|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - نسخهی قابل چاپ
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - narges_r - 01 اسفند ۱۳۹۰ ۰۲:۲۲ ق.ظ
از دلایلی که برای کندی اینترنت میارن هیچ بعید نیست سیمهاشون زیر قطار بره یا قطارشون زیر دریا هم بره!
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 01 اسفند ۱۳۹۰ ۰۲:۳۲ ق.ظ
الان بیت ها داره از دندونای کوسه هه میچکه!
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - uniquegirl - 01 اسفند ۱۳۹۰ ۱۲:۱۰ ب.ظ
(۰۱ اسفند ۱۳۹۰ ۰۱:۵۵ ق.ظ)narges_r نوشته شده توسط: اخه این زندگیه داریم؟
اخه این اینترنته داریم؟
دوباره ایمیلها چرا اینجوری شدن؟؟؟
حتما از فردا هم سرعت میاد پایین اما احتمالا اینبار سیمها میخواد بره زیره چرخه قطار!!!
آره! من دقیقا میدونم کی اینجوری شد! دیشب، ۱۲ و نیم شب...
داشتم توی جیمیل چت میکردم، اول دیدم مانیتور داره خیس میشه بعد یواش یواش اومد، اومد توی جیمیلم، بعد یهو جیمیلو متعلقاتشو برد! 
هرچی نیگاه کردم کدوم سیم، نشتی داره که فقط جیمیل اینطوری شد، نفهمیدم
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Bache Mosbat - 01 اسفند ۱۳۹۰ ۱۰:۱۰ ب.ظ
امروز رفته بودم پیش استادم راجع به نمره ی درسم که کم شده بود صحبت کنم . یهو زدم زیر گریه. حرفمم نتونستم بزنم . . اصلا باورم نمی شد . خیلی ضایعس به نظرتون؟ گریه ی عادیم که نمی کردم هق هق
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - - rasool - - 01 اسفند ۱۳۹۰ ۱۰:۱۰ ب.ظ
اینجا هوا ابری ست
آنجا را نمی دانم
اینجا شده پاییز
آنجا را نمی دانم
اینجا همه رنگ است
آنجا را نمی دانم
اینجا دلی تنگ است
آنجا را نمی دانم ...
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 01 اسفند ۱۳۹۰ ۱۰:۱۵ ب.ظ
(۰۱ اسفند ۱۳۹۰ ۱۰:۱۰ ب.ظ)Bache Mosbat نوشته شده توسط: ایهو زدم زیر گریه. حرفمم نتونستم بزنم . . اصلا باورم نمی شد .
یه جوری حرف میزنید انگار عطسه کردید که دست خودتون نبوده!
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Bache Mosbat - 01 اسفند ۱۳۹۰ ۱۰:۴۶ ب.ظ
(۰۱ اسفند ۱۳۹۰ ۱۰:۱۵ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: (01 اسفند ۱۳۹۰ ۱۰:۱۰ ب.ظ)Bache Mosbat نوشته شده توسط: ایهو زدم زیر گریه. حرفمم نتونستم بزنم . . اصلا باورم نمی شد .
یه جوری حرف میزنید انگار عطسه کردید که دست خودتون نبوده!
خب دست خودم نبود! فک کردین دلم می خواست انقدر ضایع شم! تازه حرفمم نتونستم بزنم اصن!
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - انرژی مثبت - ۰۱ اسفند ۱۳۹۰ ۱۰:۵۰ ب.ظ
(۰۱ اسفند ۱۳۹۰ ۱۰:۱۰ ب.ظ)Bache Mosbat نوشته شده توسط: امروز رفته بودم پیش استادم راجع به نمره ی درسم که کم شده بود صحبت کنم . یهو زدم زیر گریه. حرفمم نتونستم بزنم . . اصلا باورم نمی شد . خیلی ضایعس به نظرتون؟ گریه ی عادیم که نمی کردم هق هق 
واسه چی؟ امان از دست این اساتید ببین چی به سر جوونا میارن. این خانم بچه مثبت که ما می شناسیم که این جوری نبود.
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Masoud05 - 01 اسفند ۱۳۹۰ ۱۱:۱۵ ب.ظ
پرنده بر شانه های انسان نشست. انسان با تعجب رو به پرنده کرد و گفت: اما من درخت نیستم. تو نمی توانی روی شانه های من آشیانه بسازی.
پرنده گفت: من فرق درخت ها و آدمها را خوب می دانم اما گاهی پرنده ها و آدم ها را اشتباه می گیرم. انسان خندید و به نظرش این خنده دار ترین اشتباه ممکن بود.
پرنده گفت: راستی چرا پرزدن را کنار گذاشتی؟ انسان منظور پرنده را نفهمید اما باز هم خندید.
پرنده گقت: نمی دانی توی آسمان چقدر جای تو خالی است.
انسان دیگر نخندید. انگار ته ته خاطراتش چیزی را به یاد آورد. چیزی که نمی دانست چیست. شاید یک آبی دور، یک اوج دوست داشتنی.
پرنده گفت: غیر از تو پرنده های دیگری را هم می شناسم که پرزدن یادشان رفته است.
درست است که پرواز برای یک پرنده ضرورت است. اما اگر تمرین نکند فراموش می شود.پرنده این را گفت و پر زد.
انسان پرنده را دنبال کرد تا اینکه چشمش به یک آبی بزرگ افتاد و روزی نام این آبی بزرگ بالای سرش آسمان بود و چیزی شبیه دلتنگی توی دلش موج می زد.
آنوقت خدا بر شانه های کوچک انسان دست گذاشت و گفت: «یادت می آید، تو را با دو پا و دو بال آفریده بودم؟ زمین و آسمان هر دو برای تو بود. اما تو آسمان را ندیدی.راستی عزیزم، بالهایت را کجا گذاشتی؟»
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Bache Mosbat - 01 اسفند ۱۳۹۰ ۱۱:۲۶ ب.ظ
(۰۱ اسفند ۱۳۹۰ ۱۰:۵۰ ب.ظ)انرژی مثبت نوشته شده توسط: واسه چی؟ امان از دست این اساتید ببین چی به سر جوونا میارن. این خانم بچه مثبت که ما می شناسیم که این جوری نبود.
واسه نمره ی ترم پیشم که خیلی پایین تر از حد انتظارم شده بودم 
البته برا نمره گرفتن نبود! چون مهلتش گذاشته . برا اینکه می خواستم ببینم چرا کم داده
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - HighVoltage - 01 اسفند ۱۳۹۰ ۱۱:۴۸ ب.ظ
من مامانما میخوام.
خسته شدم از بس غذای بیرون خوردم آدم رو از یاد جهنم میندازه.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - - rasool - - 01 اسفند ۱۳۹۰ ۱۱:۵۴ ب.ظ
ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی
تو بمان و دگران وای به حال دگران
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - ronaldo - 02 اسفند ۱۳۹۰ ۱۲:۰۹ ق.ظ
واقعا دست بعضی ها درد نکنه نمیدونم نارنجک دستیه یا بمب ؟؟ خدا خیرشون بده آدم هر چند دیقه یه بار حواسش جمع میشه و از صدای دلنشینش لذت میبره
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - انرژی مثبت - ۰۲ اسفند ۱۳۹۰ ۱۲:۵۹ ق.ظ
(۰۲ اسفند ۱۳۹۰ ۱۲:۰۹ ق.ظ)ronaldo نوشته شده توسط: واقعا دست بعضی ها درد نکنه نمیدونم نارنجک دستیه یا بمب ؟؟ خدا خیرشون بده آدم هر چند دیقه یه بار حواسش جمع میشه و از صدای دلنشینش لذت میبره 
مگه چهارشنبه سوری شروع شده!!!! پارسال که وحشتناک بود (البته خب من قبلش تهران نبودم که بدونم چه جوریه) واقعا بمب مب ترکوندن از بس که صداش وحشتناک بود
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - mosaferkuchulu - 02 اسفند ۱۳۹۰ ۰۱:۳۴ ق.ظ
فردا عجب روز سختی!باید ۷/۵ برم سر کلاس!آخه کجای دنیا کلاساش ساعت ۷/۵ صبح شروع میشه؟؟
|