17 تير 1394, 12:14 ق.ظ
صفحهها: 1 2
17 شهریور 1394, 03:16 ب.ظ
؟؟؟؟سلام
17 شهریور 1394, 03:43 ب.ظ
من اطرافم پره از آدمهای نظامی... سپاهی، ارتشی، نیروی انتظامی... ولی این همه ادمی که دیدم هیچ کدوم مصداق صحبتهای شما نیستند! آدمهای اطراف من بسیار انسانهای انعطافپذیر، اهل شوخی و خنده، اهل تفریح و ورزش و بیرون رفتن، بسیار باز در مسایل سیاسی، عقایدشون (سیاسی، مذهبی و...) رو به کسی تحمیل نمیکنند، توی مسافرت بسیار تابع جمع، و به قدری خوش مشرب که فامیل دوست دارند با اونها برن مسافرت، بسیار دلسوز و خانواده دوست جوری که یکی از اقوام نزدیک من همسرشون دکتری حقوق دارند درآمد خیلی خوب، وجه اجتماعی عالی و زندگی تامین و.... ولی همیشه میگه کاش همسر من سپاهی بود، این مردها خیلی خانواده دوست و دلسوز هستند، اگه برگردم به عقب دوست دارم یه سپاهی میاومد خواستگاریم!
به نظر من هم شما مورد خودتون رو باید بررسی کنید از نظر اخلاقی و فرهنگی. چون اینجا هرکس با توجه به تجربیات خودش خوب یا بد رو نظر میده نه با واقعیت شخصیت خواستگار شما. البته که از این قضیه گویا دو ماه میگذره و شما حتما در این مدت جمعبندیتون رو کردید
به نظر من هم شما مورد خودتون رو باید بررسی کنید از نظر اخلاقی و فرهنگی. چون اینجا هرکس با توجه به تجربیات خودش خوب یا بد رو نظر میده نه با واقعیت شخصیت خواستگار شما. البته که از این قضیه گویا دو ماه میگذره و شما حتما در این مدت جمعبندیتون رو کردید
(16 تير 1394 02:14 ق.ظ)behnam5670 نوشته شده توسط: [ -> ]مهندس اگر ویژگیهای خاص نداشته باشه هم یه "نظامی" خیلی ویژگیهای خاص داره. از نظامی پشت میز نشین تا سرهنگ درجهدار به نسبت آدمهای خشکی هستند و اغلب دیسیپلین خونه رو با نظامیگری اشتباه میگیرند. این رو من از همهی کسانی که پدرشون درجهدار هست شنیدم. حتی اگر خودشون اینطوری نباشند (که ۱ در ۱۰۰ پیدا میشه)، با همچین آدمهایی سر و کار دارند.
تازه یه سری عقاید خاص دارند که شما هم "باید" اون عقاید رو داشته باشید، مخصوصاً در عقاید سیاسی. به هر حال اگه خودشون نخوان هم به بعضی چیزها force میشن که این به شما هم منتقل میشه. ولی مثلاً یک مهندس کمتر اینطوری هست.
اگه ارتشی باشه هم که علاوه بر مأموریتهای کاری، مأموریتهای کوتاه مدت هم بهشون میدن که یهو مجبورید مثلاً از یک شهر برید یه شهری که نه تنها قوم و خویش ندارید، بلکه با زبان و فرهنگش هم بیگانه هستید.
البته "شخصیت" طرف میتونه تمامی این موارد رو پُر رنگ یا کمرنگ کنه که خب ما ایشون رو نمیشناسیم. به نظرم اگه قضیه جدی شده و مردد هستید دو نفری به مشاور خوب مراجعه کنید.
17 شهریور 1394, 06:24 ب.ظ
با توجه به اینکه چند س
06 آذر 1395, 12:49 ب.ظ
(16 تير 1394 03:58 ب.ظ)shabnamZ نوشته شده توسط: [ -> ]سلام
ببینید الآن خوب موقعیتی هست ، چون وقت آزاد زیادی دارید و کاملا میتونید فکر کنید به همهی مسائلی که دوستان گفتند ..
شغلش زیاد مهم نیست به شخصیت طرف مقابل و تناسبش با خودتون فکر کنید و همونطوری که یکی از دوستان گفتند ببینید آیا طرف اینجوری هست که ویژگی نظامی شغلش در رفتارش هم موج میزنه یا نه ... اینکه دیدگاهشون در مورد زن و ازدواج چیه ... آخه اغلب آدم هایی که در این شغلها مشغول کارند به زن به عنوان یه زیردست نگاه میکنند ... البته گفتم اغلب نه همشون.
(16 تير 1394 02:47 ب.ظ)sharareh_moradi نوشته شده توسط: [ -> ]چند سالتونه؟
توی این دوره بی شوهری از دست ندینش )
بی شوهری ؟؟؟ مسخرست واقعا !!!!؟؟؟
الان دیگه مرد کم شده نه شوهر ... منظورم تحصیلات و مدرک و پول و شغل و مقام و منصب و خونه و ماشین نیستاااا ...
لطف کنید توهین نکنید هموطن،
اگر با این چشم بنگریم که می گید مرد کم شده!!! من هم می تونم بگم زن کم شده...نخیر اصلا بحث این چیزا نیست. بحث اینه که روش و نگاه مردم به زندگی فرق کرده و اشتباه شده مردم توی چیزهایی گم شدن که خودشون نمی دونن قراره سر از کجا در بیارن. به نظرم همش بخاطر اینه که مردم ما در مورد زندگی هیچ مطالعه ای نمی کنن. تا بحث مطالعه خارج از درس و دانشگاه هم که می شه مردم یاد کتاب رمان میفتن! کتابی بخونید که به زندگیتون کمک کنه وگرنه زندگی ما هر کدوم خودش یه رمان مفصله...
07 آذر 1395, 12:57 ق.ظ
(06 آذر 1395 12:49 ب.ظ)jin نوشته شده توسط: [ -> ](16 تير 1394 03:58 ب.ظ)shabnamZ نوشته شده توسط: [ -> ]سلام
ببینید الآن خوب موقعیتی هست ، چون وقت آزاد زیادی دارید و کاملا میتونید فکر کنید به همهی مسائلی که دوستان گفتند ..
شغلش زیاد مهم نیست به شخصیت طرف مقابل و تناسبش با خودتون فکر کنید و همونطوری که یکی از دوستان گفتند ببینید آیا طرف اینجوری هست که ویژگی نظامی شغلش در رفتارش هم موج میزنه یا نه ... اینکه دیدگاهشون در مورد زن و ازدواج چیه ... آخه اغلب آدم هایی که در این شغلها مشغول کارند به زن به عنوان یه زیردست نگاه میکنند ... البته گفتم اغلب نه همشون.
(16 تير 1394 02:47 ب.ظ)sharareh_moradi نوشته شده توسط: [ -> ]چند سالتونه؟
توی این دوره بی شوهری از دست ندینش )
بی شوهری ؟؟؟ مسخرست واقعا !!!!؟؟؟
الان دیگه مرد کم شده نه شوهر ... منظورم تحصیلات و مدرک و پول و شغل و مقام و منصب و خونه و ماشین نیستاااا ...
لطف کنید توهین نکنید هموطن،
اگر با این چشم بنگریم که می گید مرد کم شده!!! من هم می تونم بگم زن کم شده...نخیر اصلا بحث این چیزا نیست. بحث اینه که روش و نگاه مردم به زندگی فرق کرده و اشتباه شده مردم توی چیزهایی گم شدن که خودشون نمی دونن قراره سر از کجا در بیارن. به نظرم همش بخاطر اینه که مردم ما در مورد زندگی هیچ مطالعه ای نمی کنن. تا بحث مطالعه خارج از درس و دانشگاه هم که می شه مردم یاد کتاب رمان میفتن! کتابی بخونید که به زندگیتون کمک کنه وگرنه زندگی ما هر کدوم خودش یه رمان مفصله...
من توهین نکردم واقعیت اینه! اینکه میفرمایین زن واقعی کم شده قبول دارم ولی اینکه چرا اینجوری شده؟! چون زن ها میخوان خودشون رو متناسب با دیدگاه مردان درست کنن... پس باز منشا اصلی این ها برمیگرده به مرد !!! چون واقعا خیلی کم شده مردهایی که ظاهر بین نباشن!!!
07 آذر 1395, 09:07 ق.ظ
چنین گفت رســتم به سهـــراب یل
که من آبـــرو دارم انــــــدر محـــل
مکن تیز و نازک، دو ابـروی خود
دگر سیخ سیـخی مکن؛ مـوی خود
شدی در شب امتــــــحان گرمِ چت
بروگــمشو ای خــاک بر آن سـرت
اس ام اس فرستادنت بس نبــــــــود
که ایمـیل و چت هم به ما رو نمـود
رهـا کن تو این دختِ افراسیــــــاب
که مامش ترا می نمــــاید کبــــــاب
اگر سر به سر تن به کشتن دهیـــم
دریغـــا پسر، دستِ دشــمن دهیـــم
چو شوهر در این مملکت کیمــیاست
ز تورانیان زن گرفتـــــن خطـــاست
خودت را مکن ضــــایع از بهــر او
به دَرست بـــپرداز و دانش بجـــــو
دراین هشت ترم، ای یلِ با کـلاس
فقـط هشت واحد نمـودی تو پاس
توکز درس و دانش، گریزان بـُدی
چرا رشــته ات را پزشـکی زدی
من ازگـــــــــور بابام، پول آورم
که هــر ترم، شهـریه ات را دهـم
من از پهلــــــوانانِ پیــشم پـــسر
ندارم بجــز گرز و تیـــغ و ســپر
چو امروزیان، وضع من توپ نیست
بُود دخل من هفـده و خرج بیست
به قبـض موبایلت نگـه کرده ای
پــدر جــــد من را در آورده ای
مسافر برم، بنـده با رخش خویش
تو پول مرا می دهی پای دیـــش
مقصّر در این راه، تهیمیــنه بود
که دور از من اینگونه لوست نمود
چنیـن گفت سهـراب، ایـــول پـدر
بُوَد گفـــته هایت چو شهـد و شکر
ولـی درس و مشق مرا بی خیـال
مزن بر دل و جان من ضــد حال
اگر گرمِ چت یا اس ام اس شویــم
ازآن به که یک وقت دپرس شــویم
که من آبـــرو دارم انــــــدر محـــل
مکن تیز و نازک، دو ابـروی خود
دگر سیخ سیـخی مکن؛ مـوی خود
شدی در شب امتــــــحان گرمِ چت
بروگــمشو ای خــاک بر آن سـرت
اس ام اس فرستادنت بس نبــــــــود
که ایمـیل و چت هم به ما رو نمـود
رهـا کن تو این دختِ افراسیــــــاب
که مامش ترا می نمــــاید کبــــــاب
اگر سر به سر تن به کشتن دهیـــم
دریغـــا پسر، دستِ دشــمن دهیـــم
چو شوهر در این مملکت کیمــیاست
ز تورانیان زن گرفتـــــن خطـــاست
خودت را مکن ضــــایع از بهــر او
به دَرست بـــپرداز و دانش بجـــــو
دراین هشت ترم، ای یلِ با کـلاس
فقـط هشت واحد نمـودی تو پاس
توکز درس و دانش، گریزان بـُدی
چرا رشــته ات را پزشـکی زدی
من ازگـــــــــور بابام، پول آورم
که هــر ترم، شهـریه ات را دهـم
من از پهلــــــوانانِ پیــشم پـــسر
ندارم بجــز گرز و تیـــغ و ســپر
چو امروزیان، وضع من توپ نیست
بُود دخل من هفـده و خرج بیست
به قبـض موبایلت نگـه کرده ای
پــدر جــــد من را در آورده ای
مسافر برم، بنـده با رخش خویش
تو پول مرا می دهی پای دیـــش
مقصّر در این راه، تهیمیــنه بود
که دور از من اینگونه لوست نمود
چنیـن گفت سهـراب، ایـــول پـدر
بُوَد گفـــته هایت چو شهـد و شکر
ولـی درس و مشق مرا بی خیـال
مزن بر دل و جان من ضــد حال
اگر گرمِ چت یا اس ام اس شویــم
ازآن به که یک وقت دپرس شــویم
صفحهها: 1 2