تالار گفتمان مانشت
از والدین خود تشکر کنید - نسخه‌ی قابل چاپ

صفحه‌ها: ۱ ۲ ۳ ۴
از والدین خود تشکر کنید - ملیکا - ۲۲ مهر ۱۳۹۰ ۱۲:۴۹ ق.ظ

[تصویر:  ?di=4Y9X]

RE: از والدین خود تشکر کنید - alime - 11 آبان ۱۳۹۰ ۰۱:۳۷ ب.ظ

مصاحبه ای با پروفسور «باهر»، جامعه شناس و بنیان گذار رفتارشناسی در ایران است:

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.


این یک قسمت از گفته هاشون که خیلی ازش خوشم اومد:
"رابطه عرفانی مقدسی که می تواند تو را در نهایت به خدا برساند رابطه بین شما و مادرتان است. تنها زنی که بدون هیچ چشمداشتی به تو عشق می دهد بدون آن که نفعی برایش داشته باشی، مادر است. می توان گفت در خاک مادر و در افلاک خداوند است که بی چشمداشت به تو عشق می دهد. خواستن بدون توقع را می توان در وجود مادر دید؛ حتی اگر بد هم هستی باز هم عزیزی صد بار اگر توبه شکستی بازآ.

با مادر دعوا می کنی ولی باز هم بر می گردی به آغوش او، برای آرامش روانی بازهم به دامن مادر پناه می بری. حتی افرادی که مادرشان هم فوت کرده در مواقع گرفتاری به عنوان مددو یاری خواب مادر را می بینند."


از والدین خود تشکر کنید - ali6766 - 12 آبان ۱۳۹۰ ۱۲:۱۰ ب.ظ

واقعا الهی همیشه صحیح و سالم باشن، پدر و مادر نعمتی ان که فقط یه بار به آدم داده میشن(البته اصلیشو میگم)
انشاا... که سالهای سال سایه شون بالای سرمون باشه
یادتون باشه هیچ راهی جز پیشرفت نداریم جز اینکه دعای خیر پدر و مادرمون پشت سرمون باشه
البته من از همسرمم که خیلی به من تو درس خوندن کمک میکنه تشکر میکنم

RE: از والدین خود تشکر کنید - انرژی مثبت - ۲۳ آبان ۱۳۹۰ ۱۲:۴۳ ق.ظ

اخی چقدر کوچولوست Smile

از والدین خود تشکر کنید - - rasool - - 23 آبان ۱۳۹۰ ۰۴:۵۳ ب.ظ

در جریان زلزله سهمگین چین( یا ژاپن ؟) ؛ وقتی گروه نجات‌، زن جوان را زیر آوار پیدا کرد

او مرده بود اما کمک رسانان زیر نور چراغ قوه‌، چیز عجیبی دیدند. زن با حالتی عجیب به زمین

افتاده‌، زانو زده و حالت بدنش زیر فشار آوار کاملا تغییر یافته بود. ناجیان تلاش می کردند

جنازه را بیرون بیاورند که گرمای موجودی ظریف را احساس کردند. چند ثانیه بعد، سرپرست

گروه‌، دیوانه وار فریاد زد: بیایید، زود بیایید! یک بچه اینجا است. بچه زنده است. وقتی آوار از

روی جنازه مادر کنار رفت دختر سه - چهار ماهه ای از زیر آن بیرون کشیده شد.نوزاد کاملا

سالم و در خواب عمیق بود. گزارش ایسکانیوز می افزاید‌، او در خواب شیرینش نمی دانست

چه فاجعه ای وطنش را ویران کرده و مادرش هنگام حفاظت از جگرگوشه خود قربانی شده

است. مردم وقتی بچه را بغل کردند، یک تلفن همراه از لباسش به زمین افتاد که روی صفحه

شکسته آن این پیام دیده می شد: عزیزم، اگر زنده ماندی، هیچ وقت فراموش نکن که مادر با

تمامی وجودش دوستت داشت.

منبع: mahrmadar.blogfa.com/post-20.aspx





[تصویر:  jp21vdjnl2zcwb7y8dbe.jpg]





به راستی مادر کیست و کجاییست ...؟

و این مخلوق که اینگونه دلسوز ماست‌، پس دلسوزی خالق ما نسبت به ما چون خواهد بود ...!

از والدین خود تشکر کنید - mamat - 23 آبان ۱۳۹۰ ۰۶:۰۸ ب.ظ

[/quote]
(23 آبان ۱۳۹۰ ۰۴:۵۳ ب.ظ)yaali نوشته شده توسط:  به راستی مادر کیست و کجاییست ...؟
مادر فرشته ما بر روی زمین است

(۰۴ مهر ۱۳۹۰ ۱۲:۴۴ ق.ظ)mamat نوشته شده توسط:  کودکی که آماده تولد بود نزد خدا رفت و پرسید:
می‌گویند فردا شما مرا به زمین می‌فرستید اما من به این کوچکی و بدون هیچ کمکی چگونه می‌توانم برای زندگی به آنجا بروم؟
خداوند پاسخ داد:
از میان تعداد بسیاری از فرشتگان، من یکی را برای تو در نظر گرفته‌ام او از تو نگهداری خواهد کرد.اما کودک هنوز مطمئن نبود که می‌خواهد برود یا نه: “ اما اینجا در بهشت، من هیچ کاری جز خندیدن و آواز خواندن ندارم و اینها برای شادی من کافی هستند.” خداوند گفت: “ فرشته تو برایت آواز خواهد خواند و هر روز به تو لبخند خواهد زد. تو عشق او را احساس خواهی کرد و شاد خواهی بود.” کودک ادامه داد:‌“ من چطور می‌توانم بفهمم مردم چه می‌گویند وقتی زبان آنها را نمی‌دانم
خداوند او را نوازش کرد و گفت:

فرشته تو زیباترین و شیرین‌ترین واژه‌هایی را که ممکن است بشنوی در گوش تو زمزمه خواهد کرد و با دقت و صبوری به تو یاد خواهد داد که چگونه صحبت کنی.” کودک با ناراحتی گفت: “ وقتی می‌خواهم با شما صحبت کنم چه کنم؟” اما خدا برای این سوال هم پاسخی داشت: “ فرشته‌ات دستهایت را در کنار هم قرار خواهد داد و به تو یاد خواهد داد که چگونه دعا کنی.” کودک سرش را برگرداند و پرسید: “ شنیده‌ام که در زمین انسان‌های بدی هم زندگی می‌کنند چه کسی از من محافظت خواهد کرد؟” – فرشته‌ات از تو محافظت خواهد کرد. حتی اگر به قیمت جانش تمام شود. کودک با نگرانی ادامه داد: “ اما من همیشه به این دلیل که دیگر نمی‌توانم شما را ببینم ناراحت خواهم بود.” خداوند به او گفت: “ فرشته‌ات همیشه درباره من با تو صحبت خواهد کرد و به تو راه بازگشت نزد من را خواهد آموخت. گرچه من همیشه در کنار تو خواهم بود.” در آن هنگام بهشت آرام بود اما صدایی از زمین شنیده می‌شد. کودک می‌دانست که باید به زودی سفرش را آغاز کند. او به آرامی یک سوال دیگر از خدا پرسید: “ خدایا اگر من باید همین حالا بروم لطفاً نام فرشته‌ام را به من بگو.” خداوند شانه او را نوازش کرد و پاسخ داد: “ نام فرشته‌ات اهمیتی ندارد. به راحتی می‌توانی او را مادر صدا کنی.
مادرم دوستت دارم…

ببخشید این مطلب تکراریه و تو بخش داستانک ارسال کرده بودم. اما دیدم اینو اینجا نذارم خیلی بی انصافیه در جواب سوال آقای yaali .
مادر تو واقعا از فرشتگان والا و بالامقام تری.

از والدین خود تشکر کنید - tavoos - 23 آبان ۱۳۹۰ ۱۱:۲۷ ب.ظ

از پدر و مادرم که همیشه اذیتشون کردم ازشون دور بودم ۶ سال و خیلی موقع‌ها نتونستم کنارشون باشم تشکر می کنم.مامان بابا خیلی دوستون دارم

RE: از والدین خود تشکر کنید - aatwo - 24 آبان ۱۳۹۰ ۱۲:۴۱ ق.ظ

[تصویر:  294189_255852857766014_124998364184798_9...5920_n.jpg]
خدایا ازت ممنونم واسه این نعمت
چقدر دلم کباب میشه واسه بعضی‌ها که از این نعمت محرومند
خیلی دوستون دارم حاضرم جونم رو هم واستون بدم
ببخشید اگه گاهی خیلی اذیتتون میکنم

از والدین خود تشکر کنید - انرژی مثبت - ۲۰ آذر ۱۳۹۰ ۱۲:۳۷ ق.ظ

یه کلیپ جالب درمورد مادران ایرانی در ادرس زیر هست من خودم که خیلی خوشم اومد Smile

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.


البته فکر کنم در مورد مادران ایرانی شدت و ضعف این قضیه فرق می کنه Smile Smile

از والدین خود تشکر کنید - diligent - 20 آذر ۱۳۹۰ ۰۱:۴۲ ق.ظ

امیدوارم هیچ پدر و مادری داغ فرزند نبینن چون خیلی سخته.

از والدین خود تشکر کنید - پشتکار - ۲۱ آذر ۱۳۹۰ ۱۲:۱۱ ق.ظ

از بچگی آرزوم اینه که دست بابا و پای مامانم رو ببوسم ولی هنوز موفق نشدم.
برام دعا کنید که اینکار رو بکنم.
هر وقت خواستم اینکار رو بکنم بشدت خجالت کشیدم نمی دونم چرا!!!

از والدین خود تشکر کنید - mamat - 21 آذر ۱۳۹۰ ۰۴:۳۲ ق.ظ

مطمئن باش اگه بعد از نداشتنشون به یاد خجالتت بیفتی بیشتر خجالت خواهش کشید.

انشاءالله که سایشون ۱۰۰۰ سال بالا سرت باشه و دعاشون پشت وپناهت. و همچنین همه پدر و مادرهای سایر اعضا.
خدا سایشون رو از سرمون کم نکنه.

پدر و مادر عزیز.. دوستتون داریم... - Breeze - 26 آذر ۱۳۹۰ ۱۲:۱۸ ق.ظ

۴ ساله که بودم فکر می کردم پدرم هر کاری رو می تونه انجام بده .
۵ ساله که بودم فکر می کردم پدرم خیلی چیزها رو می دونه .
۶ ساله که بودم فکر می کردم پدرم از همه پدرها باهوشتره.
۸ ساله که شدم‌، گفتم پدرم همه چیز رو هم نمی دونه.
۱۰ ساله که شدم با خودم گفتم‌! اون موقع‌ها که پدرم بچه بود همه چیز با حالا کاملاً فرق داشت.

۱۲ساله که شدم گفتم‌! خب طبیعیه‌، پدر هیچی در این مورد نمی دونه .... دیگه پیرتر از اونه که بچگی هاش یادش بیاد.
۱۴ ساله که بودم گفتم‌: زیاد حرف های پدرمو تحویل نگیرم اون خیلی اُمله .
۱۶ ساله که شدم دیدم خیلی نصیحت می کنه گفتم باز اون گوش مفتی گیر اُورده .
۱۸ ساله که شدم . وای خدای من باز گیر داده به رفتار و گفتار و لباس پوشیدنم همین طور بیخودی به آدم گیر می ده عجب روزگاریه .
۲۱ ساله که بودم پناه بر خدا بابا به طرز مأیوس کننده ای از رده خارجه
۲۵ ساله که شدم دیدم که باید ازش بپرسم‌، زیرا پدر چیزهای کمی درباره این موضوع می دونه زیاد با این قضیه سروکار داشته .
۳۰ ساله بودم به خودم گفتم بد نیست از پدر بپرسم نظرش درباره این موضوع چیه هرچی باشه چند تا پیراهن از ما بیشتر پاره کرده و خیلی تجربه داره .
۴۰ ساله که شدم مونده بودم پدر چطوری از پس این همه کار بر میاد ؟ چقدر عاقله‌، چقدر تجربه داره .

۴۵ ساله که شدم ... حاضر بودم همه چیز رو بدم که پدر برگرده تا من بتونم باهاش درباره همه چیز حرف بزنم‌! اما افسوس که قدرشو ندونستم ...... خیلی چیزها می شد ازش یاد گرفت !

حالا اگه اون هست و تو هم هستی یه خورده ......هر جوری میخوای جمله رو تموم کن...

از والدین خود تشکر کنید - iMohammad - 26 آذر ۱۳۹۰ ۰۱:۳۱ ب.ظ

خیلی باحال بود؛ حالا اگر خودتون یه روز پدر و مادر بشید می دونید که واقعاً خیلی باید قدرشون رو دونست.

از والدین خود تشکر کنید - Parva - 27 آذر ۱۳۹۰ ۱۰:۴۸ ق.ظ

پدرم تاج ســـــــرم

مادرم همه دنیـــــــــام

خدایا سایه پدر و مادرمون رو از سرمون کم نکن.