مادرم روزت مبارک - نسخهی قابل چاپ |
Reply - Shady205 - 24 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۷:۳۱ ب.ظ
برای مادر شعر بلد نیستم بگم .. از حس جو گیری دوساعته هم بدم میاد که بشینم و برای مادرم بنویسم اونم منی که از فرط درگیری یه هفته بود که با مادرم حرف نزدم ....... اما یه چیزایی یادم میاد که شاید واسه همه مشترک باشه ...... از کل بچگیم یه جمله از مادرم هنوزم منو بچه میکنه یادمه یه روز که املا نوزده شدم واسه اینکه کلمه ی فراهم رو "فراحم" نوشتم مامانم که از سر کار خسته اومده بود با ذوق گفت : بگو املا بیست شدی تا چیزی که واست خریدم رو بهت بدم سرمو انداختم پایین گفتم نوزده شدم ..................... مامان به خندش ادامه داد و گفت نوزده هم برادر بیسته هدیه ای که بهم خریده بود رو داد بهم ........ با اکراه گرفتمش ... تو چشام نگاه کرد گفت : اگه یه روزی واسه درس خوندن شما لازم باشه ناخن های دستم رو بفروشم (چشاشو بست و دستشو جلو اورد ) بهشون میگم : بکشید زود تر، تا بچم از درس عقب نمونده ....... هر کدومتون حتما یه چیزی از مادرتون مونده که تو تموم روزایی که خیر سرمون رو پامون وایسادیم ما رو تا جا داره یاد آغوشش بندازه .................................... یه حسی وسط آهنگ " بمان مادر ِ داریوش " تو کودکی یه حسی شبیه صورت اکبر عبدی تو فیلم مادر که تا مادرش رو میدید لرزیدنش قطع می شد یه چیزی شبیه گریه کردن وقتی که میگفت : مــــــــــــــــــــادر ... مرد از بس که جان ندارد یه چیز لعنتی ... مث بوی چادرش .. هر چقدرم که با دین مشکل داشته باشی .... یا تُن صداش وقتی که لالایی می خوند ....................... وقتی عکسای جوونیش که سیاه سفیده رو میبینی و الان که موهاش رو رنگ میکنه چروک دستش رو پنهون می کنه ........ . هی ... هر کی که هستی ....... رئیس فلان کارخونه ای ... یا یه آپاراتی که تنش همیشه بوی روغن سوخته میده هر بار که کمرت رو صاف کردی ... ... هر بار از جلوی طلا فروشی با جیب خالی رد شدی و دیدی یکی شبیه مادرت به ویترین زل زده بدون مادرت از خودش زده ... تا تو از آیندت نزنی.... پاره پوشیده که جای وصله .... لباس نو به تنت کنه .... درد کشیده .... زحمت کشیده که توی تمام عکسای مونده از تولد های کودکیت یه خنده خوش نقش و نگار به لبت باشه ........................ ببین ... مادر پیر میشه ........... بخوای نخوای قدش آب میره ... چشاش گود میره واسه یه شب .... هواشو داشته باش ... هوای خیلی از شباتو داشته .............. ... چرک نویس های هومن شریفی |
دکلمه ای برای مادر - jameshenas - 09 اردیبهشت ۱۳۹۲ ۰۶:۰۵ ب.ظ
این دکلمه رو به عشق مادرم و مادر های این سرزمین خوندم....امیدوارم خوشتون بیاد امیدوارم شما هم روز مادر رو بهانه ای کنین برای دست بوسی و تشکر از اونها و برای مادرانی هم که از این دنیا رفتند یادشون رو گرامی میداریم و حمد و فاتحه براشون میخونیم مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید. |
مادرم روزت مبارک - fatima1537 - 11 اردیبهشت ۱۳۹۲ ۱۰:۳۳ ب.ظ
مادر یعنی به تعداد همه روزهای گذشته تو، صبوری! مادر یعنی به تعداد همه روزهای اینده تو، دلواپسی! مادر یعنی به تعداد آرامش همه خوابهای کودکانه تو، بیداری! مادر یعنی بهانه بوسیدن خستگی دستهایی که عمری به پای بالیدن تو چروک شد! مادر یعنی بهانه در آغوش کشیدن زنی که نوازشگر همه سالهای دلتنگی تو بود! مادر یعنی باز هم بهانه مادر گرفتن… |
مادرم روزت مبارک - aatwo - 12 اردیبهشت ۱۳۹۲ ۱۲:۰۶ ق.ظ
مادرم روزت مبارک خیلی دوست دارم |