مصاحبه رتبه ۱۱ شبکه و ۶۴ آی تی - نسخهی قابل چاپ صفحهها: ۱ ۲ |
مصاحبه رتبه ۱۱ شبکه و ۶۴ آی تی - karname - 06 شهریور ۱۳۹۳ ۰۳:۰۶ ق.ظ
خدمت همه دوستان سلام عرض میکنم. من در ابتدا باتوجه به مشغله ی کاری و زندگی متاهلی اصلا فرصت نمی کردم این مصاحبه رو تکمیل کنم، شایدم این اعتماد به نفس رو نداشتم که رتبم اون قدر خوب باشه که بخوام این جا مصاحبه کنم و با این متن طولانی سر شما رو بدرد بیارم، ولی باتوجه به اینکه پس از اعلام رتبه و مخصوصا بعد از اعلام نتیجه نهایی با انبوهی از پیام های تبریک و تماس به تلفن همراهم و فیسبوک و پروفایلم در اینجا روبرو شدم که عده ی زیادی راجع به منابع کنکور من سوال کرده بودن و همچنین برخی ها از عقب موندنشون نسبت به کلاس ها و… صحبت کرده بودن و راه حل میخواستن ، تصمیم گرفتم این مصاحبه رو پاسخ بدم . اینطوری مناسب که هم در ادامه سایر دوستان رو به همین متن میتونم ارجاع بدم (به جای حداقل نیم ساعت پاسخ دهی برای تماس) و هم اینکه قطعا بسیاری از دوستان در مانشت از این متن ان شاالله استفاده خواهند کرد و همینطور یک رتبه ی نزدیک به یک رقمی دیگر هم به مصاحبه ها اضافه بشه . سعی کردم به تمام سوالات پاسخ کامل و جامع بدم و در سوال ۴۲ هم یک توصیه از دیدگاه و تجربه ی خودم به همه دوستان کنکوری سال های آینده کردم که با عرض پوزش خیلی طولانی شد . همین اول کار هم به دوستان اعلام می کنم، شاید با خوندن این متن ، خیلی ها فکر کنن آدم مغروری هستم و شاید از خودم زیاد تعریف کرده باشم (شایدم همین طور باشه) ، ولی باور بفرماییدهدفم خود ستایی به هیچ عنوان نبوده و بابت ایجاد این حس در شما عذرخواهم . هدف از این مصاحبه فقط پاسخ به سوالات دوستان طی این مدت هست و همچنین صحبت های مهم (از نظر خودم) در بخش ۴۲ سوالات مانشت وگرنه من کوچیک همه ی دوستان هستم و در مقابل خیلی از دوستان و اساتید عددی نیستم! (همین اول اعلام کردم، نگید که نگفتی!) فقط یک نکته رو در نظر داشته باشید متن مصاحبه ی من به شدت طولانی هست، لطفا اگر وقت ندارید، اگر حوصله ندارید، نخوانید! من مشکلی که دارم زیاد حرف میزنم و اگر یک چیز رو میخوام بنویسم خیلی کشدار میشه! پس لطفا فقط در صورت داشتن وقت و حوصله متن رو مطالعه فرمایید . ضمنا بابت غلطهای املایی و نگارشی و علامت گذاری (در صورت وجود) عذرخواهم چون به علت محدودیت زمانی در ساعت ۹ و نیم شب شروع به نوشتن کردم و با یک فاصله در میان نگارش متن، ساعت ۳ بامداد نگارش متن تمام شد! مانشت ۱ : اگه مایلید خودتون را معرفی کنید(نام و نام خانوادگی) و بگید متولد چه سالی هستید و اهل کدام شهرید؟ رتبه و رشته و گرایشتون را هم بفرمایید. روح الله افشار صفوی هستم - متولد ۱۳۶۹ و اهل مشهد مقدس هستم . رتبه ی ۱۱ شبکه و ۶۴ آی تی مانشت ۲ :در چه رشته ای کارشناسی گرفتید؟ تمام شده یا در حال تحصیل هستید؟آیا کارشناسی پیوسته خوندید یا کاردانی و بعد کارشناسی؟ کارشناسی پیوسته فناوری اطلاعات را سال ۹۱ تموم کردم مانشت ۳ : با اجازه تون برگردیم به دوران نوجوانی و حتی کودکی ،چی شد که اومدین کارشناسی این رشته؟ چطوری وارد دوره کارشناسی شدین؟ یعنی با علاقه و شناخت این رشته را انتخاب کردین یا انتخابتون اول دانشگاه بود بعد رشته؟ من از دبستان شروع به کار با کامپیوتر کردم و از اواخر راهنمایی به بعد و به صورت جدی از اول دبیرستان شروع به برنامه نویسی کردم. در هنگام انتخاب رشته کارشناسی هم همه جا رو اول نرم افزار زدم بعد فناوری اطلاعات ولی تنها جایی رو که به توصیه یکی از دوستان اول فناوری اطلاعات و بعد نرم افزار زدم، همین دانشگاهی بود که قبول شدم (فکر کنم انتخاب ۱۴ بود) - البته ارشد خداروشکر رتبم جوری بود که هرچی انتخاب می کردم، همون اولین انتخاب رو قبول می شدم. مانشت ۴ : کدام دانشگاه کاردانی و کارشناسی را تحصیل کردین؟ کارشناسی پیوسته دانشگاه غیرانتفاعی سجاد مشهد مانشت ۵ :در کارشناسی چطور دانشجویی بودید؟ از اونا که همیشه نمره خوبه کلاسند؟یا معمولی بودید؟ یا درسها را بر اساس علاقه میخوندید نه بخاط معدل یعنی از یک درس خوشتون میومد خوب میخوندین و بیست میگرفتین و یکی را دوست نداشتید فقط پاسش میکردید . اصلا دنبال نمره نبودم. بیشتر سعی می کردم درسها رو عمیق یادبگیرم و سرکلاس تا میتونم در بحث های کلاسی شرکت کنم و حتی با استاد بحث کنم و البته این موضوع خیلی وقت ها باعث به دردسر افتادنم و یا اذیت شدن توسط سایر دوستان همکلاسی میشد . ولی هیچ وقت دنبال شاگرد اولی نبود چون نه هدف سختی بود و نه مهم! مانشت ۶ : از کی به کنکور ارشد فکر کردید؟اصلا" ادامه تحصیل از ابتدای ورود به دانشگاه ، تو برنامه تحصیلی تون بود یا نه؟ ترم ۷ مجلس دامادیم بود و آخر آبان ماه مجلس داشتیم، اون سال از اواخر بهمن شروع کردم (کنکور ۹۱ ) و خوب طبیعتا مردود شدم (با کمتر از ۳ هفته خوندن) سال بعدش بیشتر به کار و زندگی پرداختم و البته یک ترم هم امنیت اطلاعات مجازی بین الملل فردوسی مشهد خوندم و دیدم اصلا فایده نداره تا اینکه اواسط تیرماه ۹۲ (یک هفته مونده به شروع کلاس های پارسه) ، به تهران رفتم تا با دکتر حقیقت (مدیر گروه کامپیوتر و آی تی پارسه) راجع به رفتن به یکی از دانشگاه های انگلستان و گرفتن پذیرش و کار در خارج از کشور مشورت کنم، ایشون ۳ ساعتی رو با من توی یکی از کلاس های پارسه صحبت کرد و یک جورایی مخ منو زد که اینجا فعلا یا دائما بمونم و حداقل این که در یک دانشگاه خوب توی ایران در حد شریف یا امیرکبیر ارشد بخونم و بعد تصمیم بگیرم. البته ایشون از قبل (با توجه به نسبت قوم و خویشی و یک آشنایی مختصر قبلی) روی من شناخت داشت و یک جوری به این قضیه ایمان داشت که اگر وقت بزارم یک نتیجه خوب میگیرم. پیشنهاد ایشون این بود که از همین هفته شروع کن. البته با توجه به اینکه ساکن مشهد بودم اصلا راجع به اومدن کلاس توصیه نکرد . ولی بعد با توجه به ضعف هایی که در دوران کارشناسی یک دانشگاه غیرانتفاعی داره، از ایشون راجع به اومدن کلاس پرسیدم و ایشون گفت اگر ۴ روز درهفته بتونی بیای تهران ، میشه برات یک برنامه فشرده گذاشت ! منم دو روز تهران موندم و روی این قضیه فکر کردم (خونه خواهرم بودم که اونم آی تی در مقطع کارشناسی امیرکبیر میخونه) و بعد رفتم پارسه کل کلاس ها رو غیر از زبان و مدیریت ثبت نام کردم . از اون به بعد با توجه به وضعیت خانمم که اکثرا مشهد بود، سه شنبه ها صبح میومدم تهران تا جمعه شب که برمیگشتم مشهد . الان که بر میگردم به اون دوران خودم هم باورم نمیشه که حدود ۱۳ هفته پشت سر هم این کار رو می کردم و حتی تا همین اواخر بعضی از بچه های پارسه توی کلاس از تعجب داشتن شاخ در میاوردن! مانشت ۷ :آیا وقتی تصمیم گرفتید ارشد شرکت کنید همین رشته میخواستید امتحان بدید یا گرایش دیگری ولی بعدا" وقتی به برنامه ریزی رسیدین نظرتون این رشته و گرایش شد؟ آره از اول تصمیم به همین رشته داشتم و حتی گرایش رو هم شبکه مشخص کرده بود . حتی امنیت رو هم با توجه به اینکه یک ترم خونده بودم زیاد رغبتی نداشتم و هدف همین شبکه بود از همان ابتدا! مانشت ۸ : میشه درصدها تون را در هر درس بگید. اگه بیش از یک رشته هم کنکور دادین هر دو را بگید. آیا سال اولی بود که کنکور می دادید؟ اگه المپیادشرکت کردید یا سال دوم یا سوم یا ... هست که برای ارشد امتحان میدید بفرمایید. زبان تخصصی ۲۵ و ۵۶ صدم مشترک : ۳۱ و ۱۱ صدم مدیریت :سفید تخصصی : ۸۲ و ۳۵ صدم معماری : ۵۷ و ۵۸ صدم چون عدد ها ممکنه خوب نمایش داده نشن، کارنامه رو در آخر میزارم. البته که نه ولی سال دوم دبیرستان مسابقات کارگاه آزمایشگاهی کامپیوتر تا مرحله انتهایی استانی شرکت کردم، توی مرحله انتهایی استانی گفتن سنت کمه و اجازه بالاتر رفتن ندادن! سال بعدش هم شرکت کردم و توی مرحله انتخابی برای شرکت در مسابقه کشوری متاسفانه مسئولین اون موقع آموزش پرورش برای یکی از خانم ها پارتی بازی کردن و منو نفرستادن! البته اون سال که استان ما میزبان بود خیلی تخلف کرد که صدای خیلی ها در اومد تابستان سال سوم هم در جشنواره خوارزمی شرکت کردم که تا مرحله کشوری رفتم و طرحم جزو طرح های برگزیده کشوری شد (جزو سه طرح اول نشد) مانشت ۹ : بنظرتون چقدر درس خوندن تو دانشگاهی که شما درس خوندین برای پایان ترم و برای کنکور با هم تفاوت داره یا شبیه هست به بیان دیگه بنظرتون تو دانشگاه شما بچه های موفق در تحصیل کارشناسی شانس بیشتری واسه ازمون ارشد دارن یا نه اصلا" این دو نوع درس خوندن متفاوت را می طلبه؟ خیلی فرق داره ، منابع ، سطح و … خیلی متفاوت هست . البته بازهم بستگی به دانشگاه داره، مثلا خواهر من که امیرکبیر میخونه ، خیلی بهشون سخت میگیرن و درسها رو حسابی و اساسی میخونن ولی توی دانشگاه هایی امثال دانشگاه کارشناسی من حتی با بردن چای برای استاد برخی بچه ها نمره می گرفتن . البته من هیچ وقت اهل این کار ها نبودم چون هدفم هم اصلا نمره نبود ! مانشت ۱۰ :از کی دقیقا" برای کنکور ارشد برنامه مطالعاتی گذاشتید ، از کی شروع کردید،آیا سر همون وقتی که در برنامه پیش بینی کرده بودین شروع کردین؟ برنامه تون چند ماهه بود؟ آیا وقفه ای هم پیش اومدمثلا" اتفاقی چیزی که مجبور شید برنامه را عوض کنید؟ از هفته اول ماه رمضان شروع کردم ( اواخر تیرماه) و طبق برنامه کلاس های پارسه پیش رفتم . مهرماه به علت اسباب کشی خونمون و … یک ماه وسط کار فاصله افتاد البته اواخر آذر هم چند بار سر عمل دیسک کمر پدرم وقفه های کوتاه تری اتفاق افتاد . اوایل هفته دوم مهر بود که کلاس های پارسه تموم شد به مشهد برگشتم و چون هفته ی قبلش توی یک فاصله دو روزه خونمون رو اسباب کشی کردم کلی کار عقب مونده بود و هر چی حساب کردم دیدم مشهد نمیشه درس خوند . هرچی تلاش کردم نشد و البته یک جورایی مشهد پایه ای برای درس خوندن نداشتم . باهر سختی مجددی بود از خونه و زندگی و همسرم دل کردم (هرچند نمیشه ) و رفتم تهران با دامادمون که تازه کارشناسی معماریش رو گرفته بود ( از علم و صنعت) و می خواست برای ارشد شهر سازی بخونه و یکی از دوستان دیگه (نادر رفیعی) که پارسه با هم بودیم، رفتیم کتابخونه امیرکبیر و اونجا ثبت نام کردیم و از ۱۳ آبان شروع به درس خوندن کردیم . البته چند روز اول هنوز موتورمون داغ نشده بود . البته شاید موتور من کلا داغ داغ نشده بود ! از اون موقع به بعد معمولا هر ۲ هفته یک بار ۲ روز میرفتم مشهد - به جز وقتی هایی که برای عمل پدرم و … موندم طولانی تر شد . مانشت ۱۱: برنامه تون ثابت بود یا هر از گاهی تا نزدیکای کنکور اصلاحش کردین ؟ ااگه اصلاح کردین اصلاحات جزئی بود یا کلی؟ من چون پارسه شرکت کرده بود و از اول هم کار رو از لحاظ برنامه ریزی و درسی به دکتر حقیقت (خودم رو بخدا) سپرده بودم، با برنامه پارسه جلو رفتم . به نظر من برنامه بسیار کم نقصی هست و مخصوصا اگر بتونید از همون اول باهاش پیش برید خیلی عالی هست . البته من چون یکم دور دوم درس خوندن (دوره ی بعد از کلاس ها رو) دیر شروع کردم به اندازه ی یکی دو آزمون عقب افتادم که سعی کردم توی ۵۰ درصد اول جبرانش کنم یا مثلا اگر سر عمل پدرم عقب افتادم سعی می کردم توی قسمت های تجمعی برنامه یعنی همون ۵۰٪ ها و یا آزمون های جامع خودم رو برسونم اگر نمی شد که خوب نمیشد ! سعی می کردم آرامش خودم رو حفظ کنم و ریلکس ریلکس ریلکس تر باشم ! مانشت ۱۲ : بعضی درسها تو آزمون ارشد تاثیر و نمره بیشتری دارن و توجه بیشتری بهشون میشه . شما هم همینکار را کردین؟منظورم توجه به بودجه بندی درسها برای آزمون ارشد هست. زیاد نه ولی از اول مقداری نسبت به درس معماری ارادت بیشتری داشتم و البته درسی بود که دوست داشتم و سرکلاس های دکتر یوسفی هم فعال بودم. مانشت ۱۳ : آیا هنگام برنام ریزی تو ذهنتون بود که مثلا" تو یه درس خاص ضعیفید و تو یه درس قوی و به درسهای مختلف بر این اساس وزن بیشتر یا کمتر بدین؟میشه در مورد درسهای مختلف بگید؟ من کلا موقع کلاس ها سعی کردم به خودم انرژی مثبت بدم و همه ی درس ها رو دوست داشته باشم و با همشون ارتباط قوی ایجاد کنم تا بتونم بهتر یاد بگیرم و چیزی رو به خاطر سخت بودن از دست ندم و یا چیزی رو به خاطر راحت بودن دست کم نگیرم . البته مثل خیلی ها راجع به گسسته نظر خاصی ندارم ! درسی هست که نمیشه خوب یاد گرفت و البته باید یادش بگیری تا بتونی توی ساختمان و الگوریتم و هوش موفق باشی ! در همین حد و اندازه هم اگر بهش بها بدی به نظر من کافیه ! مانشت ۱۴ : خب شما زمان مشخصی داشتید و پایان زمان مطالعه روز قبل از کنکور هست . پس طبیعی است که منابع مطالعاتی هم نمیتونن اضافه بشن. آیا شما هنگام برنامه ریزی میدونستید برای هر درس کدام منابع یا جزوات را باید(یا میخواهید ) بخونید یا نه؟ یعنی مظورم اینه که برنامه ریزی زمانی کردید یا برنامه ریزی براساس منابع . مثالی بزنم . مثلا" شما روی سیستم عامل هفته ای پانزده ساعت وقت گذاشته بودید و با یک منبع مثلا" کتاب پارسه شروع کردین و بخودتون گفته بودید اگر فرصت شد مثلا" کتاب پوران را هم میخونم اگر نرسیدم هم هیچ. یا اینکه برنامه ریزیتون بر اساس خوندن منابع بود یعنی مثلا" گفته بودین من باید سه تا کتاب مشخص را برای سیستم عامل حتما" بخونم و بر این اساس برنامه ریزی کردین؟ برنامه ریزیم رو که گفتم بر اساس پارسه هست . سعی کردم روزهای هفته رو جوری تقسیم کنم که به تناسب هر روز دو تا درس رو بخونم (بعضی وقت های یک درس) واگر نرسیدم هم هیچ ! خوب تا زمان کلاس ها هم که کلا به پارسه اعتماد کرده بودم و زیاد دنبال منابع نبودم البته از اواسط دوره کلاس ها تا اواخرش دیگه نسبتا مطلع شده بودم که چه کتاب هایی رو قراره از مهر شروع کنم به خوندن ، البته یکی دو تا کتاب رو یکم دیر خریدم ( کتاب های ساختمان و الگوریتم دکتر یوسفی) که کاش زودتر تصمیم به خرید و مطالعه شون میگرفتم مانشت ۱۵ : میشه منابع مطالعاتی که واسه هر درس خوندید را بگید.ایا از ویس و فیلم هم استفاده کردین. زبان : کلمات رو از سی دی پرآموزی برای تافل استفاده کردم . خیلی عالی هست ، هم کاربرد کلمات در جمله داره که همه تاکید می کنن و هم اینکه متن هایی رو داره که شما با کلمات و خودن متن های طولانی آشنا میشید ضمن اینکه املاتون رو برای کاربردی غیر از کنکور قوی می کنه . سی دیش رو سعی کنید بخرید به نظرم می ارزه . البته اگر بتونید نسخه ی طلاییش رو بخرید بهتره چون شامل چند مجموعه میشه که کامل تره. گرامر هم متاسفانه زیاد کار نکردم با اینکه تا قبل از کنکور کلاس زبان میرفتم و الان هم دارم برای آزمون آیلتس آماده میشم، ولی خوب متاسفانه روی زبان در حین کنکور وقت زیاد نگذاشتم و نتیجه ام هم توی زبان اصلا خوب نشد . گسسته : پوران - دکتر یوسفی ساختمان : جزوه ی پارسه و جزوه کلاسی مهندس طورانی و این اواخر کتاب پوران دکتر یوسفی پایگاه : جزوه ی کلاسی دکتر سید جوادی و این اواخر کتاب پوران دکتر یوسفی نرم افزار : کتاب مهندسی نرم افزار پارسه مهندس زنجانی که واقعا از ایشون بابت کتاب عالی شون تشکر می کنم شبکه : شبکه پارسه دکتر حقیقت - جزوه ی کلاسی دکتر صبایی و همچنین بخش هایی از کتاب زبان اصلی راس هوش مصنوعی : جزوه کلاسی مهندس طارمیان و کتاب پارسه ایشون - البته چاپ اول نسبتا غلط زیاد داره که ایشون سعی کردن اکثر غلط ها رو در بیارن و جدا منتشر کنن تا در چاپ دوم هم رفع بشه پایگاه : جزوه کلاسی و کتاب پارسه دکتر کیوان پور که عالی و کامل هست و از همین جا ارادت خودم رو نسبت به ایشان ابراز می دارم . سیستم عامل : کتاب پارسه دکتر حقیقت که حرفی توش نیست! معماری : جزوه کلاسی و کتاب پوران دکتر هادی یوسفی راجع به وویس و فیلم هم نظرم به شدت منفی بوده و هست . کلا این کار رو کاری عبث و بیهوده می دونم . از اول هم دوستانم رو توی پارسه از این کار منع می کردم . جدای از مسائلی مثل اینکه اکثر استادها رضایت چندانی به این کار ندارن ، حالا یک عده باز میان میگن اینا اینقدر پول میگرین و حقشونه و … من ضبط کردن صدا رو کاری بسیار وقت گیر میدونم ! دیگه یکی از بچه هایی که مرجع ضبط صدا و پخشش برای بچه ها بود همین دوست من نادر بود ، من می دونم که چقدر وقتش سر همین ضبط کردن صدا و در اختیار گذاشتن صدا برای بچه ها و رایت کردن و … گرفته می شد . هی قبل کلاس باید بری رکوردت رو یا تبلت و گوشی رو بزاری روی میز استاد، توی آنتراک و … هم بری برداری و همش حواست به این باشه که رکوردت نیوفته (اینم درنظر بگیرید که بعضی وقت ها چقدر همین تعدد دستگاه ها باعث به زحمت افتادن استادها و حواس پرتی اونها به خاطر جلوگیری از نیافتادن وسایل بچه ها از روی میزشون میشه ) آخرم مگه وقت میشه این همه صدا رو گوش کرد! همین جزوه ها و کتاب ها رو به زور میشه خوند ! در نهایت چیزی که من توی پارسه دیدم این ضبط کردن صدا بیشتر یک چیزی درحد این بود که فقط رسم شده بود، حالا چرا خودشون هم نمی دونستن البته برخی هم برای پزدادن یا اینکه بگن بله ماهم درس خونیم و مثلا صدا ضبط می کنیم ! وجدانن بیان بگن چند درصد از این وویس ها خودشون تونستن استفاده کنن ؟! البته شاید بقیه که کلاس نمیان استفاده کنن ولی شما خودت برای خودت بیش از ۳ میلیون پول کلاس میدی، رفت و آمد و … که بماند ! نمیگم خودخواه باشید، ولی قدر پولی که خودتون یا پدرمادرهاتون صرف میکنن رو بدونید . مانشت ۱۶ : بنظرتون تو رشته و گرایش شما کدام درسها را باید از روی کتب مرجع خوند. بخش های بالاتر کتاب شبکه راس و بخش هایی مثل ساختمان داده پیشرفته و مباحثی مثل درخت های قرمز سیاه و … مانشت ۱۷ : ایا شما در طول تحصیل کارشناسی از کتب مرجع هم استفاده میکردین یا بقول بعضی دوستان جزوه محور بودین؟ بخش هایی از کتاب clrs رو از روی علاقه برای الگوریتم خوندم و کتاب شبکه تننبام رو برای شبکه ۱ و ۲ من نه جزوه محور بودم مانشت ۱۸ : زبان یه درس تقریبا" جداست. آیا شما زبان را واسه کنکور خوندین یا پایه قبلی داشتید یا اصلا" سر کنکور هر چی شد جواب دادین یا کلا" جواب ندادین؟ سطح زبان شما ضعیفه ، متوسطه یا خوبع یا عالی؟ من قبل از کنکور کلاس زبان میرفتم ولی موقع کنکور کنار گذاشتم و البته الان دوباره دارم دوره های آمادگی برای آیلتس رو میرم ولی خوب توی کنکور زیاد خوب نشد نتیجه . البته زبانم برای خوندن متن های تخصصی کامپیوتر عالی هست چون کارم برنامه نویسی هست و دائم توی سایت های مرجع هستم و به اقتضای شغلم با یک سری از شرکت های خارجی در ارتباطم که باید زبانم در حد خوبی باشه. مانشت ۱۹ : در مورد ریاضی چی؟ بنظرتون میشه بالا زد؟ایا همه درسهای ریاضی را باید داوطلبین بخونند یا میشه یکی یا دوتاش را حذف کرد؟ ریاضی نداشتیم . به قول دکتر حقیقت هم یک مقدار کمی توی شبکه لازمه که اون ها رو هم فرمول های راحت تری برای یک جورایی فرار کردن از ریاضی هست مانشت ۲۰ : اگه میشه در مورد برنامه ریزی کلی تون توضیح بدین و همچنین اگه برای روشن شدن لازمه برنامه ریزی خاص برای یک درس بخصوص که در گرایش شما بیشتر داوطلبین باهاش مشکل دارن بپردازید. خیلی از بچه ها از درس معماری فراری هستن و حتی عدم استقبال از کلاس هم اینو تاحدودی نشون میده ، درصورتی که به نظر من یک درس مهم هست و اینکه من تونستم معماری رو حدود ۵۸ بزنم فکر کنم خیلی توی رتبم تاثیر گذار بود . سعی کنید اگر در دوران کارشناسی هستید خوب روش وقت بزارید و موقع کنکور هم یک درصدی همین دور رو بر کسب کنید تا رتبه تون رو مخصوصا اگر هدفتون شریف هست ببره بالا . حتما در جریان هستید که برای رفتن به شریف لازمه توی گرایش ۲ و ۳ رتبه بهتری داشته باشین که خوب معماری مهمه! مانشت ۲۱ : آیا شما تنها مطالعه میکردین یا با دوست یا دوستانی؟ در خانه یا کتابخانه.بنظرتون کدامش بهتره. همونطور که بالا توضیح دادم همراه با دامادمون و دوستم نادر میرفتیم کتابخونه امیرکبیر، انتخاب این کتابخونه هم فقط براساس یک سری شنیده های قبلی توسط دوستم نادر و فاصله نسبتا نزدیکش به ما و مترو بود . البته ۳۰ هزار تومان پول ازمون گرفتن که پول زیادی هست و اصلا خدمات خوبی نداشت . در حدی که وقتی به مسئولینش اعتراض می کردیم میگفتن ما که از خدامونه مارو از اینجا جابجا کنن ، نکه آقایون خیلی کم حقوق میگیرن! مانشت ۲۲ : حالا بر اساس جواب سوالای قبلی ، سرعت مطالعه تون را چگونه اندازه میگرفتید؟ فیدبک شما یا معیار شما که احتمالا" کند نباشید چی بود؟ آیاحجم مطالب خوانده شده نسبت به حجم مطالب باقیمانده با توجه به زمان باقیمانده یا مقایسه با سایرین در کنکورای آزمایشی یا معیارهای دیگه؟ اگه میشه توضیح بدین. من سعی می کردم درصد پیشرفتم رو با برنامه پارسه بسنجم که چقدر عقب افتادم مخصوصا اون اوایل که خیلی عقب می افتادم . مانشت ۲۳ : اگه از برنامه تون عقب می افتادید چگونه جبران میکردین؟آ با با تعداد ساعات بیشتر یا حذف بعضی منابع در یک درس (کم کردن منابع در یک درس)و یا در نهایت یه درس خاص را کنار گذاشتید بنفع بقیه؟ سعی می کردم درس هایی که برام اهمیت بیشتری داشت رو اولویت بدم و خوب یک سری درس ها مثل گسسته هر از گاهی حذف میشد . البته گسسته رو هیچ وقت کامل حذف نکردم و همچنین ۳ ماه اول رو هم که کلاس های دکتر یوسفی رو رفته بودم . مانشت ۲۴ : اگه در رشته ای که امتحان دادین گرایشهای مختلفی هست ،در برنامه ریزی تون از ابتدا روی گرایش خاصی تمرکزکردین یا در ادامه و کم کم به یک گرایش متمرکز شدین.مثلا" تخصصی ها را در ماههای آخر خوندین؟ یعنی مثلا" از نیمه برنامه مطالعاتی تمرکز کردین روی گرایش معماری یا نرم افزار؟ تمرکز من از اول روی گرایش شبکه بود و به خاطر همین خیلی روی معماری تاکید داشتم . مانشت ۲۵ : آیا سرعت شما در حین مدت برنامه ریزی کند و یا تند هم شد؟ چه زمانهایی کند شدید و چه چیزایی انگیزه مجدد برای سرعت گرفتن بهتون میداد.پیش اومد که خسته بشید یا احساس یاس و نومیدی داشته باشید. زمان هایی که نزدیک به بستری شدن پدرم و یا اواخر دو هفته که فیلم یاد هندستون میکرد و دیگه خیلی دلتنگ خانمم میشدم آره سرعت کم میشد ، یکی دوبار هم با توجه به اینکه موقع های شغلی خوبی داشتم و همزمان هم مشغول به کار بودم، نزدیک بود بی خیال بشم . یک بار اواخر کلاس های پارسه در اواخر شهریور بود که دکتر حقیقت به من توصیه کردن توکه تا اینجا اومدی ، سعی کن این چند ماه رو هم خوب کار کنی تا بتونی نتیجه خوبی بگیری فوقش اینه که یک رتبه ی خوب میاری و نمیری ! ولی این چند ماه رو از دست نمیدی، اگر رتبه ی خوبی آوردی اونوقت تصمیم باخودته. واقعا اگر دلگرمی ها و انرژی های مثبت ایشون نبود قطعا من نه ایران بودم و نه برای کنکور خونده بودم و نه الان رتبم این بود ! مانشت ۲۶ : از کلاس کنکور هم استفاده کردین؟ کدام درسها؟ بنظرتون رفتن به کلاس کنکور لازم بود یابعدا" باین نتیجه نرسیدین که اگه خودتون وقت رفتن و برگشتن و نشستن سر کلاس را صرف مطالعه میکردین بهتر بود؟ بله . کلاس های کنکور پارسه رو کامل رفتم که خیلی خوب بود . بیمه ارشد بودم . گسسته :دکتر یوسفی ساختمان :مهندس طورانی الگوریتم : دکتر سید جوادی نرم : مهندس زنجانی شبکه : دکتر حقیقت هوش : مهندس طارمیان پایگاه : دکتر کیوان پور سیستم عامل : دکتر حقیقت معماری : دکتر یوسفی البته چند جلسه جمع بندی کلاس های ساختمان و گسسته دکتر یوسفی رو هم به توصیه دوستم نادر به موسسه ی مهستان رفتیم و سر یکی از کلاس ها به خاطر اینکه جلوی کلاس نشسته بودم و گردنم زاویه بدی داشت دچار یک عارضه ناگهانی توی گردن شدم که داشتم از حال میرفتم، البته قندم هم شدید پایین اومده بود (به خاطر فشار ماه های آخر ) و در نهایت یک گوشه کلاس توی آنتراک نشستم . جالبیش این بود که یکی از دخترهای کلاس با یک حالت متکبرانه اومد گفت که این جور نشستی فکر میکنن گدایی و برات صدقه میندازن ! ( از همین جا به ایشون سلام عرض می کنم) در آخر کارم به اورژانس و چند ساعتی بستری شدن توی بیمارستان کشید ! البته مدیران موسسه ی مهستان هم برای رسوندن من به بیمارستان و پیگیری کارها در اونجا واقعا خیلی زحمت کشیدن و برخورد بسیار خوبی داشتن که جا داره ازشون بابت این برخورد بسیار زیبا و دوستانه کمال تشکر رو داشته باشم . مانشت ۲۷ : آیا کنکور آزمایشی هم شرکت کردین؟ کدام موسسه؟همه را شرکت کردین یا بعضی هاش را؟ بنظرتون چقدر در تصحیح مسیر مطالعاتی یا پایبند کردنتون به روندزمانی مطالعه تاثیر داشت؟چقدر در موفقیت تون موثر بود؟ کنکور های آزمایشی رو هم پارسه شرکت می کردم و غیر از یکی دو تا رو به خاطر جابجایی بین مشهد و تهران بقیه رو شرکت کردم . خیلی خوب بود و سعی میکردم خودم رو بلافاصله بعد از آزمون با پاسخ نامه ای که به صورت آنلاین منتشر میشد بسنجم و بعد از آزمون نواقصم رو برطرف کنم . بعضی ها رو میدیم فقط میامدن آزمون بدن که آزمون بدن! نه بررسی و نه … سعی کنید بعد از آزمون بلافاصله پاسخنامه تشریحی رو بررسی کنید و اشکالاتتون رو همون جا نه برای بعد ، دربیارید مانشت ۲۸ : تو برنامه شما جمع بندی هم بود و اگه بوداز کی وارد این دوران شدید ؟ منظورم اینه که از زمان مشخصی یا بعد از خوندن منابع معینی. یعنی مثلا" تو برنامه تون گفته بودین از اول بهمن هر چی خوندم دیگه کافیه و بعد از این تاریخ میرم سراغ جمع بندی. یا اینکه مثلا" طبق برنامه شما وقتی کتاب سیستم عامل استالینگز و پارسه را خوندید و مسلط شدین رفتید سراغ جمعبندی.یعنی جمعبندی برای همه درسها یک موقع شروع شد یا خیر. میشه توضیح بدین. من سعی کردم تا آزمون های جامع پارسه خودم رو جمع جور کنم و هر چی رو نرسیدم بخونم، بی خیال شم و توی دوران آزمون های جامع ، جمع بندی کنم . یک برنامه ریزی برای هر دو دوتا درس تا آخرین روز کنکور کردم که تا حد خوبی موفق بودم نه کامل مانشت ۲۹ : برگردیم به روز قبل از کنکور. بنظر شما به چقدر آمادگی مورد انتظار رسیده بودید. مثلا" یه ورزشکار قبل از یه مسابقه مهم خودش میگه من هشتاد درصد آمادگی را در خودم حس میکنم. شما چند درصد این آمادگی را حس میکردید؟ معیارتون چی بود برای این درصدآمادگی:کنکورای آزمایشی ، سوالات کنکور سال قبل یا تسلط به منابع؟ من تا یک هفته قبل ازتاریخ اولیه کنکور که به خاطر برف عقب افتاد تهران بودم و حوزه ی کنکورم مشهد . شنبه شب با هواپیما اومدم مشهد که همون جا برف نسبتا سنگینی اومده بود و البته چند روز بعد لوله های آب خونه ی ما و خونه ی خیلی ها توی مشهد یخ زد ! و اون دوهفته بین خونه ی پدرم و پدر خانم در رفت و آمد بودیم . کلا آمادگی قبل کنکورم مثال زدنی بود . البته سعی کردم خودم رو نبازم و کلا به هیچ چیز فکر نکنم! وقتی چندین ماه زحمت کشیدی و چند میلیون خرج رفت و آمد و کلاس کردی دلیل نداری برای هر چیزی ، حتی این همه دشواری خودت رو اذیت کنی! کلا باید بی خیال بی خیال بشی و قول این پیرزنه توی تلویزیون ریلکس ریلکس ریلکس تر! مانشت ۳۰ : آیا روز قبل کنکور این حس را داشتید که در یه درس مثلا" میتونید صد درصد جواب بدین و در یه درس باید به سی درصد قانع باشید یا اصلا" همچین فکرایی نکردین؟ پایگاه و سیستم عامل رو در حد بالایی اعتماد به نفس داشتم و درصدم هم خوب شد . مانشت ۳۱ : سر جلسه کنکور چی؟ شد نومید بشید و یه لحظه حس کنید نمیشه و به هم بریزید ؟ سرجلسه کنکور توی مشهد خیلی جالب بود . من حدود هفت و ربع رسیدم ، اولین نفری بودم که وارد طبقه دوم حوزه برگزاری شده بود و کلاس ها تاریک و سرد . چند دقیقه ای که گذشت مامور تاسیسات اومد و فن کولها رو که یکشون کنار من بود رو روشن کرد ، یک باد شدیدی میزد که نگو و نپرس منم رفتم اعتراض کردم گفتم آقا من نمی تونم، گفتن جاتو اگر غایب داشتیم عوض می کنیم (که داشتن و عوض نکردن ) ، دیگه آخر کار دیدم فایده نداره و این فن کویل خیلی روی اعصابه، دیگه نتوستم تحمل کنم و کاپشنم رو در آوردم و کلا فن کویل رو از کار انداختم (فن کویل خیلی قدیمی بود و ظاهرا کلیدش خراب بود) البته یک مقدار هم به خاطر معده درد ترش کرده بودم ولی کلاس سعی کردم به هیچ چیز غیر از کنکور فکر نکنم، یعنی اگر زلزله هم میومد من از جام پا نمی شدم! مهم این بود که به کنکور فکر کنم که تونستم این کار رو بکنم . دفتر چه ها رو هم که شروع کردم اوایل مخصوصا توی گسسته یکم اذیت شدم ولی به توصیه دکتر یوسفی عمل کردم . ایشون میگفت هرکی برای سوال بیشتر حرص و طمع بیشتری داشته باشه احمق تره! اونایی توی کنکور بازنده هستن که سوالات بیشتری رو جواب بدن! منم سعی کردم فقط سوال هایی رو جواب بدم که مطمئن باشم روی گزینه و یکی از دلایل رتبه ی خوبم هم همین بود . من سوال غلط خیلی کم دارم ولی نزده زیاد ! عمومی هام رو می تونید ببینید ! یادمه سال اولی که کنکور داده بودم اینقدر برای سیستم عامل حرص و طمع داشتم که منفی ۳۳ زدم یعنی همش رو غلط! مانشت ۳۲ : آیا ترتیب و زمانبندی جوابگویی به درسها را قبل کنکور تمرین کرده بودید؟ مثلا" درس خاصی را اول جواب بدین و بعد درس دیگری را . منظورم ترتیبی غیر از ترتیب موجود در دفترچه است.اگه اینطوری بوده میشه توضیح بدین. آره من اول از تخصصی ها شروع کردم، بعد عمومی ها رو به ترتیب و آخر زبان و یک دور سریع هم مرور مانشت ۳۳ : وقتی یه سوال را در کنکور میخوندین انتظار داشتید قبلا" مشابهش را دیده باشید یا نه به جنگ سوال میرفتید؟ نه . کار مسخره هست که انتظار سوال مشابه رو داشته باشید ( کاری که قلم چی زمان کارشناسی ما انجام میداد و من شدیدا از اینکار منتفر بودم) باید تسلط داشت و به جنگ سوال رفت مانشت ۳۴ : وقت هم کم آوردین یا هر چی بلد بودین را نوشتید و اگه وقت زیاد هم میشد برای شما چندان موثر نبود؟ شاید ده دقیقه وقت زیاد آورده باشم. جالب بود که یک ساعت اول یک سوم بچه ها رفتن و تا وقتی که یک ساعت مونده بود به آخر جلسه تقریبا توی یک کلاس ۳۰ نفره فقط ۵ نفر مونده بودیم و حدود چهل و پنج دقیقه آخر من بودم و دو تا مراقب! دیگه اینقدر این تنهایی و موندن اون دو تا برای من زجرآور شده بود که ازشون عذر خواهی کردم و البته اون ها هم با گشاده رویی گفتن نه بابا این چه حرفیه ، تو به کارت برس ما وظیفمون هست آخر هم اومدم بیام بیرون توی کل اون طبقه ظاهرا من بودم .البته تا آخر نشستم و ده دقیقه آخر رو فقط مرور کردم شاید یک تست دیگه رو هم زدم مانشت ۳۵ : آیا جوابهاتون رااز جلسه بیرون آوردین که بعد کنکور مقایسه کنید؟ اگه اینکار را کردین چقدر درصدهاتون که با کلید اولیه سازمان سنجش محاسبه کردین باآنچه در کارنامه تون اومد تفاوت و یا مشابهت داشت؟آیا تخمین شما از رتبه تون با آنچه بعد از اعلام نتایج دیدین نزدیک بود. آره با هماهنگی همین مراقب پشت برگه اسمم نوشتم و مقایسه کردم . درصد هام یکم بالا اومد . تخمین اولیه ام یک چیزی حدود ۵۰ بود حداکثر ولی خوب نتیجه نهایی خوب شد. مانشت ۳۶ : بنظرتون هر کدام از موارد زیر چند درصد در موفقیت شما نقش داشت؟ پایه تحصیلی ، دانشگاه کارشناسی، برنامه ریز برای کنکور، کلاس کنکور، کنکور آزمایشی،شرایط سر کنکور، شرایط مطالعه و زندگی (مثل شرایط خانه و...)،سایر عوامل من که اصلا از دانشگاه سجاد راضی نبودم . ولی با توجه به کارم (مدیر سایت رپیدپارس هستم) و اینکه ساعات زیادی از شبانه روز مشغول مطالعه و برنامه نویسی و … هستم چه در دوران کارشناسی و چه در دوران پارسه، سعی می کردم درس ها رو به دید کاربرد نگاه کنم و همیشه یک مثال از هر چی توی کارم برای خودم بزنم و همیشه به بهینه سازی کارم و سایتم باتوجه به درسی که می خونم فکر کنم و تا الان هم بسیار موفق بودم توی این زمینه . مثلا چندین بار بعد کلاس ها با دکتر کیوان سر بهینه سازی پایگاه داده سایتم صحبت کردم و آخر هم با یک روش ابتکاری تونستم یک بهینه سازی خوب توی سایت ایجاد کنم که سود مالی نسبتا خوبی برام داشت . من سعی می کردم با درسهام مخصوصا سیستم عامل و شبکه و پایگاه زندگی کنم . سه بار دکتر حقیقت بامن سر کلاس شرط بست . البته بار اول که اوایل دوره بود، سر مبلغ به توافق نرسیدم . شرط های ایشون هم این طوری بود که یک سوال رو می پرسید و میگفت شرط اگر جواب درستش رو گفتی مثلا فلان! دفعه اول که دید من جواب درست رو دادم گفت من حواسم نبوده ، با تو نباید شرط ببندم دیگه ! آخر سرهم اواخر دوره سر یکی از کلاس های شبکه دوبار پشت سر هم با من شرط بست ، هر دوبار هم تونستم شرط رو ببرم و از همین بابت ایشون منو به یک رستوران خیلی خوب دعوت کرد و همچنین برای کل کلاس کیم سالار گرفت ! کلاس های کنکور پارسه و برنامه ریزی و مشاوره های خیلی خوب و مخصوصا صحبت های دلگرم کننده ی دکتر حقیقت بسیار روی من تاثیر مثبت داشت . مخصوصا حرف های متفرقه ای که ایشون توی کلاس ها میزنه بسیار به زندگی من جهت داده و واقعا تاثیر شگرفی در زندگی من داشته ! برخی از بچه ها به این صحبت های حاشیه ای معترض هستند ولی به نظر من این صحبت ها برای یک جوان مثل من و شما بسیار لازم هست و اگر اهمیتی بیشتر از کنکور نداشته باشه کمتر نیست ! مانشت ۳۷ : حالا که تا اینجا اومدین ، میخواین چیکاره بشید؟ هدفهاتون برای آینده را اگه دوست دارید بگید. یک بار سر یکی از کلاس ها دکتر حقیقت یک کار ده دقیقه ای داشت و به من گفت فلان مثال رو کتاب رو بدون نگاه کردن جواب بخون و برای بچه ها جواب بده ، وقتی ده دقیقه بعد ایشون برگشت من سوال رو جواب داده بودم و یک مثال خیلی خوب ( به نظر خودم و بچه ها حتی بهتر از مثال ایشون زدم) و بعد بچه ها گفتن استاد این میخواد جای شما رو بگیره، دکتر حقیقت گفت نه این هدفش خیلی بزرگتره و باید بره یک شرکتی در حد گوگل راه بندازه . البته من همچنین هدفی ندارم ولی سعی میکنم در حال و کمی جلوتر از اون زندگی کنم و تا میتونم حالم رو خوب بسازم . زیاد به آینده دور فکر نمی کنم تا یک وقت دچار توهم نشم و دائم توی آرزوها غرق نشم. مانشت ۳۸ : چقدر توکل بخدا و عبادت در طی این مسیر و رسیدن بهدف بهتون کمک کرده است. با اینکه بنده ی خوبی اصلا نبودم ولی همیشه کمک های بی حد و اندازه ی خدا رو در حق خودم حس کردم و این موفقیت رو هم مدیون لطف خدا و سپس لطف امام رضا که خیلی به ایشون ارادت دارم می دونم. مانشت ۳۹ : کسی یا کسانی هستند که در موفقیت شما نقش شاخصی داشته باشه و یا شما موفقیت تون را مرهون او بدونید. در مقام اول همسرم که خیلی این مدت شرایط من رو تحمل کرد (تصور این که شما ازدواج کرده باشین و سر خونه زندگی خودتون باشین و بعد شوهرتون ۷ ماه در رفت و آمد تهران باشه و یک جورایی شما خونه پدر خودتون و پدر شوهرتون آواره باشین خیلی سخته - البته همه در حق ما لطف داشتن و کم برامون نذاشتن ولی هیچ جا خونه ی خودت نمیشه ) و واقعا از همسرم سپاسگذارم . بعد از اون پدر و مادرم که مخصوصا در دوران کنکور من پدرم دو بار در بیمارستان بستری بودن و یک بار قبل و یک بار هم هفته بعد کنکور عمل دیسک کمر داشتن و من به عنوان تنها پسرشون خیلی کم تونستم پیششون باشم و از هر دو شرمنده هستم ولی خوب همیشه سعی کردن من رو به سمت درس خوندن تشویق کنن و کاری کنن که کمتر ذهنم درگیر بیماری پدرم باشه خواهرم و دامادمون که منو ۷ ماه تهران تحمل کردن و خیلی در جهت این موفق به من کمک کردن خانواده همسرم و دوستم نادر رفیعی و سایر کسانی که بخوام اسم ببرم از حوصله خارجه و البته یک تشکر ویژه برای کسی که اصل این هدف و موفقیت رو مدیون اون هستم ، استاد دوست داشتنی دکتر حقیقت و تیمشون بالاخص دکتر یوسفی و دکتر کیوان پور مانشت ۴۰ : ایا درسی هست که بنظرتون باید با روش دیگری میخوندید یا بیشتر میخوندید یا از منابع دیگری میخوندید ویا حذف نمیکردین و در اینصورت میشد نتیجه بهتری گرفت. اگر درس هایی ساختمان و الگوریتم رو با دکتر یوسفی می داشتم و کتاب های ایشون رو میخوندم فکر کنم خیلی درصد عمومیم بهتر میشد. مانشت ۴۱ : چگونه و بر چه اساسی انتخاب رشته میکنید ؟ کدام دانشگاه را برای ادامه تحصیل در مقطع ارشد ترجیح میدید؟ (اگر مایلید دلیل آن را هم بنویسید) احتمال میدید در کدام دانشگاه قبول شوید؟ انتخاب اولم شریف بود که البته سر این انتخاب و برگردوندن شریف سختی کشیدیم ولی بالاخره شد و همون رو هم قبول شدم . مانشت ۴۲ : توصیه خاصی برای داوطلبین زیادی که این مصاحبه را میخونن دارید. همون طور که در مقدمه هم گفتم این مصاحبه رو در رابطه با آشنایی دوستانی که به من توی فیسبوک یا اینجا یا از طریق تلفن پیام دادن و راجع به منابع و کلاس و … پرسیدن و نظرم رو میخواستم گذاشتم . در اخر صحبتام با اینکه میدونم خیلی طولانی هست میخوام یک مطلب که به نظرم مهم هست رو بنویسم و از همه بابت طولانی بودنش عذرخواهم ولی فکر کنم بدرد خیلی ها بخوره من منابع و هر اون چه می دونستم و طی این مدت تجربه کردم رو ذکر کردم ولی چند نکته رو باید مد نظر داشته باشید، اخیرا توی مانشت یک مطلبی رو خوندم که یکی از بچه ها گله کرده بود از یکی از رتبه های برتر که این منابعی که میگید رو من خوندم و حتی بهتر از اون رو خوندم و اصلا نتیجه خوبی نگرفتم و همچنین ایشون از جمیع رتبه برتری ها گلایه کرده بود که لطفا اینجور برای همه نسخه نپیچید و عمر یک عده رو تلف نکنید و … (کلاس های کنکور زیادی مثل پارسه و مدرسان و نصیر و غیره هم هرساله برگزار میشه و خیلی ها شرکت می کنن و آخر هم با اینکه تعداد معدودی مثل من رتبه ی خوبی میارن، تعداد زیادتری رتبه ی خوبی نمیارن و حتی مردود میشن و آخر هم ممکنه احساس بدی نسبت به این موسسات به دست بیارن . درسته که یکی از اهداف اصلی این موسسات کسب پول هست ولی خوب قبول داشته باشید در راه کنکور من و شما هم کم زحمت نمی کشن وگرنه برای اون ها که تونستن موفق باشن و موسسات بزرگی مثل پارسه و مدرسان و نصیر و… رو راه بندازن و این همه آدم رو توی گرمای تابستون به کلاس جذب کنن، راه های دیگه ای هم واسه پول در آوردن بوده ) البته تا حدود زیادی این دوست معترض ما حق دارند و بهشون واقعا حق میدم ویک جورایی حرف های ایشون و چیزهایی که من از بچه ها توی پارسه دیدم یک تلنگر بزرگ به من بود که این چند پاراگراف نسبتا طولانی رو به این مصاحبه اضافه کنم مخصوصا من که تونستم با این همه مشکلات و عقب موندن و رفت و آمد بین مشهد و تهران و ساعت مطالعه نسبتا کم ( شاید بین ۵۰ نفر اول کمترین ساعت مطالعه رو داشته باشم) تونستم این رتبه رو بدست بیارم . شاید در ظاهر امر ، من ساعت مطالعه کمی داشته باشم، همزمان با کنکور درگیر کار و زندگی ورفت و آمد بین تهران و مشهد بودم و هزار و یک چیز دیگه و اینجا هم اومدم و چهار تا منبع کنکوری رو که خودم تونستم با خوندن اون ها رتبه ی ۱۱ رو بیارم معرفی کردم و خوب ، هر کس هم از من سوال کنه که نظرت چیه خوب بالطبع همین ها رو معرفی می کنم، چون چیزی هست که خودم انتخاب کردم و به نتیجه رسیدم ، ولی دوست عزیز شاید شما باید کتاب های دیگری رو باید بخونی! شاید شما باید وقت بیشتری رو بزاری ، شایدم کمتر! شاید شما باید جور دیگه ای مطالعه کنی! شاید به کلاس کنکور نیاز داشته باشی یا شایدم با صحبت های من ترغیب به رفتن به کلاس کنکور بشی و بعد از اعلام نتایج از رفتن به کلاس کنکور پشیمون بشی! همین طور که الان برخی از کسانی که من میشناسم اظهار پشیمانی می کنن! شاید حتی برخی از ماها (حتی خود من) برای کنکور و ادامه تحصیل ساخته نشدیم ! خود من هم شاید الان با داشتن موقعیت های شغلی بالای ۵ هزار یورو در ماه در اروپا ، ادامه تحصیلم درست نباشه ! شاید یکی از خانم هایی که در پارسه دیدم و ماه آخر به شدت استرس داشت و به دکتر حقیقت میگفت استاد با اینکه با گفتن ذکر، کمی آرام شدم ولی هنوز استرس دارم و میترسم امسال بعد از ۴ امین کنکور مجدد برای ارشد بازهم شکست بخورم، شاید (البته به نظر من قطعا) برای کنکور دادن ساخته نشده باشه! مثلا برای همون منابع بگم، من با توجه به مطالعاتی که از قبل داشتم، با توجه به تسلطی که روی سیستم عامل لینوکس در حد نسبتا بالایی دارم و … وقتی دکتر حقیقت درس میداد، با سیستم عامل زندگی می کردم،وقتی ایشون زمانبندی ها یا خیلی مباحث دیگه رو میگفت به صورت رنگی و سه بعدی توی ذهنم تجسم می کردم و خوب همون موقع درس رو به صورت کامل می فهمیدم . واقعیتش هم توی سه ماه کلاس ها اصلا نتونستم خارج از کلاس درس بخونم و فقط نیاز به یک تا سه بار مرور اونم در همون بازه ی مهر تا بهمن داشتم و تموم! ولی خوب کسی که خیلی ها هستن همین الان که برای کنکور می خونن حتی شاید یک بار هم توی عمرشون لینوکس رو از نزدیک ندیده باشن و خوب طبیعتا توقع هم دارن با همین زمان یا فوقش حتی روزی ده ساعت مطالعه هم به همین میزان یادگیری برسن! آخرش هم میگن سوالا این طور بود ، سوالا اون طور بود ! بله سوال ها استاندارد نیست ولی بازهم یکی از موارد معدود برای سنجش من و شما هست . منی که ۱۰ سال برنامه نویس هستم با برنامه نویسی نفس می کشم و خیلی ها که حتی پروژه های دانشجوییشون رو هم از بقیه میگیرن! دوستان من اینجا اصلا بحثم سر توصیف و تعریف از خودم نیست، چون بقول دکتر حقیقت به این چیزا نیازی ندارم، فقط بحثم تلنگر به یک عده که متاسفانه درصد زیادی از پشت کنکوری ها هست میشه! عده ی زیادی رو که میدیدم صبح کله سحر میامدن پارسه تا آخر شب ، واقعا تصورش سخته یک جماعت زیادی حتی از شهر های اطراف تهران مثل کرج صبح ۷ و نیم پارسه (یا حالا هر موسسه ی دیگه ای باشن) که سر کلاس جا بگیرن و بعضی وقت ها تا ۹ شب سر کلاس باشن و برای نهار هم ساندویچ و فلافل و … بخورن! کلی خرج رفت و آمد بکنن ، خرج کلاس بکنن ، آخرش هم هیچی! دوست عزیز اگر تصمیم به خوندن برای کنکور داری، اول عمق تسلط خودت رو در همین جایی که الان هستی و هنوز شروع نکردی یا اوایل راه هستی بسنج، توانت رو در ادامه بسنج، هدفت رو از ادامه تحصیل پیدا کن ، بعد برو کلاس ثبت نام کن، حالا چون دوستام میرن که نمیشه دلیل! کم هم توی پارسه افرادی نبودن که به خاطر جو موجود بین هم کلاسی هاشون اومده بودن ! خوب دوست من کم پول نمی زاری ! کم توی گرمای تابستان نمیای کلاس ! آیا هدفی داری؟ اگر هدف مشخص هست، بله بسیار کار درستی می کنید که کلاس میرید و برای ارشد تلاش می کنید اما اگر هدف ندارید این کار رو اول برای خودتون و بعد برای دور و بریاتون که این همه وقت و هزینه و انرژی و … برای شما میزان نکنید! به وفور من افرادی رو در پارسه می دیدم که چه دختر و چه پسر افتاده بودن دنبال به اصطلاح خودشون دوتا دوتایی یا حتی چند تایی چندتایی شدن! دنبال تفریحات بین آنتراک و بعد آزمون و … مثل رفتن به رستوران و کافی شاپ و قلیون و درکه و این ور و اونور ! تفریح خوبه! با دوستان بودن خوبه ! ولی موقع کنکور نه ! متاسفانه اسمش رو هم میزارن که ما بدنمون نیاز داره، ما روحمون نیاز داره، همش که نمیشه درس ، همش نمیشه که … بله ولی آیا شما تعادل رو هم توی تفریحاتتون دارید؟ کم نبودن از دوستان و همکلاسی های من در پارسه که علیرغم این همه وقت و هزینه به خاطر همین مسائل که خیلی راحت نادیده می گرفتن، الان رتبه های افتضاحی بدست آوردن و الان پشیمون هستن (شایدم نیستن !) از همه عذرخواهم ولی کلاس کنکور و ایام کنکور نه جای پیدا کردن شوهر هست نه همسر و البته نه دوست پسر و نه دوست دختر! گفتن این حرفا برام خیلی سخته و شایدم جاش اینجا نیست ولی اینقدر توی این چند ماه دیدم و اینقدر دوستان و دور و بریهام توی پارسه از این کارا ضربه خوردن که مجبور شدم بگم! البته باز یک عده نیان بگن که آها پارسه شده یک مکان برای همه کار غیر از درس خوندن ! نه این طور نیست ! پارسه یک فضا برای درس خوندن هست که مثل دانشگاه یک عده با پارک و … اشتباه میگرنش و ضررش رو هم خودشون میبینن وگرنه امثال من هم کم نیستن که میان پارسه و نتیجه ی خوبی میگیرن و واقعا اونجا اساتید و کارمنداش زحمت زیادی میکشن! ولی دوستانه از همه تون خواهش می کنم کمی به فکر خودتون باشید ! کم هزینه نمی کنید ! کم از عمرتون نمی ذارید! واقعا عمر ارزشش خیلی بیشتر از این حرفاس . توی زندگی خیلی وقت دارید که به مسائلی که گفتم بپردازیدولی این بازه ی کنکور واقعا جاش نیست هدفتون رو مشخص کنید، ببنید واقعا نیازه ارشد بدید، ببنید اگر انرژی تون رو در حد تصور خودتون بزارید، کجا قبول میشید، آیا اونجا ارزشش رو داره؟ بعد اگر به نتیجه ی خوبی رسیدید بسم ا… |
مصاحبه رتبه ۱۱ شبکه و ۶۴ آی تی - Amoojan - 06 شهریور ۱۳۹۳ ۰۳:۵۱ ق.ظ
(۰۶ شهریور ۱۳۹۳ ۰۳:۰۶ ق.ظ)karname نوشته شده توسط: ولی توی دانشگاه هایی امثال دانشگاه کارشناسی من حتی با بردن چای برای استاد برخی بچه ها نمره می گرفتن .اینو خوب یادمه... مرتیکه بوووق چه جوری به ملت نمره میداد... سرکلاس C# ملت میرفتن چایی میاوردن نمره میگرفتن! |
مصاحبه رتبه ۱۱ شبکه و ۶۴ آی تی - mcse2010 - 06 شهریور ۱۳۹۳ ۰۷:۰۳ ق.ظ
سلام و تبریک بابت موفقیت جدید شما.ولی فکر کنم اصالت شما به سلسله افشاریان بخوره(نادرشاه)!!!!!!!!!!!!!!!! ۲ سال پیش من بزرگترین اشتباه زندگی را کردم و اون این بود که بین ،رفتن به کلاس امادگی ارشد و دیگری رفتن کلاس شبکه(ccnp)،در اخر رفتم کلاس شبکه و چیزی حدود۲میلیون تومان برام خرج بر داشت.میگفتم ارشد به کار نمیاد،ارشد چیه..... شاید با هزینه زیر یک تومن میتونستم تموم درسهارو برم کلاس و با پشتکاری که داشتم حتما دانشگاه تهران قبول میشدم.......!!! ولی افسوس که با اونهمه خج به جایی نرسیدم. الان هم تصمیم گرفتم دارم برای ارشد میخونم.خیلی از درسهارو مشکل دارم ولی چیکار میشه کرد باید سوخت و ساخت.الان حتی پول شرکت تو ازمون هم ندارم!!!!!!!!! همه تلاشمو میکنم!!!!!!!!!!!!! |
مصاحبه رتبه ۱۱ شبکه و ۶۴ آی تی - احسان مومنی - ۰۶ شهریور ۱۳۹۳ ۰۷:۴۱ ق.ظ
بسیار بسیار عالی |
RE: مصاحبه رتبه ۱۱ شبکه و ۶۴ آی تی - neda_Network - 06 شهریور ۱۳۹۳ ۱۰:۳۸ ق.ظ
وقتی افرادی مثل شما را تو زندگیم میبینم فقط یه چیز تو مغزم رژه میره نهایت تلاش حتما به ثمر میرسه من میفهمم تو اون شرایط چقدر سخته درس خوندن منم شرایطم دست کمی از شما نداشت اما متاسفانه خودم یکه و تنها بدون کمک این همه راها اومدم اونقد که یکماه قبل کنکور زندگی کلا برا من تمومشده بود خوشحالم شما به بهترین درجه رسیدید من همیشه شما را الگو میکنم و افرادی مثل شما را تو شرایط سخت خیلی سختتر میشه به ارزوها رسید همسرتون بینظیره نمونه س تبریک میگم بابت داشتنش به شما |
مصاحبه رتبه ۱۱ شبکه و ۶۴ آی تی - saeidkhan - 06 شهریور ۱۳۹۳ ۰۳:۱۶ ب.ظ
تبریک میگم بهتون اینکه با ایمان به هدفتون جلو رفتین جای ستایش داره . و به نظر من هم اگر کسی واقعا به کاری که می خواد انجام بده ایمان داشته باشه به هدفش میرسه . امیدوارم موفق باشید . |
مصاحبه رتبه ۱۱ شبکه و ۶۴ آی تی - khadij147 - 06 شهریور ۱۳۹۳ ۰۶:۲۰ ب.ظ
ممنون که وقت گذاشتین و تجربیاتتون رو به ما هم گفتین واسه قبولی توی رشته و دانشگاه مود علاقه تون هم تبریک ویژه میگم امیدوارم تو همه ی مراحل زندگی موفق باشین |
مصاحبه رتبه ۱۱ شبکه و ۶۴ آی تی - K@online - 06 شهریور ۱۳۹۳ ۰۷:۵۱ ب.ظ
جتاب افشار صفوی در درجه اول بهتون تبریک میگم واقعا عزم اراده قوی شما جای تحسین داره . اما شما دانشگاه سجاد سطح پایینی بدونید موافق نیستم بلعکس دانشگاه سجاد جز برترین دانشگا های غیر انتفاعی هستش هر سال قبولی خوبیم برای ارشد میده بخصوص رشته کامپیوتر برق تقریبا بچه هاش قبولی دانشگاه مطرح کشور دارن از جمله خود شما و جناب"Amoojan" یک سرو گردن از دانشگاه های غیر انتفاعی دیگه بالاتره حداقل تو مشهد اینطوری همه جا استاد خوب بد هست .... |
RE: مصاحبه رتبه ۱۱ شبکه و ۶۴ آی تی - Amoojan - 06 شهریور ۱۳۹۳ ۰۹:۰۵ ب.ظ
(۰۶ شهریور ۱۳۹۳ ۰۷:۵۱ ب.ظ)K@online نوشته شده توسط: جتاب صفویاز بقیه غیرانتفاعی ها یه سرو گردن بالاتره ولی بازم کیفیت نداره... اینم که میبینی بچه ها رتبه خوب میارن مثل سعید یزدانیان سال پیش ۹هوش شد یا همین افشار که ۱۱ شبکه شده یا فرخ بخت که ۲ بار رتبه تک رقمی اورد! به خاطر اینه که همه میخوان در برن از اسم غیرانتفاعی که تو مدرکشون خورده و همینطور خیلی از بچه ها قصد رفتن دارن که تو کنکور میترکونن. یادمه تو مراسم ورودی مون تو سجاد فکر کنم مسئول اموزش خانم رحیمی بود که گفت سجاد ۲ برابر میانگین دانشگاه های دولتی، قبولی ارشد برای دانشگاه های دولتی داره! همه دارن در میرن! |
مصاحبه رتبه ۱۱ شبکه و ۶۴ آی تی - A.Nouri - 07 شهریور ۱۳۹۳ ۰۴:۳۸ ق.ظ
تبریک میگم دوست عزیز. برات آرزوی موفقیت دارم. |
مصاحبه رتبه ۱۱ شبکه و ۶۴ آی تی - تلاشگر - ۰۷ شهریور ۱۳۹۳ ۱۱:۴۶ ق.ظ
تبریک میگم من امسال سال اول کنکورم و خیلی نوشتهاتون بهم انگیزه داد امیدوارم همیشه موفق باشید |
RE: مصاحبه رتبه ۱۱ شبکه و ۶۴ آی تی - n268 - 07 شهریور ۱۳۹۳ ۰۱:۰۵ ب.ظ
ممنون از اینکه تجربه هاتونو در اختیار ما قرار دادید من جزوه ی الگوریتم پارسه(سید جوادی) رو دارم .استاد سیدجوادی خیلی تاکید میکرد همینو بخونید ، حتی نیازی نیست ساختمانو هم خونده باشید.فقط مبحث درخت ها رو بخونید و این جزوه هر دو درسو پوشش میده. کنکور امسال الگوریتم و ساختمانو اصلا خوب نزدم . نظر شما چیه؟ به نظرتون برم سراغ منبع دیگه ای؟ |
RE: مصاحبه رتبه ۱۱ شبکه و ۶۴ آی تی - kingmax - 07 شهریور ۱۳۹۳ ۰۵:۴۶ ب.ظ
(۰۷ شهریور ۱۳۹۳ ۱۱:۴۶ ق.ظ)تلاشگر نوشته شده توسط: تبریک میگمسلام طرز فکرت را عوض کن یعنی چی امسال سال اولمه سال اول و آخرت هست ان شاءالله قبول میشی |
RE: مصاحبه رتبه ۱۱ شبکه و ۶۴ آی تی - h.ch - 07 شهریور ۱۳۹۳ ۰۶:۰۱ ب.ظ
(۰۶ شهریور ۱۳۹۳ ۰۷:۰۳ ق.ظ)mcse2010 نوشته شده توسط: سلام و تبریک بابت موفقیت جدید شما.ولی فکر کنم اصالت شما به سلسله افشاریان بخوره(نادرشاه)!!!!!!!!!!!!!!!! |
RE: مصاحبه رتبه ۱۱ شبکه و ۶۴ آی تی - yamahdi - 07 شهریور ۱۳۹۳ ۰۶:۴۰ ب.ظ
سلام بهتون تبریک میگم با خوندن مصاحبه ی شما یاد این جمله افتادم پایه اصلی خوشبختی و بد بختی انسان اراده و خواست اوست به امید موفقیت همه دوستان مانشتی |