|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - نسخهی قابل چاپ
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 12 مرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۱۹ ب.ظ
(۱۲ مرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۰۶ ب.ظ)diligent نوشته شده توسط: فردا تولد داداشمه، عصر رفته بودم بیرون براش یه کتاب بخرم. تو راه برگشت هم از گل فروشی یه کاکتوس خوشگل برا خودم خریدم 
تا باشه از این حس و حالای خوب 
تولد؟! کتاب؟! چه بی مزه!
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Behnam - ۱۲ مرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۲۹ ب.ظ
(۱۲ مرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۱۹ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: تولد؟! کتاب؟! چه بی مزه!
همه چی رو هم که نباید بشه خورد ![[تصویر: 416930_4.gif]](https://img.manesht.ir/416930_4.gif)
(۱۲ مرداد ۱۳۹۵ ۰۷:۱۴ ب.ظ)fatemesoleimani نوشته شده توسط: خدا کنه این فکرها از سرش بیرون بیاد و دست از سر من برداره ......
کلاً این قضیهی کار شما هم داستان هستا، آخرین بار هم قرار بود از بین شما و اون دوستتون که بهش چیز میز یاد داده بودید یکی خدافظی کنه که ظاهراً اوشون بوده ![[تصویر: 416930_4.gif]](https://img.manesht.ir/416930_4.gif)
(۱۲ مرداد ۱۳۹۵ ۰۵:۱۸ ب.ظ)ezra نوشته شده توسط: تو کاربرای مانشت رو از کجا میشناسی ؟
لابد شریفی بوده !
آره دیگه آسانسور دانشکده منظورم بود. اغلب شریفیهای سایت رو دیدم، بقیه کاربرا هم عکس مکسشون رو دیدم ![[تصویر: 416930_16.gif]](https://img.manesht.ir/416930_16.gif)
بلک این رو پاک نکردم، ادغام کردم، نزنیها
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 12 مرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۳۲ ب.ظ
(۱۲ مرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۲۹ ب.ظ)Behnam نوشته شده توسط: (12 مرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۱۹ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: تولد؟! کتاب؟! چه بی مزه!
همه چی رو هم که نباید بشه خورد ![[تصویر: 416930_4.gif]](https://img.manesht.ir/416930_4.gif)
اما باید یه خوردنی در کنارش باشه.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Behnam - ۱۲ مرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۳۸ ب.ظ
(۱۲ مرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۳۲ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: اما باید یه خوردنی در کنارش باشه. ![[تصویر: biggrin.gif]](https://manesht.ir/forum/images/smilies/biggrin.gif)
اتفاقاً فکر کنم یه بار اتفاقاً خانومای این سایت بودند از خورشت کاکتوس صحبت میکردند. همون رو قربونی میکنیم
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Menrva - 12 مرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۴۰ ب.ظ
(۱۲ مرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۰۶ ب.ظ)diligent نوشته شده توسط: فردا تولد داداشمه، عصر رفته بودم بیرون براش یه کتاب بخرم. تو راه برگشت هم از گل فروشی یه کاکتوس خوشگل برا خودم خریدم ![[تصویر: tongue.gif]](https://manesht.ir/forum/images/smilies/tongue.gif)
تا باشه از این حس و حالای خوب ![[تصویر: smile.gif]](https://manesht.ir/forum/images/smilies/smile.gif)
تولدش مبارکههههه اسم کتاب چی بید؟ ،پس کادوی تولد من چی داداااا؟  
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 12 مرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۴۱ ب.ظ
(۱۲ مرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۳۸ ب.ظ)Behnam نوشته شده توسط: (12 مرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۳۲ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: اما باید یه خوردنی در کنارش باشه. ![[تصویر: biggrin.gif]](https://manesht.ir/forum/images/smilies/biggrin.gif)
اتفاقاً فکر کنم یه بار اتفاقاً خانومای این سایت بودند از خورشت کاکتوس صحبت میکردند. همون رو قربونی میکنیم ![[تصویر: 416933_thumbsupsmileyanim.gif]](https://img.manesht.ir/416933_thumbsupsmileyanim.gif)
اسموتی کاکتوس.
احساس می کنم کاکتوس باید خوشمزه باشه. فکر می کنم مزه طالبی سبز میده.
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - diligent - 12 مرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۴۱ ب.ظ
(۱۲ مرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۱۹ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: (12 مرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۰۶ ب.ظ)diligent نوشته شده توسط: فردا تولد داداشمه، عصر رفته بودم بیرون براش یه کتاب بخرم. تو راه برگشت هم از گل فروشی یه کاکتوس خوشگل برا خودم خریدم 
تا باشه از این حس و حالای خوب 
تولد؟! کتاب؟! چه بی مزه!
خیلیم شیک و باکلاسه . تو مسائل خانوادگی ما دخالت نکنین  
(۱۲ مرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۴۰ ب.ظ)Menrva نوشته شده توسط: (12 مرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۰۶ ب.ظ)diligent نوشته شده توسط: فردا تولد داداشمه، عصر رفته بودم بیرون براش یه کتاب بخرم. تو راه برگشت هم از گل فروشی یه کاکتوس خوشگل برا خودم خریدم ![[تصویر: tongue.gif]](https://manesht.ir/forum/images/smilies/tongue.gif)
تا باشه از این حس و حالای خوب ![[تصویر: smile.gif]](https://manesht.ir/forum/images/smilies/smile.gif)
تولدش مبارکههههه اسم کتاب چی بید؟ ،پس کادوی تولد من چی داداااا؟   
مرسی . کادوی تولد تو همون استیکرا و گیفا بودن دیگه .بعدم ما کلی شادی کردیم یادت رفت؟! عجبا!! 
"چهار اثر" رو گرفتم. البته یه کتاب دیگه میخواستم بخرم ولی نداشت :|. اینم یه تیکه هایی شو خوندم خوشم اومد، تعریفشم زیاد شنیده بودم. امیدوارم که دوست داشته باشه
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - sss - 12 مرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۵۰ ب.ظ
(۱۲ مرداد ۱۳۹۵ ۰۵:۵۵ ب.ظ)ezra نوشته شده توسط: اما اینکه بعد از هفت سین چرا تو آب های آزاد رهاشون نمی کنیم رو نمی فهمم !
از نظر محیط زیستی، این کار فاجعه آفرینه. بهتره در استخر پارک ها یا جای مشابه رها کنین
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Menrva - 12 مرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۵۴ ب.ظ
(۱۲ مرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۴۱ ب.ظ)diligent نوشته شده توسط: مرسی . کادوی تولد تو همون استیکرا و گیفا بودن دیگه .بعدم ما کلی شادی کردیم یادت رفت؟! عجبا!! ![[تصویر: tongue.gif]](https://manesht.ir/forum/images/smilies/tongue.gif)
"چهار اثر" رو گرفتم. البته یه کتاب دیگه میخواستم بخرم ولی نداشت :|. اینم یه تیکه هایی شو خوندم خوشم اومد، تعریفشم زیاد شنیده بودم. امیدوارم که دوست داشته باشه ![[تصویر: heart.gif]](https://manesht.ir/forum/images/smilies/heart.gif)
دلیجنتتتتتتتتتتت دلیجنتتتتتت نه نه یادمهههه   من را درحسرت کادووو گذاشتی .دو تا دونه ازون کاکتوسات میخوام .   
وای ایین کتااااااب خیلیی خوبهههههه خیلیییییی
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 12 مرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۵۵ ب.ظ
(۱۲ مرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۲۹ ب.ظ)Behnam نوشته شده توسط: آره دیگه آسانسور دانشکده منظورم بود. اغلب شریفیهای سایت رو دیدم، بقیه کاربرا هم عکس مکسشون رو دیدم ![[تصویر: 416930_16.gif]](https://img.manesht.ir/416930_16.gif)
بلک این رو پاک نکردم، ادغام کردم، نزنیها ![[تصویر: 416930_4.gif]](https://img.manesht.ir/416930_4.gif)
منو خودم دیدی با عکسمو؟
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - diligent - 12 مرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۵۷ ب.ظ
(۱۲ مرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۵۴ ب.ظ)Menrva نوشته شده توسط: (12 مرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۴۱ ب.ظ)diligent نوشته شده توسط: مرسی . کادوی تولد تو همون استیکرا و گیفا بودن دیگه .بعدم ما کلی شادی کردیم یادت رفت؟! عجبا!! ![[تصویر: tongue.gif]](https://manesht.ir/forum/images/smilies/tongue.gif)
"چهار اثر" رو گرفتم. البته یه کتاب دیگه میخواستم بخرم ولی نداشت :|. اینم یه تیکه هایی شو خوندم خوشم اومد، تعریفشم زیاد شنیده بودم. امیدوارم که دوست داشته باشه ![[تصویر: heart.gif]](https://manesht.ir/forum/images/smilies/heart.gif)
دلیجنتتتتتتتتتتت دلیجنتتتتتت نه نه یادمهههه   من را درحسرت کادووو گذاشتی .دو تا دونه ازون کاکتوسات میخوام .   
وای ایین کتااااااب خیلیی خوبهههههه خیلیییییی 
بیا اینجا، قول میدم دلیجنت با دست پر برت گردونه
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - sss - 12 مرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۵۸ ب.ظ
چند روز بود خیلی دلم گرفته بود. امروز بعد از چند ماه رفتم کتابخونه، روحم تاره شد.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Menrva - 12 مرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۵۸ ب.ظ
(۱۲ مرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۵۷ ب.ظ)diligent نوشته شده توسط: بیا اینجا، قول میدم دلیجنت با دست پر برت گردونه ![[تصویر: cool.gif]](https://manesht.ir/forum/images/smilies/cool.gif)
وای چ خووووب    ای لاو یو دلیجینت جونم   
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - crevice - 12 مرداد ۱۳۹۵ ۱۰:۰۴ ب.ظ
بچه ها. کسی مقاله ای توی ژورنالهای وایلی پابلیش کرده؟ یه سوال داشتم.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Menrva - 12 مرداد ۱۳۹۵ ۱۰:۰۶ ب.ظ
(۱۲ مرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۲۹ ب.ظ)Behnam نوشته شده توسط: بقیه کاربرا هم عکس مکسشون رو دیدم ![[تصویر: 416930_16.gif]](https://img.manesht.ir/416930_16.gif)
نکته ظریفی بود
(۱۲ مرداد ۱۳۹۵ ۰۲:۲۱ ب.ظ)so@ نوشته شده توسط: همین الان یکی از بچه های مانشت خبر نامزدی شو داد, خیلی خـــــــــــــــــــوشحال شدم , از همینجا هم بدون ذکر نام بهش تبریک میگم مجددا ![[تصویر: 345872_w23.gif]](https://img.manesht.ir/345872_w23.gif)
واااااای مبااااااااااااااااارکههههههههههههههههه انشااا ک خوشبخت بشننننننننننن به پای هم پیربشننننننن شیرینی ییادشون نره فقطططط شییرینیش خامه ای ملات باشههه d    
الکی مثلا من نمیدونم ..
حالا این عروس خوشبخت مانشتیی کی هستن  
|