(۰۱ آذر ۱۳۹۳ ۰۶:۲۴ ب.ظ)itplus نوشته شده توسط: یه سؤال مهم از مهندسین گرامی
من تنها باری که ریاضیات گسسته رو دیدم ترم ۲ دانشگاه بود که اونم با تقلب و التماس دعای استادو و سفارش این ور اونور شدم ۱۴ و همین الان که با شما حرف می زدم هیچ زمینه ای ازش ندارم و به پیشنهاد یکی از رتبه های برتر پارسال که بهم گفته بود خیلی سخته بزارش کنار گذاشتمش کنار ولی الان توی کنکورای آزمایشی من نمیزنمش و چون سؤالایی راحتی داره همه ۳ ۴ تا ازش می زنن . ضمناً ضریبش هم که قابل توجهتون هست رقم ناچیز ۴ می باشد و من الان عذاب وجدان گرفتم که الان چیکار کنم واسه خوندنش دیره یا نه.
کتاب پوران رو گرفتم بخش منطقش رو که خوندم مغزم سوت کشید ترس وجودم رو گرفت. آیا به نظر شما با توجه به همه ی این مسائل صرف می کنه که من شروع کنم بخونم لااقل یکی دو سؤال ازش بزنم یا نه؟ و اگر می شود کدام قسمت هاش آسون تر و پرتکرار تر هست تو کنکور به نظر شما؟
اگر با فصل منطق مغزتون سوت کشید با فصلای دیگه اشکتون در میاد
اگر دوست دارین بخونینش با ویس پیش برین که مطابق با کتاب هست
(۰۱ آذر ۱۳۹۳ ۰۵:۵۴ ب.ظ)pesaredelsokhte نوشته شده توسط: من شروع کردم الان به خوندن ولی واقعا هیچی هیچی ازش نمی فهمم . با اینکه از روی مقسمی میخونم و تست های اون رو تقریبا میفهمم ولی ۶۰۰ مسئله رو اصلا اصلا نمیفهمم .
بچه ها شما هم اینجوری هستید ؟ یا میتونید درک کنید تست هاشو ؟
اره ۶۰۰ مساله ی لول بالاتر هست از حد درک هست یعنی در حد تسلط هست . ی سری سوال هاش خودش هم قاطی کرده تو پاسخ نامه ی جی زده تویه حل تشریحی ی چی دیگه . خلاصه ک ی سری سوالاش سطحش بالاست واقعا ؛ در حدی که خودشم گیر کرده ی جورایی فقط پیچونده و رفته.
مثل ی سری از سوال های ای تی که فقط طراح بلده جوابشو
(۰۱ آذر ۱۳۹۳ ۰۶:۲۴ ب.ظ)itplus نوشته شده توسط: یه سؤال مهم از مهندسین گرامی
..کتاب پوران رو گرفتم بخش منطقش رو که خوندم مغزم سوت کشید ترس وجودم رو گرفت. آیا به نظر شما با توجه به همه ی این مسائل صرف ...به نظر شما؟
خودت میدونی ولی منطق جزو راحترین فصل هاست تازه
قابل توجه دوستانی که مثل خودم همش میگن
از شنبه شروع میکنم....
از اول ماه شروع میکنم...
متاسفانه امروز هم شنبه ست هم اول ماه!!!!!!
پس هیچ راه فراری نمونده
شروع کنید...
منم میخوام اذر رو پربار تر از هرماهی شروع کنم
خدایا خودت میدونی خیلی لازم دارم قبول بشم
بچه ها جزوه شبکه امیرکبیرو باید همشو بخونیم؟ ٨ فصل حقیقتو اگه خونده باشیم،
امان از هووووش :| از پوران میخونم اما بعضی جاهاش غیر قابل درکه !!!!
سیستم حقیقت لازمه بچه ها؟ من از مقسمی میخونم
و یک سوال فنّی:
اونجا که میگن جوجه ها رو آخر پاییز میشمرن , همین پاییزه؟؟ ینی آخر این تاپیک باید جوجه بشمریم؟؟
خوشـــــــــــــ بخــــــــــــــــــــت
(۰۱ آذر ۱۳۹۳ ۰۷:۴۴ ب.ظ)zahra.s نوشته شده توسط: و یک سوال فنّی:
اونجا که میگن جوجه ها رو آخر پاییز میشمرن , همین پاییزه؟؟ ینی آخر این تاپیک باید جوجه بشمریم؟؟
خوشـــــــــــــ بخــــــــــــــــــــت
تو این مورد خاص پاییز استعاره از اواسط اردیبهشت است که ما پشت سیستم (اعم از PC , LapTop , Tablet , Fablet , Mobile
) نشستیم و به صفحه اعلام نتایج سنجش زل زدیم و لحظه شمردن جوجه ها اونجایی که ما یا داریم میخندیم یا قطرات اشک داره جاری میشه
منم حااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااضر
(۰۱ آذر ۱۳۹۳ ۰۸:۰۷ ب.ظ)احسان مومنی نوشته شده توسط:(01 آذر ۱۳۹۳ ۰۷:۴۴ ب.ظ)zahra.s نوشته شده توسط: و یک سوال فنّی:
اونجا که میگن جوجه ها رو آخر پاییز میشمرن , همین پاییزه؟؟ ینی آخر این تاپیک باید جوجه بشمریم؟؟
خوشـــــــــــــ بخــــــــــــــــــــت
تو این مورد خاص پاییز استعاره از اواسط اردیبهشت است که ما پشت سیستم (اعم از PC , LapTop , Tablet , Fablet , Mobile
از الان برای اون روز هیجان دارم
(۰۱ آذر ۱۳۹۳ ۰۶:۳۰ ب.ظ)Ava.arshad94 نوشته شده توسط:(01 آذر ۱۳۹۳ ۰۶:۲۴ ب.ظ)itplus نوشته شده توسط: یه سؤال مهم از مهندسین گرامی
من تنها باری که ریاضیات گسسته رو دیدم ترم ۲ دانشگاه بود که اونم با تقلب و التماس دعای استادو و سفارش این ور اونور شدم ۱۴ و همین الان که با شما حرف می زدم هیچ زمینه ای ازش ندارم و به پیشنهاد یکی از رتبه های برتر پارسال که بهم گفته بود خیلی سخته بزارش کنار گذاشتمش کنار ولی الان توی کنکورای آزمایشی من نمیزنمش و چون سؤالایی راحتی داره همه ۳ ۴ تا ازش می زنن . ضمناً ضریبش هم که قابل توجهتون هست رقم ناچیز ۴ می باشد و من الان عذاب وجدان گرفتم که الان چیکار کنم واسه خوندنش دیره یا نه.
کتاب پوران رو گرفتم بخش منطقش رو که خوندم مغزم سوت کشید ترس وجودم رو گرفت. آیا به نظر شما با توجه به همه ی این مسائل صرف می کنه که من شروع کنم بخونم لااقل یکی دو سؤال ازش بزنم یا نه؟ و اگر می شود کدام قسمت هاش آسون تر و پرتکرار تر هست تو کنکور به نظر شما؟
اگر با فصل منطق مغزتون سوت کشید با فصلای دیگه اشکتون در میاد
اگر دوست دارین بخونینش با ویس پیش برین که مطابق با کتاب هست
فصل گراف هرسال ازش سوال اوردن از سال ۸۵ تا حالا ۱۳ سوال ازش اومده
(۰۱ آذر ۱۳۹۳ ۰۵:۳۳ ب.ظ)احسان مومنی نوشته شده توسط: دوستانمنم ۶۰۰مساله رو تازه شروع کردم باید حداقل به یه حدی از تسلط رسیده باشی چون سخته واقعا!
تو این فرصت ۷۳ روزه مونده میشه واسه کتاب ۶۰۰ مسئله دکتر قدسی وقت گذاشت ؟ میتونه مفید واقع شه ؟
امان از این انرژی های منفی.از این آدما زیادن دور و برم نمیدونم چیکارشون کنم همش میگن بابا فایده نداره درس خوندن بچسب به کار....ولی من این حرفا حالیم نمیشه مسیری که انتخاب کردمو باید تا انتها برم.چون تصمیم یک روزه و دو روزه نبوده که بخوام رهاش کنم.به نتیجشم کاری ندارم.تلاشمو میکنم.......آخیش راحت شدم.باید یه جایی میگفتم (:
به به! چقدر بچه های آی تی در صحنه حضور دارن.
نرم افزاری ها کجایید؟ اگه اتفاقی از اینجا رد شدید، سوال منم جواب بدید. مرسی : )
Ametrine نوشته شده توسط: دوستان برای درس "طراحی و پیاده سازی زبان های برنامه نویسی" چه کتابی رو پیشنهاد میکنید؟
یا اصلاً برای خوندنش چه روشی خوبه؟
گزینشی بخونیم؟
تست براش کمه، تست از کجا بیابیم؟
هر روشی بلدین بازگشتیشو بخونین + شمارش بقیه شو نمیخواد
در ضمن اگر سخت بدن خود مدرسها هم نمیتونن هیچی بزنن
باور کن گسسته ریسک ریس اما بازگشتی وشمارش چون بیس و کلید فصول کتابهای دیگه هست لازمه بخونیش یه چیزی ازش بفهمی که بشدت لازمت میشه
مثلا ریاضی مهندسی با اینکه خیلی سنگینه اگر مسلط بشی تو ۳دقیقه میشه ۵تا تستشو زد چون نکته های تستی داره اما گراف فقط شانس و دعا و تسلط میخاد علی خصوص گراف که شده تست هوش
و شمارشش که سخت ترین بخشه
فقط خواستم اولین پستمو تو این ماه گذاشته باشم
دکتر علی شریعتی انسان‌ها را به چهار دسته تقسیم کرده است:
١ـ آنانی که وقتی هستند، هستند و وقتی که نیستند هم نیستند.
عمده آدم‌ها حضورشان مبتنی به فیزیک است. تنها با لمس ابعاد جسمانی آنهاست که قابل فهم می‌شوند. بنابراین اینان تنها هویت جسمی دارند.
٢ـ آنانی که وقتی هستند، نیستند و وقتی که نیستند هم نیستند.
مردگانی متحرک در جهان. خود فروختگانی که هویت‌شان را به ازای چیزی فانی واگذاشته‌اند. بی‌شخصیت‌اند و بی‌اعتبار. هرگز به چشم نمی‌آیند. مرده و زنده‌‌شان یکی است.
٣ـ آنانی که وقتی هستند، هستند و وقتی که نیستند هم هستند.
آدم‌های معتبر و با شخصیت. کسانی که در بودنشان سرشار از حضورند و در نبودنشان هم تاثیرشان را می‌گذارند. کسانی که همواره به خاطر ما می‌مانند. دوستشان داریم و برایشان ارزش و احترام قائلیم.
٤ـ آنانی که وقتی هستند، نیستند و وقتی که نیستند هستند.
شگفت‌انگیز‌ترین آدم‌ها.
در زمان بودشان چنان قدرتمند و با شکوه‌اند که ما نمی‌توانیم حضورشان را دریابیم. اما وقتی که از پیش ما می‌روند نرم نرم آهسته آهسته درک می‌کنیم، باز می‌شناسیم، می فهمیم که آنان چه بودند. چه می‌گفتند و چه می‌خواستند. ما همیشه عاشق این آدم‌ها هستیم. هزار حرف داریم برایشان. اما وقتی در برابرشان قرار می‌گیریم قفل بر زبانمان می‌زنند. اختیار از ما سلب می‌شود. سکوت می‌کنیم و غرقه در حضور آنان مست می‌شویم و درست در زمانی که می‌روند یادمان می‌آید که چه حرف‌ها داشتیم و نگفتیم. شاید تعداد این‌ها در زندگی هر کدام از ما به تعداد انگشتان دست هم نرسد.