(۲۳ مهر ۱۳۹۳ ۰۷:۲۹ ب.ظ)ریحان نوشته شده توسط: حالم بده...هرچی تلاش میکنم از دست میره....من درسهاروهمه رو یه دور خوندم.اما حالا مه با۲۵ درصدهای بارسه دارم جلو میرم دارم وقتم کم میارم با روزی ۹ تا ۱۰ ساعت درس خوندن.از بس همه را فراموش کردم...دارم دیوونه میشم به خدا...به خدا خیلی تلاش کردم و میکنم اما فراموشسم اونقدر شدیده که هرسری مجبورم دوباره از نو دروسو بخونم و تستهاشو سطحی بزنم. و به تستهای قوی نمیرسم که با دانستنیهای ذهنم بتونم با تفکر خودم تست حل کنم.هر سری اینقدر خسته میشم از خوندن دوباره که خسته میشم برای زدن تستها از ذهن خودم و هی تست رو میبینم بعدم جوابشو.تا اینظوری جلو برم...خیلی غمگین و خستم....مادر داغداری هستم که روز کنکور اولین سالگرد برواز دختر ۱ سال و نیممه. برای همینه ذهن و تمرکزم نابوده...از بس این دو سه ساله غم تحمل کردم....خدایا...و من همت کردم تا دوباره بلند شم و قد راست کنم از این مصیبت خدا میدونه چقدر تلاش میکنم اما...همش از دست میره...دلم میخواد بشینم فقط گریه کنم...
عزیزم ناراحت نباش
خدا ایشالله روح دخترتو شاد کنه
این جور فکرا توی کنکور طبیعی هست آدم همش ترس داره شاید به خاطره ترس همه چی یادت میره
سعی کن روحیتو شاد کنی به چیزهای خوب فکر کنی حتی وقتی کتابو باز میکنی به این دید برو که قبلیا یادته
چون وقتی کتابو باز میکنی فکر میکنی همه چی یادت رفته وباید دوباره بخونی نیروی جاذبه هم که هست باعث میشه همین واست اتفاق بیوفته
یه بار امتحان کن با تفکر مثبت برو ایشاللله موفق میشی
ریحان جان بعد از هر غم و سختی شادی هست
ایشالله روزهای خوبی هم توی راهه
ببخشید زیاد حرف زدم
موفق باشی گلم