(۱۶ آذر ۱۳۹۰ ۱۱:۰۸ ب.ظ)Tempuser نوشته شده توسط: همش روایت روایت ،حدیث حدیث، یادمه قبلا دوست خوبمون انرژی مثبت این نمونه احادیث و روایات برای اثبات این موضوع که هدف آفرینش ۵ تن بودن رو اورده بودندبدون استفاده از راهنمایی های ائمه اگه بخوای فکر کنی در آیات قرآن گیج و گم می شی.علم زیاد می خواد که فک می کنم از عهده انسان خارج است.تازه چه کاریه؟وقتی خدا ائمه رو وسیله کمک به ما گذاشته خوب ما هم از کمکشون استفاده می کنیم.خیلی هم خوبه.شما اگه می خوای تنها تنها به عبودیت خدا برسی باید بگم کار سختیه و صددرصد دچار گمراهی می شی.دوست عزیز رک بگم انگار حرفاتون یه کم بوی لج می ده.
لطفا قرآن رو با حدیث تفسیر نکنید .
بعضی دوستان به گمانم حضرت محمد (ص) و ائمه رو با انسانهای عادی می سنجید که این کار اشتباهیه.
(۱۶ آذر ۱۳۹۰ ۱۲:۲۵ ب.ظ)انرژی مثبت نوشته شده توسط: لَوْلا'ک لَما' خَلَقْت اْلاَفْلاک «اگر تو نبودی افلاک را نمی آفریدم .»درک معانی احادیث قدسی هم به نظرم کار صاحبنظران ومحدثان و علماست.
لَو لا' مُحمَّدٌ(ص) ما' خَلَقْت الدُّنیا' وَالا'خِرَه وَلاَ السَّمو'ات وَاْلارْض وَلاَالَعَرْش وَلاَ الکُرسِی وَ لاَ اللُوْح وَلاَ الَْقلَم وَلاَالجنَّه وَلاَالنّارَ وَلَوْلا' مُحَمَّدٌ ما'خَلَقْتُک یا' آدَم
اگر محمد(ص) نبود نه دنیا را خلق می کردم و نه آخرت را،همچنین نه آسمان و نه زمین و نه عرش و نه کرسی و نه لوح وقلم ونه دوزخ را خلق می کردم . و اگر محمد(ص) نبود ای آدم، تو راخلق نمی کردم .
خَلَقْتُک لاِجلْی وَخَلَقْت الاَشیْا'ءَ لِاِجْلَک
تو را برای خودم آفریدم و اشیاء را برای تو
اما اگه بخوام تعبیری در حد فهم خودم بگم همون معنای مستقیم حدیثه که پیامبر (ص) دردانه‌ی خلقت و بهانه‌ی هستی هستند و به سبب انسان کامل بودن ایشان و اینکه خداوند به عنوان فخر کاینات ایشان را خلق کرده اگر قرار بود نوع بشر آفریده می شد و انسان کاملی چون محمد(ص) از ازل تا به ابد خلق نمی شد شاید خداوند هرگز بشر را نمی آفرید چونکه کمال این خلقت متجلی نمی شد.به این سبب که کمال خلقت نوع بشر در خلقت محمد مصطفی (ص) جلوه نموده خداوند خلقت انسان و کاینات را مدیون خلقت پیامبر (ص) معرفی نموده است.
اگر درک و فهم بنده حقیر نادرست است خداوند کریم مرا به رحمتش ببخشاید.
(۱۶ آذر ۱۳۹۰ ۱۱:۳۶ ب.ظ)banou نوشته شده توسط:(16 آذر ۱۳۹۰ ۱۱:۰۸ ب.ظ)Tempuser نوشته شده توسط: همش روایت روایت ،حدیث حدیث، یادمه قبلا دوست خوبمون انرژی مثبت این نمونه احادیث و روایات برای اثبات این موضوع که هدف آفرینش ۵ تن بودن رو اورده بودندبدون استفاده از راهنمایی های ائمه اگه بخوای فکر کنی در آیات قرآن گیج و گم می شی.علم زیاد می خواد که فک می کنم از عهده انسان خارج است.تازه چه کاریه؟وقتی خدا ائمه رو وسیله کمک به ما گذاشته خوب ما هم از کمکشون استفاده می کنیم.خیلی هم خوبه.شما اگه می خوای تنها تنها به عبودیت خدا برسی باید بگم کار سختیه و صددرصد دچار گمراهی می شی.دوست عزیز رک بگم انگار حرفاتون یه کم بوی لج می ده.
لطفا قرآن رو با حدیث تفسیر نکنید .
بعضی دوستان به گمانم حضرت محمد (ص) و ائمه رو با انسانهای عادی می سنجید که این کار اشتباهیه.
راهنمایی ائمه رو الان از کجا میارید از حدیث ؟ حدیثی که باید صحت اون رو از قرآن سنجید، کی گفته علم زیاد می خواد بازم حدیث؟، خدا خالق قرآن میگه قابل فهمه با چند دلیل که ذکر کردم، مگه هدف خلقت عبودیت خدا نیست ؟ خدا این همه فرستاده و نهایت قرآن رو آورده تا ما رو به این راه رهنمود کنه حالا میگه رسیدن به عبودیت خدا یعنی گمراهی !!!
هیچکس منکر مقام و فضایل محمد(ص) و ائمه نمیشه، ولی همانطور که قرآن گفته اونا هم انسانیند مثل ما . من نمی فهمم شما چرا اینقدر از رجوع به قرآن می ترسید . من ادعای قرآن بلد بودن نمی کنم اما مثه شما از رجوع به قرآن واهمه ندارم .
(۱۶ آذر ۱۳۹۰ ۱۱:۳۷ ب.ظ)Tempuser نوشته شده توسط: قرآن قابل فهم استالبته قرآن همانطور که گفتید آسان است . در جاهای زیادی از قرآن خداوند می فرمایند اینگونه مثال میزنیم تا مثلا پند گیرید و ... . در واقع با زدن مثال های ساده بسیاری از مسائل راحت‌تر قابل فهم میشوند( مثل همین دروسی که میخونیم، زمانی که مثال میاد فهم درس ساده می شه ). اما بعضی از مسائل خیلی سنگین هستن و از عهده تفسیر انسان خارج هست مگر که عنایت خدا شامل حال بنده شود و تفسیری بهتر بیان کند این ربطی به تشیع هم نداره چون مثلا بخاری برای کتاب صحیح خود تا اونجایی که میدونم برای هر روایتی که بیان کرده به درگاه خدا نماز کرده و از خدا طلب کمک کرده و سعی کرده تا احادیث صحیح جمع آوری شود . شما می تونید بررسی کنید جاهایی هست که در تفسیر بین علما اختلاف نظر پیش میاد .از نظر شیعیان دقیق ترین تفسیر نزد پیامبر هست و در ادامه ایشون ائمه اطهار .
البته این بحث خیلی تخصصیه و از عهده ماها خارجه . در نظر بگیرید هنوز بین علمای بزرگ بر سر بعضی مسائل اختلاف هست وای به حال ما
هر کسی با توجه به سطح خودش از قرآن برداشت می کنه. مثلا به نظرتان سطح برداشت من از قرآن با یک مجتهد برابر است؟ یا سطح برداشت یک مجتهد با سطح برداشت یک معصوم برابر هست؟ مطمئنا برداشت معصوم کامل ترین هست. و خوب قرآن قابل فهم برای همه آمده شده چون هر کسی با سطح خودش باید بفهمه وگرنه دیگری کتابی از سمت خدا برای انسانها نبود، راهنمایی بود از طرف خدا برای پیامبر.
من یکجورایی با حرف های هر دو طرف موافقم
و فکر می کنم هر دو یک چیزی می گین ولی به شکل مختلف. من برداشتم این هست.- اصلا خدا چرا انسان را خلق کرد؟خدا برای خلق هیچ موجودی خودش را ستایش نکرد جز انسان پس انسان برترین موجود و نسان قدرت خداست.
- اگر خدا انسان را خلق نمی کرد یعنی این قدرت را نداشت؟یک دوستی داشتم می گفت کسی که توی کنکور رتبه ۱ میشه اون رتبه یک هست (حتی بدون کنکور) فقط کنکور اون را نشونش میده. خدا هم اگر انسان را خلق نمی کرد بارهم چنین قدرتی داشت فقط مشخص نبود.
- خوب خدا که این قدرت را داشت. چه نیازی به خلق انسان بود؟ مگه خدا نیاز داره بقیه قدرتش بالاترش را ببینند؟ زنبور اگر عسل تولید نکنه چه فایده؟ به نظر من اگر انسان قدرتی داشته باشه و از اون استفاده نکنه فایده نداره و عبث هست. بیهودگی از خدا به دوره.
-اینها چه ربطی به آفرینش هستی به خاطر معصومین یا تمام انسانها داره؟ همه آفرده می شوند که در خدمت بهترین باشند. انسان هم که بهترین هست. پس تمام هستی برای انسان آفریده شد. ولی به نظر من انسانی که انسانی کامل باشه. انسانی اوج قدرت خداست که به دور از کمی و کاستی باشه.
این باور من بود همه اش هم نظر شخصی. اگر هرجاش ایراد می بینین بگین تا متوجه شم.
ببینید انسان دو بعد داره روح و جسم همونطور هم که خودتون می گید خدا در قران گفته که پیامبر مثل شما انسانه از این جهت که می خوره و می پوشه مثل شما ولی از بعد روحی نگفته که یکی هستند و خود خدا هم این مطلب رو گفته واسه این که مردم نگند که ایشون از جنس کا نیست پس ما نمی تونیم از نظر روحی تکاملی پیدا کنیم.
(۱۶ آذر ۱۳۹۰ ۱۱:۳۷ ب.ظ)Tempuser نوشته شده توسط: اولا در قرآن ۴ بار به تصریح آمده که:
وَ لَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ به یقین ما قرآن را براى پندآموزى و یادآورى و بیدارى مردم فرستادیم و آن را سهل و آسان ساختیم، اینک آیا پندپذیرى هست؟!
وهمچنین آمده
هَذَا بَیَانٌ لِلنَّاسِ وَهُدىً وَمَوْعِظَةٌ لِّلْمُتَّقِینَ ال عمران۱۳۸
قرآن، قابل فهم براى همهى مردم، در هر عصرى است. و... «بیان للناس»
دوما در قرآن مردم به تدبر در کتاب خدا دعوت شده اند و اگر قرآن قابل فهم نبود تدبر در آن چه سودی داشت؟
کِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَیْکَ مُبَارَکٌ لِّیَدَّبَّرُواْ آیَاتِهِ وَلِیَتَذَکَّرَ أُوْلُواْ الْأَلْبَابِ ص۲۹
یعنی این کتاب فرخنده است و آن را به سوی تو فرو فرستادیم تا در او تدبر کنند و خردمندان از آن پند گیرند
برادر برای پی بردن به حقیقت آیات به ائمه نیاز داریم.
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
رو ببین و با دقت بخونید.
(۱۶ آذر ۱۳۹۰ ۱۱:۳۷ ب.ظ)Tempuser نوشته شده توسط: ثالثا آثار فراوانی (در حد تواتر) از پیامبر نقل شده که فرموده روایات منقول ما را با قران بسنجید اگر با کتاب خدا سازگار شد آن را بپذیرید، این دستور به روشنی می رساند که قرآن مجید قابل فهم انسان است و گرنه چطور می توانستند تشخیص کدام روایت با قرآن سازگار است کدام ناسازگار ؟اینو من نشنیدم لطفا اگه لینک معتبر دارید بگذارید که مطالعه کنم یا اگه مرجع دارید به من معرفی کنید تا راجع بهش تحقیق کنم.
(۱۷ آذر ۱۳۹۰ ۱۲:۰۶ ق.ظ)banou نوشته شده توسط: برادر برای پی بردن به حقیقت آیات به ائمه نیاز داریم.برادر این لینک رو ببین و با دقت بخونید.بخش از متنی که دوستمون لینکش رو گزاشتن: همان گونه که از روایات نیز استفاده مى شود، آیات قرآن از حیث دلالت، آسان بودن یا دشوارى فهم، داراى مراتبى هستند: بخشى از آن‌ها روشن و بدیهى اند، به طورى که امکان فهم همگان از چنین آیاتى وجود دارد; اما بخش دیگر چنان است که هرکسى را یاراى فهم و درک و پى بردن به اعماق و باطن و تأویل آن‌ها نیست، بلکه علم به آن‌ها نزد خدا و انبیا و راسخان در علم است و اگر دیگران بخواهند چیزى از بواطن و اعماق آن آیات را بفهمند، باید به مفسّران حقیقى قرآن مراجعه کنند.
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
امیرالمؤمین(علیه السلام) مى فرماید: «این قرآن خطى است نوشته شده که میان دو جلد پنهان است; زبان ندارد تا سخن بگوید و نیازمند کسى است که آن را ترجمه کند.»
(۱۶ آذر ۱۳۹۰ ۱۱:۲۰ ب.ظ)Tempuser نوشته شده توسط: اگر حضرت محمدی نمی بود حتما پیامبر دیگری می بود و اسلام کامل می شدکاملا با این جمله مخالفم، چون وقتی در مورد شخصی چون پیامبر (ص) صحبت می کنیم باید بدانیم شخصیتی بودند که به سبب ظرفیت وجودی که داشتند به مقامی رسیدند که سرور کاینات عالم و سید المرسلین لقب گرفته اند نه اینکه یک بشری بالاخره پیدا می شد که این لقب شایسته اش باشد.مجموع صفاتی که در وجود مقدس پیامبر(ص) وجود داشت ایشان را به مقامی رسانده بود که خداوند ایشان را بهانه خلقت خطاب می کنند وگرنه پیامبران دیگر هم انسان های بزرگی بودند که این لقب به آن‌ها تعلق نگرفت.حضرت ابراهیم که خداوند در قرآن با آن همه صفات نیک از او یاد نموده به چنین مقامی دست نیافت.پیامبر (ص) دارای لقب "حبیب الله" در بین پیامبران الهی بودند یعنی محبوب خدا که این صفت در برابر صفت "خلیل الله"حضرت ابراهیم و "روح الله"حضرت عیسی و "کلیم الله"حضرت موسی بود.اگر در معانی این کلمات دقت کنید باز هم هیچ صفتی برتر از حبیب الله یعنی محبوب خدا نمی یابید.ظرف وجودی بشری که شایسته این مقام‌ها از جانب خداوند باشد از ازل تا ابد یک نفر است و آن کسی است که خدا خود برگزیده و محمد (ص)است.
دوست من پرستش مختص ذات اقدس الهی است وشریکی برای خداوند در آن نیست و منکر آن مشرک تلقی می شود اما تقدیس و تکریم و شناختن مقام نبوت و امامت تناقضی با پرستش خداوند ندارد.
(۱۷ آذر ۱۳۹۰ ۱۲:۰۶ ق.ظ)banou نوشته شده توسط: برادر برای پی بردن به حقیقت آیات به ائمه نیاز داریم.برادر این لینک رو ببین و با دقت بخونید.
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
دوست عزیز در این آدرس خوندم "تردیدى نیست که امکان فهم آیات الهى براى همگان وجود دارد، اگرچه قرآن از حیث دلالت یا آسان بودن دشوارى فهم داراى مراتبى است و هرکسى را بجز راسخان در علم (= اهل بیت)، یاراى نیل به اعماق و بواطن و تأویل هاى آن نیست."
می دونید این راسخان در علم از کجا آمده ؟ از آیه ۷ سوره آل عمران، اما متاسفانه بعد معنی شده !
در آیه آمده:
هُوَ الَّذِیَ أَنزَلَ عَلَیْکَ الْکِتَابَ مِنْهُ آیَاتٌ مُّحْکَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِینَ فی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِیلِهِ وَمَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلاَّ اللّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ یَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ کُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا یَذَّکَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الألْبَابِ
اوست خدایی که قرآن را بر تو فرستاد که برخی از آن کتاب آیات محکم است که اصل و مرجع سایر آیات کتاب خداست و برخی دیگر متشابه است، و آنان که در دلشان میل به باطل است از پی متشابه رفته تا به تأویل کردن آن در دین راه شبهه و فتنه‌گری پدید آرند، در صورتی که تأویل آن را کسی جز خداوند و اهل دانش نداند؛ گویند: ما به همه کتاب گرویدیم که همه از جانب پروردگار ما آمده، و به این (دانش) تنها خردمندان آگاهند."
الهی قمشه ای گفته تاویل آن را کسی جز خدا و اهل دانش نداند در صورتی در ترجمه بهرام پور آمده " در حالی که تاویل آن را جز خدا نداند و انها که در دانش ریشه دار گویند « ما بدان ایمان آوردیم، همه چیز از جانب پروردگار ماست و جز خردمندان متوجه نمی شوند "
در ترجمه این آیه اختلافه اما به من از چندتا از بزرگان پرسیدم و ترجمه صحیح همون بهرام پوره، خواهشا به آیه قرآن تا قسمت آبی رنگ دقت کنید حتی شما هم می تونید به این نتیجه برسید !
(۱۷ آذر ۱۳۹۰ ۱۲:۱۷ ق.ظ)Fardad-A نوشته شده توسط:(17 آذر ۱۳۹۰ ۱۲:۰۰ ق.ظ)Tempuser نوشته شده توسط: [quote='banou' pid='57520' dateline='1323284787'من فعلا" با شما وارد بحث ائمه نمیشم تا بحث پیامبر خاتمه پیدا کنه.
هیچکس منکر مقام و فضایل محمد(ص) و ائمه نمیشه، ولی همانطور که قرآن گفته اونا هم انسانیند مثل ما . من نمی فهمم شما چرا اینقدر از رجوع به قرآن می ترسید . من ادعای قرآن بلد بودن نمی کنم اما مثه شما از رجوع به قرآن واهمه ندارم .
کجای قرآن گفته من و شما و پیامبر یکسانیم. اگر خداوند فرموده بگو من هم بشری مثل شما هستم بلافاصله بعدش میفرماید بجز اینکه بر من وحی میشود. و البته این " یوحی الی" خیلی تفاوت هست.این انسان بودن پیامبر مثل من و شما، واسه اینه که نمیشه انسان کامل از جنس " انسان" نباشه مثلا" فرشته باشه. در اینصورت خودبخود انگیزه تلاش انسانها برای رسیدن به الگوی کمال از بین میره.
من فکر میکنم تاپیک کلا" از بحث اصلی منحرف شدو ادامه بحث با مباحث جدید چندان مثمر فایده نباشه.
به هیچ وجه چنین منظوری نداشتم اگه اینطور برداشت شده عذر می خوام
حتی اگر این تفسیری که شما گفتید درست باشد راه برای انتقال این علم از جانب خدا به پیامبر(ص) بسته نیست یعنی خداوند که جز او این تاویل را نمیداند می تواند این علم را به پیامبر بیاموزد همانطور که پیامبر (ص) بسیاری از پیشامدها را قبل از رخداد می دانستند و این بدان معنی است که خداومند این علم را در اختیار ایشان قرار دادند.
برادر همین کسانی هم که تفسیر قرآن می کنند مطمئن باشید که با توسل به حضرت محمد(ص) و ائمه اطهار به درجاتی رسیدند و تونستند قدم هایی در این زمینه بردارند.
یعنی شما به قرآنی که از زبان پیامبر گفته شده ایمان دارید اما به حدیث ثقلینی که از همان زبان گفته شده ایمان ندارید؟عجیبه.ببینید من می گم شما اگه بخوای به تنهایی به بندگی محض خدا برسی به گمراهی کشیده می شی حتی اگر بخوای به قرآن متوسل بشی. من می گم قرآن و ائمه اطهار با همند و جدایی ناپذیر حالا نمی دونم چرا شما می خوای فقط با قرآن به خدا برسی؟
(۱۷ آذر ۱۳۹۰ ۱۲:۳۸ ق.ظ)انرژی مثبت نوشته شده توسط: حتی اگر این تفسیری که شما گفتید درست باشد راه برای انتقال این علم از جانب خدا به پیامبر(ص) بسته نیست یعنی خداوند که جز او این تاویل را نمیداند می تواند این علم را به پیامبر بیاموزد همانطور که پیامبر (ص) بسیاری از پیشامدها را قبل از رخداد می دانستند و این بدان معنی است که خداومند این علم را در اختیار ایشان قرار دادند.
دیگه بحث کردن در این موارد رو جایز نمی دونم، امیدوارم حرفی رو نزده باشم که به کسی برخورده باشه، در پایان از خدا می خوام که همه ما رو هدایت کنه
.
سال‌ها دل طلب جام جم از ما می‌کرد
وان چه خود داشت ز بیگانه تمنا می‌کرد
گوهری کز صدف کون و مکان بیرون است
طلب از گمشدگان لب دریا می‌کرد
مشکل خویش بر پیر مغان بردم دوش
کو به تایید نظر حل معما می‌کرد
دیدمش خرم و خندان قدح باده به دست
و اندر آن آینه صد گونه تماشا می‌کرد
گفتم این جام جهان بین به تو کی داد حکیم
گفت آن روز که این گنبد مینا می‌کرد
بی دلی در همه احوال خدا با او بود
او نمی‌دیدش و از دور خدایا می‌کرد
این همه شعبده خویش که می‌کرد این جا
سامری پیش عصا و ید بیضا می‌کرد
گفت آن یار کز او گشت سر دار بلند
جرمش این بود که اسرار هویدا می‌کرد
فیض روح القدس ار باز مدد فرماید
دیگران هم بکنند آن چه مسیحا می‌کرد
گفتمش سلسله زلف بتان از پی چیست
گفت حافظ گله‌ای از دل شیدا می‌کرد
.
بی دست کربلا دست مرا بگیر....
خدایا بحق دستای بریده قمر بنی هاشم...بحق دستای برزمین افتاده آقا،دستای خالی بنده هات رو تو این روزا خالی برنگردان
التماس دعا