(۱۴ مرداد ۱۳۹۳ ۰۶:۵۰ ب.ظ)خانه سبز نوشته شده توسط:  پفک نمکی مینو

(۱۴ مرداد ۱۳۹۳ ۰۹:۴۶ ب.ظ)zorro نوشته شده توسط:  منم مثه تو بودم.و به شدت علاقه مند به ادبیات اما میدونی اگه خانواده ها هم چیزی میگن به حساب خودشون واسه آیندمون میگن.من یا یکی از اساتید دراین باره صحبت کردم گفت بعضی رشته ها تا تهشم بری تو ایران جایگاهی نداره در حالی که کشورای دیگه شاید سرش دعوا هم باشه.واسه همینم میخوام آیتی شرکت کنم اما بعد از گرفتن مدرکم برم دوباره کنکور انسانی بدم.آرزومو رها نمیکنم چون مگه ما آدما چندبار فرصت زندگی کردن داریم؟هیچکی هم به ما دلسوزتر از خودمون نیست.پس خودمون دنبال رویاهامونو بگیریم اینم بگم ناراحت نباششش.یکم به معنی امضات نگاه کن.منو که آروم کرد

(۱۴ مرداد ۱۳۹۳ ۱۱:۴۷ ب.ظ)mar_zieh نوشته شده توسط:  عزیزم اگر واقعا اینقدر از رشته کامپیوتر بدتون میاد. بهتره با خانواده بطور جدی صحبت کنید و برید سمت علایق خودتون.بجای غصه خوردن توکل به خدا کنید. همه چیز درست میشه، مطمئن باشید.

(۱۵ مرداد ۱۳۹۳ ۰۷:۳۷ ق.ظ)Aurora نوشته شده توسط:  

(15 مرداد ۱۳۹۳ ۱۲:۱۰ ق.ظ)Snow White نوشته شده توسط:  

(14 مرداد ۱۳۹۳ ۱۱:۴۷ ب.ظ)mar_zieh نوشته شده توسط:  عزیزم اگر واقعا اینقدر از رشته کامپیوتر بدتون میاد. بهتره با خانواده بطور جدی صحبت کنید و برید سمت علایق خودتون.بجای غصه خوردن توکل به خدا کنید. همه چیز درست میشه، مطمئن باشید.

باخانوادم صحبت کردم قبول نمیکنن فقط حرف خودشون میزنن مخصوصا پدرم
به نطرشما چکارکنم؟

خوب نمیشه خارج از دانشگاه علاقه تو دنبال کنی؟ مثلا کلاس بری؟

(۱۵ مرداد ۱۳۹۳ ۱۰:۴۹ ق.ظ)Snow White نوشته شده توسط:  نمیشه اخه هزینه ی کلاساش ریاده وپدرم هم مخالفن
خیلی ناراحتم نمیدونم چیکارکنم

(۱۵ مرداد ۱۳۹۳ ۰۳:۳۰ ب.ظ)diligent نوشته شده توسط:  

(15 مرداد ۱۳۹۳ ۱۰:۴۹ ق.ظ)Snow White نوشته شده توسط:  نمیشه اخه هزینه ی کلاساش ریاده وپدرم هم مخالفن
خیلی ناراحتم نمیدونم چیکارکنم

به نظر من حالا که علاقه نداری شما هم هیچ جوره ادامه نده! بیشتر افسرده میشی!
ببین حرف کی بیشتر روی پدرتون تاثیر داره، شرایطتو بهش بگو و بگو که در موردش با پدرتون حرف بزنه و راضیشون کنه.

(۱۵ مرداد ۱۳۹۳ ۰۶:۲۳ ب.ظ)Snow White نوشته شده توسط:  

(15 مرداد ۱۳۹۳ ۰۳:۳۰ ب.ظ)diligent نوشته شده توسط:  

(15 مرداد ۱۳۹۳ ۱۰:۴۹ ق.ظ)Snow White نوشته شده توسط:  نمیشه اخه هزینه ی کلاساش ریاده وپدرم هم مخالفن
خیلی ناراحتم نمیدونم چیکارکنم

به نظر من حالا که علاقه نداری شما هم هیچ جوره ادامه نده! بیشتر افسرده میشی!
ببین حرف کی بیشتر روی پدرتون تاثیر داره، شرایطتو بهش بگو و بگو که در موردش با پدرتون حرف بزنه و راضیشون کنه.

خیلی ممنونم ازت خانومی،

(۱۵ مرداد ۱۳۹۳ ۰۷:۱۱ ب.ظ)anyone نوشته شده توسط:  سلام
اگر شما رتبه یک رشته مورد علاقه اتون بودید به نظر شما باز هم خانوادتون مخالف شما بودن
اگر براتون مقدوره تو کنکور مورد نظرتون شرکت کنید و خودتونو با عمل به خانواده اتون هم اثبات کنید.
به جای لج کردن با خودتون و اسیب زدن به ایندتون منطقی عمل کنید.
حانواده شما فقط صلاح شما رو می خواند اما به روش خودشون با اثبات خودتون اجازه بدید بهتون اعتماد کنند

(۱۵ مرداد ۱۳۹۳ ۰۹:۳۸ ب.ظ)mar_zieh نوشته شده توسط:  با نظر diligent عزیز موافقم. اگر رشته کامپیوتر را دوست ندارید به هیچ عنوان ادامه ندهید. چون بجز ناراحتی و دلزدگی بیشتر، نتیجه دیگری نخواهد، داشت.
و همچنین موافقم با نظر anyone عزیز . باید خودتون را به خانواده ثابت کنید و من مطمئنم با این علاقه ای که دارید حتما می تونید، رتبه برتر را در رشته مورد علاقتون بیارید.
عزیزم هر چیزی بدست آوردنش سخت هست اما غیر ممکن نیست. و اینم بدونید علاقه های انسان راحت بدست نمیاد. مطمئن باشید این سختی هایی که میکشید هم حتما حکمتی در آن نهفته است. پس به هیچ عنوان نا امید نباشید و محکم و استوار هدفتون را دنبال کنید.
شک ندارم که موفق خواهید شد. انشاءالله

(۱۶ مرداد ۱۳۹۳ ۰۱:۴۹ ق.ظ)anyone نوشته شده توسط:  اینکه در چه کنکوری شرکت کنید تصمیم با شماست و به هدف و خواسته شما از ایندتون بستگی داره.شاید اگر هدف از رشته مورد نظرتون علاقه اتون باشه در کنکور لیسانس شرکت کنید و با لذت بهش بپردازید ولی اگر علاوه بر علاقه مدرک و عمر هم برای شما اهمیت داره شاید تصمیم دیگه ای بگیرید.
با تلاشتون خودتون رو به خودتون اثبات کنید.
در مورد عمری که گذشت
به جای نفرت از رشته فعلیتون به فکر هدایش به سمت علاقه اتون باشید. رشته فعلی شما انعطاف پذیری زیادی داره که می تونید به جای اینکه با نفرت از کنارش بگذرید با علاقه در رسیدن به هدفتون ازش استفاده کنید.

(۲۱ مرداد ۱۳۹۳ ۱۱:۳۹ ب.ظ)mar_zieh نوشته شده توسط:  به دوست داشتنهای راستین

(۲۴ مرداد ۱۳۹۳ ۱۱:۴۷ ق.ظ)لنیا نوشته شده توسط:  

(21 مرداد ۱۳۹۳ ۱۱:۳۹ ب.ظ)mar_zieh نوشته شده توسط:  به دوست داشتنهای راستین

تفاهم به این میگن
منم همین طور
ﻣﺮﺍﻗﺐ ﺑﺎﺷﯿﺪ!
ﻣﺮﺍﻗﺐ ﻫﻤﯿﻦ “ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ” ﻫﺎ
“ﻋﺰﯾﺰﻡ” ﻫﺎ
“ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﻢ” ﻫﺎ
ﻣﺮﺍﻗﺐ ﺑﺎﺷﯿﺪ!
ﺑﻌﻀﯽ ﻫﺎ ﺑﺎﺯﯼ ﺑﺎ ﮐﻠﻤﺎﺕ ﺭﺍ ﺧﻮﺏ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﻨﺪ ﻏﺮﯾﺒﻪ ﻫﻢ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ !
ﻫﻤﯿﻨﻬﺎﯾﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﺯﺟﺎﻥ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ ﻭ ﺩﻟﺒﺮﯼ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ!
ﻫﻤﯿﻨﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ “ﺁﺷﻖ” ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ ﺗﺎ ﺍﺩﺍﯼ”ﻋﺎﺷﻖ” ﺭﺍ ﺩﺭﺁﻭﺭﻧﺪ!
ﺑﯿﭽﺎﺭﻩ ﻋﺸﻖ!
ﺑﺎﺯﻫﻢ ﺳﺮﺵ ﮐﻼﻩ ﻣﯽ ﮔﺬﺍﺭﻧﺪ ﺁﻧﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ،
ﻧﻪ ﻻﯾﻖ ﻋﺸﻘﻨﺪ ﻭ ﻧﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ !