صفحه‌ها: ۱ ۲
حرکت انسان دوستانه ی همکلاسی ها در جشن فارغ التحصیلی در برابر دوستشون که سرطان داشت.
در مقابل این تصاویر چیزی نمیشه گفت جز :
دوست آنست که گیرد دست دوست
در پریشان حالی و درماندگی
البته منظورم دوست واقعیه////
چه حرکت قشنگی
واقعا تکان دهنده بود!
عالی بود!
![[تصویر: 105153_1_1379091661.jpg]](https://img.manesht.ir/105153_1_1379091661.jpg)
دست های کوچکش
به زور به شیشه های ماشین شاسی بلند حاجی می رسد
التماس می کند : آقا… آقا “دعا ” می خری؟
و حاجی بی اعتنا تسبیح دانه درشتش را می گرداند
و برای فرج آقا “دعا ” می کند….
دمشون گرم!
واقعا تحسین برانگیزه
انسانیت هنوز نمرده است
(۰۳ تیر ۱۳۹۱ ۱۲:۵۴ ق.ظ)parva نوشته شده توسط:۴ سال تو خوابگاه،با خیلی ها بودم...
دست های کوچکش
به زور به شیشه های ماشین شاسی بلند حاجی می رسد
التماس می کند : آقا… آقا “دعا ” می خری؟
و حاجی بی اعتنا تسبیح دانه درشتش را می گرداند
و برای فرج آقا “دعا ” می کند….
![[تصویر: 105234_1_1379091661.jpg]](https://img.manesht.ir/105234_1_1379091661.jpg)
با خیلی ها درد دل میکردیم
یادش بخیر،هروقت دلمون میگرفت یا از کارا و رفتارهای یه عده(تو هر منش و لباس و جایگاهی) غصه دار میشدیم و درددل میکردیم،همیشه آخرین جمله مون قبل خداحافظی این بود:
از خدا بخوایم اگر یه روزی به اون جایگاه و موقعیت رسیدیم،حرفا و دغدغه های الانمون یادمون نره...
--------------------------------
امیدوارم خدا کمک کنه و یک روزی بیاد که بنیاد خیریه مانشت رو در کنار همدیگه تشکیل بدیم.
وای یه لحظه نفسم بند اومد و اشک در چشمانم حلقه زد. خیلی قشنگ بود
likeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeee
نمیدونم چرا یهو احساساتی شدم اشک تو چشم جمع شد.
یک ساعت گریه کردم
همکلاسی یعنی این نه دوست یعنی این
مرسی
(۰۳ تیر ۱۳۹۱ ۰۸:۳۴ ب.ظ)mamani نوشته شده توسط: یک ساعت گریه کردمیه لحظه آدم خودشو جای اون پسر بزاره گریه اش میگیره.
همکلاسی یعنی این نه دوست یعنی این
مرسی
خیلی قشنگ بود!