|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - نسخهی قابل چاپ
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - marvelous - 03 مرداد ۱۳۹۸ ۱۲:۵۱ ق.ظ
(۰۳ مرداد ۱۳۹۸ ۱۲:۳۴ ق.ظ)khayyam نوشته شده توسط: (02 مرداد ۱۳۹۸ ۱۱:۵۱ ب.ظ)marvelous نوشته شده توسط: من همسر دارم و تازه ازدواج کردم ولی هنوز خونه خودمون نرفتیم. قول میدم اگه پول خونه جور شد و رفتیم سر زندگی به همه اینجا شیرینی بدم به یه شکلی که به همه هم بچسبه.
من چهل سال ازدواج نکردم و حالا یکسال و نیمه که متاهل شدم و خیلی هم راضی هستم. اینو میدونم که خیلی خوبه آدم soulmate خودشو پیدا کنه و بعد ازدواج کنه و اینو هم میدونم که باید فقط چشما رو باز کرد و دقت داشت.
الان درسته دوتاییمون خیلی سخت کار میکنیم تا زندگی درست کنیم، ولی به عمرم اینقدر احساس خوشبختی نکرده بودم.
تنهایی هیچ چیز خوبی نیست و من اصلا توصیش نمیکنم. درسته میگن ازدواج یه هندونه در بستس ولی آدم اگه دقت کنه و حواسشو جمع کنه همون هندونه خوشمزه ترین هندونه ای میشه که تو عمرش خورده
خیلی از بچه ها بخصوص بخصوص دخترا اگه سنشون از ۳۰ می گذره و ازدواج نمی کنند یه حالت افسردگی بهشون دست میده ولی خیلی جالبه حداقل برای من بعد از ۴۰ سال مجردی هنوز امید داشتید و به مجردی مطلق فکر نمی کردید و ازدواج کردید و چیزی که من فهمیدم برای هر دختری تو هر سنی که باشه پیدا کردن یه همسر خوب ارزوشه !
ممنونم ازت، بله راستشو بخوای نا امید هم بودم. تا اینکه خیلی اتفاقی با یه مهندسی سر یه پروژه ملاقات کردم و کارو که دورکاری هم بود تحویل گرفتم. طراحی یه سایت بود، منم فقط خودمو سرگرم میکردم که تنهایی رو احساس نکنم. یه فروشگاه لوازم فنی و یراق بود که آنلاین بود و خدا میدونه چه سیستم درختی عظیمی داشت دسته بندی محصولاتش و همه رو من انجام دادم براشون شیک و سئو کردم و در نهایت همین مهندس که از من ده سال هم جوونتر بود و همیشه به من میگفت آبجی الهام، گفت میشه دیگه داداشت نباشم؟ منم که اصلا تو باغ نبودم گفتم که چی بشه؟ اینم در جا گفت که همسرت باشم!!!! من اول فکر کردم نمیشه و ده سال زیاده، ولی الان باورتون نمیشه سن فقط یه عدده. شاید باورش کمی سخت باشه ولی این انگیزه و روحیه رو اون به من میده. از وقتی اومده تو زندگیم خیر داشته، منو هم کلی جوون کرده.
حالا چرا اینا رو گفتم؟ واسه اینکه بدونین هر کسی یه روزی داره و یه قسمتی داره و یه روزی همه اونایی که دارن الان روزای سختی رو میگذرونن به این روزا میخندن و دقیقا به اون چیزی که از ته دل آرزو کردن رسیدن. فقط امید داشته باشید که چیز خیلی خوبی است.
من دیروز برای یکی از بچه های اینجا گفتم. حتما همه داستان آلیس در سرزمین عجایب رو خوندین و یا حتما کارتون و فیلمش رو دیدین. هر چند فیلمش افتضاح بود ولی کارتونش رو تایید میکنم. آلیس یه دختر باهوش و خیالپرداز بوده که یه روز تو مسیرش، حواسش پرت میشه به یه خرگوشی که میپره تو یه چاهکی، میره دنبالش و زمین زیر پاش خالی میشه و سقوط میکنه به قعر ترسها و رویاهاش. به جایی میرسه که داره دیوونه میشه که یهو از خواب بیدار میشه و میبینه که همش خواب بوده.
حالا ما زندگیمون درست عین آلیس میمونه، تازه شانس بیاریم عین آلیس این ولگردی های مسیر زندگی به خواب ختم بشن. یه خرگوش بپره وسط تو یه ذره جاده خاکی بری دنبال خرگوشه، از مسیر اصلی زندگیت دور میشی و سر به بیراهه میزاری و اینطوری میشه که احساس میکنی هیچی برای تو نمیشه و زندگیت مثل اینکه طلسم شده. ولی در واقع اینطور نیست. وضعیتی که درش قرار گرفتیم مال خودمون نیست، فقط کافیه که تمرکز داشته باشیم روی هدفمون و ازش دور نشیم. به آرزوهای بزرگمون فکر کنیم. اجازه ندیم هیچ ترسی به دل ما راه پیدا کنه.
واسه ازدواج شماها که خیلی زوده خواهر برادر کوچیکا. بخواین و جفتتون رو پیدا کنین. بخواین و زندگیتونو زیبا کنین. زندگی مثل یه خونه خالی میمونه، این بستگی به خود ما داره که چطوری دکورش کنیم.
درود به همگی
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - diligent - 03 مرداد ۱۳۹۸ ۱۲:۵۲ ق.ظ
(۰۲ مرداد ۱۳۹۸ ۰۷:۱۵ ب.ظ)babakaria1366 نوشته شده توسط: سلام.رفتید تفریح که رفتید چرا واسه ما کلاس میذارید
سلام. کلاس نذاشتیم، پول گرفته بودیم که انار گلاسه رو تبلیغ کنیم : ))
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - MarkLand - 03 مرداد ۱۳۹۸ ۰۱:۱۴ ق.ظ
(۰۳ مرداد ۱۳۹۸ ۱۲:۵۱ ق.ظ)marvelous نوشته شده توسط: واسه ازدواج شماها که خیلی زوده خواهر برادر کوچیکا.
واقعا خیلی زوده!!! قشنگ معلومه تبحر در روانشانسی!
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - marvelous - 03 مرداد ۱۳۹۸ ۱۰:۵۰ ق.ظ
(۰۳ مرداد ۱۳۹۸ ۰۱:۱۴ ق.ظ)MarkLand نوشته شده توسط: (03 مرداد ۱۳۹۸ ۱۲:۵۱ ق.ظ)marvelous نوشته شده توسط: واسه ازدواج شماها که خیلی زوده خواهر برادر کوچیکا.
واقعا خیلی زوده!!! قشنگ معلومه تبحر در روانشانسی!
معذرت میخوام ولی این به تبحر در روانشناسی ربط نداشت. به یک عمر تجربه ربط داشت
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - RASPINA - 03 مرداد ۱۳۹۸ ۱۱:۱۹ ق.ظ
(۰۳ مرداد ۱۳۹۸ ۱۲:۵۱ ق.ظ)marvelous نوشته شده توسط: ممنونم ازت، بله راستشو بخوای نا امید هم بودم. تا اینکه خیلی اتفاقی با یه مهندسی سر یه پروژه ملاقات کردم و کارو که دورکاری هم بود تحویل گرفتم. طراحی یه سایت بود، منم فقط خودمو سرگرم میکردم که تنهایی رو احساس نکنم. یه فروشگاه لوازم فنی و یراق بود که آنلاین بود و خدا میدونه چه سیستم درختی عظیمی داشت دسته بندی محصولاتش و همه رو من انجام دادم براشون شیک و سئو کردم و در نهایت همین مهندس که از من ده سال هم جوونتر بود و همیشه به من میگفت آبجی الهام، گفت میشه دیگه داداشت نباشم؟ منم که اصلا تو باغ نبودم گفتم که چی بشه؟ اینم در جا گفت که همسرت باشم!!!! من اول فکر کردم نمیشه و ده سال زیاده، ولی الان باورتون نمیشه سن فقط یه عدده. شاید باورش کمی سخت باشه ولی این انگیزه و روحیه رو اون به من میده. از وقتی اومده تو زندگیم خیر داشته، منو هم کلی جوون کرده.
حالا چرا اینا رو گفتم؟ واسه اینکه بدونین هر کسی یه روزی داره و یه قسمتی داره و یه روزی همه اونایی که دارن الان روزای سختی رو میگذرونن به این روزا میخندن و دقیقا به اون چیزی که از ته دل آرزو کردن رسیدن. فقط امید داشته باشید که چیز خیلی خوبی است.
دوست عزیز ان شالله همیشه خوشبخت باشی براتون آرزوی بهترینا را دارم
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - MarkLand - 03 مرداد ۱۳۹۸ ۱۱:۲۶ ق.ظ
(۰۳ مرداد ۱۳۹۸ ۱۰:۵۰ ق.ظ)marvelous نوشته شده توسط: معذرت میخوام ولی این به تبحر در روانشناسی ربط نداشت. به یک عمر تجربه ربط داشت
پس در روانشناسیهایی که می کنید تجربه شخصی که معلوم نیست با چی درستی و غلطیش اندازه گیری میشه رو به تبحر در اون علم اولویت میدین و چون مثلا خودتون تو ۴۰ سالگی ازدواج کردین برای کسایی که حدود ۳۰ سال سن دارن میگین خیلی زوده!!
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - kilookiloo - 03 مرداد ۱۳۹۸ ۱۲:۲۲ ب.ظ
(۰۲ مرداد ۱۳۹۸ ۰۳:۳۷ ب.ظ)crevice نوشته شده توسط: برنامه ی زندگی م تا سه سال اینده باید:
-سایتیشنم ۵۰۰+ باشه.
-حداقل یک سال از سابقه کارم توی شرکتی که مد نظرمه گذشته باشه.
-واسه پی آر اقدام کرده باشم.
همیشه دوست داشتم هدف ۳ ساله داشته باشم بیشتر از ۱ سال رو نمیدونم میخوام چیکار کنم و این خوب نیست ...
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - babakaria1366 - 03 مرداد ۱۳۹۸ ۱۲:۳۸ ب.ظ
هیچ آداب و ترتیبی مجو هرچه می خواهد دل تنگت بگو
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Saman - 03 مرداد ۱۳۹۸ ۰۲:۳۶ ب.ظ
...........
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Riemann - 03 مرداد ۱۳۹۸ ۰۳:۱۵ ب.ظ
........
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - MarkLand - 03 مرداد ۱۳۹۸ ۰۸:۳۶ ب.ظ
(۰۳ مرداد ۱۳۹۸ ۰۸:۲۷ ب.ظ)Saman نوشته شده توسط: شما هم یه مشاور واقعی نیستی
و صرفا به خاطر اینکه پیشنهاد میدی که مردم برن پیش مشاور واقعی این حقو نداری که به دیگران توهین کنی.
-----------
منم کاملا با حرف شما موافقم که مردم باید مشاوره و دکتر و اینا برن ، ولی اصلا با این موافق نیستم که بیاید نظراتتون رو تف کنید توو صورت مردم!
شما رو خودت مسلط باش یه نفس عمیق بکش...
کجاهاش اینجور که گفتی بود؟ مگه هر کی به هر کی هست یکی بیاد بگه من سه واحد فلان درس رو پاس کردم متبحرم شدم!!بیاید خصوصی ترین حرفاتون رو به من بگین! وقتی نظری رو به عنوان نظر یه متخصص تو یه رشته میخوان غالب کنن به خواننده ایا کسی به اثرات این حرفا فک می کنه؟ چه تاثیراتی ممکنه رو تصمیم و اینده حتی یه نفر بذاره؟ به این راحتی بگیم اره من فلان شما هم فلان کنید
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - MarkLand - 03 مرداد ۱۳۹۸ ۰۹:۳۰ ب.ظ
(۰۳ مرداد ۱۳۹۸ ۰۸:۵۶ ب.ظ)marvelous نوشته شده توسط: من الان دو ساله تقریبا که با این شرایط دارم زندگی میکنم و مشکلی نداریم. من کاملا موافقم که اختلاف سن مشکل ایجاد میکنه. ولی من قبل از ارتکاب به ازدواج رفتم پیش مشاور و همسرم رو هم بردم و مدتی تحت نظر مشاور بودیم تا مشاور به ما اجازه ازدواج داد.
یعنی شرایط گاهی خاص میشه و تو مواردی خاص ممکنه اینطور ازدواجها جواب بده. من و همسرم خیلی از خودگذشتگی کردیم تا اینجا و برای زندگیمون داریم میجنگیم. امیدوارم تا آخرش هم همینطور باشه.
خیلی خوبه که از نظر یه متخصص استفاده کردین اخه جوری که شما اول داستان رو تعریف کردین این تلقی میشد که با یه جمله کار تموم شده در صورتیکه این جزئیات هم وجود داشته که خیلی هم مهمه و از قلم افتاده بود
چقد بحث خوبه با تضارب نظرات هست که خیلی از نقاط مبهم مشخص میشه
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - elect - 03 مرداد ۱۳۹۸ ۰۹:۵۹ ب.ظ
(۰۳ مرداد ۱۳۹۸ ۱۲:۵۱ ق.ظ)marvelous نوشته شده توسط: !!!! من اول فکر کردم نمیشه و ده سال زیاده، ولی الان باورتون نمیشه سن فقط یه عدده. ش
خو خانوادههاتونم خ روشن فکر بودنن
ی دفه تعریف کردم برا ۲-۳ ماه جنجالیی درس شدهه بود
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - marvelous - 03 مرداد ۱۳۹۸ ۱۰:۰۰ ب.ظ
(۰۳ مرداد ۱۳۹۸ ۰۹:۳۰ ب.ظ)MarkLand نوشته شده توسط: (03 مرداد ۱۳۹۸ ۰۸:۵۶ ب.ظ)marvelous نوشته شده توسط: من الان دو ساله تقریبا که با این شرایط دارم زندگی میکنم و مشکلی نداریم. من کاملا موافقم که اختلاف سن مشکل ایجاد میکنه. ولی من قبل از ارتکاب به ازدواج رفتم پیش مشاور و همسرم رو هم بردم و مدتی تحت نظر مشاور بودیم تا مشاور به ما اجازه ازدواج داد.
یعنی شرایط گاهی خاص میشه و تو مواردی خاص ممکنه اینطور ازدواجها جواب بده. من و همسرم خیلی از خودگذشتگی کردیم تا اینجا و برای زندگیمون داریم میجنگیم. امیدوارم تا آخرش هم همینطور باشه.
خیلی خوبه که از نظر یه متخصص استفاده کردین اخه جوری که شما اول داستان رو تعریف کردین این تلقی میشد که با یه جمله کار تموم شده در صورتیکه این جزئیات هم وجود داشته که خیلی هم مهمه و از قلم افتاده بود
چقد بحث خوبه با تضارب نظرات هست که خیلی از نقاط مبهم مشخص میشه
نه، من راستش خیلی مغرور بودم و احساس میکردم این خیلی بچس و داره اینطوری میگه. سر همین شد که رفتم پیش یه دکتر مشاور و مسئله رو باهاش درمیون گذاشتم. بعد همسرم رو که اون موقع فقط همکارم بود به یه بهانه ای کشوندم اونجا و دکتر با هر دومون چند جلسه صحبت کرد و در نهایت به من گفت اگه باهاش ازدواج نکنی اشتباه کردی. من خیلی با چشم باز جلو رفتم و خانوادم هم خیلی حمایت کردن و میکنن. ولی هنوز بعد از دو سال با مامان همسرم مشکل دارم که منم ندارم اون خودش با من مشکل داره. واسه همین کاری به کارش ندارم. فقط به جونش دعا میکنم که همسرم رو به این خوبی بزرگ کرده.
خیلی خوبه که با مشورت و چشم باز انجام بشه این امر. الان خداشاهده مشکل برخورد مردم رو هم داریم، گاهی دخترا میان به من میگن خانوم میشه پسرتونو خواستگاری کنیم؟ ولی حرف مفت میزنن. ما خیلی هم متفاوت هستیم. ملت فرهنگ ندارن.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - MarkLand - 03 مرداد ۱۳۹۸ ۱۰:۳۸ ب.ظ
(۰۳ مرداد ۱۳۹۸ ۱۰:۰۰ ب.ظ)marvelous نوشته شده توسط: الان خداشاهده مشکل برخورد مردم رو هم داریم، گاهی دخترا میان به من میگن خانوم میشه پسرتونو خواستگاری کنیم؟
خدا صبر بده
(۰۳ مرداد ۱۳۹۸ ۱۰:۰۱ ب.ظ)elect نوشته شده توسط: خو چرا برعکسشش انقدم مدافع دارهه؟
دیگه تجربه بشریت هم درست بودنش رو تایید کرده البته استثنا هم هست ولی خوب به قولا باید با مشاوره و چشم باز عمل کرد
یه مدتی دیگه چیزی نگم فک می کنم بر خوردایی که میشه تمرکز ادم رو از بین می بره البته سعی کردم که موقعیت فرد رو درک کنم ولی خوب فضا فضای خوبی برای تبادل نظرات نیست
|