دلم واسه خانوادم حسابی تنگ شده
امروز گیر دو تا آدم خیلی... پرحرف افتادم و مغزم داره میترکه
پرحرفی یکیشون رو نتونستم تحمل کنم و سرش داد کشیدم، حالا وجدان دردم دارم
(۰۹ دى ۱۳۹۳ ۰۸:۲۱ ب.ظ)targol نوشته شده توسط: امروز گیر دو تا آدم خیلی... پرحرف افتادم و مغزم داره میترکهدخمل بد
پرحرفی یکیشون رو نتونستم تحمل کنم و سرش داد کشیدم، حالا وجدان دردم دارم
چرا سرش داد زدی شاید گناهی حس کرده شنونده خوبی هستی اومده بود خودشو تخلیه کنه
مام یه همکلاسی داشتیم همچین بگی نگی پرحرف بود بچه ها زیاد بهش گوش نمی دادن ولی من به حرفاش گوش می دادم که هیجانات و چیزایی که رو دلش غمباد شده بود بگه سبک بشه هنوزم شنونده خوبی برا خیلی ها هستم
حس امروزم........پر بغض بود
که اصلا نشد خالیش کنم
وقتی امروز داداشم رفت دنبال کار....
بیکاری آدم متاهل که بچه داره خیلی سخته
دلم بسیار تنگ است
حس اعصاب خوردی از دست استاد راهنما.... خدا تا دفاع بخیر بگذرونه!!!
خیلی خوووووووووووبم
عصبانی
(۲۲ دى ۱۳۹۳ ۰۳:۰۲ ب.ظ)targol نوشته شده توسط: عصبانی
منو نخور
(۲۲ دى ۱۳۹۳ ۰۷:۴۱ ب.ظ)WILL نوشته شده توسط: منو نخورنه، خیالتون راحت. گرسنه نیستم
سرم داره میترکه چرا مسیر زندگیمو پیدا نمی کنم؟
کلا موقع امتحانات افتضاحم اخلاقم حالم ...
درود
من امروز عالی ام . عالی ِعالی
امروز هوای قلب من سرد است، همچون روزهای آخر دی !
می خواهم جدا از همگان، در گوشه ای آرام و بی صدا شاهد مرگ خود باشم.
شاید این تنها آرزوی من باشد، وقتی دیگر هیچ امیدی به دوباره "پیش رفتن" نیست...
(۲۵ دى ۱۳۹۳ ۰۹:۰۱ ب.ظ)parisa.raad نوشته شده توسط: امروز هوای قلب من سرد است، همچون روزهای آخر دی !
می خواهم جدا از همگان، در گوشه ای آرام و بی صدا شاهد مرگ خود باشم.
شاید این تنها آرزوی من باشد، وقتی دیگر هیچ امیدی به دوباره "پیش رفتن" نیست...
جون مادرتون ایه یاس نخونیدددددددددددددددد
شاد باشید
ازدواج کنید.نگذارید تنها بمونید