(۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۵ ۱۲:۰۴ ب.ظ)explorer نوشته شده توسط: الان مسئله اصلی همینه دوست من.
شما الان لیسانس کامپیوتر داری یعنی licence داری یعنی بالای ۱۰۰ واحد درس تخصصی گذروندی یعنی خیلی چیزای دیگه...
اگه قرار بوده که دانشگاه در شکل گیری پایه علمی شما تاثیر داشته باشه، توی این ۴ سال باید می داشته.
پایه علمی شما با خواندن دوره ارشد یا Master هیچ تغییری نمی کنه.
اگه یه مقدار به معانی مدارک گرفته شده توجه کنیم مشکل حله.
صحبت های شما درسته. پایه ی علمی هم توی لیسانس شکل گرفته ولی دیگه پایان راه همینه؟
شاید به نظر شما برای ورود به بازار کار همین مقدار کافی باشه و درست هم هست.
اما پویایی علمی و پیشرفت علمی چجوری حاصل میشه؟ غیر از اینه که طرف باید دکترا بخونه و در یک زمینه اونقدر پیشرفت کنه که صاحب نظر بشه و به پیشرفت علم کمک کنه؟ آیا همیشه باید دنباله رو علم گذشتگان بود یا بهتره که در صف مقدم پیشرفت باشیم؟
و خلاصه این که هر کسی هدفی داره و برای رسیدن به هدفش یکسری نیاز ها:
یعنی اگر هدف من فقط ورود به بازار کار و تخصص و مهارت باشه همین لیسانس کافیه.
ولی اگر هدفم بالاتر از این ها باشه مسلما این پایه ی علمی کافی نیست!
(۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۲:۲۶ ب.ظ)arshad_95 نوشته شده توسط: صحبت های شما درسته. پایه ی علمی هم توی لیسانس شکل گرفته ولی دیگه پایان راه همینه؟
شاید به نظر شما برای ورود به بازار کار همین مقدار کافی باشه و درست هم هست.
اما پویایی علمی و پیشرفت علمی چجوری حاصل میشه؟ غیر از اینه که طرف باید دکترا بخونه و در یک زمینه اونقدر پیشرفت کنه که صاحب نظر بشه و به پیشرفت علم کمک کنه؟ آیا همیشه باید دنباله رو علم گذشتگان بود یا بهتره که در صف مقدم پیشرفت باشیم؟
و خلاصه این که هر کسی هدفی داره و برای رسیدن به هدفش یکسری نیاز ها:
یعنی اگر هدف من فقط ورود به بازار کار و تخصص و مهارت باشه همین لیسانس کافیه.
ولی اگر هدفم بالاتر از این ها باشه مسلما این پایه ی علمی کافی نیست!
این حرفهای شما بیشتر شبیه شعاره تا هدف.
ولی خوب امیدوارم دیر با واقعیت آشنا نشین.
(۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۳:۱۸ ب.ظ)explorer نوشته شده توسط:(25 اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۲:۲۶ ب.ظ)arshad_95 نوشته شده توسط: صحبت های شما درسته. پایه ی علمی هم توی لیسانس شکل گرفته ولی دیگه پایان راه همینه؟
شاید به نظر شما برای ورود به بازار کار همین مقدار کافی باشه و درست هم هست.
اما پویایی علمی و پیشرفت علمی چجوری حاصل میشه؟ غیر از اینه که طرف باید دکترا بخونه و در یک زمینه اونقدر پیشرفت کنه که صاحب نظر بشه و به پیشرفت علم کمک کنه؟ آیا همیشه باید دنباله رو علم گذشتگان بود یا بهتره که در صف مقدم پیشرفت باشیم؟
و خلاصه این که هر کسی هدفی داره و برای رسیدن به هدفش یکسری نیاز ها:
یعنی اگر هدف من فقط ورود به بازار کار و تخصص و مهارت باشه همین لیسانس کافیه.
ولی اگر هدفم بالاتر از این ها باشه مسلما این پایه ی علمی کافی نیست!
این حرفهای شما بیشتر شبیه شعاره تا هدف.
ولی خوب امیدوارم دیر با واقعیت آشنا نشین.
کاملا موافقم ! کاربر arshd_95 اگر نظرات دیگران برات مهم نیست اصلا برای چی اومدی از بقیه مشورت می خوای ! ماشالله خودت که همه چیز بلدی و هر کسی هم هر چیزی می گه شما در مقابلش یه جواب می دهید !
ان شالله که دیر واقعیت رو نفهمید و از شعار دادن بپرهیزید در این خصوص نه پستی دیگه می دم و نه دوست دارم نقل قول بشه این پستم
ممنونم
بسیار خوب می خواستم کسی از حال و هوای ارشد برامون صحبت کنه ولی این طور که معلومه، زیاد با کارشناسی تفاوتی نداره
برداشتم این شد که ارشد یعنی دو سال آخر کارشناسی رو باید روی ادامه ی نوار زندگی مون کپی کنیم. و ظاهرا فقط پلی است از کارشناسی به دکترا که باید پیموده شود و دیگر هیچ ...
روزهاتون خوش و امیدوارم در تمام مراحل زندگی موفق باشید.
خوندن ارشد جز وقت و هزینه تلف کردن چیزه دیگری نسیت این را میتوانید از تک تک دانشجویانی که ارشد میخونن بپرسید. این که شما فکر کنید تو ارشد دانشگاه یا استاد بهتون مطالب روز رو یاد میدن همش خیاله یا اینکه حتما با ارشد استخدام میشید. من اگه برمیگشتم به ۲ سال پیش و این تجربه ای که حالا داشتم اون موقوع بود هیجوقت به این زودیا ارشد نمیخوندم.
طبق اما جهانی ایرانیها جوانترین دانشجویانی هستند که وارد مقطع ارشد و دکترا میشوند.
فلسفه اش فرار از سربازی
کلاس گذاشتن در فامیل و دوست و آشنا
الاف کردن جوانان در دانشگاه ها به علت نبود شغل برای انها توسط دولت
زیاد بودن صندلی های خالی در دانشگاه ها و پر کردن انها
سرگرم کردن خود و خود گول زنی
فلسفه ی ارشد چیست؟
اینکه سوال سختی نیست !!!
فلسفش تو ایران اینه که سرکار باشی و ارشد بگیری و حقوقت بره بالا !!!
حالا یکی به سوال من جواب بده !!
فلسفه ی لیسانس چیست ؟
کلا اگر قصد داری سر کار خوب بری و دنبال آینده هستی
باید یقه ات رو ببندی تا اخر و ریش بزاری و کارت فعالی بگیری
راهش درس خوندن نیست
به اندازه کل کاربرای مانشت و حتی کاربرایی که تو مانشت نیستن نظر وجود داره در مورد این موضوع.
و تمامی این نظرات هم برداشت های شخصی هر فرد متناسب با اهداف و انگیزه هاشه.
برای خود من ارشد یه هدف نیست ... صرفا یه پله که سر راهمه و باید ازش عبور کنم تا به هدفم برسم.
شاید رسیدن به هدفم راههای دیگه ای هم داشته باشه ... ولی من همین یه راه به ذهنم رسیده.
من شاغل بودم و بعد از تقریبا یک ماه توفیق اجباری و تسویه حساب از محل کار قبلیم الان دوباره مشغول به کار هستم.
با ارشد به چیزهایی میرسی که با کار نمیشه بهشون رسید. هرچقدر هم درآمدت بالا باشه و تو کارت خبره باشی.
این موضوع رو من واقعا بهش رسیدم. بعد لیسانس فورا رفتم خدمت و گفتم بچسبم به کار. ولی بعد یه مدت فهمیدم این محیط کاری و این جنس کار، اون چیزی نبود که من دنبالش بودم ... اون چیزی نیست که روزانه ۸-۹ ساعت وقتم رو صرفش کنم.
الان تو محیط های کاری دولتی به لطف دانشگاه علمی کاربردی اونهایی که دیپلم داشتن فوق دیپلم گرفتن، بعدش لیسانس و بعضی ها هم هوس ارشد کردن !! در شرایط جذب نیرو کسی برای من و شمای جوون لیسانسه دیگه تره هم خورد نمیکنه. حالا مهم نیست منو شما لیسانس رو از کدوم دانشگاه و با چه خونه دلی گرفتیم. هر چقدر هم تو کارت خبره باشی هیچکس بیشتر از یه نیروی قرارداد ساعتی تحویلت نمیگیره.
در زمینه کار دل پر خونی دارم که دیگه جاش اینجا نیست !!! ولی مهم اینه که چه تصمیم به کار گرفتن بود چه ادامه تحصیل محکم پاش بیاستیم.
سلام به همه دوستان.
اول بگم بنده خب به نصبت دوستانی که اینجا نظر دادن تجربه خیلی کمتری دارم و دقیقا مثل دوستمون که این سوال رو کردن
منم دنبال دقیقا همین موضوع هستم که خب ما که تا اینجا خوندیم بقیش چقدر جامعیت میده به دیدگاه علمی ما
درسته الان واسه کار یکی دوتا مشکل نیست خیلی هست ولی سوالی که هست واسه مایی که دنبال اینیم که خب
میخواییم ادامه بدیم این اشتیاق واسه خوندن چقد بیشتر میتونه بشه یعنی واقعا سطح علمی که اونجا به ما میدن
واقعا دیدگاه علمی مارو بیشتر میکنه یا عمیق تر میکنه؟ هدف من یکی که به شخصه همینه که بدونم حالا دوست عزیزمون arshad_95
نمیدونم شاید این نباشه .
بعدشم دوستانی که تقریبا ۹۹%که چه عرض کنم ۱۰۰% نظراتتون منفی بود خب درسته شما رفتید تموم شده حالا هر تجربه ای که بوده
ولی این که شماها میگید این مشکلات هست درسته هست ماهام زیاد میشنویم ولی یه حرف های جدید که شاید جایی نگفتن رو
ماها که میخوایم به این مسیر بریم میخواییم بشنویم.
مثلا با یکی از اساتیدی که داشتم صحبت میکردم درمورد ادامه تحصیل میگفت یکی از دوستانشون که خارج از کشورن اونجا به این صورت میخونن که تا لیسانس همه میخونن بعد از لیسانس میرن به بازار کار نیاز خودشونو با شرکتی که توش کار میکنن برطرف میکنن ولی به
یه مقطعی میرسه که شخص درک میکنه دیگه علمش به اون حدی که میخواد قانعش نمیکنه و ادامه میده واسه ارشد و دکترا هم به
همین صورت خب این یه نظر بود.
حالا بچه های ارشد چجورن ایا واقعا عملی هست ایا واقعا تحقیقاتی هم که میشه ارائه که میدن عملی میشه؟
این سوالیه که ما میخواییم که ارشد مثل کارشناسی یه مقطع الکی خوش که صرفا یه پروژه بدی
که حتی استاد هم بعضا دیده شده اصلا نمیدونه چی هست ؟ اونجام قرار بیفته این اتفاقات یا نه؟
شرمنده اگر طولانی شد ولی یکم سوالات زیاد بود
موفق باشین.
بله ارشد شاید نیاز نباشه واسه بعضیا، اما واسه بعضی ها هم خیلی خوبه
مباحث زیاری در رشته ما هست که کارشناسی ارشد تکمیل کننده اون بوده، به شخصه اگر ارشد نمی اومدم خیلی خیلی از چیزها رو یاد نمی گرفتم و باهاشون اشنا نمی شدم. در ارشد با کسان زیادی اشنا شدم و اهداف جدید و درست تری انتخاب کردم. بله اگر از موضوع صرفا کار به قضیه نگاه بشه ارشد نیاز نیست . اما فقط کار نیست و ارشد دیده خیلی خوبی میتونه در همه زمینه ها به ما بده
اگر کسی به ادامه تحصیل و پیشرفت علاقه داره نه تنها کار بدی نیست بلکه خوب هم هست. همین که با ریسرچ اشنا میشیم میتونیم یه موضوع رو تحلیل کنیم نظر بدیم خودش کلی ارزش داره. اما ارشد در یه جای خوب باید باشه و نه هر جایی که صرفا گذران وقت باشه.
هر کسی هدفی داره و واسه رسیدن به اون هدف یه مسیری رو درست میدونه . به عقاید هم احترام بذاریم. نه اینکه احمدی نژادی حرف بزنیم
این حرف دوستمون که گفتن در اخر هر تصمیمی گرفتید پاش بایستید از همه چیز مهمتره. باید ببینید هدف و علاقتون چی هست. برای رسیدن بهش تلاش کنید. نه اینکه به صرف نبود کار برید سراغ ارشد. دوستانی هم که میگن ارشد برای وقت تلف کردنه را من قبول ندارم. شاید کسی بی انگیزه اومده ارشد و تو دوره ارشد هم بی انگیزه تر بشه این حرف بزنه. وگرنه من مثلا هیچوقت از ارشد خوندن خودم پشیمون نیستم در حالیکه کار درست و حسابی هنوز ندارم ولی ارشد خوندن برای ارزش داشت. بنظرم تا ارشد خوندن خوبه و بعدش تصمیم بگیرید میخواهید چکار کنید.
وقتی ارشد بخونید میفهمید که علاقتون چی هست. اگر دیگه علاقه به تحصیل و کارهای تحقیقاتی و پژوهشی ندارید خب قید دکتری باید بزنید و برید سراغ کار در شرکت یا تخصصی یاد بگیرید و دنبالش برید. اگر هم فهمیدید که علاقمند به ادامه تحصیل هستید دنبالش برید. البته تو کشورهای دیگه اوضاع فرق داره و با کارشناسی گرفتن واقعا کارشناس میشن و میرن دنبال علاقشون که حالا یا ادامه تحصیل هست یا کار دیگه.ولی تو ایران من فکر میکنم با ارشد گرفتن تازه فکر جوونها باز میشه چکار باید کنن! (نمیدونم این نظر منه.اگر اشتباه میگم ، اصلاحش کنید )
نظر دوستان به جای خودشون مهمه
اما از نظر من و از دید رشته ی من که علوم کامپیوتره و بیشتر علم داره تا مهارت چیزی به نام موقعیت شغلی بهتر بی معنیه
و ارشد صرفا راهی برای کسب علم بهتر و تجربه های علمی جدی تر وعمیق تره
به صراحت می گم دوره ی چهار ساله ی کارشناسی م در برابر دوره ی ارشد شوخی علمی ای بیش نبود.
ارشد برای شرایطی مناسب هست که شما تو یه فیلد کامپیوتری مثل شبکه، برنامه نویسی و... قوی شده باشی حالا بخوای دید تخصصی پیدا کنی بری تو شرکت های دانش بنیان کار کنی . قابل توجه کسانی که می گن ارشد به درد نمیخوره کسی که صرفا برنامه نویس هست ولی علم آکادمیک نداره رو نمیشه بهش گفت مهندس!!!!! به اون میگن کد نویس یا برنامه نویس.
مهندس به کسی میگن که یه مشکل رو خودش تشخیص بده اونو بهبود بده و بعد به مرحله اجرا برسونه بهبود رو!!!!!!! وگرنه یه بچه ۱۷ ساله هم الان میره کلاس برنامه نویسی!!!!
نظرات در مورد خوندن ارشد یا نخوندن آن هم به خیلی چیزا ربط داره و انگیزه پیدا کردن و نکردن برای خوندن ارشد اینم به خیلی چیزا ارتباط داره حالت های مختلفی می تونه داشته باشه که تحت تاثیر اون حالت هایی که هر شخصی قرار می گیره می تونه ابراز نظر کنه ! مثلا یکی خیلی دنبال کار نیست اصلا براش مهم هم نیست که آیا بعدا بتونه کار کنه یا نکنه البته این بیشتر در خانم ها هستش چون مسئولیتی برای این که در آینده حتما کار داشته باشند ندارد این تیپ اشخاص خیلی خودشونو درگیر وضعیت کار و مباحث مربوط به آن نمی کنن ولی به درس و واحدهای درسی دانشگاه اهمیت می دن بهتر بگم تو جو درس و دانشگاه هستن ! . گروه دیگه کسانی هستند که دوست دارن کار داشته باشن و از وقت و هزینه و عمری که برای درس گذاشتن ثمره ای داشته باشن و باهاش پول دربیارن اینم بگم جدا چه بخواییم چه نخواییم پول یکی از ارکان های اصلی زندگی هست چه مجرد باشی چه متاهل یعنی هر چقدرم بگی پول مهم نیست به نظرم شعاری بیش نیست تو خیلی از جاها پول نداشته باشی خیلی چیزا رو نداری و اون موقع مدرک دانشگاه هم به درد نمی خوره چه ارشد باشه چه دکتری پس کار باید باشه و کار باشه پول هم هست ولی کار مرتبط مشکل اساسی همین جاست مشکل خوندن نخوندن ارشد نیست مشکل اینه که اون چیزی که باید سر وقتش باشه نیست و همین باعث میشه بی انگیزگی ب درس و دانشگاه پیدا بشه و این زمینه ساز بسیاری از مشکلات است پس بهتره بگیم ارشد خوبه ولی زمانی که همه چیز سرجای خودش باشه که متاسفانه تو ایران نیست .
اینم نظر ناقص منه دیگه به بزرگواریتون ببخشید من تمرکز ذهنی ندارم و یکپارچه نیست مغزم باید defregment کنم ولی نمی تونم ابزارشو پیدا کنم !