|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - نسخهی قابل چاپ
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Skyrim - 14 خرداد ۱۳۹۵ ۱۱:۱۹ ق.ظ
خیلی خوبه آدم از رشته ش لذت ببره و کارش هم مرتبط با رشته ش باشه
از معدود تصمیمای درست زندگیم
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - pezhman.m-AI - 14 خرداد ۱۳۹۵ ۱۱:۴۹ ق.ظ
حکیمی شاگردان خود را برای یک گردش تفریحی به کوهستان برده بود. بعد از پیادهروی طولانی، همه خسته و تشنه در کنار چشمهای نشستند و تصمیم گرفتند استراحت کنند.
حکیم به هر یک از آنها لیوانی داد و از آنها خواست قبل از نوشیدن آب یک مشت نمک درون لیوان بریزند. شاگردان هم این کار را کردند. ولی هیچیک نتوانستند آب را بنوشند، چون خیلی شور شده بود.
سپس استاد مشتی نمک را داخل چشمه ریخت و از آنها خواست از آب چشمه بنوشند وهمه از آب گوارای چشمه نوشیدند.
حکیم پرسید: آیا آب چشمه هم شور بود؟
همه گفتند:
نه، آب بسیار خوشطعمی بود.
حکیم گفت:
رنجهایی که در این دنیا برای شما در نظر گرفته شده است نیز همین مشت نمک است نه کمتر و نه بیشتر.
این بستگی به شما دارد که لیوان آب باشید و یا چشمه که بتوانید رنجها را در خود حل کنید. پس سعی کنید چشمه باشید تا بر رنجها فایق آیید.
مرحوم_دولابی
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - fatemesoleimani - 14 خرداد ۱۳۹۵ ۱۱:۵۵ ق.ظ
یعنی من نمی دونم چرا اصلا سیاست ندارم....
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - samaneh@90 - 14 خرداد ۱۳۹۵ ۱۲:۰۶ ب.ظ
گاهی نمیدونم میشه به حس قلبی ایمان داشت یا نه!!!! وقتی همه میگن این کار اشتباهه ولی از درون حست برای همه دلایل اطرافیان جواب داشته باشه!! واقعا نمیدونم تا چه حد میشه احساس درونی رو باور داشت!!!!!
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - khayyam - 14 خرداد ۱۳۹۵ ۱۲:۰۹ ب.ظ
(۱۴ خرداد ۱۳۹۵ ۱۲:۰۶ ب.ظ)samaneh@90 نوشته شده توسط: گاهی نمیدونم میشه به حس قلبی ایمان داشت یا نه!!!! وقتی همه میگن این کار اشتباهه ولی از درون حست برای همه دلایل اطرافیان جواب داشته باشه!! واقعا نمیدونم تا چه حد میشه احساس درونی رو باور داشت!!!!!
این از اون چیزهایی می تونه باشه که مجهول است و با هیچ منطق و فلسفه ای نشه جوابی براش به دست آورد حتی با گرفتن انتگرال چند گانه
(۱۴ خرداد ۱۳۹۵ ۱۱:۵۵ ق.ظ)fatemesoleimani نوشته شده توسط: یعنی من نمی دونم چرا اصلا سیاست ندارم....
تعریف سیاست چیه ؟
(۱۴ خرداد ۱۳۹۵ ۱۱:۱۹ ق.ظ)reza.kh نوشته شده توسط: خیلی خوبه آدم از رشته ش لذت ببره و کارش هم مرتبط با رشته ش باشه
از معدود تصمیمای درست زندگیم
پنجاه درصد قضیه حله ولی آیا محیط و امکانات به درستی در مسیر برات قرار داده میشه که همیشه تو این تصمیم بمونی و مجبور نشی عوضش کنی !؟
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - admin - 14 خرداد ۱۳۹۵ ۱۲:۱۲ ب.ظ
(۱۳ خرداد ۱۳۹۵ ۱۱:۴۸ ب.ظ)ezra نوشته شده توسط: آغا این آواتارا رو درست کنید
چه مشکلی داره؟ لطفا در بخش مشکلات مانشت بیان کنید تا رفع کنیم. من آواتار شما رو میبینم. آیا در آپلود آواتار مشکل هست؟
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - khayyam - 14 خرداد ۱۳۹۵ ۱۲:۱۶ ب.ظ
(۱۴ خرداد ۱۳۹۵ ۱۲:۱۲ ب.ظ)admin نوشته شده توسط: (13 خرداد ۱۳۹۵ ۱۱:۴۸ ب.ظ)ezra نوشته شده توسط: آغا این آواتارا رو درست کنید
چه مشکلی داره؟ لطفا در بخش مشکلات مانشت بیان کنید تا رفع کنیم. من آواتار شما رو میبینم. آیا در آپلود آواتار مشکل هست؟
مدیر محترم آواتورها دیده نمیشه غیب شده دست به کار شوید و این مشکل رو برطرف کنه !
والا قبلا یه بخش چت داشت تو پایین صفحه می تونستیم با دوستامون چت درسی کنیم اونو برداشتی و بعدش آواتورها غیب شد و دیده نمیشه فکر کنم کمی بعد ما رو هم حذف کنی ! بازگشت همه به سوی اوست
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - so@ - 14 خرداد ۱۳۹۵ ۱۲:۲۴ ب.ظ
(۱۴ خرداد ۱۳۹۵ ۱۲:۱۶ ب.ظ)khayyam نوشته شده توسط: (14 خرداد ۱۳۹۵ ۱۲:۱۲ ب.ظ)admin نوشته شده توسط: (13 خرداد ۱۳۹۵ ۱۱:۴۸ ب.ظ)ezra نوشته شده توسط: آغا این آواتارا رو درست کنید
چه مشکلی داره؟ لطفا در بخش مشکلات مانشت بیان کنید تا رفع کنیم. من آواتار شما رو میبینم. آیا در آپلود آواتار مشکل هست؟
مدیر محترم آواتورها دیده نمیشه غیب شده دست به کار شوید و این مشکل رو برطرف کنه !
والا قبلا یه بخش چت داشت تو پایین صفحه می تونستیم با دوستامون چت درسی کنیم اونو برداشتی و بعدش آواتورها غیب شد و دیده نمیشه فکر کنم کمی بعد ما رو هم حذف کنی ! بازگشت همه به سوی اوست
منم آواتار دوستان رو میبینم :|
بخش چت رو ادمین توضیح دادن چرا حذف کردن .
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - samaneh@90 - 14 خرداد ۱۳۹۵ ۱۲:۲۹ ب.ظ
(۱۴ خرداد ۱۳۹۵ ۱۲:۰۹ ب.ظ)khayyam نوشته شده توسط: (14 خرداد ۱۳۹۵ ۱۲:۰۶ ب.ظ)samaneh@90 نوشته شده توسط: گاهی نمیدونم میشه به حس قلبی ایمان داشت یا نه!!!! وقتی همه میگن این کار اشتباهه ولی از درون حست برای همه دلایل اطرافیان جواب داشته باشه!! واقعا نمیدونم تا چه حد میشه احساس درونی رو باور داشت!!!!!
این از اون چیزهایی می تونه باشه که مجهول است و با هیچ منطق و فلسفه ای نشه جوابی براش به دست آورد حتی با گرفتن انتگرال چند گانه
پیش اومده واستون؟
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 14 خرداد ۱۳۹۵ ۱۲:۴۱ ب.ظ
امیدوارم فیفا ۱۷ با فراست بایت چیز خوبی از آب در بیاد.
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - fatemesoleimani - 14 خرداد ۱۳۹۵ ۰۱:۱۱ ب.ظ
تعریف سیاست چیه ؟
منظورم سیاست کاری هست داشتن برخورد مناسب و همکاری دوستانه بین همکارها و زیر بار نرفتن زور که منجر به دعوا هم نشود هدف همکارا پیشرفت کل بخش باشه نه اینکه وقتی موفق میشی سعی کنن حذفت کنن و مثلا من وقتی نسخه ها را چک کردم وقتم ازاد شده دوباره می خوام یه بار دیگه یه نگاه کنم الکی نگن تو وسواسی نمیدونم فلانی و... وقت ازادم بوده نمیدونم این انتقاد را قبول کنم یا نه چون من هنوز ساعت نمی زنم و اموزشی هستم نمی خوام باهشون درگیر بشم اما واقعا زیر بار حرف زور رفتن برام سخته ، یا طرف خودش وقتی نسخه را ویرایش می کرده دکمه ذخیره را نزده بعد می گه خانوم چرا ذخیره را نمی زنی منو نخواستم درگیر شم سکوت کردم
یا باید از بخش پذیرش ایراد بگیرم وقتی ایراد می گیرم الکی داد و بی داد می کنن در حالی که دوستانه بهشون می گم البته تا حدود زیادی خودم را کنترل کردم اما قطعا رفتار کردن با بعضی ها که می دونی رفتارشون غیر اخلاقی هست سخته چون انتقاد هم اگه به ادم بشه باید با یه لحن مناسب باشه
نه با زیر سوال بردن شخصیت افراد البته برای رسیدن به هدف های بزرگ باید خیلی چیزها را تحمل کرد انشالله که اخرش خیر باشه گذشته از همه اینها من به نسخه ها و ایراد پیدا کردن از نسخه ها واقعا وابسته شدم ایده های مختلفی هم به ذهنم می رسه اما همکارام گاهی یه ضد حال هایی می زنن که ادم نمی دونه واقعا چی بگه
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - samaneh@90 - 14 خرداد ۱۳۹۵ ۰۱:۲۸ ب.ظ
(۱۴ خرداد ۱۳۹۵ ۰۱:۱۱ ب.ظ)fatemesoleimani نوشته شده توسط:
تعریف سیاست چیه ؟
منظورم سیاست کاری هست داشتن برخورد مناسب و همکاری دوستانه بین همکارها و زیر بار نرفتن زور که منجر به دعوا هم نشود هدف همکارا پیشرفت کل بخش باشه نه اینکه وقتی موفق میشی سعی کنن حذفت کنن و مثلا من وقتی نسخه ها را چک کردم وقتم ازاد شده دوباره می خوام یه بار دیگه یه نگاه کنم الکی نگن تو وسواسی نمیدونم فلانی و... وقت ازادم بوده نمیدونم این انتقاد را قبول کنم یا نه چون من هنوز ساعت نمی زنم و اموزشی هستم نمی خوام باهشون درگیر بشم اما واقعا زیر بار حرف زور رفتن برام سخته ، یا طرف خودش وقتی نسخه را ویرایش می کرده دکمه ذخیره را نزده بعد می گه خانوم چرا ذخیره را نمی زنی منو نخواستم درگیر شم سکوت کردم
یا باید از بخش پذیرش ایراد بگیرم وقتی ایراد می گیرم الکی داد و بی داد می کنن در حالی که دوستانه بهشون می گم البته تا حدود زیادی خودم را کنترل کردم اما قطعا رفتار کردن با بعضی ها که می دونی رفتارشون غیر اخلاقی هست سخته چون انتقاد هم اگه به ادم بشه باید با یه لحن مناسب باشه
نه با زیر سوال بردن شخصیت افراد البته برای رسیدن به هدف های بزرگ باید خیلی چیزها را تحمل کرد انشالله که اخرش خیر باشه گذشته از همه اینها من به نسخه ها و ایراد پیدا کردن از نسخه ها واقعا وابسته شدم ایده های مختلفی هم به ذهنم می رسه اما همکارام گاهی یه ضد حال هایی می زنن که ادم نمی دونه واقعا چی بگه
بهترین نوع همکاری اینه با هم رقابت کاری نداشته باشی الان همکارم یکی از دوستای گلمه چون رقابت نداریم کارامون فرق داره با هم
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 14 خرداد ۱۳۹۵ ۰۱:۵۰ ب.ظ
(۱۴ خرداد ۱۳۹۵ ۱۲:۲۴ ب.ظ)F@gh@ نوشته شده توسط: منم آواتار دوستان رو میبینم :|
تو این تصویر شما مهمان هستید. در حالت مهمان آواتار رو نشون میده اما وقتی لاگین می کنم آواتار رو نشون نمیده.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - admin - 14 خرداد ۱۳۹۵ ۰۲:۰۵ ب.ظ
(۱۴ خرداد ۱۳۹۵ ۱۲:۱۶ ب.ظ)khayyam نوشته شده توسط: مدیر محترم آواتورها دیده نمیشه غیب شده دست به کار شوید و این مشکل رو برطرف کنه !
نوع نمایش شما افقی هست. به همین خاطر این اتفاق افتاده. بررسی شده و مشکل حل خواهد شد.
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - so@ - 14 خرداد ۱۳۹۵ ۰۲:۰۸ ب.ظ
(۱۴ خرداد ۱۳۹۵ ۰۱:۵۰ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: تو این تصویر شما مهمان هستید. در حالت مهمان آواتار رو نشون میده اما وقتی لاگین می کنم آواتار رو نشون نمیده.
اره اون عکس مهمان بودم ولی کلا آواتارارو میبینم.
|