یادگیری لغات بصورت تصویری - نسخهی قابل چاپ |
یادگیری لغات بصورت تصویری - mjjoon - 21 مرداد ۱۳۹۱ ۱۱:۴۹ ب.ظ
سلام به همه دوستان. با خودم گفتم بد نیس که اینجا بیایم و لغاتی رو که میشه به صورت تصویری یاد گرفت رو بذاریم. امیدوارم بتونم این جا تعداد لغات زیادی رو بذارم . دوستان هم اگه همراهی کنن که خیلی خوب میشه. من اولی رو میذارم . اول سعی کنید با توجه به تصویر معنی کلمه رو حدس بزنید. بعد به معنای فارسی نگاه کنین compromise: به معنای حل و فصل کردن ، مصالحه کردن ، سازش کردن conform : به معنای مطابقت داشتنن (مطابقت با استاندارد) compose : به معنای ساختن ، درست کردن و یا سرودن شعر (compose a poetry) |
RE: یادگیری لغات بصورت تصویری - mjjoon - 22 مرداد ۱۳۹۱ ۰۱:۴۳ ق.ظ
convention : به معنای گردهمایی ، مجمع ، .... distinguish : به معنای تشخیص دادن ، تمیز دادن ، مشهور شدن (قابل متمایز شدن از دیگران) concentrate : به معنای تمرکز حواس داشتن ، حواس خود را جمع کردن ، give attention to something |
RE: یادگیری لغات بصورت تصویری - mjjoon - 22 مرداد ۱۳۹۱ ۱۲:۰۱ ب.ظ
Isolate : The group decided to Isolate gregory from them, so they put him on an island, all alone. به معنای جدا کردن، سوا کردن، مجزا کردن ، و در بحث روانشناسی میگن منزوی : an isolated Girl به معنای دختر منزوی |
RE: یادگیری لغات بصورت تصویری - mjjoon - 22 مرداد ۱۳۹۱ ۱۲:۲۸ ب.ظ
conceal : دومی داره چه کار میکنه به نظرتون ؟ بله درست حدس زدین . بازی دوران کودکی قایموشک ، یا همون hide and seek به معنای مخفی کردن conceal = hide = cover = mask و متضاد با reveal = uncover |
RE: یادگیری لغات بصورت تصویری - zeinab - 22 مرداد ۱۳۹۱ ۰۱:۱۲ ب.ظ
CONCERN نگرانی، مسئله، مربوط بودن به، اهمیت داشتن ********************************* INCURRED دچار شده، گرفتار شده، متحمل Ex : costs incurred |
RE: یادگیری لغات بصورت تصویری - mjjoon - 23 مرداد ۱۳۹۱ ۰۵:۴۳ ق.ظ
Postpone : یه روز جلو اداره Post یه گیاه Pone بزرگ سبز شد که باعث شد رسوندن نامه ها به صاحبشون به تاخیر بیافته !!!!! به معنای به تاخیر انداختن مترادف با : delay ، put off، defer abolish : حتماً زبان english یا fingilish رو شنیدین . یه روز abol (همون abolfazl) یه زبان اختراع کرد اسمشو گذاشت abolish اما چون ساختگی بود دوام نیاورد و منسوخ شد !!!!! به معنای منسوخ شدن ، حذف شدن مترادف با کلمات : eliminate , stop , put and end to |
RE: یادگیری لغات بصورت تصویری - zeinab - 23 مرداد ۱۳۹۱ ۱۲:۲۴ ب.ظ
MOTIVATION چیزی هست که هممون برا امتحان ارشد داریمش!!! انگیزه، محرک ******************************** CONTROVERSY مباحثه، مشاجره i recalled some controversy over this meeting. |
RE: یادگیری لغات بصورت تصویری - mjjoon - 23 مرداد ۱۳۹۱ ۰۱:۵۱ ب.ظ
astonish , astound هر دو به یک معنا هستند . astonish یا به عبارتی astonis یعنی هم است (هست) و هم نیس !!! خیلی عجیب و متحیر کننده هست مگه نه ؟ مترادف با کلمات : surprize ، shock , amaze inspect ۱ فیلم بود قدیما ، یه کاراگاه اصفهونی ؟؟؟ جل معماهاش همیشه با ۱ عکس بود یا همون پیکچر !!!! همش میگفت : اینِس پکت؟ یعنی پکت که میگن همینه ؟؟؟؟!!!!!! حالا پکت یعنی همون پیکچره!! (خلاقیت در حد بنز که چه عرض کنم اینجا در حد بوگاتی از خودم خلاقیت خرج کرم !!!!! ) به معنای بررسی کردن ، تفتیش کردن ، مترادف با : explore , investigate , look over , examine |
RE: یادگیری لغات بصورت تصویری - mjjoon - 23 مرداد ۱۳۹۱ ۰۳:۰۳ ب.ظ
accomplish این کلمه انگار از ۳ تا کلمه دیگه گرفته شده !!! عجیبه achieve , complete, finish که این ۳ کلمه مترادف های accomplish هستن. به معنای کامل کردن ، انجام دادن ، |
RE: یادگیری لغات بصورت تصویری - mjjoon - 24 مرداد ۱۳۹۱ ۰۱:۵۹ ق.ظ
چند لغت و چند جمله : surrender : تصور من : فکر کن ۱ رنده بزرگ اینجا هست که قراره تو رو رنده کنن!!!! اونم ۳ بار !!! se rende ؟؟؟ تسلیم نمیشدی ؟ ؟ به معنای تسلیم شدن . پذیرفتن شکست مترادف با : give up , accept defeat tempt به معنای وسوسه کردن temptation به معنای وسوسه invader بازی مرغان مهاجم به معنای مهاجم جملات : it's better to die than surrender to invaders finally i surrendered to temptation and ate the apple |
RE: یادگیری لغات بصورت تصویری - mjjoon - 25 مرداد ۱۳۹۱ ۰۱:۵۸ ب.ظ
سلام به همگی . دوستان این لغاتی که اینجا نوشته میشه (البته اونهایی که من میگذارم) طبق کتاب زبان عمومی GET پارسه هست . خواستم بگم که در جریان باشید . adopt معنای اول : angelina jolie and her adopted children به معنای : گرفتن فرزندی به عنوان فرزند خواندگی مترادف با : take child معنای دوم : قبول کردن و پذیرفتن چیزی نو برای شروع یا استفاده start و accept adapt حتما تا بحال از اداپتور استفاده کردین . اداپتور وظیفش تعدیل ولتاژ برق شهری برای استفاده دستگاه مورد نظره . adapt = به معنای تعدیل کردن ، تغییر دادن مترادف با : adjust , change alter حتماً تا به حال از دستور Alter table تو پایگاه داده ها استفاده کردین و کاربردش رو برای اصلاح جداول پایگاه داده ها دیدین. مترادف با : modify , change , vary به معنای : تغییر دادن و اصلاح کردن witness اینجا بهتره با تمامی لغات زیر که تو ۱ مجموعه هستن آشنا بشیم : witness = observer به معنای شاهد innocent به معنای بیگناه guilty = criminal به معنای مجرم یا گناهکار crime = offence = جرم |
یادگیری لغات بصورت تصویری - narges_r - 25 مرداد ۱۳۹۱ ۰۶:۳۶ ب.ظ
یک پیشنهاد: شما که زحمت میکشید برای لغات تصویر قرار میدید اگر معنی فارسی اونها رو ننویسید خیلی بهتره تمام لطف تصویری یاد گرفتن لغات به اینه که مترادف فارسی ای از اونها تو ذهن نداشته باشیم و بهتره فقط براشون مترادف یا توضیحی به زبان انگلیسی بنویسید اگر برای هر لغت جدید عنوان بکنید که لغت اسم یا فعل یا ... هست و یک جمله مثال بزنید تا جایگاه استفاده لغت در جمله هم مشخص بشه عالیه روش درست یادگیری زبان اینه که هیچ وقت لغات و یا جمله ای که قراره بیان کنیم تو ذهن از فارسی به انگلیسی ترجمه نکنیم |
RE: یادگیری لغات بصورت تصویری - mjjoon - 02 شهریور ۱۳۹۱ ۰۳:۲۹ ب.ظ
impact example : the impact of sport on health Falling export rates have impacted (on) the country's economy quite considerably. The impact of the crash reduced the car to a third of its original length. مترادفات : hit , effect |
RE: یادگیری لغات بصورت تصویری - mjjoon - 03 شهریور ۱۳۹۱ ۱۲:۲۴ ب.ظ
Novice example : I've never driven a car before - I'm a complete novice. This is quite a difficult plant for novice gardeners to grow. "from novice to expert" |
RE: یادگیری لغات بصورت تصویری - mjjoon - 21 مهر ۱۳۹۱ ۰۷:۱۲ ب.ظ
whisper |