.ظ)crevice نوشته شده توسط: بوی روزهای خوب خیلی خیلی نزدیک شدن. ((:
چه بویی میدن؟
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - reticent - 01 دى ۱۳۹۶ ۰۸:۵۱ ب.ظ
گر سینه شود تنگ، خدا با ما هست...
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - crevice - 01 دى ۱۳۹۶ ۰۸:۵۳ ب.ظ
(۰۱ دى ۱۳۹۶ ۰۸:۳۰ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: (01 دى ۱۳۹۶ ۰۸:۲۷ ب.ظ)crevice نوشته شده توسط: بوی روزهای خوب خیلی خیلی نزدیک شدن. ((:
چه بویی میدن؟
بوی عطر بیک جوانان
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - αɾια - ۰۱ دى ۱۳۹۶ ۰۹:۳۴ ب.ظ
(۰۱ دى ۱۳۹۶ ۰۸:۵۳ ب.ظ)crevice نوشته شده توسط: (01 دى ۱۳۹۶ ۰۸:۳۰ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: (01 دى ۱۳۹۶ ۰۸:۲۷ ب.ظ)crevice نوشته شده توسط: بوی روزهای خوب خیلی خیلی نزدیک شدن. ((:
چه بویی میدن؟
بوی عطر بیک جوانان
بوی اسب؟
(۰۱ دى ۱۳۹۶ ۰۷:۱۳ ب.ظ)reticent نوشته شده توسط: هر چقدر تلاش کردم نوشته عکس آواتار جناب بلک رو کامل بخونم نتونستم.
منم همچنان
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - reticent - 01 دى ۱۳۹۶ ۰۹:۵۴ ب.ظ
(۰۱ دى ۱۳۹۶ ۰۹:۳۴ ب.ظ)kimya_r نوشته شده توسط: (01 دى ۱۳۹۶ ۰۷:۱۳ ب.ظ)reticent نوشته شده توسط: هر چقدر تلاش کردم نوشته عکس آواتار جناب بلک رو کامل بخونم نتونستم.
منم همچنان
در آخر خاک راهی عاقبت هیچ
پ.ن) به قول حاج فتاح (من او): حق
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - αɾια - ۰۱ دى ۱۳۹۶ ۰۹:۵۵ ب.ظ
(۰۱ دى ۱۳۹۶ ۰۹:۵۴ ب.ظ)reticent نوشته شده توسط: در آخر خاک راهی عاقبت هیچ
آره از غیب رسید مرسی
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - salam5 - 01 دى ۱۳۹۶ ۱۰:۱۵ ب.ظ
کجاست جای رسیدن!
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - MarkLand - 01 دى ۱۳۹۶ ۱۰:۳۴ ب.ظ
چقد خوبه ادم وقتی سرحاله! ولی قدرشو نمی دونه یه خورده هنوز تب دارم نمی تونم درست تمرکز کنم اما خوب با ازمون و خطا یه کارایی می کنم
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 01 دى ۱۳۹۶ ۱۱:۳۰ ب.ظ
میخوام یه کتاب کاغذی غیر درسی غیر فنی بگیرمِ. بر اساس سلیقه خودتون پیشنهاد بدید.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - MarkLand - 01 دى ۱۳۹۶ ۱۱:۴۰ ب.ظ
(۰۱ دى ۱۳۹۶ ۱۱:۳۰ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: میخوام یه کتاب کاغذی غیر درسی غیر فنی بگیرمِ. بر اساس سلیقه خودتون پیشنهاد بدید.
مکتوب
پائلو کوئلیو
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - αɾια - ۰۱ دى ۱۳۹۶ ۱۱:۴۵ ب.ظ
(۰۱ دى ۱۳۹۶ ۱۱:۳۰ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: میخوام یه کتاب کاغذی غیر درسی غیر فنی بگیرمِ. بر اساس سلیقه خودتون پیشنهاد بدید.
شازده کوچولو !
کیمیاگر !!
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Behnam - ۰۱ دى ۱۳۹۶ ۱۱:۵۴ ب.ظ
(۰۱ دى ۱۳۹۶ ۰۸:۲۷ ب.ظ)crevice نوشته شده توسط: بوی روزهای خوب خیلی خیلی نزدیک شدن. ((:
میتونم حدس بزنم چه خبره
(۰۱ دى ۱۳۹۶ ۱۱:۴۵ ب.ظ)kimya_r نوشته شده توسط: (01 دى ۱۳۹۶ ۱۱:۳۰ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: میخوام یه کتاب کاغذی غیر درسی غیر فنی بگیرمِ. بر اساس سلیقه خودتون پیشنهاد بدید.
شازده کوچولو !
کیمیاگر !!
درصدی با روحیات بلک سازگار نیستند
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - αɾια - ۰۲ دى ۱۳۹۶ ۱۲:۰۰ ق.ظ
جدیدا یه آلرژی تو مایه های دندان ساییدن و پرتاب هرگونه وسیله فلزی(ترجیحا صندلی های کلاس) به سمت یه نفر، پیدا کردم!!
اشاره به کاربر خاصی نباشه
یدونه دوست جونِ دیگه به دوستام اضافه شد
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - ezra - 02 دى ۱۳۹۶ ۰۱:۳۴ ق.ظ
(۰۱ دى ۱۳۹۶ ۱۱:۳۰ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: میخوام یه کتاب کاغذی غیر درسی غیر فنی بگیرمِ. بر اساس سلیقه خودتون پیشنهاد بدید.
مسخ
اینو الان خوندم خیلی خوشم اومد واقعاً !
گویا از گلشن راز شیخ محمود شبستری !
شد ابلیست امام و در پسی تو
بدو لیکن بدینها کی رسی تو؟
کرامات تو گر در خودنمایی است
تو فرعونی و این دعوی خدایی است
کسی کو راست با حق آشنایی
نیاید هرگز از وی خودنمایی
همه روی تو در خلق است زنهار
مکن خود را بدین علت گرفتار
چو با عامه نشینی مسخ گردی
چه جای مسخ یک سر نسخ گردی
مبادا هیچ با عامت سر و کار
که از فطرت شوی ناگه نگونسار
تلف کردی به هرزه نازنین عمر
نگویی در چه کاری با چنین عمر
به جمعیت لقب کردند تشویش
خری را پیشوا کردی زهی ریش
فتاده سروری اکنون به جهال
از این گشتند مردم جمله بدحال
نگر دجال اعور تا چگونه
فرستاده است در عالم نمونه
نمونه باز بین ای مرد حساس
خر او را که نامش هست جساس
خران را بین همه در تنگ آن خر
شده از جهل پیشآهنگ آن خر
چو خواجه قصهٔ آخر زمان کرد
به چندین جا از این معنی نشان کرد
ببین اکنون که کور و کر شبان شد
علوم دین همه بر آسمان شد
نماند اندر میانه رفق و آزرم
نمیدارد کسی از جاهلی شرم
همه احوال عالم باژگون است
اگر تو عاقلی بنگر که چون است
|