تالار گفتمان مانشت
اگه به شش ماه قبل برمیگشتی!!!(تجربیات بد و خوب) - نسخه‌ی قابل چاپ

صفحه‌ها: ۱ ۲ ۳ ۴
تجربه های این ۱ سال - A V A - 22 بهمن ۱۳۹۳ ۱۰:۰۴ ب.ظ

۳ تا از مهمترین چیزایی که باید دوران کنکور بهشون اهمیت میدادم، درسی نبودن ولی خیلی خیلی مهم هستن
۱/ روحیه و امید داشتن خیلی زیاد
۲/ تغذیه
۳/شادو سرحال بودن
من سعی میکردم چیزایی بخورم که کم حجم هستن و بلافاصله ضعفمو کم میکنن. مثل خوراکی های شیرین. خرما. چایی عسل. شکلات زیاد. برای اینکه خواب آلود نشم ناهارو شام یا نمیخوردم یا خیلی کم. صبحانه م که فقط چای. خیلی به خوراکتون اهمیت بدین. میوه شمارو سرحال میکنه. یادمه رفتم داروخانه که مولتی ویتامین بخرم، دکتری که اونجا بود گفت چرا این همه مولتی ویتامین،میخوای چیکار؟ گفتم کنکور دارم و میخوام سرحال باشم، گفت فقط بچسب به آب میوه های طبیعی، یه روز آب پرتقال یه روز آب سیب، تا کنکور این لیوان آب میوه هات قطع نشه...وقتی ماه آخر به حرفش گوش دادم دیدم چقد سرحالو با انرژی ام.
وقتی شما شاد باشید و با انرژی، فکرای منفی سراغتون نمیاد. توو خیالاتتون غرق نمیشید. از درس خوندن خسته نمیشید. کی گفته باید قرنطینه شد و فقط درس خوند؟ هر ۴۵ دقیقه بلند شید. برید جلو آینه جیغ بزنید. الکی بخندید. قهقهه بزنید. موزیکای شاد گوش بدید. اینا خیلی سادن. ولی یه روزایی ممکنه برسه که حالتون از بوی کتاب هم بهم بخوره. باید شادابیتونو حفط کنید.
اگر یه گوشه ای از ذهنتون به قبول نشدن فکر کنید، ۵۱% قبول نمیشید. روحیه ی فولادین داشته باشید. ۱ ثانیه به قبول نشدن فکر نکنید. برعکس وقتی دارید استراحت میکنید خودتونو روی صندلی دانشگاه مورد علاقتون تصور کنید. تمام ضعفای ۴ سال کارشناسی رو بریزین دور. نتیجه ی اصلی و طلایی کنکورتون رو شما قراره تووی چند ماه تلاش مداوم بدست بیارید.
هممون خوب میدونیم وقتی امتحان داریم یا کنکور ارتباطمون با خدا بیشتر میشهBig Grin جدا از مسائل اعتقادی و مذهبی، شک نکنید توکل به خدا توو این روزای سخت آرامش فوق العادهای بهتون میده. وقتایی که فکرتون رفت سر نتیجه، سریع بسپرینش به خدا. شما قراره فقط تلاش کنید. نتیجه رو بسپرین به خدا...
اشتباه بزرگ من این بود که فکر میکردم میتونم تا تابستون درسارو تموم کنم. تابستون اصلا تست نزدم چون میخواستم فقط کتابا تموم شن. یادمه استادی که باهاشون کلاس کنکور داشتم گفتن بلافاصله بعد از خوندن درسنامه باید تستاشو بزنم. اما من بیاد کتابای قلم چی میگفتم اگر بعد درسنامه تست بزنم مسلما درست میزنم! باید بزارم بین مطالعم و تست زدن فاصله بیوفته.واای که چه اشتباهی بود. درسا که تابستون تموم نشد یه طرف و دیر تست زدن بنده یه طرف. همین کم تست زدن باعث شد من سر جلسه توو مشترک خوب عمل نکنم و وقت کم بیارم ( بماند که سر دفترچه ی اول مجبور شدم ۱۵ مین از سر جلسه بلند شم با وجود اینکه ۱۰ مین هم وقتش کم شده بود)
از همون اولش تست بزنید. تست.تست.تست.تحلیل تست.تحلیل تست.تحلیل تست.
موفق باشید

اگه به شش ماه قبل برمیگشتی!!!(تجربیات بد و خوب) - sara00 - 23 بهمن ۱۳۹۳ ۰۱:۴۱ ق.ظ

من امسال کنکورم رو به دلیل بد خوندنم خیلیییی بد دادم

اولین اشتباهم این بود که تابستون زود شروع کردمو رفتم سراغ منابع خیلی وقت میذاشتم اما کند جلو میرفتم.بعد از ۲ ماه یک سری کتاب خربدمو شروع کردم به خوندن...بماند که از وقتی خواستم شروع به درس کنم سیل خواستگاری بود که از راه رسیدو نذاشت تمرکز کنم...خواهشم به دوستان اینه که ب خانوادتون بسپارید که اگرم خبریه بعد از کنکور بگن بهتون...من که وقتمو ۲ماه از دست دادم سر این قضایا..
بین درس هم که وقفه بیفته اونم اینهمه واقعا بده...حس کردم از همه بچه های مانشت عقب افتادم..

اشتباه دومم که آوا جان هم گفت این بود که تست رو کلا گذاشتم کنار و فقط درسنامه خوندم..که اصلا درسنامه بدون تست یعنی هیچ....

اشتباه سومم این بود که زبان رو اصلا جدی نگرفتم...این خیلی به ضررم شد توی کنکور.واسه همینم زبان رو سفید دادم...دوستای من که نمیدونستن کلا کنکور چیه رتبشون خیلی بهتراز من میشه که انقدر خودمو الکی درگیر درس کردم و آخرشم کنکورو بد دادم چون اونا زبانشون خوب بودو حدود ۸۰ ۹۰ درصد فقط زبان زدن..

و آخرین اشتباهم این بود که ۲روز قبل از کنکورم تستای کنکور۹۳رو زدم با کلی غلط...واقعا روحیمو از دست دادم...این کارو نباید ۲روز قبل کنکور انجام داد..بلکه مال یک ماه قبل کنکوره..همین باعث شد سر جلسه کنکور کلا اعتماد بنفسمو از دست دادمو سوالاتی که ۹۹درصد مطمئن بودمو یک درصد شک داشتم نزنم.همینم شد که درصدام خیـــلی پایین شد..که با اومدن جواب سوالا دیدم که همشون درست بودنو نزدم

سعی کنید سرجلسه به برگه پاسخنامه افراد نگاه نکنید...معمولااینکار به آدم استرس میده

امیدوارم بتونم کمکی به دوستان سال بعدی کرده باشم

اگه به شش ماه قبل برمیگشتی!!!(تجربیات بد و خوب) - poldasht - 23 بهمن ۱۳۹۳ ۰۳:۰۱ ق.ظ

سلام،

از حرفاتون استفاده کردم، به همتون خسته نباشید میگم و بابت اینکه وقت گذاشتید و تجربه هاتون رو با دیگران به اشتراک گذاشتید متشکرم. خیلی مفید بودن.

منم میخوام چند تا نکته ای بگم که دوستانی که میخواند این راهو برن بتونن نتیجه تلاششونو بگیرن.

اول از همه سعی کنید از روی جزوه یا سی دی آموزشی یا از یه استاد و دوستی هم که شده تمام مطالب کتاب رو بخونید و بدونید کلا اون درس یعنی چی. با این اوضا اعتماد به نفستون خیلی بالا میره. بعد میتونید با خیال راحت استراتژی کار کنید.

وقتی مطلبی رو کامل نمیخونیم همیشه احساس میکنیم ناقصیم اما وقتی کامل میخونیم اعتمادمون بالا میره. بعد که بشینید کنکوری کار کنید اونموقع میبینید که تمام مطالب نیاز نیست و رو موضوع های خاصی تمرکز میکنید. اما نفعی که این کار براتون داره یه لحظه هم تو دوران کنکور ناامید نمیشید.

حتما ورزش و تفریح کنید. قرار نیست ورزشای سنگین بکنید. دو یا پیاده روی (و البته شنا Smile ) بهترین ورزش برای دوران کنکور هستن.

در مورد توکل کردن هم نمیتونم نظری بدم. اما واقعیت اینکه من خودم به این مساپل زیاد اعتقاد ندارم و در تمام این دوران هیچ وقت ناامید یا خسته هم نشدم. به نظر من داشتن هدف تو زندگی و عاشق هدفت بودن بیشتر از هر چیزی میتونه اراده شما رو قوی کنه. اگه بتونید آینده رو ببینید اینکه چرا درس میخونید، چرا باید کنکور بدید اگه موفق نشید چه میشه یا اینکه اگه موفق بشید چه خواهد شد و ... خیلی موثر تره و اگه بتونید برا این کارتون دلیلی داشته باشید هیچ وقت ناامید نمیشید.

البته من به نظر تمام دوستان احترام قائلم و مطمئنم که دوستان از روی صداقت میخوان راهنمایی کنن. اما واقعیت اینکه یه مدت پیش وقتی مشاوره های دوستان رو میخوندم فکر میکردم کسانی که اعتقاد به این مسائل ندارن حق ندارم موفق بشن. اما تمام این مسائل، مسائل و اعتقادات شخصی هستند و کسانی هستند که با توکل به خدا آرام میشوند. کسانی هستند که با موسیقی آرام میشوند، خلاصه اینکه هر کسی میدونه چه چیزی میتونه آرامش بده بهش. من خودم با موسیقی آرام بخش همراه با لم دادن رو زمین بسیار راحتم.

بزرگترین مشکل من امسال این بود که زیاد حساس بودم که مطالب تشریحی. احساس میکردم باید مطالب تشریحی رو خوب یاد بگیرم. اما یادگیری یه روال خاصی داره که همه جا نوشته اما من خودم غافل بودم! سعی کنید درست مطالعه کنید.

و نکته آخر اینکه اگر میخواهید موفق بشید از آدمای موفق الگو برداری کنید. من این متنو نوشتم اما تنها تجربیاتم بود و اما (تو کنکور) موفق نیستم. دوستان سال های پیش موفق شده اند و باهاشون مصاحبه هم شده. از اون مصاحبه ها استفاده کنید. اونا این مسیر قبلا با موفقیت پیمودند. و رتبه برتری امسال کسی است که همون راه اما کمی بهینه شده رو بهتر از اونا پیموده باشه.

موفقیت تو کنکور فرمول پیچیده ای نداره. فقط باید اراده داشته باشید. انرژی لازمو داشته باشید و از وققتون به درستی استفاده کنید. و تمام اینا برمیگرده به نگرش شما از کنکور و آینده.

اگه بخوام جمع بندی کنم. اول هدفتونو تعیین کنید. بعد بشینید مشاوره های رتبه برتری ها رو بخونید و ازشون الگو بگیرید. اراده قوی داشته باشید و هر موقع و هر جا خواستید بخونید. ثابت قدم باشید و متعهد باشید. شروع کردید تا آخرش باشید حتی اگر نتیجه نگیرید. اما باور کنید حتی اگر هم نتیجه مورد نظرتونو نگیری یه چیزایی یاد میگیرید که خیلی بهتر از نتیجه مورد نظرتون هست. و اخر اینکه نتایج کارتون شدیدا مانیتور کنید. ببنید چقدر به هدفتون نزدیک میشید یا چقدر ازش دور میشید.

همینجا از دوست خوبم که الان این متنو میخونند صمیمانه سپاس گذاری میکنم و در این مدت از راهنمایی هاشون خیلی بهره بردم.

از اینکه متن یکم طول کشید عذرخواهی میکنم. ممنون که مطالعه کردید. امیدوارم مفید بوده باشه.

امیدوارم همیشه موفق و شاد باشید. و پیروز و سربلند Wink

ویرایش: بزرگترین مشکل من هم تمرین نبود. دقیقا ۳۰ روز مانده به کنکور تست رو شروع کردم. ۲ روز را به دلیل ناامیدی نخوندم. اما بقیه رو خوندم. با اینکه تقریبا در این مدت تست تمام ۹ سال کنکور، تمام تست های کتابها و قدسی رو تموم کردم اما میدونید که، باید بیشتر تمرین کنید تا تثبیت شه. تو کنکور خیلی اذیت کشیدم اما تو جلسه هم اصلا ناامید نشدم. الان هم ناامید نیستم و برا این مدت برنامه ریزی کرده ام Big Grin کلا نباید ناامید بشید. اگه شکست بخورید مطمئن باشید یه روزی به یه موفقیت بزرگی دست میابید. تمام کسانی که موفق میشوند (اکثرشون) کسانی هستند که شکست خورده اند.

شکست یعنی تولدی دوباره (سخنی از Poldasht Big Grin)

موفق و شاد باشید.

اگه به شش ماه قبل برمیگشتی!!!(تجربیات بد و خوب) - mitez67 - 23 بهمن ۱۳۹۳ ۰۸:۳۳ ق.ظ

به نظر منم دانشگاه و اساتید زیاد تاثیر ندارن چون الان با وجود اینترنت و این همه کتاب تو بازار برای قبولی تو ارشد فقط تلاش ،حوصله، وقت و استعداد لازم داره نه چیزه دیگه ای

اگه به شش ماه قبل برمیگشتی!!!(تجربیات بد و خوب) - shamim_70 - 23 بهمن ۱۳۹۳ ۰۱:۵۵ ب.ظ

هنوز خودمم نمیدونم چیکار باید میکردمو نکردم!!!!!!
هروقت فهمیدم و به تیجه رسیدم میگم!

اگه به شش ماه قبل برمیگشتی!!!(تجربیات بد و خوب) - hamedfayez - 23 بهمن ۱۳۹۳ ۰۲:۳۸ ب.ظ

یکی از مهم ترین چیزا به نظر من اینه که حتما شب کنکور خوب بخوابید و هر کاری بکنید که خواب خوبی داشته باشید. قرص خواب هم خوبه برا شب کنکور اگه میدونید که نمیتونید خوب بخوابید لازم میشه...
من هیچکدوم از آزمون های آزمایشی از رتبه ی تک رقمی بالاتر نرفتم. ولی امیدی به کنکورم ندارم امیدوارم فقط کلید تخصصی جوری بیاد که تخصصیمو خوب زده باشم ...
شب کنکور نتونستم خوب بخوابم سر جلسه تمرکز نداشتم و خیلی سوالایی که بلد بودم به دلیل بی دقتی اشتباه کردم ...
امیدوارم سال دیگه یه نفر این پست منو بخونه و این اشتباهو دوباره تکرار نکنه

RE: اگه به شش ماه قبل برمیگشتی!!!(تجربیات بد و خوب) - sa.ghasemi - 23 بهمن ۱۳۹۳ ۰۳:۲۰ ب.ظ

(۲۳ بهمن ۱۳۹۳ ۰۱:۵۵ ب.ظ)shamim_70 نوشته شده توسط:  هنوز خودمم نمیدونم چیکار باید میکردمو نکردم!!!!!!
هروقت فهمیدم و به تیجه رسیدم میگم!

منم با شما موافقم نمیدونم

اگه به شش ماه قبل برمیگشتی!!!(تجربیات بد و خوب) - abji22 - 23 بهمن ۱۳۹۳ ۰۳:۲۴ ب.ظ

تنها اشتباهم این بود که به زمان توجه نکردم ،زمان تست زدن منظورما
مدیریت زمان نداشتم وگرن کنکورم خیلی بهتر میشد

RE: اگه به شش ماه قبل برمیگشتی!!!(تجربیات بد و خوب) - wskf - 23 بهمن ۱۳۹۳ ۰۴:۲۳ ب.ظ

اگه برمیگشتم مینشستم مث بچه ادم برا کنکور می خوندم که سر جلسه پشیمون نشم که چرا نخوندم...می خوندم تا جا برای ای کاش نداشته باشم ولی....

RE: اگه به شش ماه قبل برمیگشتی!!!(تجربیات بد و خوب) - alizl70 - 23 بهمن ۱۳۹۳ ۰۵:۴۳ ب.ظ

والا دفترچه سربازیو میگرفتمو خلاص...Confused

اگه به شش ماه قبل برمیگشتی!!!(تجربیات بد و خوب) - sa.ghasemi - 23 بهمن ۱۳۹۳ ۰۷:۳۶ ب.ظ

هیچ کی حالش بدتر از من نمیشه همه چی مو از دست دادم و فوقش ۲۰۰ میارم اخه چرا بچه ها چرا اینجوری شد

RE: اگه به شش ماه قبل برمیگشتی!!!(تجربیات بد و خوب) - mcse2010 - 23 بهمن ۱۳۹۳ ۰۸:۱۵ ب.ظ

(۲۳ بهمن ۱۳۹۳ ۰۷:۳۶ ب.ظ)sa.ghasemi نوشته شده توسط:  هیچ کی حالش بدتر از من نمیشه همه چی مو از دست دادم و فوقش ۲۰۰ میارم اخه چرا بچه ها چرا اینجوری شد

من هم حال بهتری ندارم.مشترک را خراب کردم و این یعنی نابودی!!!!!!!!!!!!!
اگر شهرستان هم قبول بشم فرقی به حال من نمیکنه چون اصلا نمیرم.یعنی نمیتونم برم
من به امید تهران رفتم سر جلسه.........
با این حال باز امیدت به خدا باشه.همیشه همون چیزی نمیشه که فکرشو میکنی

اگه به شش ماه قبل برمیگشتی!!!(تجربیات بد و خوب) - shamim_s - 23 بهمن ۱۳۹۳ ۰۸:۳۲ ب.ظ

دوستان سال آینده منفی نزدن پیش خودشون تمرین کنن.باورتون نمیشه ۳ تا غلط یه درستون از بی میره و ۵۰ تا رتبتون بالاتر میره.من با نرم افزار تخمین رتبه فهمیدم این موضوع رو...خود من امسال خیلی مراقب منفی نزدنم بودم چون پارسال برای همین رتبمو خراب کردم...

زبان خیلی خیلی روی تراز تاثیر میزاره شاید فک کنید ضریبش کم ولی سرجلسه کمبود درسای دیگه رو میتونید با زبان جبران کنید تحت هیچ شرایطی کنار نگذارید زبان تخصصی امسال واقعا نامردانه طراحی شده بود شاید سال دیگه آسون باشه.....

RE: اگه به شش ماه قبل برمیگشتی!!!(تجربیات بد و خوب) - sa.ghasemi - 23 بهمن ۱۳۹۳ ۰۸:۳۶ ب.ظ

(۲۳ بهمن ۱۳۹۳ ۰۸:۱۵ ب.ظ)mcse2010 نوشته شده توسط:  
(23 بهمن ۱۳۹۳ ۰۷:۳۶ ب.ظ)sa.ghasemi نوشته شده توسط:  هیچ کی حالش بدتر از من نمیشه همه چی مو از دست دادم و فوقش ۲۰۰ میارم اخه چرا بچه ها چرا اینجوری شد

من هم حال بهتری ندارم.مشترک را خراب کردم و این یعنی نابودی!!!!!!!!!!!!!
اگر شهرستان هم قبول بشم فرقی به حال من نمیکنه چون اصلا نمیرم.یعنی نمیتونم برم
من به امید تهران رفتم سر جلسه.........
با این حال باز امیدت به خدا باشه.همیشه همون چیزی نمیشه که فکرشو میکنی

خیلی ممنونم اتفاقا منم قرار نیست برم من به امید زیره ۱۰ رفتم سر جلسه من و شما و امثال ما هدفمون این نبود که بریم دانشگاه که بیکار نمونیم بخاطر همون الان حس و حالمون خوب نیست ولی خوب سال دیگه انشاله شاید قسمت اینطور بوده

RE: اگه به شش ماه قبل برمیگشتی!!!(تجربیات بد و خوب) - Masoud05 - 23 بهمن ۱۳۹۳ ۰۹:۰۶ ب.ظ

(۲۳ بهمن ۱۳۹۳ ۰۸:۳۶ ب.ظ)sa.ghasemi نوشته شده توسط:  
(23 بهمن ۱۳۹۳ ۰۸:۱۵ ب.ظ)mcse2010 نوشته شده توسط:  
(23 بهمن ۱۳۹۳ ۰۷:۳۶ ب.ظ)sa.ghasemi نوشته شده توسط:  هیچ کی حالش بدتر از من نمیشه همه چی مو از دست دادم و فوقش ۲۰۰ میارم اخه چرا بچه ها چرا اینجوری شد

من هم حال بهتری ندارم.مشترک را خراب کردم و این یعنی نابودی!!!!!!!!!!!!!
اگر شهرستان هم قبول بشم فرقی به حال من نمیکنه چون اصلا نمیرم.یعنی نمیتونم برم
من به امید تهران رفتم سر جلسه.........
با این حال باز امیدت به خدا باشه.همیشه همون چیزی نمیشه که فکرشو میکنی

خیلی ممنونم اتفاقا منم قرار نیست برم من به امید زیره ۱۰ رفتم سر جلسه من و شما و امثال ما هدفمون این نبود که بریم دانشگاه که بیکار نمونیم بخاطر همون الان حس و حالمون خوب نیست ولی خوب سال دیگه انشاله شاید قسمت اینطور بوده

بچه ها اصلا غصه نخورین. دیگه شده. منم برا رتبه خیلی خوب رفتم اما سال اول نشد، سال دوم از شوق نتونستم شب امتحان بخوابم و فرداش خسته و داغون رفتم سرجلسه وشیراز قبول شدم و الانم فارغ التحصیلم . تو مدت تحصیل هم اصلا ناراضی نبودم. منظورم اینه که چیزی که خواستم نشد اما اول اینکه ناامید نشدم و دوم اینکه از وقتم استفاده کردم. در حین کنکور دروس مورد علاقه ام رو خوندم و بعدش هم رفتم سر کار و برنامه نویسی کار کردم و یه سری مطالب که بدرد زندگیم بخوره یاد گرفتم.