|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - نسخهی قابل چاپ
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 03 شهریور ۱۳۹۷ ۰۹:۱۹ ب.ظ
(۰۳ شهریور ۱۳۹۷ ۰۹:۰۸ ب.ظ)Skyrim نوشته شده توسط: +چرا عکس پروفایل پوکیدس؟!
ساعت خواب
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - خانه سبز - ۰۳ شهریور ۱۳۹۷ ۰۹:۳۲ ب.ظ
طرف می نویسه من به نان ساده و جرعه ابی راضی هستم
نگو منظورش محمدرضا گلزار سوار بر ماشین لکسوس در جردن در خیابان های شانسریزه هس
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - αɾια - ۰۳ شهریور ۱۳۹۷ ۰۹:۴۱ ب.ظ
خدا به بعضیا عقل که نداده هیچ ،از نعمت بینایی هم محرومشون کرده الحمدا..
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - خانه سبز - ۰۳ شهریور ۱۳۹۷ ۰۹:۴۹ ب.ظ
(۰۳ شهریور ۱۳۹۷ ۰۹:۴۱ ب.ظ)Katerina Petrova نوشته شده توسط: خدا به بعضیا عقل که نداده هیچ ،از نعمت بینایی هم محرومشون کرده الحمدا..
الحمدا... که نون از جوی اب نمیاد به جوی اب هم نمیره
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - The BesT - 03 شهریور ۱۳۹۷ ۱۰:۲۱ ب.ظ
(۰۳ شهریور ۱۳۹۷ ۰۸:۱۷ ب.ظ)خانه سبز نوشته شده توسط: جوری با اب و تاب نوشتین انگار تو کشور سوئیس یا سوئد اینطور شده...
از خواب خرگوشی بیرون بیاین ...
جامعه رو با دید ۱۰ از ۱۰ نگاه کنین ...
در ضمن اون امتحان تجدیدی ها بوده و با قبول شدن اون فرد به کسی خیانتی نمیشه.
در کل نظر من این هست شما اصلا واقعیات امروز جامعه رو نمی بینین
کشور ما هم میتونست مثل سوئیس یا سوئد بشه اگر کارهای ساده توسط من و شما به بهترین نحو انجام میشد..
جامعه را من و شما میسازیم. جامعه ما الان خیلی مشکلات داره ولی من معتقدم هرکسی باید در حد و توان خودش کارش را به بهترین حالت انجام بده اونوقت جامعه ما هم میشه سوئیس یا سوئد.
صحبتتون ذهنم را برد به سال ۸۷! سرکلاس ریزپردازنده بودیم. استادمون گفت دانشجویی داشتم که سه بار درس را افتاده بود و دفعه آخر اگر من پاسش نمیکردم معدلش دیگه نمیرسید به حد قبولی و اخراج میشد. هرچی التماسم کرد پاسش نکردم و اخراج شد! گفت حدود ۱۰سال بعد از اخراجیش اومد سراغم و گفت منو میشناسی؟! من همونی هستم که نمره منو از ۹ ؛۱۰ نکردی و اخراجم کردی! من الان تاجر بزرگی توی شهر اصفهان شدم و این موفقیتم را مدیون تو هستم که باعث اخراجی من شد.من درس را رها کردم و الان توی مسیر دیگری رشد کردم.من آدم درس نبودم...
هنوز این خاطره استادم توی ذهنمه...
حالا شما اینها را خواب خرگوشی میدونید یا توهم میدونید ولی من در جامعه کوچکی که الان کار میکنم و زندگی میکنم موظف هستم کاری که صحیح هست انجام بدم. اون کار میتونه در آینده بهترین نتیجه را بده و قطعا هم همینجور خواهد بود.
واقعیتهای امروز جامعه را من هم مثل بقیه باهاشون دست و پنجه نرم میکنم ولی اینو میدونم که تا لحظه ای که دارم توی این جامعه قدم میذارم موظفم کار درست را انجام بدم.
اگر هرکسی حب و بغض نسبت به یک قدم از کارش داشته باشه اینده را میتونه برای نسل بعدی بسازه. حداقل شرمنده خودت و وجدانت نیستی.
حالا شما اینها را قصه های قشنگ میدونید هم نوع دیگری از نگاه کردن به زندگیست
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - ftmbghrn - 03 شهریور ۱۳۹۷ ۱۰:۵۸ ب.ظ
(۰۳ شهریور ۱۳۹۷ ۰۶:۲۵ ب.ظ)The BesT نوشته شده توسط: شما جای من بودید در اون لحظه چه واکنشی نشون میدادید و الان چه واکنشی نشون میدید؟!
هر چه بگندد نمکش میزنند وای به روزی که بگندد نمک
یاد دبیر فیزیک دوم دبیرستانم افتادم؛ سر آزمون مرآت جوابارو رو میگفت که درصد فیزیک بچه ها بره بالا و خودش تشویقی بگیره !!
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - خانه سبز - ۰۳ شهریور ۱۳۹۷ ۱۱:۰۳ ب.ظ
(۰۳ شهریور ۱۳۹۷ ۱۰:۲۱ ب.ظ)The BesT نوشته شده توسط: (03 شهریور ۱۳۹۷ ۰۸:۱۷ ب.ظ)خانه سبز نوشته شده توسط: جوری با اب و تاب نوشتین انگار تو کشور سوئیس یا سوئد اینطور شده...
از خواب خرگوشی بیرون بیاین ...
جامعه رو با دید ۱۰ از ۱۰ نگاه کنین ...
در ضمن اون امتحان تجدیدی ها بوده و با قبول شدن اون فرد به کسی خیانتی نمیشه.
در کل نظر من این هست شما اصلا واقعیات امروز جامعه رو نمی بینین
کشور ما هم میتونست مثل سوئیس یا سوئد بشه اگر کارهای ساده توسط من و شما به بهترین نحو انجام میشد..
جعدلش دیگه نمیرسید به حد قبولی و اخراج میشد. هرچی التماسم کرد پاسش نکردم و اخراج شد! گفت حدود ۱۰سال ک قدم از کارش داشته باشه اینده را میتونه برای نسل بعدی بسازه. حداقل شرمنده خودت و وجدانت نیستی.
حالا شما اینها را قصه های قشنگ میدونید هم نوع دیگری از نگاه کردن به زندگیست ![Smile Smile](images/smilies/smile.gif)
من همه متن شما رو خوندم و اینطور نیست متاسفانه که می فرمایید سیستماتیک هست قضیه تنها اتفاقی که با کمک شما می افتاد فرضا قبول شدن و پاس شدن این فرد بود...
در هرصورت من هرچقدر بهتون بگم قبول نمی کنین چون فکر می کنین موضوع خیلی مهمهی بوده.
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Saman - 03 شهریور ۱۳۹۷ ۱۱:۱۸ ب.ظ
خدایا . . .![Sad Sad](images/smilies/sad.gif)
ما هیچ مشکلیمون رو توی این تاپیک نذاشتیم که حل نشه
خودت کمک کن ریاضی و زبانمون خوب بشه
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - خانه سبز - ۰۳ شهریور ۱۳۹۷ ۱۱:۲۳ ب.ظ
(۰۳ شهریور ۱۳۹۷ ۱۱:۱۸ ب.ظ)Saman.B نوشته شده توسط: خدایا . . .![Sad Sad](images/smilies/sad.gif)
ما هیچ مشکلیمون رو توی این تاپیک نذاشتیم که حل نشه
خودت کمک کن ریاضی و زبانمون خوب بشه
بستگی به ضریب هوشی و نیمکره های مغزت و وضعیت سروتنین خونت داره
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - sara sarvari - 03 شهریور ۱۳۹۷ ۱۱:۲۳ ب.ظ
.......
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - خانه سبز - ۰۳ شهریور ۱۳۹۷ ۱۱:۳۰ ب.ظ
(۰۳ شهریور ۱۳۹۷ ۱۱:۲۳ ب.ظ)sara sarvari نوشته شده توسط: بچه ها یه سوال...
به نظرتون چه جور می شه شوهر پزشک پیدا کرد؟![Big Grin Big Grin](images/smilies/biggrin.gif) ![Big Grin Big Grin](images/smilies/biggrin.gif) ![Big Grin Big Grin](images/smilies/biggrin.gif)
سادست!
پیج انیستا دوووونیا جهاااااان بخت
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - codin - 04 شهریور ۱۳۹۷ ۰۷:۳۹ ق.ظ
(۰۳ شهریور ۱۳۹۷ ۱۱:۲۳ ب.ظ)sara sarvari نوشته شده توسط: بچه ها یه سوال...
به نظرتون چه جور می شه شوهر پزشک پیدا کرد؟![Big Grin Big Grin](images/smilies/biggrin.gif) ![Big Grin Big Grin](images/smilies/biggrin.gif) ![Big Grin Big Grin](images/smilies/biggrin.gif)
لکسوس هم باس داشته باشه؟ در این صورت نمایشگاه ماشین.
(۰۳ شهریور ۱۳۹۷ ۰۶:۲۵ ب.ظ)The BesT نوشته شده توسط: سلام دوستان عزیزم
امروز صبح اتفاق جالبی افتاد. یکی از دوستانم باهام تماس گرفت وگفت زووووووود بیا تلگرام.
حالا خبر چی بود؟!
امروز صبح امتحانات نهایی ریاضی دبیرستان بود. ساعت۹صبح شروع امتحان. امتحانات تجدیدی ها یجورایی :/
سه تا عکس واسم فرستاد. گفت خواهرم الان سرجلسه امتحان هست. سوالات بلد نیست. مدیرشون گفته عکس بگیرید بفرستید برای دوستاتون.اونها جواب بدن و عکس واستون بفرستون .زود جوابها را بنویسید تا وقت تمام نشده! و خواهشا تو را خدا سوالات آسونه بنویس رو کاغذ عکس بگیر واسم بفرست تا بفرستم تلگرام خواهرم .الان سرجلسه امتحان میخواد.
یعنی هنگ کردم.
سوالات را نگاهی کردم و توی یک ثانیه تمام سالهای زحمتم و شب بیداری هام مثل برق از جلوی چشمم رد شد...روزهایی که فکر میکردم میتونم آینده کشورم را بسازم و الان شاید در این لحظه میتونستم با یک جواب به سوالات و قبولی فردی تو امتحانات آینده سرنوشت نسلهای بعدی و فرزندانمون را ویران کنم یا شاید بسازم! ... شاید این حرفها برای بعضی افراد تمسخرانگیز باشه ولی برای من مثل برق گذشت....
گفتم مریم من فرمولها یادم نیست. خیلی اصرار و التماس میکرد که خواهرم دوباره میفته و بنویس و خواهشا و ....
من فقط بهش گفتم سوال ۳قسمت آخر جواب سوال :۳x/3y میشه x/y !!! یعنی این هم بلد نبود!
بعد هم نت گوشی را خاموش کردم و به حال جامعمون متاسف شدم.
من الان سند و مدرک همه چیز دارم. عکس سوالات در ساعتی که آزمون در حال برگزاری هست برای من ارسال شده! عکس کامل از صفحه .اسم و فامیل فرد و آرم مرکز استان و ... همه چیز الان در اختیار من هست...
شما جای من بودید در اون لحظه چه واکنشی نشون میدادید و الان چه واکنشی نشون میدید؟!
من اگر بودم میگفتم جوابا را نمیدادم ولی از اونجا که به قول دوستان اینجا سوییس نیست وقتمو برای پیگیری موضوع تلف نمیکردم و به زندگیم میرسیدم
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - The BesT - 04 شهریور ۱۳۹۷ ۱۲:۲۶ ب.ظ
سلام دوستان
سایت فرادرس به مناسبت عید قربان تخفیف ۴۰درصد گذاشته.
تا فردا فقط فرصت هست
اگر نیاز داشتید استفاده کنید .
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - خانه سبز - ۰۴ شهریور ۱۳۹۷ ۱۲:۳۰ ب.ظ
سلام من دوره پایگاه دادش رو خریدم کسی دوره طراحی زبانش یا یه دوره دیگه ازش رو می خره عوض کنیم ؟
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Milad_Hosseini - 04 شهریور ۱۳۹۷ ۱۲:۳۷ ب.ظ
(۰۳ شهریور ۱۳۹۷ ۰۶:۲۵ ب.ظ)The BesT نوشته شده توسط: سلام دوستان عزیزم
امروز صبح اتفاق جالبی افتاد. یکی از دوستانم باهام تماس گرفت وگفت زووووووود بیا تلگرام.
حالا خبر چی بود؟!
امروز صبح امتحانات نهایی ریاضی دبیرستان بود. ساعت۹صبح شروع امتحان. امتحانات تجدیدی ها یجورایی :/
سه تا عکس واسم فرستاد. گفت خواهرم الان سرجلسه امتحان هست. سوالات بلد نیست. مدیرشون گفته عکس بگیرید بفرستید برای دوستاتون.اونها جواب بدن و عکس واستون بفرستون .زود جوابها را بنویسید تا وقت تمام نشده! و خواهشا تو را خدا سوالات آسونه بنویس رو کاغذ عکس بگیر واسم بفرست تا بفرستم تلگرام خواهرم .الان سرجلسه امتحان میخواد.
یعنی هنگ کردم.
سوالات را نگاهی کردم و توی یک ثانیه تمام سالهای زحمتم و شب بیداری هام مثل برق از جلوی چشمم رد شد...روزهایی که فکر میکردم میتونم آینده کشورم را بسازم و الان شاید در این لحظه میتونستم با یک جواب به سوالات و قبولی فردی تو امتحانات آینده سرنوشت نسلهای بعدی و فرزندانمون را ویران کنم یا شاید بسازم! ... شاید این حرفها برای بعضی افراد تمسخرانگیز باشه ولی برای من مثل برق گذشت....
گفتم مریم من فرمولها یادم نیست. خیلی اصرار و التماس میکرد که خواهرم دوباره میفته و بنویس و خواهشا و ....
من فقط بهش گفتم سوال ۳قسمت آخر جواب سوال :۳x/3y میشه x/y !!! یعنی این هم بلد نبود!
بعد هم نت گوشی را خاموش کردم و به حال جامعمون متاسف شدم.
من الان سند و مدرک همه چیز دارم. عکس سوالات در ساعتی که آزمون در حال برگزاری هست برای من ارسال شده! عکس کامل از صفحه .اسم و فامیل فرد و آرم مرکز استان و ... همه چیز الان در اختیار من هست...
شما جای من بودید در اون لحظه چه واکنشی نشون میدادید و الان چه واکنشی نشون میدید؟!
با احترام فراوان، ولی خیلی آرمانی فک میکنید شما..سعی کنید این مدلی فکر نکنید..بیشتر خودتون اذیت میشید..
اینقد جا واسه تاسف خوردن به حال جامعه هست که این یه بخش کوچیکی ازونه...
راجع به سند و مدرکی هم که گفتید، به نظرم کار خاصی نمیتونید بکنید..میتونید به خبرگذاری ها بدید(با کلی زحمت) و در نهایتش مثلا یه گزارش بیست و سی ببینید و لذت ببرید از اینکه رسوا کردید آموزش و پرورش یه منطقه کوچیک ازین کشور رو ![Smile Smile](images/smilies/smile.gif)
و در نهایت هم اینکه تمسخرانگیز کلمه عجیبیه به نظرم...یعنی چی اصن
|